به گزارش «شیعه نیوز»، مدیر یکی از مراکز مشاوره استان قزوین گفت: در جامعه ما نسبت به فرزندان طلاق سوگیری غلطی وجود دارد و میگویند فرزندان طلاق در زندگیشان موفق نمیشوند و بزهکار هستند این در حالی است که بچههای طلاق موفقی نیز داریم.
مهران برزگر بیان کرد: در خصوص طلاق مسائل بسیاری مطرحشده است اما باید توجه داشت که بعد از طلاق علاوه بر فرد، اطرافیان بهویژه فرزندان درگیر آسیبهای مختلفی میشوند، علاوه بر آثار روانی شدیدی که طلاق بر روحیه فرد میگذارد، افرادی که دارای فرزند هستند در سطوح مختلف آسیب میبینند.
وی افزود: طلاق همواره آسیب و بحران نیست بلکه در برخی موارد طلاق ممکن است تسهیلگر باشد، در برخی خانوادهها ناسازگاری بین زن و شوهر بسیار بالاست و تعاملات مثبت در ارتباط بین آنها بهصورت مطلق وجود ندارد بنابراین در برخی موارد طلاق گزینه بهتری است و ادامه زندگی آسیب بیشتری در بردارد.
این مشاور بیان کرد: نباید همواره با دید منفی به طلاق نگاه کرد موارد استثنایی وجود دارد، گاهی لازم است عمل جراحی سخت و دردناکی برای سلامتی اتفاق بیفتد اما همیشه طلاق بهترین راه نیست.
وی تأکید کرد: امروزه آمار طلاق افزایش پیدا کرده است، بهطوریکه در برخی شهرها از هر پنج ازدواج یک ازدواج به طلاق منجر میشود و در برخی از هر سه ازدواج یک مورد به طلاق منتهی میشود، این نشان میدهد تابآوری خانوادهها در برابر مسائل زندگی پایین آمده است.
برزگر اظهار کرد: تبعات طلاق در ابتدا گریبانگیر فرد و در گام بعدی فرزندان متأثر از این واقعه میشوند، وضعیت فرزندان طلاق با توجه به شرایط سنی متفاوت است فرزندی که در سنین رشد و نوزادی است با آسیب کمتری روبهرو میشود اما زمانی که سن فرزند افزایش یابد و بتواند تجزیهوتحلیل کند آثار طلاق بهمراتب افزایش پیدا میکند.
فرزندان در موضوع طلاق سلاح نیستند!
وی عنوان کرد: در حال حاضر اغلب خانوادهها مصلحتآمیز طلاق نمیگیرند و از فرزندان بهعنوان یک سلاح در مقابل یکدیگر استفاده میکنند، روابط خانگی و اینکه حضانت فرزند بر عهده چه کسی است بر رفتار فرزند تأثیر میگذارد؛ در برخی از موارد والدین از فرزند بهعنوان ابزار استفاده میکنند تا به خواستههای خود برسند.
این روانشناس بیان کرد: وقتی یک خانواده از هم جدا میشود حضانت بعد از هفت سالگی بر عهده مرد است اما اگر مرد توانایی نداشته باشد فرزند را به پدربزرگ و مادربزرگ میسپارد که آنها توان و انرژی لازم را ندارند، بنابراین در اغلب موارد فرزندان طلاق به دلیل زندگی در یک فضای مشوش آسیبپذیری بیشتری دارند اما نمیتوان این موضوع را تعمیم داد و گفت همه فرزندان طلاق دارای مشکل هستند.
وی عنوان کرد: این فرزندان ازنظر تحصیلی و روابط اجتماعی دچار آسیب میشوند؛ فرزندی که در شرایط بحرانی رشد یافته به دنبال ناکامی درونی اقدام به رفتار ناسازگارانه میکند؛ برخی از این آسیبها در جامعه بروز میکنند.
برزگر تصریح کرد: در جامعه ما نسبت به فرزندان طلاق سوگیری غلطی وجود دارد و میگویند فرزندان طلاق در زندگیشان موفق نمیشوند و بزهکار هستند، این در حالی است که بچههای طلاق موفقی نیز داریم، ذهنیت کلی جامعه این است که فرزندان طلاق نمیتوانند زندگی موفقی داشته باشند که از اساس غلط است.
