شیعه نیوز: مرحوم آیتالله حاج سید احمد زنجانی در کتاب «الکلام یجرّ الکلام» درباره ضرورت أخذ احکام و معارف دین و راه و روش دینداری از سرچشمه وحی، مینویسد: علم دیانت اصولاً و فروعاً، سرچشمه اش اهلبیت وحى است؛ چون اهلبیت علیهمالسلام، به آنچه در بیت است آگاهتر از دیگران مى باشند. و در حدیث شریف که در میان شیعه و سنى مسلّم است، وارد شده که حضرت رسول اکرم (صلّى الله علیه وآله) فرمود: «مَثَل اهل بیت من، کشتى نوح است که هر که سوار آن بشود نجات مىیابد؛ و هر که تخلّف از آن بکند، غرق مىشود».
و در حدیث دیگر که مسلّم بین الفریقین است، فرموده: «اهلبیت من اماناند براى امّت من».
هکذا از اینگونه احادیث مسلّمه بین شیعه و سنّى، در شأن اهلبیت، فوق حدّ احصا است که امّت را به سبب اهلبیت، مغنى از دیگران قرار داده.
با این حال، چگونه سزاوار است که اهل بیت وحى را گذاشته، در اخذ احکام دیانت، به دامن مالک و ابوحنیفه و شافعى و ابن حنبل و سفیان ثورى و داود و خلیل و غیر از آن ها که اقوال و افعالشان، مختلف و فتاویشان در حلال و حرام، متباین است، بچسبند و بگویند: آنها، علماى ملّت و فقهاى شریعت مىباشند؛ ولى اگر یک نفر بگوید که حضرت باقر یا حضرت صادق (علیهما السلام) چنین فرموده، مبادرت به انکار عظیم نموده، نسبت بدعت و ضلالت به وى بدهند؛ با اینکه اینها، اهل بیت وحى بوده و شیر از پستان ولایت نوشیدهاند.
عجب این است که هر مجتهد، مصیب است و راه صواب مىپیماید، مگر شیعه که آنها در اجتهادشان، مخطئ بوده، راه خطا مىروند!
هر مجتهد که فتوا مىدهد، از فقهاى امّت است، مگر ائمّه از اهل بیت!
عجب این است که رتبه اجتهاد به اهل بیت نمىدهند، سهل است؛ به آنها رتبه راوى بودن نیز نمىدهند، از آنها نقل روایت هم نمىکنند!
مثلاً بخارى، صاحب صحیح -با اینکه مبالغه در مدح و ثناى او کرده، او را در احتیاط و ورع، در نهایت درجه مىدانند و کتاب او را بعد از کتاباللّه، اصحّ کتابها مىدانند- این محتاط متورّع، با آن احتیاط و ورعش، از سمره بن جندب و امثال آن، نقل روایت کرده و بلکه از غیر صحابى که مشهور به انواع فسق بودند، مانند عمران بن حطام که ابن ملجم را مدح و ثنا کرده و مروان بن حکم و حریز بن عثمان نقل روایت کرده؛ امّا از حضرت صادق (علیهالسلام) یک روایت نقل نکرده، با اینکه سمره بن جندب، قصّهاش با حضرت رسول (صلّى الله علیه وآله وسلّم) مشهور است که یازده بار، دست ردّ به سینه حضرت رسول (صلّى الله علیه وآله وسلّم) گذاشت تا اینکه آن حضرت را به غیظ آورد، با آن حلمش که موازنه با زمین و آسمانها مىکند.
بارى، علم مشوب به اغراض فاسده، نتیجهاش همین مى شود که انسان، درِ خانه اهل بیت را گذاشته، سر بر آستانه بیگانه مىگذارد.