به گزارش «شیعه نیوز»، کمال پرهون روانشناس و مشاور درباره اختلال سلوک اظهار کرد: اختلال سلوک شامل حالاتی است که در آنها مشکلاتی در زمینه خودکنترلی هیجانها و رفتارها وجود دارد.
این روانشناس بیان کرد: ویژگی اصلی اختلال سلوک شامل یک الگوی مکرر و پایدار که خلق آنها خشمگین/ تحریکپذیر، رفتار جروبحث/ مقابلهای، یا تلافی جویانه است همچنین این کودکان اغلب از کوره در میروند، زودرنجاند یا به آسانی دلخور میشوند، خشمگین و عصبانیاند، با مراجع قدرت (والدین، کارکنان مدرسه) جروبحث میکنند.
او ادامه داد: همچنین این کودکان اغلب بهطور جدی از خواستههای بزرگترها یا مقررات سرپیچی میکنند یا از انجام آنها خودداری میکنند، بهطور عمدی دیگران را مورد اذیت و آزار قرار میدهند، به خاطر اشتباهات و رفتارهای نادرست خود، دیگران را سرزنش میکنند.
پرهون درباره ملاکهای تشخیصی این اختلال گفت: ملاک های این اختلال شامل پرخاشگری نسبت به افراد و حیوانات، اغلب به دیگران زور میگوید، آنها را تهدید یا میترساند، آغازگر زدوخوردهاست، از یک سلاح استفاده میکند که میتواند به آسیب جدی دیگران منجر شود.
این روانشناس با اشاره به اینکه این کودکان نسبت به دیگران و حیوانات سنگدل هستند، افزود: هنگام مواجهه با یک قربانی دست به دزدی (مانند، کلاهبرداری، کیف زنی و...) زده و بهطور عمدی آسیب جدی میزنند و عمداً اموال دیگران را نابود میکنند.
او اضافه کرد: به قصد از خانه، ساختمان یا ماشین کسی دزدی میکنند و با وجود ممنوع نمودن والدین، اغلب قبل از سن ۱۳ سالگی شبها را خارج از منزل میگذراند، در حین زندگی با والدین تنی یا ناتنی حداقل دو بار از خانه فرار کرده است و اغلب قبل از سن ۱۳ سالگی فرار از مدرسه را شروع کرده است.
پرهون گفت: نشانههای اختلال نافرمانی مقابلهای دو تا سه سال پیش از نشانههای سلوک ایجاد میشوند و ممکن است این اختلال پیش زمینه اختلال سلوک در سنین بالاتر باشد همچنین کودکان و نوجوانان دارای اختلال سلوک از تأثیر رفتار خود بر دیگران بیاطلاع هستند.
این روانشناس با بیان اینکه در حقیقت افراد دارای اختلال سلوک در تجزیه و تحلیل اخلاقی یک موضوع ناتواناند، اضافه کرد: همین امر موجب میشود خودآگاهی آنها از اعمالشان در سطح پایینی باشد.
او بیان کرد: باید بین نافرمانی مقابلهای بهنجار از نابهنجار بر اساس شدت رفتارها، فروانی رفتار و تداوم آن بعد از دوره پیشدبستان تمایز قائل شد، در واقع تشخیص اختلال نافرمانی مقابلهای تنها زمانی مدنظر قرار میگیرد که رفتار مقابلهای و نافرمانی با فروانی بالا، با شدت زیاد (شدت نابهنجار و غیرعادی) رخ دهد و در طول سالهای بعد از پیشدبستان نیز هم چنان ادامه داشته باشد.
پرهون با بیان اینکه آشفتگی در اعمال تربیتی و عملکرد خانواده از قویترین و باثباتترین موارد رفتار جامعه ستیزانه است، ادامه داد: رفتارهایی نظیر اعمال بیش از حد سختگیرانه انضباطی، فقدان نظرات، فقدان حمایت عاطفی و توافق نداشتن والدین بر مسائل تربیتی، بینظمی کلی خانوادگی، مانند آسیبهای روانی والدین، ارزشهای خانوادگی جامعه ستیزانه، سابقه رفتار جامعه ستیزانه در خانواده، ناسازگاریهای خانوادگی، بیثباتی خانواده از عوامل ایجاد این اختلال در افراد است.
این روانشناس با اشاره به اینکه این دو نوع آشفتگی ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند، اضافه کرد: بینظمی کلی خانوادگی نظیر افسردگی مادر اغلب به رفتارهای ضعیف تربیتی منجر میشود که میتواند به رفتار جامعه ستیزانه کودک و احساس بیکفایتی در والدین منجر شود که این نیز متقابلاً ممکن است باعث افسردگی مادر شود و بدین ترتیب چرخه این رفتارها کامل میشود.
او خاطرنشان کرد: میزان شیوع این اختلالها در میان پسران بیشتر از دختران گزارش شده است و به احتمال فراوان دختران بیش از پسران از شیوههای غیر مستقیم و ارتباطی پرخاشگری از قبیل اهانت کلامی، شایعه پراکنی، دو به هم زنی، طرد، تهدید به قطع دوستی و رابطه، و آسیب رساندن توسط فرد دیگر استفاده میکنند.