۰

آیا در قرآن کریم، هامان وزیر خشایارشاه به اشتباه، وزیر فرعونی اعلام شده که معاصر با حضرت موسی( علیه السلام ) بود؟

بسیاری از محققان، کتاب اِستِر که هامان در آن کتاب، وزیر خشایارشا اعلام شده را اثری افسانه‌ای دانسته‌اند. از سوی دیگر، گزارش مستقلی وجود ندارد که «هامان» نام وزیر «خشایارشاه» و یا حتی نامی مرسوم در فرهنگ ایرانی باشد.
کد خبر: ۱۹۷۷۳۳
۱۰:۴۶ - ۰۱ مهر ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
آیا پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) بر اثر سوء برداشت از منابع یهودی، هامان وزیر خشایارشاه را با وزیر فرعونِ معاصر حضرت موسی( علیه السلام ) اشتباه گرفته است، و بدین وسیله در قرآن خطای تاریخی رخ داده است؟
پاسخ اجمالی
بسیاری از محققان، کتاب اِستِر که هامان در آن کتاب، وزیر خشایارشا اعلام شده را اثری افسانه‌ای دانسته‌اند. از سوی دیگر، گزارش مستقلی وجود ندارد که «هامان» نام وزیر «خشایارشاه» و یا حتی نامی مرسوم در فرهنگ ایرانی باشد. از سوی دیگر، همه می‌دانند که «آمون» و یا «آمان» تعبیری از خدای مصریان است که بسیاری از حاکمان و کاهنان آن سرزمین، نام خود را با او پیوند زده‌اند. وجود شخصیتهایی چون «توت‌عنخ‌آمون» که یکی از سرشناس‌ترین فرعون‌ها بوده و نیز کاهن اعظم «آمنهوتپ» شاهدی بر این مدعا است. این موضوع نیز واضح است که بسیاری از واژگان‌ها با ورود به زبان عربی، تغییر شکل می‌یابند و بر این اساس، همان‌گونه که نام «موشه» تبدیل به «موسی» شده است، تبدیل نام «آمون» به «هامان» نیز کاملاً طبیعی به نظر رسیده و بر این اساس، «هامان» می‌تواند یکی از شخصیت‌های سیاسی و یا مذهبی سرشناس آن دوران باشد.
پاسخ تفصیلی
هامان در منابع اسلامی
هامان از شخصیت‌های بلندمرتبه حکومت فرعون در زمان حضرت موسی( علیه السلام ) است که نام او شش بار در قرآن - و در همه موارد به همراه فرعون - به کار رفته و به نحوی قرآن او را در گناهان فرعون شریک دانسته است.[1]
به عنوان نمونه، از سپاه مصر، با نام لشکریان فرعون و هامان یاد شده است: «وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما».[2]
بیشتر مفسران معتقدند – یا احتمال داده‌اند - که هامان، وزیر فرعون باشد.[3]
گزارشی وجود دارد پس از آن‌که موسی( علیه السلام ) بر ساحران پیروز شد و موقعیت فرعون به خطر افتاد، به دستور فرعون، هامان برای او بُرج بسیار بلندی ساخت تا فرعون بالای آن رفته و به خدای موسی( علیه السلام ) دست‌رسی یابد![4]
در روایاتی، هامان به عنوان یکی از بدترین انسان‌ها نام برده شده است.[5]
هامان وزیر خشایارشاه
برخی مستشرقان، پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) را به خطای تاریخی متهم کرده و گفته‌اند که ایشان بر اثر سوء برداشت از منابع یهودی،[6] هامان وزیر «خشایارشاه»[7] را با وزیر فرعونِ معاصرِ حضرت موسی( علیه السلام ) اشتباه گرفته است و حال آن‌که هامان در سرزمین مصر، وجود تاریخی نداشته است.[8]
البته قرن‌ها پیش نیز فخر رازی در تفسیر خود به موضوعی مشابه اشاره کرده است: «یهودیان می‌گویند کسانی که تاریخ بنی‌اسرائیل را بررسی کرده‌اند اتفاق نظر دارند که در زمان موسی و فرعون شخصی به نام هامان وجود نداشته و هامان فردی است که بعدها به وجود آمده است، ... آنان نیز افزوده‌اند که کسی نباید بگوید وجود شخصی در زمان متأخر مانع از آن نیست که شخص دیگری با همان نام در زمانی قدیم‌تر وجود داشته باشد؛ زیرا اگر در زمان فرعون چنین شخصی با این موقعیت برجسته وجود داشت، باید فردی شناخته شده بوده و در منابع از او گزارشی وجود داشت». فخر رازی پس از بیان اشکال، به پاسخ آن می‌پردازد.[9]
