۱

فایده ذکر حروف مقطعه در قرآن چیست؟ چه مشکلی از بشر حل می‌کند؟

با در نظر گرفتن شباهت‌های موجود در سوره‌هایی که «حروف مقطّعه» در آن است ممکن است آدمى حدس بزند که بین این حروف و مضامین سوره‌اى که با این حروف آغاز شده ارتباط خاصى باشد.
کد خبر: ۲۰۲۹۸۷
۰۷:۲۲ - ۲۲ آبان ۱۳۹۸

شیعه نیوز:

پرسش
در ابتدای بسیاری از سوره‌ها حروفی شبیه «الم» (حروف مقطعه) هست که حتی مفسران معنای آن را نمی‌دانند کتابی که راهنمای بشر برای همه زمان‌ها است. چرا باید حاوی کلمات مرموز باشد. این کلمات چه گره‌ای از زندگی بشر امروزه حل می‌کند. خدا که نباید حرف بیهوده بزند.
پاسخ اجمالی
با در نظر گرفتن شباهت‌های موجود در سوره‌هایی که «حروف مقطّعه» در آن است ممکن است آدمى حدس بزند که بین این حروف و مضامین سوره‌اى که با این حروف آغاز شده ارتباط خاصى باشد.
پس این حروف رموزى هستند بین خداى تعالى و پیامبرش که معناى آنها از ما پنهان است و فهم عادى ما راهى به درک آنها ندارد، مگر همین مقدار که حدس بزنیم بین این حروف و مضامینى که در سوره‌هاى هر یک آمده ارتباط خاصى هست. بنابر این، حروف مقطعه قرآن، حروف بیهوده‌ای نیستند.
این رموز گرچه شاید به طور مستقیم گره‌ای از مشکلات انسان‌های امروزی باز نکند امّا چه بسا پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) با بهره‌گیری از این رموز بهتر توانسته از عهده راهنمایی بشر بر آید و در نتیجه گره‌ای از مشکلات گمراهی و .. بشر را حل نماید.
به‌علاوه، بحث از حروف مقطعه، از مباحث درون دینی است؛ یعنی زمانی به این مباحث پرداخته می‌شود که از بحث خدا و نبوّت و ... فارغ شده باشیم، از این‌رو؛ وقتی که ما خدا را با اوصاف نیک و حکمت شناختیم و معلوم شد که خداوند کار عبث و بیهوده انجام نمی‌دهد اگر موردی نظیر استعمال حروف مقطعه پیدا شد به این نتیجه می‌رسیم که آن کار بیهوده نیست.
پاسخ تفصیلی
درباره «حروف مقطّعه» قرآن سخنان زیادی گفته شده است،[1] نخست دو نظریه‌ای که در رابطه با حروف مقطعه قرآن مطرح شده بیان می‌کنیم.
نظریه اول: علامه طباطبایی(ره) می‌گوید: در بیست و نه سوره از قرآن حروف مقطعه آمده که بعضى با یک حرف شروع شده؛ مانند سوره‌های «ص»، «ق» و «ن». بعضى دیگر با دو حرف؛ نظیر «طه»، «طس»، «یس» و «حم» و بعضى دیگر با سه حرف؛ مانند «الم»، «الر» و «طسم» و بعضى دیگر با چهار حرف؛ مثل «المص» و «المر» و بعضى هم با پنج حرف مثل سوره‌های «کهیعص» و «حمعسق».
از سوى دیگر این حروف هم (از نظر تعداد کاربرد) با یک‌دیگر تفاوت دارند، بعضى از آنها تنها در یک جا آمده؛ یعنی «ن» و بعضى دیگر در آغاز چند سوره آمده؛ یعنی «الم»، «الر»، «طس» و «حم».
با در نظر گرفتن این دو نکته؛ اگر کمى در سوره‌هایى که حروف مقطعه سرآغاز آنها یکى است – مانند «الم»، «المر»، دقت کنیم، خواهیم دید که آن سوره‌ها از نظر مضمون نیز به هم شباهت دارند و سیاقشان یکى است، به طورى که شباهت بین آنها در سایر سوره‌ها دیده نمی‌شود.
شباهتى که در آیات اول بیشتر این سوره‌ها مشاهده می‌شود بر این معنا تأکید می‌کند؛ مثلاً در سوره‌هاى «حم» آیه اول آن با عبارت «تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ» است، یا عبارتى دیگر که این معنا را می‌رساند، و نظیر آن آیه‌هاى اول سوره‌هایى است که با «الر» افتتاح شده که فرموده: «تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ» و یا عبارتى در همین معنا و نیز نظیر این در سوره‌هایى که با «طس» شروع می‌شود و یا سوره‌هایى که با «الم» آغاز گشته، که در بیشتر آنها نبودن شک و تردید در کتاب به میان آمده، و یا عبارتى که همین معنا را می‌رساند.
