۱

لطفاً یک نفر عزت نفس بچه‌های ما را بالا ببرد

کد خبر: ۱۵۸۵۶۹
۱۵:۳۴ - ۰۲ اسفند ۱۳۹۶
به گزارش«شیعه نیوز»، بیش از یک ساعت بحث در خصوص برنامه‌های پیشگیری از اعتیاد در استان تهران شاید فقط یک نتیجه داشت و آن اینکه هیچ برنامه و راهی نیست فقط لطفاً کسی پیدا شود و اعتماد به نفس و عزت نفس بچه‌ها را بالا ببرد.

 حمید رضا شمسی، معاون توسعه امور پیشگیری بهزیستی استان تهران به این پرسش پاسخ داد که با توجه به ویژگی‌های خاص استان تهران، برنامه پیشگیری از اعتیاد این استان چگونه تدوین شده است؟ و گفت: پیشگیری مقوله‌ای نیست که فقط یک سازمان در آن دخیل باشد. پیشگیری وظیفه تمامی آحاد جامعه است. ما نهادهای مختلفی در جامعه داریم از جمله خانواده، مدرسه، دانشگاه، نهاد فرهنگی و اقتصادی و ... . بحث پیشگیری وظیفه تمامی نهادهای جامعه است.

چه قدر خانواده‌ها برای پیشگیری از اعتیاد آموزش دیده‌اند؟

خبرنگار ایکنا با اشاره به اینکه برخی نهادها مثل بهزیستی وظیفه قانونی در این زمینه دارند، سؤال کرد: بر این اساس برنامه شما چیست؟ که شمسی پاسخ داد: در پاسخ به این سؤال من به سراغ نهاد خانواده می‌روم. نهاد خانواده وظیفه اصلی را نه تنها در امر پیشگیری از اعتیاد بلکه در پیشگیری از بسیاری از آسیب‌های اجتماعی دارد. اما ما چه قدر نهاد خانواده را برای پیشگیری تربیت و آموزش داده‌ایم؟ مادر و پدر ما چه قدر آموزش در زمینه شیوه‌های فرزند پروری دریافت کرده‌اند و کدام دستگاه متولی این امر است؟

غفلت از پیشگیری شیوع اعتیاد را در ایران زیاد کرده است

وی تصریح کرد: در کشور ما یا اصلاً به بحث پیشگیری پرداخته نشده و یا به صورت جزئی به آن پرداخته شده است و آنچه به ما آسیب می‌زند غفلت از پیشگیری است که شیوع و میزان اعتیاد را در جامعه ایران زیاد کرده است.

شمسی ادامه داد: در گذشته خانواده‌ها هسته‌ای نبودند و تربیت توسط خانواده گسترده صورت می‌گرفت اما با گذر از سنت و ورود به مدرنیته خانواده ما به خانواده هسته‌ای تبدیل شد و هیچ تمهیداتی هم اندیشیده نشد که برای انجام بخش تربیت بچه‌ها چه کنیم. بسیاری از جوامع این بخش از وظیفه را به سازمان‌های غیر دولتی و NGO ها سپردند و تربیت نسل جدید را توسط سازمان‌های غیر دولتی انجام دادند. اما رویکرد ما با سازمان‌های مردم نهاد رویکرد درستی نبود؛ در مقطعی از زمان NGO را تقویت و همراهی کردیم اما بعد از یک مقطع این نهادها را از بین بردیم و این عامل باعث شد این وظیفه را نتوانیم به سازمان‌های مردم نهاد موکول کنیم. مثلاً در هند NGO ها به خانواده‌هایی که سر کار می‌روند کمک کرده و بچه‌های آنها را تربیت می‌کنند.

NGO فعال در پیشگیری از اعتیاد در خانواده‌ها نداریم

وی در پاسخ به این سؤال که ما در ایران NGO یا سازمان مردم نهادی برای پیشگیری از اعتیاد داریم؟ گفت: داریم اما وظایف خود را به دلیل مناسب نبودن بستر جامعه به شکل مناسبی نمی‌توانند انجام دهند و بیشتر NGO ها درمانی هستند و NGO نداریم که در خانواده فعال باشند.

