۰

افزایش مهاجرت مردم به تهران با تشدید مشکلات اقتصادی

کد خبر: ۱۹۸۶۷۰
۱۵:۵۹ - ۰۷ مهر ۱۳۹۸

به گزارش «شیعه نیوز»، گزارش جدید مرکز آمار نشان می‌دهد به‌رغم افزایش هزینه‌ها در شهرهای بزرگ، ۵۰ درصد مهاجران به ۵ استان پرامکانات می‌روند و تهران با هزینه‌های سرسام‌آور مقصد ۲۵ درصد افراد است، این روند چه تاثیری بر زیست جهان ایرانی دارد؟

مهاجرت تا چند دهه اخیر پدیده‌ای مطلوب تلقی می‌شد، چراکه اقتصاددانان مهاجرت‌های وسیع روستاییان و ساکنان شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ را راه‌حل مناسبی برای نیروی کار اضافی و همچنین جوابگوی نیروی کار مورد نیاز صنایع شهری می‌دانستند، ولی امروزه با توجه به سطح بالای مهاجرت و تحرکات جمعیتی بین نواحی مختلف جغرافیایی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و به تبع آن شکل‌گیری انواع ناهنجاری‌های فضایی، موضوع مهاجرت به یکی از مسائل پیچیده برای جوامع مهاجرپذیر و حتی مهاجرفرست تبدیل شده که جامعه ایران نیز با توجه به ترکیب خاص سرزمینی و جمعیتی از لحاظ فرهنگی، قومیتی، سیاسی و اقتصادی از این آسیب‌ها دور نمانده است. گسترش فیزیکی بی‌رویه شهرها، افزایش معضلات اجتماعی و فرهنگی، کمبود فرصت‌های اشتغال و کار، افزایش فقر، دسترسی ناکافی به مسکن و خدمات اصلی در نواحی شهری، کاهش وفاق اجتماعی، به‌هم خوردن تعادل جمعیتی استان‌های مهاجرفرست و مهاجرپذیر و به تبع آن ایجاد زمینه برای بروز انواع مشکلات و بحران‌های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ازجمله مشکلاتی هستند که در پی مهاجرت‌های گسترده اتفاق می‌افتد. در ایران پس از اجرای اصلاحات ارضی دهه 40 و از بین رفتن روابط کار در روستاها و همچنین رشد چشمگیر درآمدهای نفتی در اوایل دهه 50، در روند به‌اصطلاح مدرنیزاسیون پهلوی، شیوه معیشت و زیست شهری بر دو شیوه زیست یعنی زیست روستایی و کوچ‌نشینی غلبه کرد. در این شرایط، با بارگذاری درآمدهای نفتی در شهرها، الگوی مهاجرت کاملا به‌نفع شهرها تمام شد. این روند در ادامه اگرچه با وقوع انقلاب اسلامی با سرمایه‌گذاری و ایجاد خدمات رفاهی در روستاها تا حدودی تعدیل شد، اما الگوی مهاجرت داخلی در ایران طی دهه‌های اخیر کاملا به‌نفع شهرها و به‌ویژه کلانشهرهای کشور و تهران بوده است، به‌طوری که بررسی آخرین گزارش مرکز آمار ایران نشان می‌دهد طی دوره 1390 تا 1395 در مجموع چهارمیلیون و 301 هزار نفر در کشور جابه‌جا شده‌اند که مسیر مهاجرتی 50درصد از آنان، استان‌های تهران، اصفهان، خراسان‌رضوی،گیلان و البرز بوده است. همچنین نکته قابل‌تامل اینکه فقط استان تهران جاذب 25 درصد از کل مهاجران واردشده از استان‌های مختلف کشور بوده؛ این در حالی است که استان تهران به‌لحاظ وزن جمعیتی در کشور، حدود 17 درصد جمعیت کل کشور را در خود جا داده است. سهم 63 درصد مهاجران با تحصیلات دانشگاهی از دیگر موارد قابل بحث در موضوع مهاجرت در ایران است که طی دوره 1390 تا 1395 اتفاق افتاده است. بر این اساس، الگوی مهاجرت‌های داخلی در ایران کاملا روند متمرکزگرایانه به تهران و چند کلانشهر ملی را دارد و سایر استان‌های کشور به‌لحاظ مشارکت پایین در اقتصاد ملی، جذابیت کمتری برای مهاجران داخلی دارند که در پی فرصت‌های بهتر اشتغال، تحصیل و رفاه هستند. تمرکز مهاجرت‌ها در تهران و چند کلانشهر کشور از این منظر دارای اهمیت است که با به‌هم خوردن تعادل جمعیتی در کشور، مشکلات زیادی هم برای استان‌های مهاجرفرست و هم برای استان‌های مهاجرپذیر پیش می‌آید که به آنها اشاره شد.

