به گزارش «شیعه نیوز»، مرکز مطالعاتی ناطور در گزارشی به بررسی وضعیت فرزندان و خانواده عناصر گروه تروریستی داعش پرداخت و نوشت که این افراد بمب ساعتی هستند که ممکن است منفجر شده و امنیت و صلح و ثبات جهان و به ویژه اروپا را به هم بریزند. عامل اصلی این اتفاق این است که بخش قابل توجهی از عناصر داعش ساکن کشورهای اروپایی بودهاند.
مبارزان خارجی داعش که در درگیریهای سوریه و عراق حضور داشتند، دهها هزار زن و فرزند دارند که برخی از عناصر داعش به خارج فرار کردند و برخی دیگر پشت میلههای زندان قرار دارند و این زنان و فرزندان در شرایط نگران کنندهای زندگی میکنند.
یونیسف(صندوق کودکان سازمان ملل متحد) به عنوان متولی بین المللی امور کودکان این نکته را مورد بررسی قرار داده است. «هنریتا فور» مدیر اجرایی یونیسف در ماه می گذشته در این خصوص گفت که این کودکان ضعیفترین کودکان در دنیا به شمار میروند و در شرایط مصیبتباری زندگی میکنند. آنها با تهدیدات بهداشتی و امنیتی مواجه اند و خانواده آنها نیز نمیتوانند حمایت قابل توجهی از آنها داشته باشند. علاوه بر اینکه تعداد قابل توجهی از آنها کاملاً تنها هستند.
گزارش مذکور این سوال را مطرح میکند که آیا خلاء قانونی در خصوص این افراد وجود دارد یا این که یک بحران انسانی به وجود آمده است؟ بیشتر کودکان وابسته به عناصر داعش در سرزمینهای تحت کنترل این گروه تروریستی متولد شدهاند یا برخی از آنها از نقاط مختلف دنیا به سوریه و عراق کشیده شدهاند. برخی از این کودکان به زور به عضویت داعش در آمده اند یا فریب این گروهها را خورده اند. همه این افراد در حال حاضر شرایط مصیبتباری را پشت سر میگذرانند.
بر اساس پژوهشی که مرکز بین المللی مطالعات افراطگری در دانشگاه کینگز کالج منتشر کرده، در اراضی سوریه و عراق بالغ بر 41 هزار شهروند خارجی از بیش از 80 دولت حضور دارند که این افراد حدود 4640 کودک زیر 17 سال در بین خود دارند. 760 کودک در جریان درگیریهای موجود در سوریه و عراق متولد شده اند. زنان نیز 13 درصد از عناصر منتسب به داعش را به خود اختصاص میدهند. جامعه عراق و سوریه نگاه خوبی به این زنان و کودکان ندارند. این در حالی است که جوامع اصلی آنها نیز از حمایت آنها دست برداشته و آنها با چالشهای حقوقی و لجستیکی و سیاسی قابل توجهی در دریافت خدمات اساسی یا بازگشت به کشورهای اصلی خود مواجهاند.
نکته خطرناک در خصوص این گروه، کودکان بین 12 تا 17 سال است که خطرات قابل توجهی ضد امنیت بین المللی و منطقهای به شمار میروند.
روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی که در ابتدای سال جاری میلادی منتشر کرد، فاش کرد که رهبران داعش از این گروههای سنی به عنوان گروههای جاسوس استفاده میکردند، چرا که هیچ کس به آنها مظنون نمیشد و به این ترتیب داعش می توانست بیشترین مقدار از اطلاعات را به دست آورده و برنامهریزی عملیات تروریستی مورد نظر خود را بر اساس این اطلاعات انجام دهند. عناصر داعش در سوءاستفاده از کودکان به این مقدار نیز بسنده نمیکرد، بلکه کودکان و نوجوانان را به عنوان جاسوس در مناطق داخلی یا خارجی یا حتی به عنوان آشپز به کار میگرفت.
فاجعه بزرگ در زمانی بود که برخی از این کودکان به عنوان مبارز یا عوامل انتحاری به کار گرفته میشدند. به این ترتیب معلوم نیست ما در برابر نسل فریبخورده قرار داریم یا اینکه با گروهی از قاتلان و تروریستهای بالقوه مواجه هستیم.
در برخی تصاویر ویدئویی تبلیغاتی منتشر شده از سوی داعش مشاهده میشود که کودکان اقدام به ذبح کردن قربانیان داعش میکنند یا زندانیان را به آتش میکشند. برخی از این کودکان طی سالهای متمادی با افکار افراط گرایانه آموزش دیده اند و حتی برخی از آنها در سنین کودکی آموزشهای نظامی دیده اند.
