شیعه نیوز:
پرسش
آیات 107 سوره اعراف و 32 سوره شعراء که در ارتباط با داستان حضرت موسی ( علیه السلام ) می باشند، بیان می نمایند که عصای موسی، تبدیل به اژدهای بزرگی شد(ثعبان مبین)، اما در آیات 10 سوره نمل و 31 سوره قصص، تبدیل عصای ایشان به مار کوچکی اعلام شده است (کأنها جان)! چگونه این تعارض قابل حل است؟
پاسخ اجمالی
این دو آیه با هم منافاتی ندارند؛ زیرا به عقیده برخی مفسران، آیاتی که عصا را به جانٌ تعبیر کرده مربوط به اوائل نبوت حضرت موسی ( علیه السلام ) دانسته اند که هنوز ایشان آمادگی برای این معجزه را نداشته و حتی به تصریح قرآن، دچار وحشت شده و از مار فرار کرده است و آن جا که عصا را ثعبان معرفی میکند مربوط به هنگام ابلاغ رسالت و ملاقات با فرعون است و این آیات مربوط به یک جلسه واحد نیست که از مار 2 تعبیر مختلف و متفاوت داشته باشد و باید دانست که حتی اگر این دو تعبیر در ارتباط با یک زمان هم باشند، باز تناقضی وجود نخواهد داشت؛ زیرا در یک آیه، بیان شده که عصا تبدیل به اژدها شد (فاذا هی ثعبان) و در آیه دیگر اشاره شده که گویا مار کوچک چابکی بوده (کانها جان) و آشنایان به ادبیات عرب، به تفاوت این دو و عدم تناقض میان آنها اطلاع کامل دارند.
پاسخ تفصیلی
"جانٌ" در لغت به مارهای باریک و سریع السیر میگویند. در جای دیگر جان را به وجود ناپیدا میگویند. لذا به مارهای کوچک جانٌ میگویند؛ علت نام گذاریش این است که به صورت ناپیدا از لابلای علفها و شیارهای زمین میگذرند. و ثعبان نیز در معنای مارهای عظیم الجثه مورد استفاده قرار می گیرد. از هر دو واژه در قرآن کریم و در ارتباط با معجزه حضرت موسی ( علیه السلام ) به کار گرفته شده است.
شاید در نگاه اول، توصیف آن مار به "ثعبان" و "جان" متعارض به نظر آیند و به همین دلیل، مفسران برای برطرف نمودن همین توهم تعارض، راه حل هایی را ارائه نموده اند. به عنوان نمونه، در یکی از تفاسیر می خوانیم: آیات 10 سوره نمل و 31 سوره قصص که عصای موسی را به جانٌ تعبیر کرده، مربوط به اوائل بعثت موسی ( علیه السلام ) است و آن جا که ثعبان گفته مربوط به زمان ملاقات او با فرعون است. گویا در آغاز کار خدا موسی را تدریجاً با این معجزه عظیم آشنا میکند و در صحنه اوّل کوچک تر و در صحنه بعد عظیم تر ظاهر میگردد.[1] بنابر این توجیه، معجزه موسی در دو جای متفاوت، دو تعبیر جداگانه دارد.
اما به نظر می رسد، نیازی به چنین توجیهی نبوده و حتی اگر تمام آیات، مربوط به یک واقعه هم باشند، تناقضی میان آنها وجود نخواهد داشت، بدین ترتیب که:
آیات موجود در سوره های اعراف و شعراء که در آنها از تعبیر "ثعبان" استفاده شده، عبارت "فإذا هی" را نیز به کار گرفته است؛ یعنی عصای موسی، ناگهان تبدیل به اژدها و مار عظیم الجثه شد، اما آیات موجود در سوره های نمل و قصص که در آنها واژه "جان" وجود دارد، از عبارت "فإذا هی" استفاده ننموده است و به عبارتی بیان نکرده که عصای موسی تبدیل به مار کوچک و چابکی شده است، بلکه به جای آن، از عبارت "کأنها" استفاده شده، یعنی بعد از این که آن مار به صورت معجزه وار و مانند اژدها به وجود آمده و شروع به حرکت نمود (فلما راها تهتز)، حرکت او چون مار چابک و کوچکی بوده است. در حالی که اقتضای اجسام سنگین این است که آرام حرکت کنند و ماری که هر دو خصوصیت بزرگی و چابکی را داشته باشد، معجزه بزرگ تری به شمار خواهد آمد.[2]
[1]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 6، ص 283، دار الکتب الاسلامیة.
[2]. طبرسی، فضل بن الحسن، مجمع البیان، ج 3 و 4، ص 705 و 706 ، دار المعرفه، چ 8 .
آیات مرتبط
سوره الأعراف (107) : فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُبِينٌ
سوره الشعراء (32) : فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُبِينٌ
سوره النمل (10) : وَأَلْقِ عَصَاكَ ۚ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّىٰ مُدْبِرًا وَلَمْ يُعَقِّبْ ۚ يَا مُوسَىٰ لَا تَخَفْ إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ
سوره القصص (31) : وَأَنْ أَلْقِ عَصَاكَ ۖ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّىٰ مُدْبِرًا وَلَمْ يُعَقِّبْ ۚ يَا مُوسَىٰ أَقْبِلْ وَلَا تَخَفْ ۖ إِنَّكَ مِنَ الْآمِنِينَ
T