به گزارش «شیعه نیوز»، به اعتقاد کارشناسان خودکشی در کشور ما دلایل مختلفی همچون مشکلات خانوادگی، فشارهای اجتماعی و اقتصادی، شکستهای عاطفی، معضلات تحصیلی و شغلی، بیماریهای جسمی و اختلالات روانی، چون افسردگی، اختلال دوقطبی، استرس و اعتیاد دارد که از عمده دلایل بروز این پدیده در میان افراد جامعه است.
هرچند که بعضا آمار دقیقی از میزان خودکشی به دلایل مختلف ارائه نشده، ولی در آخرین اظهارنظر از سوی مسئولان وزارت بهداشت و درمان اعلام شد که هر روز بیش از ۱۳نفر در کشور دست به خودکشی میزنند که اغلب آنها، افراد بین سنین ۱۵تا ۳۵ هستند.
در جمعیت آماری که اقدام به خودکشی میکنند حدود ۷۳درصد ساکن مناطق شهری و حاشیه شهر، ۳۳درصد خانهدار، ۱۱درصد دانش آموز و هشتدرصد بیکار هستند و روش اقدام ۸۲درصد از افراد با استفاده از دارو است.
موضوع نگرانکننده در اینباره افزایش روزافزون خودکشی و با توجه به اینکه این معضل اجتماعی جنبه یادگیری در میان افراد جامعه دارد و هرسال بیش از پنجدرصد آمار خودکشی در کشور در حال رشد است. این ارائه آمار اظهارنظرهای نمایندگان مجلس را نیز به دنبال داشت و رسول خضری، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اعلام کرد که بیش از ۴۰ درصد جامعه درگیر مشکلات روحی ـ. روانیاند.
اما برای بررسی دقیق این آمار و ابعاد مختلف این آسیب اجتماعی با سیدحسن موسویچلک، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی گفتوگویی انجام داده که شامل نکات قابل تاملی است.
سال گذشته اعلام شد که ایران کشور ۱۴۲ جهان از نظر آمار خودکشی است و امسال نیز این جایگاه در جهان تغییری نکرده، اما وقتی نگاهی به آمارهای داخلی میاندازیم شاهد روند افزایشی خودکشی در کشور هستیم. شما آمار این پدیده اجتماعی را چطور ارزیابی میکنید؟
سازمان پزشکی قانونی کشور در سالنامه آماری ۹۷، آمار متوفیات مشکوک به خودکشی (اصطلاحی که پزشکی قانونی از آن برای پدیده خودکشی به کار میبرد) را پنجهزار و ۱۰۱ مورد گزارش کرده که نسبت به فوتیهای سال ۹۶، ۱۰.۳ درصد تغییر مثبت داشته است.
میانگین خودکشی از ۵.۷ در سال ۹۶ به ۶.۲ در سال ۹۷ افزایش پیدا کرده و این آمار نشانگر آن است که در مدت زمان یکسال، این روند افزایشی بوده است.
هرچند که ما آمار دقیقی از میزان خودکشی به دلایل مختلف در دست نداریم، چون برخی خانوادهها از افرادی که اقدام به خودکشی میکنند به سبب قبح آن در جامعه و اینکه قتل نفس در دین اسلام حرام است، با عنوانهای دیگری همچون مسموعیت غذایی و... به دکتر و بیمارستان مراجعه میکنند تا بتوانند از دفترچه بیمهشان نیز استفاده کنند، پس به این دلیل ما روزانه ثبت دقیقی از این اتفاق در بیمارستانها نداریم و از سوی دیگر هیچ بیمارستان خصوصی ملزم به ثبت دقیق این آمار نیست.
البته این مشکل فقط مربوط به کشور ما نیست و عدم ثبت دقیق آمار خودکشی در بیمارستانها یکی از مشکلات جدی در حوزه خودکشی در کل جهان است.
آمار خودکشی ما نسبت به آمار جهانی بالا نیست و با اینکه میانگین آمار جهانی ۱۲ درصد است، در کشور ما ۶.۲ اعلام شده و حالا چندسالی است که در ردهبندی ۱۴۲ جهان حضور داریم. اما وقتی میزان خودکشی را در چندسال اخیر مقایسه میکنیم، شاهد روند روبه رشد آن در جامعه هستیم و این موضوع نگرانکننده است.