با در نظر گرفتن این شباهت‌ها ممکن است آدمى حدس بزند که بین این حروف و مضامین سوره‌اى که با این حروف آغاز شده ارتباط خاصى باشد، مؤید این حدس آن است که می‌بینیم سوره اعراف که با «المص» آغاز شده، مطالبى را که در سوره‌هاى «الم» و سوره «صاد» هست در خود جمع کرده. و نیز می‌بینیم سوره رعد که با حروف «المر» افتتاح شده، مطالب هر دو قسم سوره‌هاى «الم» و «المر» را دارد.
از این‌جا استفاده می‏شود که این حروف رموزى هستند بین خداى تعالى و پیامبرش که معناى آنها از ما پنهان است و فهم عادى ما راهى به درک آنها ندارد، مگر به همین مقدار که حدس بزنیم بین این حروف و مضامینى که در سوره‌هاى هر یک آمده ارتباط خاصى هست.[2]
نظریه دوم: ممکن است که بگوییم: حروف اوائل هر یک از این سوره‌ها رابطه‌اى دارد با حروفى که در آیات همان سوره آمده است، سپس همین دریافت و نظر را به وسیله دستگاه الکترونیکى به صورتى اثبات کرد و به این نتیجه رسید که مقدار حروفى که در هر یک از این 29 سوره که با حروف مفرد یا مرکب آغاز شده بیش از دیگر حروفى است که در همان سوره آمده است. بنا بر این کشف، معلوم می‌شود که بیش از اعجازى که در لغات خاص و ترکیب جمله‌ها و آیات در قرآن آمده، حروف آن هم با حساب و تناسب و نظمى خاص آورده شده که خود علاوه بر معانى و حقایق و محتواى آنها، جهتى از اعجاز است. این کشفیات بیان و اثبات بعضى از نظرهایى است که درباره حروف مقطعه در اوائل سوره بقره ذکر شده که یکى از آنها همین نظر است که این حروف اشاره به اعجاز و تناسب حروف و کلمات آیات سوره‌ای است که در آغاز آن حروف مفرد و مرکّب آمده است، و شاید که این نظرها و کشف‌ها روزنه‌هایى باشد براى رسیدن و کشف حقایق برتر.[3]
با توجه به مطالبی که بیان شده به چند نکته مهم دست می‌یابیم:
یک. این حروف که در اصطلاح علوم قرآنی به آن «حروف مقطّعه» گفته می‌شود حروف بیهوده نیست؛ زیرا فواید بسیاری برای آن بیان کرده‌اند و اگر به گفته خودتان هم مراجعه کنید از آن به حروف مرموز تعبیر کردید که گمان نمی‌کنیم اگر معنای مرموز را از شما بپرسند در پاسخ بگویید بیهوده.
دو. با بیانی که ما از مفسّران عرضه داشتیم معلوم می‌شود که این رمزی است بین خدا و رسولش( صلی الله علیه و آله و سلم ) که البته ممکن است بشر به بعضی از رموز آن بتواند پی ببرد و در هر رمزی اسراری نهفته است که دیگران از آن بی‌خبرند که عدم اطلاع دیگران از آن اسرار دلیل بر بیهوده بودن آن نیست.
سه. اگر در یک کتابی هدایت‌گر که برای عموم نوشته شده چند نکته کلیدی هم برای خواص قرار داده شود، منافاتی با هدایت‌گری آن کتاب ندارد.
چهار. این رموز گرچه شاید به طور مستقیم گره‌ای از مشکلات انسان‌های امروزی را باز نکند اما همان‌طور که گفتیم با توجه به این‌که این حروف رمزی بین خدا و رسولش است چه بسا پیامبر با بهره‌گیری از این رموز بهتر از عهده راهنمایی بشر بر آید و گره‌ای از مشکلات گمراهی بشر را حل نماید.
پنج. علاوه بر همه این مواردی که بیان شد، بحث از حروف مقطّعه و نظیر این، از مباحث درون دینی است؛ یعنی زمانی به این مباحث پرداخته می‌شود که از بحث خدا و نبوّت و ... فارغ شده باشیم، از این‌رو، وقتی ما خدا را با اوصاف نیک و حکمت شناختیم و معلوم شد که خداوند کار عبث و بیهوده انجام نمی‌دهد[4] اگر موردی نظیر استعمال حروف مقطّعه پیدا شد که ما -بر فرض- دلیل و سرّ آن‌را پیدا نکردیم باز با همان پاسخ اجمالی (حکیم بودن خداوند) به این نتیجه می‌رسیم که آن کار بیهوده نیست.