«فرزند طلاق بودن» دلیل عدم موفقیت ازدواج نیست
وی با اشاره به موضوع ازدواج فرزندان طلاق، اظهار کرد: آموزشهای پیش از ازدواج ازجمله مهارت فرزند پروری؛ حل تعارض، مهارت روابط بین زوجین، برای هر فرد ضروری است و باید بهصورت رسمی و غیررسمی در طول زندگی وجود داشته باشد.
این روانشناس بیان کرد: اگر جوانان آموزشهای لازم را ببینند ازنظر روانی و روحی آماده زندگی مشترک میشوند، این آموزش میتواند برای افراد عادی و فرزندان طلاق صورت بگیرد، فرزندان طلاق شرایط خاصتری دارند و بهتر است که آموزشهای لازم از زمانی که والدین آنها طلاق میگیرند آغاز شود.
وی تصریح کرد: بهتر است که این گروه تحت حمایت مراکز خاصی قرار بگیرند، اگر به این فرزندان آموزش ندهیم و از آنها در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و روانی حمایت نکنیم، آسیب آن به جامعه برمیگردد، ذهنیت اینکه فرزندان طلاق آسیبدیده و نمیتوانند پیشرفت کنند باوری غلط است.
یک فرزند طلاق باید کنترلگری درونی داشته باشد
برزگر تصریح کرد: از زمانی که طلاق رخ میدهد فرزندان باید موردحمایت قانون و نهادهای حمایتی قرار بگیرند و آموزشهای لازم ارائه و حمایت صورت بگیرد، نمیشود همه آسیبها را بر گردن دیگران بیاندازیم بلکه فرد خودش نیز باید کنترلگری درونی داشته باشد.
وی تأکید کرد: انسان وقتی که به یک نقطه از رشد میرسد میتواند خودکنترلی داشته باشد، دلیلتراشی اینکه فرزندان طلاق باید معتاد شوند باور درستی نیست بلکه فرد خودش انتخاب میکند چه سبک زندگی داشته باشد، باید از رویکرد روانشناسی کنترل بیرونی به کنترل درونی معطوف شویم.
این روانشناس بیان کرد: هرکسی مسئولیت اجتماعی دارد؛ اغلب این دلیلتراشیها بهمنظور پاک کردن صورتمسئله است، ما باید به این فرزندان روانشناسی کنترل درونی آموزش دهیم، انسان بهعنوان موجودی انتخابگر میتواند رفتار صحیحی در پیش بگیرد.
وی تأکید کرد: ما نمیتوانیم رفتار پدر و مادر را کنترل کنیم اما میتوانیم انتخاب کنیم به چه شیوهای رفتار کنیم و چه آیندهای در انتظار است درواقع ما انتخابگر هستیم، در خصوص زندگی مشترک نیز همینطور است هرکسی که میخواهد برای زندگی مشترک تصمیمگیری کند باید مهارتهای لازم را یاد بگیرد.
برزگر اظهار کرد: فرد هنگام ازدواج باید واقعیتهای زندگی خود را مطرح کند، این موضوع که فرزند طلاق است باید زمانی مطرح شود که وابستگی و دلبستگی ایجاد نشده باشد؛ در جلسات دوم به بعد باید این موضوع عنوان شود و قابل پنهان کردن نیست.
وی تأکید کرد: خیلیها فکر میکنند اگر مطلب را بیان کنند ازدواجشان به هم میخورد درحالیکه اگر فرد صداقت داشته باشد اعتماد فرد را جلب میکند، درنهایت رفتار فرد تعیینکننده است و فاکتورهای اصلی ازدواج باید در نظر گرفته شود، عوامل مختلفی از جمله ویژگیهای ظاهری، تفاوتها، علایق و میزان وابستگی و روابط خانگی باید جمع شوند تا به نتیجه کلی برسد و فرزند طلاق بودن عامل تعیینکننده برای موفقیت ازدواج نیست.