تفاوت کشور ما با دیگر کشورهای جهان این است که بهواسطه حرامبودن فعل قتل نفس در دین اسلام، هیچ مجوزی برای خودکشی صادر نمیشود و به همین دلیل آمار ایران در مقایسه با کشورهای اروپای شرقی مانند روسیه (۳۱ درصد)، بلاروس (۳۰ درصد)، قرقیزستان (۲۶ درصد) و در کشورهای آسیایی مانند کره جنوبی با ۲۶ درصد، آمار کمتری است.
یکی از موضوعات نگرانکننده کاهش سن خودکشی در کشور است. معمولا در همهجای دنیا نرخ سن افرادی که اقدام به خودکشی میکنند به دلیل تنهایی و افسردگی در پیری بیشتر از جوانان است، اما در کشور ما این موضوع برعکس است و معمولا افراد سنین پایین دست به خودکشی میزنند، چه عوامل باعث تشدید این موضوع میشود؟
کاملا درست است؛ متاسفانه جمعیت فعال ما در این حوزه، میانگین سن ۱۵ تا ۳۵ سال را دارد. عوامل متعددی در این حوزه دخیل است، چون خودکشی مانند دیگر پدیدههای اجتماعی تکبُعدی نیست، هرچند که خیلیها علاقه دارند علت این پدیده را تکبُعدی و فردی عنوان کنند، ولی واقعیت این است که مشکلات اقتصاد در این حوزه بسیار تاثیرگذار بوده و شکستهای مختلف مانند تحصیلی، کاری، خانوادگی، اختلالات روانی و افسردگی آشکار و پنهان، نگرانی از آینده، ضعف مهارت حل مساله در افراد به کاهش سن خودکشی در کشور دامن میزند.
یکی دیگر از عوامل تشدیدکننده این پدیده، کنترل خشم است، چون خودکشی یک نوع خشونت علیه خود فرد محسوب میشود. از روشهای متداول در این حوزه میتوان به حلقآویزشدن و سقوط از ارتقاع اشاره کرد، البته مسمومیت در صدر عوامل ارتکاب به خودکشی است، اما معمولا خوردن داروی بیش از اندازه در خیلی از مواقع منجر به مرگ نمیشود، اما اقداماتی که منجر به مرگ حتمی میشود درصد خشونت بیشتری دارد.
شاید تا یک دهه پیش یکی از معضلات غرب کشور در زمینه خودسوزی زنان بود که ظاهرا آمار این اتفاق در سالهای گذشته کاهش پیدا کرده است.
معمولا در همهجای دنیا و کشور ما، اقدام به خودکشی در زنان سهبرابر مردان است، ولی فوت در مردان سهبرابر زنان است. خودسوزی زنان در غرب کشور یک روش برای نشاندادن اعتراض به شرایط خانواده، همسر و اطرافیان بود، اما هنوز این پدیده شوم در غرب کشور بعضا در مواردی وجود دارد.
بهعنوان مثال همانطور که گفته شد درصد تغییر مثبت ما در پدیده خودکشی ۱۰.۳ در کل کشور بوده است، اما نرخ خودکشی در یکی از استانهای شمالغربی در سال گذشته ۴۳ درصد اعلام شده است، هرچند که درصد فوتیهای این استان نسبت به استانهایی نظیر ایلام بالا نیست، اما درصد تغییرات سال ۹۶ به ۹۷ تقریبا بیش از چهار برابر میانگین کشور بوده است.
این آمار یک پیام دارد و اینکه وقتی خودکشی در برخی استانها درصد تغییرات آن تفاوت فاحشی پیدا میکند باید بررسی نماییم که نظام ثبت آنها دقیقتر عمل کرده یا وقوع این پدیده بیشتر شده که این امر نیازمند بررسی میدانی است.
فقر و محرومیت تا چه اندازه این موضوع را تشدید میکند؟
به نظر من فقر و محرومیت خیلی در این موضوع دخیل نیست، چون استان سیستان و بلوچستان هم استانی محروم و مرزنشین است، اما چرا آمار پایینی در خودکشی دارد؟ هرچند که ناامنی اقتصادی میتواند تشدیدکننده این پدیده باشد، ولی بازهم تاکید میکنم آمار ایران نسبت به کشورهای دیگر پایین و در مقایسه با کشورهای همسایه مانند ترکیه، قطر، کویت و حتی سوریه از آمار بالاتری برخوردار است.