[1]. ر.ک: «معنای حروف مقطعۀ قرآن»، سؤال 1678.
[2]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 18، ص 8 – 9، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق؛ ترجمه المیزان فی تفسیر القرآن، مترجم: موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 18، ص 7 – 8، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1374ش.
[3]. ر.ک: طالقانى، سید محمود، پرتوى از قرآن، ج ‏5، ص 8 – 10(پاورقی)، شرکت سهامى انتشار، تهران‏، چاپ چهارم، 1362ش‏.
[4]. مؤمنون، 115: «أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ أَنَّکُمْ إِلَیْنا لا تُرْجَعُون»؛ آیا گمان کردید شما را بیهوده آفریده‌ایم، و به سوى ما باز نمی‌گردید؟

آیات مرتبط

سوره السجدة (1) : الم
سوره الأعراف (1) : المص
سوره يونس (1) : الر ۚ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْحَكِيمِ
سوره هود (1) : الر ۚ كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ
سوره يوسف (1) : الر ۚ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ
سوره الرعد (1) : المر ۚ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ ۗ وَالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ
سوره إبراهيم (1) : الر ۚ كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَىٰ صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ
سوره الحجر (1) : الر ۚ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَقُرْآنٍ مُبِينٍ
سوره مريم (1) : كهيعص
سوره طه : کل سوره
سوره القصص (1) : طسم
سوره النمل (1) : طس ۚ تِلْكَ آيَاتُ الْقُرْآنِ وَكِتَابٍ مُبِينٍ
سوره يس : کل سوره
سوره ص (1) : ص ۚ وَالْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ
سوره الأحقاف (1) : حم
سوره الشورى (2) : عسق
سوره ق (1) : ق ۚ وَالْقُرْآنِ الْمَجِيدِ
سوره القلم (1) : ن ۚ وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
نظرات بینندگان
مهرناز اسدی
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۴۱ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۴
سلام
باتشکر ولی متاسفانه در هیچ مبحثی نتوانسته اند حروف مقطعه را بصورت کلمه ای بیان کنند تا ترجمه مناسب و قابل درکی داشته باشد و بهمان صورت رمز باقیست اما مگر میشود قرآن را خداوند برای درک و فهم بیشتر بشر فروفرستاده اند در ابهام باقی بمان ؟