معاون توسعه امور پیشگیری بهزیستی استان تهران در پاسخ به این سؤال که بهزیستی به عنوان یک سازمان که بخشی از وظیفه وی پیشگیری از اعتیاد است، برای پیشگیری اکنون بر آموزش خانواده متمرکز شده است یا NGO یا برنامه دیگری دارد؟ گفت: ما آنقدر غرق در مسائل و مشکلات اعتیاد شده‌ایم که نیامده‌ایم بحث پیشگیری را از همان ابتدا و به محض اینکه ردپای اعتیاد را در جامعه خودمان دیدیم به صورت جدی و اصولی انجام دهیم و درگیر مسائل درمان اعتیاد شدیم. اکنون هم به حدی غرق در مشکلات اعتیاد شده‌ایم که حتی بحث درمان هم در حال کم رنگ شدن است و صرفاً پرداخته ایم به مسئله معتادان متجاهر. اگر نگاهی به اعتبارات بیندازیم می‌بینیم که اعتباراتی که صرف معتادان متجاهر می‌شود 10 یا صدها برابر برنامه‌های پیشگیری است و این به بدنه جامعه ما آسیب می‌زند.

بودجه کفاف مشکلات روزمره را هم نمی‌دهد

خبرنگار ایکنا به دستور مقام معظم رهبری مبنی بر اختصاص نیمی از بودجه اعتیاد به مسئله پیشگیری اشاره و سؤال کرد ایا این مسئله محقق شده است؟ که شمسی پاسخ داد: اعتباراتی که به ما ابلاغ می‌شود ردیف مشخصی دارند ولی با این اعتبارات، شما چه سراغ آموزش و پرورش بروید و چه سراغ سایر دستگاه‌ها به قدری غرق در مشکلات هستند که عملاً این بودجه‌ها کفاف مشکلات روزمره دستگاه‌ها را هم نمی‌دهد.

وی در پاسخ به این سؤال که یعنی هیچ برنامه مدونی برای پیشگیری ندارید؟ گفت؟ برنامه داریم؛ برنامه پیشگیرانه زیادی داریم.

هم اعتبار کم داریم هم مشکل مدیریت هزینه کرد پیشگیری از اعتیاد

خبرنگار ایکنا با خاطرنشان کردن این مسئله که البته برای هر اقدامی می‌توان عنوان پیشگیری گذاشت چرا که سنجش نتایج اقدامات مربوط به پیشگیری سخت است؛ سؤال کرد: برای پیشگیری چه اقدامی انجام داده‌اید؟ که معاون توسعه امور پیشگیری بهزیستی استان تهران پاسخ داد: اعتباراتی که باید به پیشگیری داده شود، خیلی کم تخصیص داده می‌شود اعتباراتی هم که داده می‌شود گاهاً درست هزینه نمی‌شود. یعنی مشکل مدیریت هزینه‌کرد پیشگیری داریم. از سوی دیگر باید در بحث درمان پاسخگو باشیم ولی در بحث پیشگیری هیچ گونه پاسخگویی نباید باشد بر همین اساس با توجه به مشکلاتی که همه دستگاه‌ها دارند خود به خود اعتبارات سمت بخش هایی می‌رود که درمانی و توانبخشی است. حتی خود مسئولان هم آنطور که در قسمت درمان و توانبخشی از ما پاسخگویی می‌خواهند در بخش پیشگیری ورود پیدا نمی‌کنند.

سطح یک پیشگیری تاب آوری است

وی در پاسخ به این سؤال که برای پیشگیری چه برنامه مشخصی دارید؟ گفت: سازمان بهزیستی در سه سطح برنامه پیشگیری دارد. پیشگیری سطح اول ارتقای سطح سلامت روان است. در این برنامه باید با آموزش دادن افراد جامعه که معتاد نیستند آن‌ها را واکسینه کرد و عوامل مخاطره آمیز را از جامعه حذف کرد. قسمت اول سطح اول، آموزش و بحث دوم تاب‌آوری است که تحت قالب ارتقای سلامت آن را می‌بینیم. کودکان، نوجوانان و جوانان در این مرحله گروه هدف هستند.

اطلاعات بچه‌ها در خصوص اعتیاد از ما بیشتر است

شمسی ادامه داد: در این سطح برگزاری همایش‌ها، برگزاری جلسات سخنرانی و ... مطرح هست که آموزش‌ها در زمینه مواد مخدر داده می‌شود اما ما اکنون به مرحله‌ای رسیده‌ایم که دیگر آموزش راه کار نیست. یعنی دیگر شاید اصلاً نیازی نداشته باشیم به آموزش. اینکه فرض کنیم در بحث پیشگیری باید آموزش دهیم دیگر زمانش گذشته چون افراد به خوبی اطلاع دارند و بچه‌ها از خود ما اطلاعات بیشتری در زمینه مواد مخدر و تأثیرات آنها دارند.


