شیعه نیوز: پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله از جانب خدا مأموریّت داشت علوم و معارف و احکام و قوانین دین را به حضرت علی علیهالسلام تعلیم دهد. رسول خدا در طول رسالت خویش، به طور مستمر، بدین وظیفه عمل کرد و علی هم با تأییدات الهی و مراقبتهای پیامبر، همه علوم را حفظ کرد. علاوه، با توصیّههای پیامبر، آنها را برای امامان بعد از خودش نوشت، و از این طریق کتابهایی فراهم آمد، به گونهای که میتوان حضرت علی علیهالسلام را «گنجینه علوم نبوّت» نامید.
پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله بارها مقام علمی علی را مورد ستایش قرار میداد و از جمله در حدیثی فرمود: «من، شهر علم هستم و على، دَرِ آن است. هر کس علم مىخواهد باید از دَرِ آن وارد شود.».
صحابه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نیز به مقام دانش علی، بویژه در امر قضا، اعتراف داشتند. ابوهریره، از عمربن خطاب نقل کرده که: «در امر قضا، على، از همه ما عالمتر است.».
سعید بن مسیّب گفته است: «عُمَر، همواره به خدا پناه مىبرد از مسئله مشکلى که ابوالحسن در آن نباشد.».
علقمه از عبدالله نقل کرد که میگفت: «در بین ما، گفته مىشد، على ابن ابى طالب در امر قضا، از همه اهل مدینه آگاهتر است.».
ابان بن عیاش گفته است: از حسن بصری درباره علی علیهالسلام سوال کردم. گفت: «درباره او چه بگویم؟ در قبول اسلام بر همه سبقت دارد؛ فضل و علم و فقه و راى او بر کسى پوشیده
نیست؛ همواره با پیامبر همکارى داشت و شجاعت و زهد و آشنایى با مسائل قضا و خویشاوندى او با رسول خدا، قابل انکار نیست.».
ابن عباس گفته است: «علم رسول الله، از علم خدا است و علم على، از علم پیامبر است و علم من، از علم على است. علم من و سایر اصحاب، در برابر علم على، به مقدار قطرهاى در برابر هفت دریا بیش نیست.».[۲۶۳]
ابن عباس گفته است: هرگاه فرد مورد وثوقی، فتوایی را از علی نقل میکرد، ما از آن تجاوز نمیکردیم.».[۲۶۴]
اذینه عبدی گفته است: از عمر سوال کردم: «براى انجام عمره، از کجا مُحْرِم شوم؟». گفت: «از على سؤال کن.».
ابوحازم گفته است: مردی نزد معاویه آمد و از مسئلهای سوال کرد. معاویه در جواب گفت: «از على سؤال کن، همانا که او اعلم است.». آن مرد گفت: «جواب شما، از جواب على، براى من بهتر است.». معاویه گفت: «بد سخن گفتى! تو از سخن شخصى اظهار کراهت مىکنى که رسول خدا علوم خود را به او تعلیم داد و فرمود: ,,تو، نسبت به من، به منزله هارون نسبت به موسى هستى، جز این که بعد از من، پیامبرى نخواهد آمد". عمر، در حلِّ مسائل مشکل، به او مراجعه مى کرد.».
نقاشی لا فتی الا علی
سرچشمه همه علوم
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه در رابطه با فضائل و کمالات و علم حضرت علی علیهالسلام بحث فشرده و جالبی دارد که ذکر آن در این جا مناسب است.
در بیان علم آن حضرت چنین مینویسد:
علی ابن ابی طالب علیهالسلام سرچشمه و منبع همه علوم است. همه علوم به او منتهی میشود و رئیس العلماء است.
یکی از علوم و اشرف آنها، علم الهی (مبدأ و معاد) است که از سخنان حضرت علی علیهالسلام گرفته شده است.
معتزله، علم خود را از واصل بن عطا گرفتهاند و او، شاگرد ابوهاشم، و ابوهاشم، شاگرد محمّد بن حنیفه بوده است و محمّد، علم خود را از پدرش علی ابنابیطالب فراگرفته است.
اشاعره، به اسماعیل بن ابیبشر اشعری منسوب هستند که شاگرد ابوعلی جبایی که ـ یکی از مشایخ معتزله است ـ بود. پس اشاعره نیز در نهایت، به علی ابن ابیطالب علیهالسلام منتهی میشوند.
اما انتساب علم (الهی) امامیّه و زیدیّه به علی ابن ابی طالب علیهالسلام امری است واضح و روشن.