پیامدهای خودکشی در جامعه را چطور ارزیابی میکند؟
طبیعتا ما نیروی انسانی خود را از دست میدهیم. یکی از مشکلات ما در این رابطه جنبه یادگیری خودکشی در جامعه است که باعث میشود که هر فردی که ناراحتی برایش به وجود میآید، دست به خودکشی بزند، به این دلیل است که میگویند اگر در محیطی فردی اقدام به خودکشی کرد، اطرافیان آن فرد و کسانی که در آن محیط قرار داشتند باید برنامههای پیشگیرانه در مورد آنها انجام شود، چون ریسک خودکشی در چنین خانوادهها و محیطهایی در حالت معمول بیشتر از سایر نقاط است.
از سوی دیگر فردی که اقدام به خودکشی میکند، خانواده آن فرد دیگر نمیتواند روابط اجتماعی قبلی خود را حفظ و مردم نوعی دیگر به آنها نگاه میکنند. حتی در برخی مواقع منجر به خروج آن خانواده از محل سکونتشان میشود، چون خودکشی یک پدیده زشت در جامعه است و حتی میتواند زمینه انزوای آنها را در جامعه را فراهم نماید.
بیشک خودکشی راه برونرفت از مشکلات نیست و برای فرد مشکلات بسیاری را بر مشکل قبلی میافزاید و اصلا نمیتواند راهگشا باشد، بهعنوان مثال آن زنی که اقدام به خودسوزی میکند اگر نجات پیدا کند، نهتنها مشکلات قبلی او کمتر نشده بلکه با هزاران مشکل جدید نیز روبهرو خواهد شد. او دیگر زیبایی ظاهری خود را از دست داده و همسر و فرزندانش دیگر به او حتی نگاه هم نمیکنند. از سوی دیگر جامعه هیچگاه چنین افرادی را در خود نمیپذیرد، حتی اگر حق با آنها باشد.
به نظر شما راهکار موثر در کاهش آمار خودکشی کدامند؟
باید اقدامات همهجانبه در زمینه پیشگیری و ارتقای سلامت روانی جامعه صورت بگیرد. باید پزشکی قانونی همواره آمارهای این پدیده را رصد و به مطبوعات ارائه دهد، چون بیان آمارهای درست برای برنامهریزی، فعالان و مددکاران اجتماعی بسیار مهم است. بیتردید مدیریت موفق مستلزم برنامهریزی دقیق است و گام نخست تحلیل درست، شفافیت از وضعیت موجود جامعه است.
از سوی دیگر باید بپذیریم که مشکلات بخشی از زندگی ماست و تنوع مشکلات در افراد جامعه با یکدیگر متفاوت است، اگر مشکلی در زندگی وجود نداشته باشد زندگی معنا پیدا نخواهد کرد.
انسان در مشکلات ساخته میشود و انتخاب راه خودکشی اصلا موضوع مناسبی نیست و میتواند تبعات بسیار بدی برای فرد و خانوادهها بههمراه داشته باشد.
طبیعتا آموزشوپرورش و رسانهها نقش اساسی در بالابردن سواد اجتماعی دارند و مجموعه دانشگاهها در این رابطه میتوانند موثر عمل کنند. نکته بعدی نقش مشاوران و روانشناسان در این رابطه است و باید نگاه جامعه نسبت به روانشناس تغییر پیدا کند، چون قرار نیست حل همه مشکلات برعهده خود فرد باشد.
بهتر است که از ظرفیت منابع و متخصصان اجتماعی مانند روانشناسان، مددکاران، مشاوران، روانپزشکان استفاده کنیم. همانطور که برای درمان بیماری به پزشک متخصص مراجعه میکنیم، برای زندگی بهتر نیز باید از متخصصان این حوزه کمک بگیریم.
منابع اجتماعی دیگر مثل صدای مشاور با شماره تلفن ۱۴۸۰، اورژانس اجتماعی با شماره تلفن ۱۲۳ بهطور رایگان و ۲۴ ساعته در دسترس مردم هستند و خجالت نکشیم از اینکه سراغ متخصص یا روانشناس میرویم.
منبع: سلامت نیوز