به گزارش «شیعه نیوز»، حجت الاسلام و المسلمین سیدصادق قادری از استادان دروس خارج حوزه علمیه قم، ۱۷ سال از درس آیت الله العظمی وحید خراسانی بهره برده است. او به سبب داشتن سمت مشاور امور حوزه و روحانیت آیت الله هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیوت علماء و به ویژه آیت الله العظمی وحید رابطه نزدیکی داشته به گونهای که با تاکید این مرجع تقلید هر زمان که درخواست داشت به محضر استادش میرسید.
اهل فن و متخصصین حوزوی و دانشگاهی از منبر آیت الله العظمی وحید خراسانی استفاده می کنند
سیدصادق قادری درباره نحوه آشنایی و سیره اجتماعی و سیاسی آیت الله العظمی وحید خراسانی اظهار کرد: آشنایی حقیر با آیت الله العظمی وحید خراسانی دو مرحله دارد؛ مرحله نخست آن به اوایل طلبگیمان برمی گردد که ایشان به عنوان یک استاد دقیق النظر و مدرس مشهور در حوزه شناخته میشد و دورا دور از طریق دوستان، رفقا و بزرگان شناخت اجمالی نسبت به ایشان پیدا شده بود. به عنوان مثال در همان زمان یعنی در اوایل دهه شصت مراوداتی با مرحوم آیت الله شیخ یحیی انصاری شیرازی داشتیم. ایشان ضمن بیان خاطراتی از بزرگان از جمله حضرت آیت الله وحید خراسانی؛ می فرمود که در دهه ۴۰ یا دهه ۳۰ در تهران و در کشور سه نفر اهل سخن و منبر داشتیم؛ یکی مرحوم آقای راشد تربتی، یکی هم مرحوم آقای فلسفی و دیگری حضرت آیت الله وحید خراسانی. منبر مرحوم راشد منبر کاملاً اخلاقی و عرفانی بود. منبرهای مرحوم آقای فلسفی روزآمد و جوان پسند و به قول امروزیها به روز بود. از مقولههای روانشناسی، مباحث جامعه شناسی و این نوع مباحث استفاده میکرد. در این بین آن منبری را که اهل فن و متخصصین از حوزوی و دانشگاهی همه از آن استفاده میکردند منبر آیت الله وحید بود.
وی ادامه داد: مرحله دوم آشنائی بنده با آیت الله العظمی وحید خراسانی زمانی بود که در سال ۶۸ توفیق حضور درس ایشان را پیدا کردیم. ابتدائاً بیش از۲۰ درس خارج را با یکی دو تا از دوستانمان که اکنون از اساتید هستند رفتیم تا به قولی ارزیابی کنیم. نمیخواهم مبالغه کنم که آقای وحید چنین و چنان، یا از همه اینها برتر بود یا قابل مقایسه نبود؛ اما در یک نگاه کلی آن که با ذوق ما سازگارتر و احساس کردیم می تواند برای آینده ما بهتر و مفیدتر باشد و از طرفی آن جامعیت را داشته باشد، درس ایشان بود. از سال ۶۸ تا سال ۸۷ یعنی حدود ۱۷ تا ۱۸ سال بلاانقطاع به درس ایشان رفتیم.
احاطه و تسلط آیت الله العظمی وحید به انظار فقهای پیشین یا فقهای معاصر در موضوع فقه و اصول مثال زدنی است
وی در مورد ویژگی های درس آیت الله العظمی وحید خراسانی، گفت: احاطه و تسلط ایشان به انظار فقهای پیشین یا فقهای معاصر در موضوع فقه و اصول مثال زدنی بود. گاهی دیده میشد که ۱۰ تا ۱۲ نظریه را که گاهی تفاوتهائی بسیار ظریفانه داشت و به سختی میشد آن را درک کرد، بیان میکردند. نکته دوم قدرت انتقال و قدرت تفهیم ایشان است. قدرت افهام و تفهیم ایشان و قدرت انتقالشان بسیار بالاست که گاهی نظریه ای بسیار سخت که قابل فهم نبود مثلاً از حاج شیخ در نهایه الدرایه(مرحوم اصفهانی) یا حاشیه مکاسب را ایشان به راحتی به حضار و شاگردان القا میکرد و انتقال می داد. سومین خصوصیت آیت الله وحید این است که حافظه بسیار قوی دارد البته حضرت آیت الله شبیری زنجانی هم در این قسمت شاید سرآمد باشد.