مهاجرت معکوس بازهم کم شد

مساله‌ مهاجرت به‌صورت از روستا به شهر، از شهر به روستا، از روستا به روستا یا از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ در جامعه اتفاق می‌افتد. شکل غالب مهاجرت در اکثر کشورهای جهان ازجمله ایران، حرکت یک‌سویه و عموما بدون بازگشت روستاییان به شهرهاست، اما طی دهه‌ اخیر در نواحی روستایی کشورهای توسعه‌یافته الگوی دیگری از مهاجرت تحت‌عنوان مهاجرت معکوس شکل گرفته است. در این زمینه بررسی‌ها نشان می‌دهد اگرچه طی یک دهه اخیر با بارگذاری امکانات رفاهی در روستاها و همچنین توسعه بخش اشتغال روستایی، روند هرچند بطئی و کنُد مهاجرات معکوس یا مهاجرت از شهرها و روستاها به نقاط روستایی شروع شده، با این حال بازهم الگوی مهاجرتی به‌ضرر روستاها و به‌نفع شهرها پیگیری می‌شود، به‌طوری که طی سال های 90 تا 95 از مجموع نزدیک به چهارمیلیون و 301 هزار جابه‌جایی جمعیت در کشور، محل اقامت قبلی 97 درصد از مهاجران (4.1 میلیون نفر) داخل کشور، 2.6 درصد خارج از کشور (حدود 111 هزار نفر) و 0.3 (معادل 12 هزار نفر) نیز محل اقامت قبلی خود را اظهار نکرده‌اند.

طبق این آمار، از کل چهارمیلیون و 301 هزار مهاجر کشور، نزدیک به 82.9 درصد آنان (برابر با 3.5 میلیون نفر) به شهرهای کشور مهاجرت و 17.1 درصد از مهاجران نیز (برابر با 736 هزار نفر) به نقاط روستایی کشور مهاجرت کرده‌اند. همچنین ازمجموع مهاجران داخلی این دوره 68.3 درصد از شهر به شهر، 14.6 درصد از روستا به شهر، 5 درصد از روستا به روستا و 12.1 درصد نیز از شهر به روستا مهاجرت کرده‌اند. در همین زمینه بررسی دوره‌های مختلف سرشماری از دهه 1365 تا 1395 نیز نشان می‌دهد درصد مهاجران واردشده به روستاهای کشور از 28 درصد در سرشماری سال 1365 به 17.1 درصد در سرشماری 1395 رسیده است. این در حالی است که در همین مدت مهاجران واردشده به نقاط شهری کشور از 72 درصد در سال 1365 به حدود 83 درصد در سرشماری 95 رسیده است.

85 درصد مهاجران در سن کار هستند

جمعیت ١٠ ساله و بیشتر از نظر وضع فعالیت اقتصادی به دو گروه فعال و غیرفعال تقسیم می‌شود. تمامی افراد واقع در سن قانونی کار که به کاری مشغول بوده یا بیکار در جست‌وجوی کار باشند، جمعیت فعال نامیده می‌شوند. جمعیت فعال خود به دو گروه شاغل و بیکار تقسیم می‌شود. سایر افرادی که به دو گروه شاغل و بیکار تعلق ندارند مانند اغلب دانشجویان، خانه‌دارها، افراد دارای درآمد بدون کار، بازنشسته‌ها و ازکارافتاده‌ها، جمعیت غیرفعال هستند. توزیع نسبی مهاجران ١٠ ساله و بیشتر کشور بر حسب وضع فعالیت نشان می‌دهد از مجموع نزدیک به چهارمیلیون و 301 هزار نفر که طی سال‌های 90 تا 95 محل زندگی خود را تغییر داده‌اند، 13.5 درصد از آنان (579 هزار نفر) افراد زیر 10 سال، نزدیک به 85 درصد افراد بالای 10 سال یا افراد در سن کار و 72 هزار نفر (1.7 درصد) نیز افراد بالای 65 سال بوده‌اند. از بین کل مهاجران اگرچه تعداد جمعیت فعال مشخص نشده، اما 10.9 درصد از جمعیت فعال مهاجر بیکار بوده که این میزان برای مردان 8.3 درصد و برای زنان 24.8 درصد است. همچنین از بین کل مهاجران 89.1درصد از آنان شاغل هستند که این میزان برای مردان 91.7درصد و برای زنان 75.2 درصد است. بر این اساس درصد بیکاری بین زنان مهاجر دو برابر مردان است. همچنین از بین جمعیت مهاجر غیرفعال، 42.7 درصد محصل، 46.4 درصد خانه‌دار، 4.9 درصد دارای درآمد بدون کار و 5.9 درصد نیز سایر موارد بوده است. بین مردان جمعیت غیرفعال، نزدیک به 73 درصد از مهاجران محصل بوده، 13.1 درصد دارای درآمد بدون کار و بیش از 14 درصد نیز ذکر نشده است. بین زنان، 30.5 درصد به تحصیل مشغول بوده، 65 درصد خانه‌دار هستند و 4.5 درصد نیز دارای درآمد بدون کار هستند. به‌عبارت دیگر، درمورد افراد غیرفعال نیز بیشتر مردان به تحصیل مشغول بوده‌اند. این در حالی است که بیشتر زنان مهاجر مشغول خانه‌داری بوده‌اند.