تنها راه کار بالا بردن اعتماد به نفس است

وی اضافه کرد: ما آنقدر از سیستم اعتیاد عقب هستیم که مواد مخدر جدید وارد جامعه می‌شود، گسترش پیدا می‌کند و ما تازه متوجه می‌شویم که این مواد توزیع شده است. اکنون بحث تاب آوری مطرح است که باید تاب آوری و اعتماد به نفس بچه‌ها را بالا ببریم. ریشه اصلی اعتیاد در جامعه اعتماد به نفس پایین افراد است. ارتقای اعتماد به نفس به ما خیلی کمک می‌کند که اگر افراد اعتیاد ندارند، نخواهند به سمت اعتیاد بروند و اگر اعتیاد دارند به کمک ارتقای اعتماد به نفس و عزت نفس اعتیاد را ترک کنند. کاری که انجمن معتادان گمنام انجام می‌دهد در درجه اول بحث ارتقای عزت نفس و اعتماد به نفس افرادی است که در این جلسات شرکت می‌کنند.

معاون توسعه امور پیشگیری بهزیستی استان تهران در پاسخ به این سؤال که با آموزش و پرورش که بیشترین ارتباط را با بچه‌ها دارد، برای ارتقای اعتماد به نفس بچه‌ها اقدام مشترکی انجام داده‌اید؟ گفت: سیستم آموزشی ما اعتماد به نفس را بالا نمی‌برد. سیستمی که شاگرد خوب و شاگرد بد در آن نام گذاری می‌شود و کسی که درس خوان است به عنوان شاگرد خوب و کسی که درس خوان نیست به عنوان شاگرد بد معرفی می‌شود کارکرد درستی ندارد که بخواهد اعتماد به نفس را بالا ببرد.

سیستم آموزشی کاهش دهنده اعتماد به نفس بچه‌ها است

وی ادامه داد: سیستمی که معلم محور است و دانش آموز ما نقشی در آموزش خود ندارد و معلم و مدرسه همه کاره است، سیستمی نیست که بتواند عزت نفس را افزایش دهد و حتی می‌تواند کاهش دهنده عزت نفس باشد.

شمسی در پاسخ به این سؤال که بر اساس این اوصاف، بهزیستی که یکی از نهادهای مسئول در پیشگیری از اعتیاد است و یکی از مسئولیت‌هایش پیشگیری است، نمی‌تواند کاری در حوزه پیشگیری کند؟ گفت: نه تنها کاری نمی‌توانیم بکنیم بلکه متولی اصلی سیاست گذاری آموزش و پرورش، شورای انقلاب فرهنگی است که در این قسمت هم می‌دانیم که نهادهای آموزشی ما کارکرد درستی ندارد و ما در این بخش کاره‌ای نیستیم و نمی‌توانیم دخیل باشیم.

قانون ما هم از پیشگیری حمایت نمی‌کند

آیا خلاء قانونی هم برای پیشگیری داریم؟ شمسی پاسخ داد: بله. قانون مبارزه با مواد مخدر 44 بند دارد که فقط دو بند آن به بحث درمان و پیشگیری اختصاص داده شده است. پس خودتان قضاوت کنید که شرایط به چه شکلی است. قانون ما هم از پیشگیری حمایت نمی‌کند. فقط دو قانون ماده 15 و 16 است که عملاً به سطح دو و سه پیشگیری مربوط است.

تنها جامعه‌ای در دنیا  هستیم که در تمام سطوحش اعتیاد نفوذ کرده است

وی در خصوص سطح دوم پیشگیری از اعتیاد نیز گفت: در سطح دو پیشگیری باید افرادی که به سمت مواد گرایش پیدا کرده و مصرف اولیه را دارند، شناسایی کنیم. در این قسمت پیشگیری بسیار مشکل است. جامعه ما تنها جامعه‌ای در دنیا است که در تمام سطوحش اعتیاد نفوذ کرده است از سطح خیلی بالا تا سطح خیلی پایین. اعتیاد به تمام قسمت‌های جامعه نفوذ کرده، اما بروز اعتیاد در اقشار پایین دست جامعه است. زمانی که فقر با اعتیاد عجین می‌شود یا اعتیاد به فقر منجر می‌شود، اعتیاد بروز ظاهری پیدا می‌کند. واقعیت این است که وقتی فرد معتاد می‌شود افت عملکرد اجتماعی و زندگی پیدا می‌کند ولی اگر در سطح بالای اقتصادی و اجتماعی باشد کمی افت می‌کند و این افت مشهود نمی‌شود اما وقتی معتاد در سطح متوسط و پایین است این افت بیشتر بروز می‌کند. حتی یک همسر ایرانی تا زمانی که همسرش مواد مصرف می‌کند اما پول در می‌آورد با این مسئله خیلی مخالفتی ندارد و دم از طلاق نمی‌زند. اما وقتی اعتیاد به فقر منتهی می‌شود خانواده و همسر فرد واکنش نشان می‌دهد.