در این زمینه باید گفت؛ «کتاب اِستِر» که گزارش موجود در آن، منشأ ایجاد این شبهه شده است، از اساس، اثری افسانه‌ای بود که برخی مستشرقان نیز افسانه‌ای بودن آن‌را پذیرفته‌[10] و داستان‌ها و قهرمان‌های آن‌را تخیلی پنداشته و این کتاب را از گردونه کتاب‌های تاریخی یهود خارج کرده‌اند.[11]
منابع تاریخی حاکی از آن است که هامان، مُردخای و اِستر در داستان مربوط به خشایارشا، شخصیت‌هایی افسانه‌ای و خیالی‌اند که نام آنها از نام‌های واقعی در تمدن‌های دیگر وام گرفته شده است.
از طرفی غیر از کتاب افسانه‌ای بالا، نه در کتاب مقدس، نه در منابع تاریخی ایران و نه در هیچ منبع مستقل دیگر، گزارشی وجود ندارد که فردی به نام هامان را وزیر خشایارشا اعلام کند که به دست او اعدام شده است.[12] از سوی دیگر برخی معتقدند شاید ارتباط بین تمدن مصر و تمدن‌های بابل و عیلام، نام هامان را از فرهنگ مصر به بابل و عیلام منتقل کرده و در نهایت، نویسنده کتاب استر نیز از این نام‌ها برای داستان‌پردازی خود الهام گرفته باشد.[13]
برخی صاحب‌نظران بر این باورند که چون در زبان فارسى لفظى که با هامان قرابت داشته باشد، موجود نیست و در میان درباریان خشایارشا شخصى به این نام وجود ندارد، می‌توان گفت یهودیان به یکى از وزراى خشایارشا - به مناسبت شباهتى که با هامان وزیر فرعون داشته و مانند او با یهود دشمنى می‌ورزیده - لقب هامان دادند.[14]
نام هامان در فرهنگ مصر
شاهد محکمی وجود دارد که تعلق نام «هامان» به فرهنگ مصر را تأیید می‌کند و آن نیز شباهت فراوان این نام با نام «آمون» است!
«آمون»، واژه‌ای بسیار معروف در تاریخ و فرهنگ مصر باستان و نام خدای نادیدنی شهر تِبس است که بعدها خدای خدایان شد و معابد بسیاری برای پرستش این خدای قدرت‌مند در مصر ساخته شد.[15]
بسیاری از فرعون‌ها و نیز دیگر مقامات عالی‌رتبه سیاسی- مذهبی مصر نام خود را با «آمون» - که به صورت «آمانا» نیز تلفظ می‌شد - گره می‌زدند و نام‌هایی، مانند «توت‌عنخ‌آمون» که یکی از سرشناس‌ترین فرعون‌ها بود و «آمنهوتپ(کاهن اعظم آمون)» در آن سرزمین فراوان بود.
جای تعجب نیست که نام معبد آمون بر بزرگ کاهنان این معبد ـ که نزد فرعون مقامی والا یافت ـ بماند. همان‌طور که واژه فرعون نیز در اصل نام مکانی است و حتی در دوره عثمانی برخی خلفا نام «باب عالی»، که اسم مکان است، بر خود داشته‌اند.[16]
بر اساس آنچه گفته شد، به احتمال زیاد، «هامان» موجود در قرآن، به یکی از این افراد اشاره دارد که در زمان موسی( علیه السلام )، یکی از مقامات عالی‌رتبه سیاسی و یا مذهبی مصر بود و با فرعون در مبارزه با خداپرستی همگام و هم‌نظر بود.
توجه به این نکته نیز ضروری است همان‌طور که «ابراهیم» معرّب «أبرام»، «موسی» معرب «موشه»، «سامری» معرّب «شمرونی» و ... است، «هامان» را نیز به سادگی می‌توان معرّب «آمون» دانست.
نتیجه‌گیری
با توجه به مطالب پیش‌گفته، تردیدی وجود ندارد که نام «هامان» که معرب «آمان» یا «آمون» است، در فرهنگ مصر باستان وجود داشته و وجود چنین نامی در فرهنگ ایرانی شناخته شده نیست. بر این اساس، حتی اگر کتابی افسانه‌ای این نام را برای وزیر خشایارشاه اعلام کرده باشد، بر هر فرد منصفی واضح است که نمی‌توان آن‌را دلیلی دانست که آنچه در قرآن وجود دارد، برداشت اشتباهی از آن کتاب افسانه‌ای است!


[1]. قصص، 6، 8 و 38؛ عنکبوت، 39؛ غافر، 24 و 36.
[2]. قصص، 6.
[3]. برای نمونه ر.ک: شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق، قصیرعاملی، احمد، ج 9، ص 78، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی‌تا؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ‏8، ص 808، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، ج ‏20، ص 58، بیروت، مؤسسه التاریخ‏، چاپ اول‏، بی‌تا؛ ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، شمس الدین، محمد حسین، ج ‏6، ص 214، بیروت، دار الکتب العلمیة، منشورات محمدعلی بیضون، چاپ اول، 1419ق.
[4]. قصص، 38؛ غافر، 36.
[5]. صدوق، محمد بن على‏، الخصال، ج 2، ص 458، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ اول‏، 1362ش.
[6]. کتاب اِستِر (Esther) که به عبری «مگیلا» نیز نامیده می‌شود کتابی در بخش سوم تنخ (عهد عتیق) و همچنین کتاب مقدس مسیحیان است. شخصیت‌های محوری کتاب اِستِر که با نام هدسه زاده شد ولی به نام استر مشهور بود، اخشورش، ملکه وشتی، مردخای و هامان هستند.
[7]. نام این شاه به زبان شوشى «خشر شاه» در نسخه بابلى کتیبه‌ها هخامنشى «خشى یرشى» و اروپاییان این شاه را موافق اسم یونانى شده‌اش «گرزکسس» و بعضى «گسرسس» نامند. خشایار شاه فرزند داریوش اول از «آتوسا» دختر کوروش بزرگ بود و در سن سى و پنج سالگى به تخت نشست (486 ق. م.). ر.ک: قدیانی، عباس،‏ فرهنگ جامع تاریخ ایران، ج ‏1، ص 354 – 355، تهران، آرون‏، چاپ ششم‏، 1387ش.
[8]. ر. ک: جفری، آرتور، واژه‌های دخیل در قرآن مجید، ترجمه بدره‌ای، فریدون، ص 410، تهران، توس، چاپ دوم، 1386ش؛ خزائلى، محمد، اعلام القرآن، ص660، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، چاپ ششم،1380ش.
[9]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ‏27، ص 516، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.
[10]. کندی، سموئیل ادی، آئین شهریاری در شرق، ترجمه بدره‌ای، فریدون، ص 177 – 178 و 180، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم، 1381ش.
[11]. ر.ک: آئین شهریاری در شرق، ص 179؛ التوراة، کتابات ما بین النهرین: مخطوطات قمران - بحر المیت، ج 1، ص 5 – 6، تحقیق اندریه دوبون، سومر مارک فیلننکو، ترجمه دیب الخوری، موسی، دمشق، دار الطلیعة الجدیدة، 1998م؛ حبیب سعید، المدخل الی الکتاب المقدس، ص 159 – 160، قاهره، دار التألیف و النشر للکنیسة الأسقفیة و مجمع الکنائس فی الشرق الأدنی، بی‌تا.
[12]. اعلام القرآن، ص 660؛ شبهات و ردود حول القرآن، ص 352.
[13]. ر. ک: شاکر، محمدکاظم، فیاض، محمدسعید، هامان و ادعای خطای تاریخی در قرآن، فصلنامه قرآن شناخت، بهار و تابستان 1389، شماره 5، ص 145 – 164.
[14]. اعلام القرآن، ص 659 – 660.
[15]. محمد پناه، بهنام، اسرار تمدن مصر باستان، ص 14، تهران، سبزان، 1385ش؛ ناس، جان بایر، تاریخ جامع ادیان از آغاز تا امروز، ترجمه حکمت، علی اصغر، ص 36، تهران، پیروز، چاپ سوم، 1354ش؛ اباذری، یوسف و همکاران، ادیان جهان باستان، ج 2، ص 77 – 80، 90، 91 و 95، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1372ش.
[16]. معرفت، محمد هادى، شبهات و ردود حول القرآن، ص 352، قم، مؤسسه التمهید، چاپ اوّل‏، 1423ق.
آیات مرتبط

سوره القصص (6) : وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ
سوره القصص (8) : فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَحَزَنًا ۗ إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا كَانُوا خَاطِئِينَ
سوره القصص (38) : وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَيْرِي فَأَوْقِدْ لِي يَا هَامَانُ عَلَى الطِّينِ فَاجْعَلْ لِي صَرْحًا لَعَلِّي أَطَّلِعُ إِلَىٰ إِلَٰهِ مُوسَىٰ وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ مِنَ الْكَاذِبِينَ
سوره العنكبوت (39) : وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ ۖ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مُوسَىٰ بِالْبَيِّنَاتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَمَا كَانُوا سَابِقِينَ
سوره غافر (24) : إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَقَارُونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ كَذَّابٌ
سوره غافر (36) : وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا هَامَانُ ابْنِ لِي صَرْحًا لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبَابَ

 

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: