در سالهاي اخير بويژه در ماههاي گذشته شيعيان يمن با هجوم همه جانبه نظامي، تبليغاتي و سياسي شديدي مواجه هستند.سال 2004 اولين يورش عليه شيعيان يمن صورت گرفت و اكنون پس از 5 سال از آن زمان ششمين حمله اما با دامنه اي وسيعتر آغاز شده و براي اين جنگ افقهاي روشن و شفافي نمي توان متصور شد.
جغرافيا و بافت جمعيتي يمن:
كشور يمن كه در جنوبيترين نقطه شبهجزيره عربستان سعودي واقع است از صدر اسلام، يكي از مهمترين مراكز رشد شيعه با رويكرد اطاعت و حمايت از ولايت و حاكميت اهلبيت(عليهمالسلام) به شمار ميآيد.
استان "صعده " استاني كوهستاني در فاصله 243 كيلومتري شمال پايتخت يمن- صنعا- قرار دارد كه اكثر جمعيت آن را شيعيان پيرو مذهب زيديه تشكيل مي دهند.
يمن از سال 1990 و پس از اتحاد دو بخش شمالي و جنوبي همواره شاهد بحران ها و درگيري هاي داخلي بوده است. جدايي طلبان جنوب، فعاليت هاي القاعده و درگيري الحوثي ها در استان صعده با دولت مركزي يمن از جمله تنش هايي بوده كه طي سال هاي اخير دولت "علي عبدالله صالح " با آن دست به گريبان بوده است.
حدود 42 درصد از جمعيت يمن را شيعيان تشكيل مي دهد كه خود به سه گروه تقسيم مي شوند:
1- زيدي ها كه اكثريت را تشكيل مي دهند
2- اسماعليان
3- شيعيان اثني عشري
با نگاهي به وضعيت معيشتي شيعيان يمن اين نكته روشن مي شود كه در طول حكومت دولت يمن، شيعيان با مشكلات و چالشهاي متعددي مواجه بوده اند از جمله اين مشكلات عبارتند از: نداشتن حق تاسيس مدارس ديني مخصوص شيعيان، تحمل اذيت و آزار شكنجه و زنداني شدن شيعيان و علماي شيعي توسط نظام حاكم، جلوگيري از برگزاري جشن هاي عيد غدير، توهين به ارزش هاي شيعيان يمن از جمله به آتش كشيدن علني و قانوني كتابهايي از جمله نهج البلاغه و صحيفه سجاديه با هماهنگي دولت يمن و وهابيت سعودي.
اكثر قريب به اتفاق شيعيان يمن را زيديمذهبها تشكيل ميدهند. مذهب زيدي، آميزهاي از تشيع با انديشههاي معتزلي و اندكي از مسلك حنفي است اما نزديك به 90درصد فقه زيدي با فقه تشيع دوازدهامامي مشترك است.
زيـديها بـه ولايـت و عصـمـت پنـجتـن (عليهمالسـلام)، خلافـت بلا فـصل اميرالمؤمنين علي(ع)، امامت امامان از نسل امام حسين(ع) و اعتقاد به ظهور منجي و قيام جهاني امام مهدي(عج) و ضرورت ياري او اعتقاد راسخ دارند.
اكثر جمعيت 20 ميليوني كشور يمن را اهلسنت شافعي تشكيل ميدهند و در درجه بعدي نوبت به شيعيان زيدي ميرسد كه حدود 25 درصد از جمعيت كل يمن هستند و شيعيان دوازده امامي، اقليت مذهبي و در عين حال محروم اين كشور به شمار ميآيند كه اكثر آنها در استان صعده و بخشي از آنان در صنعا پايتخت اين كشور ساكنند. بيشتر شيعيان دوازدهامامي يمن را نخبگان، استادان دانشگاه، روحانيون و پزشكان تشكيل ميدهند.
پنج ميليون تن از جمعيت يمن را سادات تشكيل ميدهند كه كلاً از 200 خانواده هستند و90 درصد آنها از سادات حسني و 10درصد آنها از سادات حسيني هستند.