در علم فقه نیز علی علیهالسلام منشأ و سرچشمه بوده است. همه فقها جیره خوار او هستند و از فقهش استفاده کردهاند.
اصحاب ابوحنیفه، مانند یوسف و محمّد و دیگر افراد، در فقه، شاگرد ابوحنیفه بودهاند.
شافعی هم، فقه خود را از محمّد بن حسن فرا گرفته است. پس فقه شافعی نیز در نهایت به ابوحنیفه منتهی میشود.
احمد بن حنبل نیز شاگرد شافعی بوده و از این طریق، فقهش، به ابوحنیفه منتهی میشود.
ابوحنیفه هم در فقهِ خود از محضر جعفر بن محمّد علیهالسلام استفاده کرده و[امام] جعفر [صادق]، علم خود را از پدرش و از این طریق به علی ابن ابی طالب علیهالسلام منتهی میشود.
مالک بن انس نیز در علم خود، شاگرد ربیعه الرأی بوده و ربیعه، شاگرد عکرمه، و عکرمه، شاگرد عبدالله بن عباس، و او، شاگرد علی ابن ابی طالب علیهالسلام بوده است.
امّا مرجعیّت فقهی حضرت علی علیهالسلام برای شیعیان، امری واضح و روشن است.
عمر بن خطاب و عبدالله بن عباس، از فقها بودهاند. در حالی که هر دو نفر، علم خود را از علی فرا گرفتهاند.
شاگردی ابن عباس، امری مسلم است و نیاز به شاهد ندارد. در رابطه با عمر، همه میدانند که در حلِّ مسائل و مشکلات، در بسیاری از اوقات، به علی مراجعه میکرد و در این باره میگفت: «لولا على لهلک عمر.».
نیز میگفت: «لا بقیت لمعضله لیس لها ابوالحسن.».
نیز میگفت: «لا یفتین أحد فی المسجد و على حاضر.». پس معلوم میشود فقه، به [حضرت] علی منتهی میشود.
عامّه و خاصه، از پیامبر نقل کردهاند که فرمود: «أقضاکم على.»، و قضا، همان فقه است. بنابراین، [حضرت] علی از همه افقه بوده است.
باز هم عامّه و خاصه، روایت کردهاند که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله هنگامی که علی را برای قضاوت به یمن فرستاد فرمود: «اللهم! اهد قلبه و ثبت لسانه.».
[حضرت] علی فرمود: «بعد از آن، در اثر این دعا، من، در هیچ قضایى شک و تردید نداشتم.».
علم تفسیر نیز به حضرت علی علیهالسلام منتهی میشود. اگر به کتب تفسیر مراجعه کنید، میبینید که اکثر مطالب، یا از آن حضرت نقل شده یا از ابن عباس که شاگرد آن جناب بوده است. به ابن عباس گفته شد: «علم تو، چه نسبتى با علم على دارد؟». گفت: «نسبت یک قطره باران در برابر دریاى محیط.».
علم طریقت و حقیقت و عرفان نیز به حضرت علی منتهی میشود. علمای این فن در همه بلاد اسلامی، خود رابه آن حضرت منتهی میسازند. چنان که شبلی و جنید و ابو یزید بسطامی و ابومحفوظ معروف کرخی، بدین مطلب تصریح کردهاند و خود را با اسناد، به آن جناب متّصل میسازند.
علم نحو و عربی نیز به حضرت علی منسوب است. حضرت علی علیهالسلام بود که اصول و قواعد کلی این علم را به ابوالاسود دؤلی تعلیم داد و از جمله به او فرمود: «کلام، بر سه قسم است: اسم؛ فعل؛ حرف». و فرمود: «اسم، یا معرفه است یا نکره».
و فرمود: «اِعراب، چهار نوع است: رفع؛ نصب؛ جر؛ جزم».
این سخن امیرالمؤمنین علیهالسلام شبیه معجزه است؛ زیرا، احصای کلمات برای یک بشر عادی امکانپذیر نیست.
برای شناخت مقام شامخ علمی حضرت علی علیهالسلام میتوانید به کتاب نهج البلاغه مراجعه کنید. به شهادت دانشمندان، بعد از قرآن کریم، این کتاب، غنیترین کتاب علمی است. نیز میتوانید به صدها بلکه هزارها حدیث که در فنون مختلف، از آن جناب نقل شده و در کتب حدیث به ثبت رسیده است مراجعه کنید.
انتخاب شفقنا از کتاب الگوهای فضیلت آیت الله ابراهیم امینی