شمسی بیان کرد: در سطح دوم پیشگیری تمام افراد جامعه باید بررسی و تمام معتادان مشخص شده درمان شوند. اما ما در کشور برای سطح دوم، غربالگری نداریم. در جامعه ما انگ اعتیاد خیلی قوی و بالاست. اگر سطح اول را نداشته باشیم و نگاه‌ها را اصلاح نکنیم عملاً در سطح دوم انگی به افراد می‌زنیم و بیشتر آنها را در اعتیاد غرق می‌کنیم. بنابراین صلاح نیست در سطح دو افراد را شناسایی و مثلاً در اداره های مختلف اقدام به شناسایی معتادین کنیم.

وی با اشاره به اینکه در سایر کشورها سطح یک پیشگیری قوی تر و پر رنگ تر است، در خصوص سطح سوم پیشگیری گفت: در سطح سوم باید افرادی که اعتیاد دارند را قبول کنیم، طرد نکنیم و جرم انگاری نکنیم. اما در کشور ما با اجرای ماده 16 (جمع‌آوری و نگهداری معتادان متجاهر در کمپ‌های ترک اعتیاد) همین انگ انگاری و طرد را انجام می‌دهیم یعنی معتادان را جمع و آنها را به کمپ‌ها می فرستیم. از سوی دیگر اجرای ماده 16 بخش قابل توجهی از بودجه مقابله با اعتیاد را به خود اختصاص می‌دهد و سطح اول و دوم پیشگیری از اعتیاد کاملاً کم رنگ و یا حتی بی‌رنگ شده است.

وی با عنوان کردن این مسئله که در بخش سوم هم ضعیف عمل می‌کنیم، گفت: وقتی دیدیم که معتادان کارتن خواب ما زیاد شد با استدلال بر اینکه شهروندان نسبت به حضور این همه معتاد در سطح شهر معترض هستند، زیبنده کشورمان نیست و امنیت به خطر می‌افتد تمام معتادان را جمع و به مراکز ماده 16 فرستادیم در حالیکه کاهش آسیب یا پیشگیری سطح سه می‌گوید که شما بپذیر فردی که اعتیاد دارد و بعد عوارض مصرف را کم کنید.

شمسی افزود: ما از سال 84 به صورت جدی بحث کاهش آسیب را راه انداختیم و بهزیستی به عنوان نهاد سردمدار کاهش آسیب بود. مراکزی را تأسیس کردیم به عنوان شلتر و DIC (مخفف Drop in Center و به معنای مرکز گذری کاهش آسیب است) و گفتیم که افراد معتاد از شلتر ما استفاده کنند و سرنگ و سوزن را از ما بگیرند و به آنها آموزش دادیم که بقیه افراد جامعه را آلوده نکنند.

طرد کردن مهم‌ترین عامل کارتن خوابی معتادان است

وی ادامه داد: طرد کردن مهم‌ترین عاملی است که موجب می‌شود معتادان کارتن خواب شوند. اگر ما معتادان را بپذیریم و تلاش کنیم عوارض مصرف آنها کاهش پیدا کند آنها کارتن خواب نمی‌شوند. البته خیلی‌ها در اوایل معترض بودند و می‌گفتند شما دارید اعتیاد را ترویج می‌کنید در حالی که اینگونه نبود و افرادی که به شلترها می‌آمدند و می‌دیدند که به آنها کمک می‌شود و انگ اعتیاد به آنها نمی‌زنند، ارتباط به مسئولان شلترها زیاد می‌شد و بسیاری از معتادان وارد مرحله درمان می‌شدند اما از زمانی که ماده 16 را راه انداختیم به قدری درگیر این طرح هستیم که با بودجه‌ای که برای ما در نظر می‌گیرند فقط می‌توانیم هزینه خورد و خوراک این افراد را تأمین کنیم و نمی‌توانیم خدمات مددکاری، کارورزی و اتصال به خانواده را انجام دهیم.

متخصص پیشگیری نداریم

شمسی در پاسخ به این سؤال که با تمام مباحثی که مطرح شد، اکنون برای پیشگیری از اعتیاد چه می‌توان کرد؟ گفت: باید بودجه‌ها و هزینه‌های بیشتری را به این مسئله اختصاص دهیم. اولین کاری که باید انجام دهیم این است که متخصص پیشگیری باید تربیت کنیم. البته متخصص درمان زیاد داریم دو هزار مرکز سرپایی در استان تهران هست، دو هزار و 10 مرکز درمانی و ارائه داروی متادون داریم، 180 مرکز اقامتی داریم که کار ترک را انجام می‌دهند، در حالی که در بخش کاهش آسیب 16 شلتر و DIC نداریم. البته خوشبختانه شهرداری به وظایف اجتماعی خود واقف شده، مددسراها را ایجاد و امکانات خوبی در اختیار افراد قرار می‌دهد اما همچنان عمده مشکل ما در پیشگیری سطح اول است که از آن غافل هستیم و چرخه اعتیاد در جامعه بیشتر به خاطر امر پیشگیری فعال است.

اعتیاد بیماری مزمن است، خیلی انتظار بهبودی نداریم

وی تصریح کرد: اعتیاد بیماری مزمن است و در بیماری مزمن خیلی انتظار بهبودی را نداریم بنابراین باید از اینکه کودکان، نوجوان و جوانان وطن به سمت اعتیاد بروند جلوگیری کنیم و در پیشگیری سرمایه گذاری کنیم.

سند پیشگیری کجا رفت؟

معاون توسعه امور پیشگیری بهزیستی استان تهران در واکنش به این سؤال که آیا در استان تهران، سازمان‌های مسئول پیشگیری با هم جلسه برگزار و اقدامات را هماهنگ می‌کنند؟ گفت: در همه استان‌ها همه سازمان‌ها و نهادهای مسئول دور هم جمع می‌شوند ولی برنامه‌های جامع و مدونی نداریم. در ستاد مبارزه با مواد مخدر سند پیشگیری مطرح شد که سند خوبی بود اما سند پیشگیری کجا رفت؟ اصلاً اجرا نشد و اصلاً آن احساس مسئولیتی که باید در جامعه وجود داشته باشد، نیست و از بین رفته است.

وی توجه به پیشگیری از اعتیاد را مسئولیت اجتماعی تک تک اعضای جامعه دانست و اظهار کرد: مسئولیت اجتماعی از بین رفته و جامعه در حال حرکت به سمت فردگرایی است. این جامعه از بنیاد ایراد دارد و باید به سمت جمع‌گرایی برویم. شعار اجتماعی کردن مبارزه با مواد مخدر در جامعه ما اجرا نمی‌شود چرا که مشکل جامعه ما ساختاری است و مطالبات مردم مطالبات واقعی نیست؛ مردم جامعه ما خیلی وقت‌ها چیزهایی را مطالبه می‌کنند که مشکل اصلی آنها نیست. جوامع توسعه یافته خواسته‌ها و نیازهای نزدیک به هم دارند اما در جوامع جهان سوم فاصله بین خواسته‌ها و نیازها خیلی زیاد است بنابراین اینهاست که باعث عدم توسعه یافتگی جامعه می‌شود.

و سؤال پایانی اینکه با تمام این مشکلات به خانواده‌ای که احساس مسئولیت می‌کند و می‌خواهد فرزند سالمی داشته باشد آن هم در محیط ناسالم چه پیشنهادی دارید؟ شمسی پاسخ داد: تجربه‌ها نشان داده هر چه استحکام نهاد خانواده قوی‌تر باشد و روابط خانوادگی مستحکم تر باشد قطعاً پیشگیری بهتر و مؤثرتر خواهد بود اما جامعه ما یک ایراد اساسی دیگر دارد و آن اینکه تمام مسئولیت‌ها را به نهاد خانواده واگذار کرده‌ایم و وزنه سنگین بار زندگی بر دوش خانواده خیلی زیاد است بنابراین خیلی هم نمی‌توان از خانواده انتظار داشت.

وی صحبت‌های خود را اینگونه پایان برد: در این زمینه حرف زیاد است اما گاهی بهتر است سکوت کنیم.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
نظرات بینندگان
ابوالفضل
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۵۹ - ۱۳۹۶/۱۲/۰۳
اگردولت بخواهد2ماه زمان کافیه حتی یک معتاددرجامعه پیدانمیشود