الحوثي ها يك گروه شيعه زيديه در شمال يمن در استان صعده هستند كه به "بدرالدين الحوثي " منسوب مي شوند و به حوثي ها معروف هستند و در سالهاي دهه 80 تشكيل شده اند و تا كنون به منظور احقاق حقوق شيعيان 6 بار با نظام حاكم يمن جنگيده اند.
گروه الحوثي به محدود بودن فعاليت هاي ديني، سياسي و تلاش براي از بين بردن فرهنگ و معتقدات زيدي ها از سوي دولت و سياست هاي محدود كننده دولت در زمينه عمراني و توسعه در استان صعده اعتراض دارد.
نظام حاكم يمن:
"علي عبدالله صالح " دوازده سال رئيس جمهور يمن شمالي بود و از سال 1990 ميلادي كه اتحاد دو بخش شمالي و جنوبي يمن شكل گرفت، 19 سال است رئيس جمهور يمن متحد است. چند سال پيش صالح با ايالات متحده آمريكا و دولت عربستان سعودي قراردادهايي را امضا كرد و پس از آن بود كه صالح اعلام كرد، به هر طريقي كه شده، حتي با توسل به گزينه نظامي، گروه الحوثي را در صعده سركوب خواهد كرد.
رئيس جمهور يمن ادعا مي كند كه شيعه زيدي است اما عملكرد وي نشان ميدهد كه وي بعثي و كاملا ضد شيعه است و دشمني ديرينهاي با زيديها دارد در حالي كه اكنون نيز بيشتر از وهابيها حمايت ميكند.
"علي عبدالله صالح " به سبب جايگاه عناصر وهابي ـ مانند "شيخ الاحمر " يا "عبدالمجيد الزنداني " ـ در دورهي 31 سالهي حكومتش بر اين كشور و اعطاي پناهندگي سياسي به عناصر حزب بعث بعد از جنگ آمريكا و عراق، به "صدام صغير " مشهور است. وي در دوره جنگ تحميلي نيز با اعزام سربازان گارد رياست جمهوري يمن به نبرد با نيروهاي ايران ناتواني كشورش را در كمك مالي به صدام جبران نمود.
سياست داخلي صالح برپايه تغيير بافت جمعيتي شيعيان در شمال يمن بوده است.
رشد تشيع و تشديد فشارها:
تا پيش از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران به رهبري امام خميني(ره)، شيعيان دوازده امامي در يمن بسيار كمياب بودند اما پس از پيروزي انقلاب اسلامي، جهشي در اين زمينه ايجاد شد.
ميان شيعيان دوازده امامي و شيعيان زيدي در يمن، هماهنگي و اتحاد خاصي وجود دارد و سازمان وحدت شيعيان جزيره در يمن، فعاليتهاي شيعيان زيدي و دوازده امامي را پوشش ميدهد.
زيديها معتقدند حكومت در هر زماني تنها حق سادات از نسل امام حسن(ع) و امام حسين(ع) است و هر كس ديگري جز آنها حكومت را در اختيار داشته باشد غاصب است.
حكومت اماميان شيعه پس از اعلام حكومت جمهوري در سال 1962 ميلادي منقرض شد و ژنرال "علي عبدالله صالح الاحمر " رئيسجمهور يمن پس از كودتا، از حدود 30 سال پيش تا كنون زمام امور اين كشور را در دست خود دارد اما قبايل، همچنان از تأثيرگذاري ژرفي در ساختار سياسي و فرهنگي اين كشور برخوردار هستند.
خاندان "الاحمر " از خاندانهاي مهم زيدي يمن هستند كه قرابتهاي ويژهاي با وهابيهاي عربستانسعودي دارند. شيخ "عبدالله الاحمر " كه از خويشاوندان ژنرال صالح است رئيس مجلس اين كشور و شيخالشيوخ قبايل يمن به شمار ميرود و دومين شخص تأثيرگذار در عرصه سياسي اين كشور است.
"محمود پيربداغي " كارشناس امور خاورميانه در اين باره ميگويد: شيخ "عبدالله الأحمر " تا چند سال پيش اتحاد مستحكمي با "علي عبدالله صالح " داشت اما در پي سفر چند سال پيش وي به سنگال براي شركت در نشست بينالمجالس كشورهاي اسلامي، سفارت يمن در اين كشور، بر خلاف ديگر شركتكنندگان اين نشست، شيخ را مجبور كرد تا با خودروي سفارت به هتل بازگردد اما تصادف ساختگي خودرو در مسير هتل و روشنشدن ارتباط كارمندان سفارت با دستگاه امنيتي يمن، شيخ را نسبت به ژنرال صالح بدبين كرد و از آن هنگام تا كنون به جاي صنعا بيشتر در رياض به سرميبرد و به همين دليل از آن زمان تا امروز، حالتي دوقطبي بر ساحت سياسي يمن حكمفرما شده است.
وي ميافزايد: "علي محسن الاحمر " برادر ناتني ژنرال صالح نيز از ديگر اعضاي خاندان الاحمر و از شخصيتهاي مهم اين كشور است كه با وهابيها بسيار نزديك است و از سوي آمريكا به حمايت از تروريسم متهم است. وي همچنين به دستور رئيسجمهور يمن، فرماندهي حمله به استانهاي شيعهنشين شمال اين كشور را بر عهده دارد و به علت علاقهاش به استفاده از سلاحهاي كشتار جمعي مردم يمن- مانند علي حسن المجيد بعثي در عراق دوره صدام- وي را با عنوان "علي شيميايي "ميشناسند، به طوريكه حتي "علي عبدالله صالح " نيز از "علي محسن " كه فرزند مادر وي از شوهري ديگر است با عنوان "مرد بيرحم " ياد ميكند.
پيربداغي در ادامه به سابقه گسترش تشيع در ميان اهالي يمن ميپردازد و در مورد نقش پيروزيهاي چشمگير حزبالله لبنان به عنوان مقاومت شيعي در برابر رژيم صهيونيستي ميگويد: پس از آزادسازي اراضي اشغالشده جنوب لبنان از دست اشغالگران، تشيع و بهويژه مذهب دوازدهامامي رشد چشمگيري در يمن يافت و جنگ 33 روزه اخير كه به پيروزي حزبالله و شكست مفتضحانه رژيم صهيونيستي انجاميد خون تازهاي در رگهاي شيعيان اين كشور جاري ساخت و كار به جايي رسيد كه برخي از فرزندان علماي برجسته وهابي در شرق يمن نيز به مذهب دوازدهامامي گرويدند.
وي به نقش تلاشهاي وهابيها و سرمايهگذاريهاي ميلياردي حوزههاي وهابيت در كشور يمن اشاره ميكند و ميگويد: دولت يمن قرابتهاي بسياري با دولت عربستان دارد و اين امر، فشار بر شيعياني را كه در استانهاي مرزي يمن با اين كشور زندگي ميكند تشديد كرده و بر محروميتهاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي آنها افزوده است.
اين كارشناس امور خاورميانه، راديو عربي جمهوري اسلامي ايران را تنها رسانه در دسترس شيعيان يمن ذكر ميكند و ميگويد: طي اين سالها، شيعيان يمن بهعنوان مخاطبان خاموش صداي ايران، در محروميت كامل فرهنگي بودهاند و بهرغم كمبود منابع فرهنگي از قبيل كتاب و دسترسي به روحانيون شيعه، در تقويت پايههاي مذهبي خود كوشيدهاند و مراسم عاشورا و عيد غدير را دور از چشم حكومت بهطور پنهاني برگزار ميكنند.
شروع جنگ دولت يمن عليه شيعيان :
حادثه تروريستي 11 سپتامبر 2001 ميلادي در نيويورك، پيامدهاي بينالمللي بسياري در بر داشت كه يكي از مهمترين آنها، شكلگيري پيمانهاي به اصطلاح ضدتروريستي به رهبري آمريكا در مناطق مختلف جهان بود.
