به گزارش«شیعه نیوز»، روزنامه فایننشال تایمز در
تحلیلی به قلم دیوید گاردنر* با عنوان «ایران و عربستان سعودی در آستانه یک
جنگ نیابتی در لبنان»** نوشت: استعفای سعد حریری، نخست وزیر لبنان، لفافه
ایست از یک کشمکش عمیق تر در منطقه.
اینکه آیا عربستان سعودی با
واداشتن سعد حریری به استعفا از مقام نخست وزیری خود در پی یک توطئه برای
ایجاد بحران در لبنان بوده است به زودی روشن خواهد شد. اما پایان احتمالی
یک فصل، آغاز فصل خطرناک تر دیگری خواهد بود که آن فصل «بحران» است.
سعد
حریری در روز چهارشنبه برای بزرگداشت استقلال لبنان به بیروت بازگشت. در
لبنان این درک تقریبا فراگیر است که عربستان حریری را علی رغم میل باطنی اش
در کشور خود نگهداشت. همچنین این باور همه گیر است که محمدبن سلمان،
ولیعهد عربستان، حریری را وادار به حرکتی علیه حزب الله کرده که یک جنبش
شبه نظامی شیعه به پشتیبانی ایران محسوب می شود و و به عنوان نوک نیزه
تهران در منطقه عمل می کند. مساله غیرقابل تحمل برای ریاض این است که حزب
الله در بیروت از مشروعیت یک دولت ائتلافی برخوردار است که رهبری آن به دست
یک نخست وزیر سنی و موکل سعودی است.
پوسترهای حریری که با حلقه های
گل آذین شده اند در خیابان های بیروت نصب گردیده است. با مسلم دانستن
اهانت سعودی با وادار کردن حریری به اعلام استعفای خود از ریاض، این مساله
منجر به خلل چندانی در اتحاد لبنان نشد، بلکه فقط درگیری زودگذری را در
میان رقبای فرقه ای لبنان برانگیخت. اما لبنان تلاش کرد که چهره استقلال
خود را بازیابد.
جنگ داخلی ۹۰-۱۹۷۵ لبنان هرگز کاملا پایان نیافت.
حتی پس از خروج اسراییل از جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ و پس از اینکه ارتش
سوریه پس از انقلاب سرو در سال ۲۰۰۵ که به دنبال ترور رفیق روی داد، از
لبنان خارج شد، این کشور با یک شکاف شیعه-سنی همراه با مسیحیان تقسیم شده
مابین دو گروه، تحت نفوذ دو قدرت خارجی -ایران و عربستان- باقی ماند.
پس
از دوران طولانی بی دولتی، یک سال پیش میشل عون، یک ژنرال مسیحی با حزب
الله متحد شد و با نخست وزیری حریری دولتی را برای مشارکت اکثر ۱۸ فرقه
لبنان ایجاد کرد. اینک با مواجه شدن این کشور با یک خلا دیگر، ثبات ایجاد
شده در معرض خطر قرار دارد.
اگر لبنان تبدیل به خط مقدم جدیدی در
جنگ های نیابتی ریاض و تهران شود، این غوغا چنان خاورمیانه را بی ثبات می
کند که به نظر نمی رسد کسی بتواند آن را کنترل نماید.
در روز یکشنبه
اتحادیه عرب در یک جلسه اضطراری در قاهره با پشتیبانی از عربستان اعلام
کرد که حزب الله یک ابزار تروریستی برای رفتارهای نوامپراطوری ایران در
عراق، سوریه و یمن است. اتحادیه عرب بخاطر این بیانیه های طوفانی اش بسیار
شناخته شده است. با این حال با توجه به اینکه حزب الله بخشی از دولت و
پارلمان لبنان است، قدرتمندترین سازمان در لبنان محسوب می شود و نفوذ زیادی
بر نیروهای امنیتی لبنان دارد.
دولت و ارتش اسراییلی نیز بارها
گفته اند در جنگ های آینده تفاوتی بین حزب الله و دولت لبنان قائل نخواهند
شد. آنها هشدار داده اند تا وقتی که ایران و حزب الله حضوری دائمی در سوریه
دارند، یک جنگ دیگر در لبنان اجتناب ناپذیر خواهد بود.
با این حال
اگر شاهزاده محمد بن سلمان می خواهد از اسراییل برای عقب راندن ایران
استفاده کند، [از آنجا که] رکورد او در سیاست خارجی حاکیست تاکنون ناکامی
هایش بیشتر از دستاوردهایش بوده، همپیمانانش با او همراهی نخواهند کرد.
سیاست
او در قبال قطر علاوه بر آنکه قطر را به سمت ایران کشاند و سرمایه گذاری
ها را مغشوش کرد، کشورهای حوزه خلیج فارس را در میان دولت ترامپ و پایتخت
های اروپایی تقسیم کرد.
در مساله حاضر لبنان، فرانسه در حالیکه
نگرانی های مشابهی درباره ایران دارد، یک یورش اروپایی علیه عربستان را
رهبری می کند. آمریکا هنوز ارتش لبنان را تامین می کند و اغلب به احتیاط و
هوشیاری مشورت می دهد. جارد کوشنر، داماد ترامپ، به وضوح تلاش می کند
عربستان و اسراییل را علیه ایران متحد کند. اما محدودیت هایی برای چنین
ائتلافی وجود دارد. و اسراییل برای زمانبندی و اهداف خودش کار خواهد کرد.
در
هر حال با دو حرکت دیگر نیز لبنان ممکن است آسیب ببیند: اگر عربستان وجوه
ارسالی از سوی حدود ۴۰۰ هزار نیروی کار لبنانی که در کشورهای حوزه خلیج
فارس کار می کنند و رگ حیاتی اقتصاد لبنان محسوب می شود را مسدود کند و یا
اینکه ریاض با واشنگتن برای تشدید تحریم ها علیه حزب الله لابی کند.
اما
قبل از هر یک از این وقایع، سعد حریری می بایست تایید کند که آیا واقعا
استعفا داده است یا هدف واقعی این فصل خطرناک و عجیب امتیازگیری از حزب
الله و ایران است.
*دیوید گاردنر، دبیر و تحلیلگر مجرب فایننشال تایمز در مسائل خاورمیانه و امور بین الملل است.
**پایگاه خبری شفقنا این مطلب را با تصرف و تلخیص و صرفا جهت اطلاع به فارسی برگردانده و محتوای آن را تایید یا رد نمی کند.