پیتر نیومن مدیر مرکز بین المللی پژوهشهای افراط گرایی در دانشگاه کینگز کالج در لندن خانوادههای افراد منتسب به داعش و فرزندان آنها را این گونه توصیف می کند: آنها قربانیان شرایطی هستند که برخلاف اراده آنها به وجود آمده، البته این بدان معنی نیست که در برخی از موارد آنها منبع خطر نباشند. نکته قطعی این است که پرونده فرزندان داعش بسیار پیچیده است و هیچ کس نمیتواند تصور کاملی از این قشر داشته باشد.
بازماندگان داعش دو گروه هستند. گروه اول کسانی هستند که همراه با مادرشان و بدون اطلاع پدر یا همراه با پدر به سرزمین های سوریه و عراق رفتهاند. برخی از آنها همراه با پدر و مادر و بنا به گرایشهای ایدئولوژیک به صورت یک خانواده به مناطق درگیریها سفر کردهاند. برخی از آنها از طریق دوستانشان به کشورهای مجاور نظیر ترکیه رفتهاند و در آنجا به عضویت در گروه تروریستی داعش در آمدهاند.
گروه دوم کودکانی هستند که در داخل اردوگاههای داعش و بعد از ازدواج عناصر داعش با زنان اروپایی پیوسته به این گروه تروریستی به دنیا آمدهاند.
درباره تعامل کشورهای مختلف با موضوع زنان و کودکان باقیمانده داعش باید گفت که به عنوان مثال فرانسه اعلام کرده است که تنها بخشی از 150 کودک فرانسوی بازمانده از داعش را که در مناطق تحت سلطه کردها هستند، بازخواهند گرداند. در آلمان این موضوع هنوز در دست بررسی قرار دارد. در بلژیک وزیر امور مالی این کشور اعلام کرده است که بلژیک تنها 6 کودک بلژیکی یتیم از خانوادههای منتسب به عناصر داعش را از اردوگاههای وابسته به کردها باز خواهد گرداند. بلژیک شرط گذاشته که عمر این کودکان نباید از 12 سال بیشتر باشد.
استرالیا نیز تنها 8 کودک یتیم از عناصر داعش را به خاک خود راه داده است. سوال مهم اینجا است که آیا این تعداد اندک میتواند مشکلات مربوط به زنان و کودکان عضو داعش را حل کند؟
این در حالی است که سازمان یونیسف هفته گذشته از زبان میشل باشیلیه کمیساریای عالی حقوق بشر خود اعلام کرد که کشورهای دنیا باید زنان و کودکان شهروند خود از میان عناصر داعش را بازگردانند. وی تأکید کرد که خانوادههای خارجی عضو داعش باید به کشورهای اصلی خود باز گردند، مگر اینکه به علت جنایتهایی که مرتکب شده اند و بر اساس معیارهای بین المللی محاکمه می شوند. وی توضیح میدهد که مسئولیت این افراد بر عهده کشورهایی است که از آنجا برای جنگ سوریه جذب شدهاند.
باشیلیه میافزاید که کودکان باقیمانده از داعش به صورت ویژه تحت تجاوزات گسترده ای قرار دارند. برخی از آن ها برای انجام اقدامات خشونت آمیز مورد آموزش و جذب توسط داعش قرار گرفتهاند، لذا باید اولویت قابل توجهی به بازگرداندن و حمایت از این افراد و منافع آنها اختصاص داده شود.
یونیسف اعتقاد دارد که این کودکان باید هویت کشورهای اولیه خود را دریافت کنند و حتی در صورتی که تابعیت کشوری را نداشته باشند یا به افراد بدون تابعیت تبدیل شده باشند نیز مورد حمایت قرار گیرند. این سازمان بین المللی میافزاید که کودکان مذکور باید به صورت داوطلبانه و کریمانه به کشورهای اصلی خود بازگردانده شوند و بار دیگر در جامعه ادغام شوند. کودکان بازداشت شده نیز باید بر اساس معیارهای بین المللی و در کمترین مدت ممکن آزاد شوند.
سوال مهمی که اینجا مطرح است، این است که آیا این بحران انسانی و امنیتی به خوبی حل و فصل خواهد شد؟ آیا سرویسهای امنیتی و جاسوسی دنیا در مضمون و محتوا با توصیههای صورت گرفته توسط یونیسف موافقت میکنند یا آن را بنا به دلایلی که دارند، رد میکنند؟