تهران؛ مقصد 25 درصد مهاجران ایران

طبق داده‌های مرکز آمار ایران طی دوره 90 تا 95 از مجموع دومیلیون و 62 هزار مهاجر وارد شده به استان‌های مختلف کشور، مقصد حدود 25 درصد از آنان یعنی جمعیتی نزدیک به 517 هزار نفر استان تهران بوده است. پس از استان تهران، استان البرز با سهم 10.1 درصدی (نزدیک به 208هزار نفر) در رتبه دوم، استان اصفهان با سهم 6.2 درصدی (حدود 128 هزار نفر) در رتبه سوم، استان خراسان‌رضوی با 5.4 درصد (برابر 112 هزار نفر) در رتبه چهارم و استان گیلان با سهم 3.6 درصدی در رتبه پنجم جمعیت‌پذیرترین استان‌های کشور هستند. در انتهای جدول مهاجران ورودی، ایلام با جذب 0.6 درصد (کمتر از 12 هزار نفر) از مهاجران، کهگیلویه‌وبویراحمد با جذب 0.7 درصد (حدود 14 هزار نفر) از مهاجران و استان چهارمحال‌وبختیاری با جذب 0.9 درصد (17.5 هزار نفر) از مهاجران به ترتیب کمترین مهاجرپذیری را داشته‌اند.

کدام استان‌ها بیشترین مهاجرفرستی را دارند؟

در کنار مهاجرپذیری، مهاجرفرستی یا مهاجران خارج‌شده از استان‌ها نیز طبق داده‌های مرکز آمار ایران، استان تهران با سهم 17 درصدی (حدود 350 هزار نفر) در رتبه اول، استان خوزستان با سهم 6.6 درصدی (حدود 135 هزار نفر) در رتبه دوم، استان خراسان‌رضوی با سهم 5.2 درصدی (نزدیک به 108 هزار نفر) در رتبه سوم، استان البرز با سهم 5 درصدی (103 هزار و 437 نفر) در رتبه چهارم و استان اصفهان نیز با سهم 5 درصدی (103 هزار و 140 نفر) در رتبه پنجم مهاجرفرستی قرار دارد. همچنین در انتهای جدول مسیرهای مهاجرفرستی، استان‌های سمنان، ایلام و یزد به ترتیب هرکدام با سهم 1.1 درصدی (هرکدام حدود 23 هزار نفر) در رتبه‌های 29، 30 و 31 کشور قرار دارند و به‌عبارتی کمترین مهاجرفرستی را بین استان‌های کشور داشته‌اند. نکته قابل‌تامل اینکه در سال‌های اخیر مهاجرفرستی استان‌هایی مانند خوزستان و سیستان‌وبلوچستان به‌طور چشمگیری رشد کرده است. در این زمینه همان‌طور که اقتصاددانان و جامعه‌شناسان دلایل مهاجرت را پیچیده و چندبعدی ذکر می‌کنند، اما به‌نظر می‌رسد در استان‌های مذکور عوامل یا محدودیت‌های طبیعی همچون افزایش گردوغبار و آلودگی هوا می‌تواند به‌عنوان دافعه در مهاجرفرستی عمل کند. همچنین بین استان‌های کشور، سهم بالای مهاجرفرستی استان‌هایی مانند لرستان، کرمانشاه و همدان که از نرخ بیکاری بالایی نسبت به متوسط استان‌های کشور برخوردارند، می‌تواند دلایل اقتصادی یعنی جست‌وجوی اشتغال و کار بهتر باشد.

63 درصد مهاجران تحصیلات دانشگاهی دارند

براساس داده‌های آماری مرکز آمار، توزیع نسبی مهاجران ٦ ساله و بیشتر نشان می‌دهد 94.6 درصد از مهاجران باسواد و 5.4 درصد نیز بی‌سواد هستند. همچنین از میان باسوادان، 15.7 درصد دارای تحصیلات ابتدایی، 16.2 درصد با تحصیلات راهنمایی، 9.2 درصد با تحصیلات متوسطه، 22.6 درصد دیپلم یا پیش‌دانشگاهی، 63.1 درصد با تحصیلات عالی و 0.2 درصد نیز به سایر دوره‌های تحصیلی تعلق دارند. بر این اساس مقایسه وضع سواد و تحصیلات مهاجران بیانگر آن است که درصد بالایی از مهاجران دارای تحصیلات عالی هستند. در این زمینه به‌نظر می‌رسد یکی از ‌انگیزه‌های مهاجرت، مهاجرت برای ادامه تحصیل یا مهاجرت تحصیلکرده‌ها برای یافتن شغل مناسب است.

 

منبع: فرهیختگان

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: