به گزارش «شیعه نیوز»، تصوری دیرینه وجود دارد که افرادی که در سنین بالاتر ازدواج میکنند، زندگیهای پایدارتری دارند. بر اساس این تفکر، ازدواج به عنوان یک نوجوان، خطرناکترین نوع ازدواج است و با بیشترین ریسک طلاق روبروست. منطقی به نظر میرسد، نه؟ اگر جوان باشید، احتمالا از لحاظ مالی وضع چندان خوبی ندارید و از آیندهی حرفهای خود اطمینان ندارید. به احتمال زیاد فشارهایی مرتبط با سنتان از سوی خانواده، دوستان، کار و مدرسه بر شما وارد میشود و ذهن شما هنوز به طور کامل توسعه نیافته است و در ورای همهی اینها، بسیاری از نوجوانان در مدیریت روابط و چالش هایش بی تجربه هستند. بسیار سخت است که در نوجوانی ازدواج کنید. آمارهایی تکان دهنده به روایت از وجود ۲۴ هزار کودک بیوه زیر ۱۸ سال را ببینید.
روند آماری نشان میدهد که بهتر است چند سال صبر کنیم؛ کسانی که در ۲۵ سالگی ازدواج میکنند، ۵۰ درصد کمتر با احتمال جدایی روبرو هستند تا کسانی که در ۲۰ سالگی ازدواج میکنند. این کاهش چشم گیر خطر، شروع یک روند کاهنده و شیب کاهشی است و همین طور که رو به جلو حرکت میکند، این احتمال نیز کمتر میشود، اگرچه در دههی ۲۰، ۳۰ به بالا، نرخ کاهش کمتر و کمتر میشود.
این ایده که ازدواج در سنین بالاتر، کمتر با خطر طلاق روبروست کاملا منطقی به نظر میرسد؛ احتمالا زوجها در این سن بیشتر از لحاظ مالی دارای ثبات هستند و درک روشن تری از اهداف خود دارند و تا به اینجا دیگر میدانند که واقعا از زندگی خود چه میخواهند.
امروزه چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟
محقق جامعه شناسی به نام نیکولاس وُلفینگر، حقیقت تازهای را کشف کرده است: تجزیه و تحلیلهای اخیر دادهها از ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ در نظرسنجی ملی رشد خانواده (NSFG) نشان میدهد که ازدواج در اواسط دههی سی زندگی، در واقع با خطر بیشتری مواجه است تا ازدواج در اواخر دههی بیست سالگی؛ و بهترین سن ازدواج به نظر میرسد چیزی در میان ۲۸ تا ۳۲ سالگی باشد. قبل از این محدودهی سنی، شیب نمودار احتمال طلاق، همچنان کاهشی است، اما بعد از آن دوباره شروع به بالا رفتن میکند.
مجلهی slat نتایج این تحقیق را با نام «تئوری ازدواج معتدل» (Goldilocks theory of marriage) منتشر کرده است. در ازدواج زود هنگام، نرخ طلاق بیشتر است، ازدواج دیر هنگام؛ در همان قایق میمیرید!
اما چرا اینگونه است؟ وُلفینگر میگوید که با اطمینان نمیتوان گفت. اما تا آنجا که این الگو پیش میرود «وجود آن را نمیتوان انکار کرد». زمانی که او یافتههای خود را بار دیگر با دادههای سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ تکرار کرد، همان روند را مشاهده کرد. زوجهایی که در سنین نوجوانی ازدواج کرده اند، با احتمال ۳۸ درصد پس از پنج سال زندگی طلاق میگیرند. آنها که در اوایل دههی ۲۰ ازدواج کردهاند نیز، در خطر بالایی هستند (۲۷ درصد احتمال جدایی). اما پس از آن، برای زوجهایی که بین سنین ۲۵ تا ۲۹ سالگی ازدواج میکنند، کاهش شدیدی وجود دارد (۱۴ درصد) و در سن ۳۰ تا ۳۴ سالگی (۱۰ درصد)؛ و بار دیگر زوجهایی که پس از ۳۵ سالگی ازدواج کردهاند، بسیار آسیب پذیر هستند: ۱۷ درصد احتمال جدایی پس از ۵ سال زندگی.
نمودار بهترین سن ازدواج- نظریه ولفینگر
وُلفینگر باز هم متغیرهای جمعیتی را ثابت نگاه داشت و بار دیگر به همان شواهد دست یافت: "در دنیای امروز، ازدواج قبل از نیمهی دههی بیست و بعد از نیمهی دههی سی، با احتمال طلاق بیشتری روبرو است. او معتقد است که خود گزینی بخش از توضیح این واقعیت جدید امروزی است." افرادی که تا ۳۵ سالگی ازدواج نمیکنند، عموما امروزه برای دستیابی به ثبات مالی که در اوایل سی سالگی بدست میآید، ازدواج نمیکنند و احتمالا کمتر تمایل به موفقیت در ازدواج دارند و یا شاید گزینههایی مانند رفع نیاز جنسی بدون ازدواج، انگیزهی افرادی که بعد از ۳۰ سالگی ازدواج میکنند را برای متعهد ماندن کاهش میدهد. نتایج مطالعهی ولفینگر بی استثنا نیست، اما بیانگر یک روند رایج در میان افرادی است که پس از ۳۵ سالگی ازدواج میکنند؟
منبع: انتخاب