قدرت بی نظیر آیت الله العظمی وحید خراسانی در نقد
قادری افزود: یادم هست آیت الله العظمی وحید در یک بحثی مثلاً میگفت هشت نظر اینجا وجود دارد این هشت نظر را به ترتیب ذکر می کرد بدون اینکه نه جزوه ای و نه کتابی در دست داشته باشد؛ انظار و تمایز و تفاوت این انظار با یکدیگر را بیان میکرد. نکته چهارم قدرت نقد معظم له است؛ چیزی را که تقریباً هم در حوزه نجف و هم در حوزه قم از مختصات حضرت آیت الله وحید برشمردند بحث قدرت نقد ایشان است. قوی ترین ساختارها و ساختمانهای فقهی و اصولی را میتواند به آسانی به هم بریزد و نقد کند. به تعبیری مو را از ماست می گیرد و کمتر تئوری و نظریه ای است که از قلمر نقد ایشان جان سالم به در بُرده باشد. به تعبیر خود آیت الله وحید، ملای جنگلی بسیار هستند، ولی اینکه کسی بتواند فنی و اصولی یک بحثی را نقل و سپس نقد کند یک امتیاز است، یعنی در مواجهه با نظریه ای آن را در غربال و سنجه ادراک خویش قرار داده و کاستی و ضعف آن را بیابد چندان آسان نیست، واقعاً این چیزی است که طلبه را می تواند بپروراند یعنی قدرت نقد بدهد تا به آسانی در مقابل هر کسی و هر نظری کرنش نکند، خاضع محض نباشد. آیت الله وحید این قدرت نقد را می داد لذا معروف است که طلبه های ایشان دیر باورند و به آسانی هر نظری را نمی پذیرند.
آیت الله وحید خراسانی روش و منش مخصوص به خود را دارد
وی در ادامه به ویژگی نخبه پروری آیت الله العظمی وحید خراسانی اشاره و خاطرنشان کرد: گاهی آیت الله وحید خراسانی در درس می فرمودند که ۵۰ تا ۶۰ نفر مجتهد مسلم اینجا حضور دارند. بسیاری از بزرگانی که اکنون کرسی عالی تدریس دارند مثل حضرات آقایان میلانی، علوی، یثربی، مددی، جواد فاضل، صادق لاریجانی و بزرگان دیگری که بالاتر از اینها حتی در درس ایشان حضور داشتند و در برابر عظمت علمی آیت الله العظمی وحید خاضع بودند و این یکی از مختصات دیگر ایشان است که امیدواریم خداوند سایه ایشان را بر سر حوزه های علمیه مستدام بدارد.
وی به شیوه آیت الله العظمی وحید خراسانی در تعاملات اجتماعی اشاره و اظهار کرد: ایشان روش و منش مخصوص به خود را دارد و حتماً مبتنی بر مبانی اجتهادی و تجربیات طولانی ایشان است. یادم هست می فرمود از بس که من به مباحث علمی و علمیات مشغولم، وقت اینکه مجلس ختمی برای برخی از بزرگان بگیرم یا در ختمشان شرکت کنم ندارم. در زمان فوت حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی از حضرت آیت الله وحید توقع بود که ایشان هم مجلس ختمی بگیرند اینگونه عذر آوردند که من تقریباً برای هر درسم چهار ساعت تمام وقت می گذارم. یعنی یک فقه و اصول مجموعاً هشت ساعت از ایشان وقت می گرفت. لذا اولویت بندی میکند، اهم را می گیرد و مهم را وا می گذارد لکن از آن جهت که ایشان قبل از اینکه وارد به عرصه های بالای حوزوی و مرجعیت شود در دوران جوانیشان اهل منبر و محراب بودند و منبرهای بسیار نافذی داشتند.
آیت الله وحید با جریانهای اجتماعی و سیاسی و نگرشهای متفاوت ارتباط دارد
استاد حوزه قم با بیان اینکه حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی با مردم داخل و خارج از کشور رابطه اجتماعی بسیار خوبی دارد، گفت: آیت الله وحید با جریانهای اجتماعی و سیاسی و نگرشهای متفاوت ارتباط دارد و سعی کرده ارتباط خود را حفظ کند و خودش را در این بازی های اجتماعی و سیاسی وارد نکند. حالت پدرگونه گی و به تعبیری دیگر می توانم بگویم ایشان و برخی از مراجع دیگر قبل از آنکه مرجع عوام باشند، پناهگاه هستند. در ارتباطاتی که با ایشان داشتم، میدیدم واقعاً دلسوز مردم است و از نگرانیهای مردم نگران است و برای خوشحالیهای مردم خوشحال هست. دلش اعتلای مردم را می خواهد و برای اعتلای جامعه و مردم در جهت بالارفت رفاه و معنویت آنها دل می سوزاند.
آیت الله العظمی وحید خراسانی هر سه مکتب از مکاتب معروف علمی را درک کرده است
وی در پاسخ به اینکه امتیاز و خصیصه آیت الله العظمی وحید نسبت به سایر فقها چه بوده است؟ اظهار کرد: ایشان تقریباً هر سه مکتب از مکاتب معروف علمی را درک کرده است؛ ایشان در عنفوان جوانی در قم و تهران بود، از اساتید و بزرگان قم و تهران و مشهد مثل مرحوم آیت الله میلانی و آقای بروجردی بهره گرفته لذا به مکتب قم کاملاً آشناست. سپس به نجف هجرت کرد. یادم هست که می فرمود: وقتی به نجف رفته مجتهد بوده است. یک بار خودشان نقل می کرد که بهائیت که در کاشان فراگیر شد. من قصد کردم به کاشان بروم و کاری کنم. مرحوم آیت الله بروجردی در قم و آقای بهبهانی در تهران افرادی را فرستادند و مانع شدند که شما نروید؛ ممکن است سخنی بگویید که منجر به قتل نفوس شود. ایشان می فرماید: به آنها گفتم که نظر شما بالای سر من، شما یک مجتهد و من هم یک مجتهد. نظر من این است که رفتنم لازم و واجب است. می گفت وقتی به کاشان رفتم اول کاری که کردم این بود که مردم آرام شوند و به هیچ عنوان تعرض نسبت به آنها نکنند. سپس شروع به سخنرانی ها، مناظرات و جلسات فراوانی در نقد بهائیت کردم. میگفت به گونه ای شد که بساط بهائیت برچیده شد. زمان ازگشت بزرگان در چندکیلومتری قم به استقبالشان میروند. به هر حال ایشان مکتب قم و در نجف مکتب نائینی و شاگردان ایشان که مرحوم آقای خویی، آقای حکیم و دیگران بودند را دیده است. در کنار آن مکتب سامرا را از طریق مرحوم شیخ حسین حلی، مرحوم سید عبدالهادی شیرازی دیده که از شاگردان خاص مرحوم شیخ حسین حلی و مرحوم سید عبدالهادی شیرازی بودند که تقریباً مکتب سامرایی هستند.
پرداختن به مسایل علمی، ارتباط آیت الله العظمی وحید با بدنه اجتماعی را کمرنگ کرد
وی ادامه داد: پرداختن آیت الله العظمی وحید به مباحث علمی باعث شد آن گونه که باید و شاید، ارتباط ایشان با بدنه اجتماعی محکم نباشد، این نکته از مراجعات به دفتر و سایت ایشان هویداست البته من این را نقطه ضعف ایشان نمیدانم. به هرحال اگر پرداختن به مسائل علمی نبود نمی توانست این همه شاگرد تحویل جامعه دهد. لکن هر کاری یک عوارضی دارد شما یک قرص و شربتی هم که می گیرید یکسری آسیب و عوارضی دارد.
وی در مورد مهم ترین خصیصه اخلاقی آیت الله وحید خراسانی بیان کرد: آیت الله وحید در مباحث اعتقادیات واقعاً دلش برای رشد و بالندگی مکتب اهل بیت می سوزد؛ ایشان واقعاً متولی به ولایت اهل بیت است. یادم هست ۲۵ سال پیش، روزی ایشان در اینکه ثواب خداوند برای انجام تکالیف حق مکلف است یا تفضل باری تعالی، بحث را به سمت امام زمان (عج) سوق داد. در خلال توضیح در این مورد ایشان چنان منقلب شد که به حالت بیهوشی افتاد و دیگر نتوانست ادامه دهد و آیت الله را از منبر پایین آوردند. تورع، بی گدار فتوا ندادن، به حساب شارع مقدس هر چیزی را نگذاشتن و نگماشتن از ویژگیهای اخلاقی ایشان است. خودشان به کرات می فرمودند: این افتخار نیست که انسان به راحتی فتوا دهد.
آیت الله وحید بسیار انسان تیزهوش و زیرکی است
قادری درباره مهم ترین ویژگی آیت الله وحید خراسانی در حوزه مسائل سیاسی، گفت: خیلی راحت نمی توان به این موضوع پرداخت. آیت الله وحید بسیار انسان تیزهوش و زیرکی است. مباحث را می داند، قدرت تحلیل ایشان بسیار خوب است و عدم ورود ایشان بر اساس یک تجربهای است که از دیر زمان دارد. دوم اینکه یکسری مبانی اجتهادی دارد. یک بار من از خود ایشان شنیدم که می فرمود در جریان مرحوم آقای کاشانی تقریباً بازوی ایشان بودم؛ یعنی قدرت فکری مرحوم آقای سیدابوالقاسم کاشانی بودم. آنجا دیدم که بعضی از روشنفکرها و غرب زدهها، معممین را به جلو انداختند و از صداقت و حسن رفتار آنها سوء استفاده کردند. آیت الله وحید می تواند این موضوع را به عنوان یک تجربه سیاسی و اجتماعی فراروی خود قرار دهد و در امور مشابه هم پروا کند و به آسانی ورود پیدا نکند، اما چنین نمی کند. جهت دیگر مبانی فقهی ایشان هست. خود ایشان می فرمود: وقتی حضرت امام خمینی(ره) وارد ایران شد در مدرسه رفاه یا علوی به حضور امام رفتیم. قرار بود ۲۰ دقیقه باشیم، اما جلسه ما نزدیک یک ساعت و ۴۵ دقیقه طول کشید. در آنجا به امام گفتم که برخیها بنا دارند بحث مذهب جعفری را از قانون اساسی بردارند. امام رو کرد و گفت: مگر من بمیرم که کسی بتواند چنین کاری را کند. آیت الله وحید گفت: تا امام این نکته را بیان کرد، من بسیار خوشحال شدم و گفتم الحمدالله که حضرتعالی کاملاً مراقب و مواظب هستید و صیانت می کنید که بحث مذهب خدشه پیدا نکند و تخطئه نشود. سپس امام از آیت الله وحید بابت سخنرانی که در ۱۷ دی قبل از انقلاب داشت، تشکر کرد و پرسید: نظر شما راجع به اوضاع یعنی راجع به نظام و حکومت و جمهوری اسلامی چیست؟ آیت الله وحید گفت: بنده به او گفتم که کدام عاقلی است که وجود رضاشاه و محمدرضاشاه را بر وجود شما ترجیح دهد؟ در حقیقت آیت الله وحید یک نگاه اثباتی دارد، اما در کنار آن به بعضی از روش ها، نقدهایی دارد و نسبت به بعضی از مباحثی که انجام میگیرد و در سبد دین ریخته میشود، نگران است.
نظر آیت الله وحید الزاماً مطابق بر تمام آنچه مسئولان حکومت می گویند، نیست
قادری در پایان گفت: نظام جمهوری اسلامی ایران برآمده از اسلام و از حوزه و مکتب است. ناملایمات و بدیهایش به سبد دین ریخته میشود و این چیزی است که آیت الله وحید را نگران می کند و دیگرانی هم که ذره ای غیرت دینی داشته باشند، نگران می شوند. آنچه در این میان حذف و تلف می شود، شریعت است و بسیاری از این بابت نگران هستند. به نظر بنده، ایشان صاحب نظر هست و نظریات خاصی دارد. الزاماً نظرشان مطابق بر تمام آنچه که مسئولان حکومت می گویند، نیست که البته توقع تائید و توجیه همه جانبه و مطلق نسبت به تمامی آنچه که انجام می شود از فقیهی چون ایشان توقعی حکیمانه نیست.