حضور يمن بهعنوان مهمترين همپيمان آمريكا در جنگ با تروريسم در خاورميانه، به حضور نيروهاي نظامي و جاسوسي آمريكاييها در اين كشور و نيز سفرهاي مخفيانه برخي هيأتهاي اسرائيلي به صنعا دامن زد كه اين مسأله، با اعتراضهاي فراواني در اين كشور روبرو شد.
در اين ميان "سيد حسين طباطبايي حوثي " فرزند علامه "بدرالدين طباطبايي حوثي " كه تا آن هنگام علاوه بر نمايندگي شيعيان صعده در مجلس و دبيركلي حزب "الحق "، به تدريس و تفسير قرآن و برگزاري جلسات مذهبي براي شيعيان استان صعده اشتغال داشت در سخناني در مدرسه امام هادي شهر "مران " در روز هفدهم ژانويه سال 2002 ميلادي با عنوان "فريادي در چهره مستكبران " خواستار تحريم كالاهاي آمريكايي و اسرائيلي شد و شعار "الله اكبر، مرگ بر آمريكا، مرگ بر اسرائيل، نفرين بر يهود و پيروز باد اسلام " را بهعنوان شعار رسمي شيعيان اين منطقه اعلام كرد و خواستار تمسك مسلمانان به آموزههاي قرآن و اهلبيت شد.
در پي اين درخواست بسياري از مردم يمن، به اين دعوت لبيك گفتند و گروهي از جوانان فعال شيعه با تأسيس گروهي به نام "الشباب المؤمن " به اجراييكردن مبارزه با آمريكا و رژيم صهيونيستي در يمن و مخالفت با همپيماني دولت اين كشور با دولت "جرج بوش " رئيسجمهور آمريكا پرداختند.
اجابت درخواست "سيد حسين طباطبايي حوثي " از سوي اقشار مختلف شيعيان زيدي در يمن به جايي رسيد كه مردم در نمازجمعه مسجدجامع صنعا پايتخت يمن، شعارهاي چهارگانه شيعيان را سر دادند. اين مسأله در دولت ژنرال صالح دلهره خاصي ايجاد كرد و با توجه به روحيه انقلابي شيعيان يمن در طول تاريخ، با انتساب اتهام "تروريست " به شيعيان، تلاش كرد تا با جلب حمايت آمريكا، معترضان را سركوب كند.
"علي عبدالله صالح " رئيسجمهور يمن در راستاي اين نيت، در سال 2004 ميلادي، با حضور در نشست سران هشت كشور صنعتي جهان در مجتمع آيسلند در ايالت جورجياي آمريكا، با بوش و سران كشورهاي اروپايي مذاكره و تلاش كرد از كمك و حمايت آنها در سركوب شيعيان يمن و تروريستهاي القاعده كه همزمان، با نفوذ از ساير كشورها و نيز جذب نيرو از استانهاي سنينشين اين كشور فعال شده بودند بهره بگيرد.
ژنرال صالح به محض بازگشت از آمريكا، در دستوري خطاب به نيروهاي ارتش اين كشور، دستور حمله سراسري به استان صعده و بهويژه مناطق نشور، آلصيفي، ضحيان و مران را صادر كرد و بلافاصله، جنگنده بمبافكنهاي ارتش به پشتيباني صدها دستگاه تانك و توپ، اين مناطق را زير حملات شديد خود گرفتند و بدينوسيله صبح روز يكشنبه هجدهم ژوئن 2004 ميلادي، اين منطقه سرسبز و خرم كوهستاني، با يورش همهجانبه نيروهاي نظامي و امنيتي، ظرف چند دقيقه به جهنمي از خاك و آتش و خون تبديل شد.
دولت يمن، با اعمال سانسور شديد خبري و اخراج خبرنگاران شبكههاي تلويزيوني از جمله الجزيره، العربيه و العالم، به مدت سه ماه به بمباران روزمزه مناطق شيعهنشين شمال اين كشور پرداخت و با تصرف شهر "مران " و كشتهشدن "سيد حسين "، در روز دهم سپتامبر همان سال، رسماً پايان جنگ را اعلام كرد.
دولت يمن پس از مرگ حسين بدرالدين الحوثي، تصور كرد كه بر شيعيان زيدي ساكن در استان صعده تسلط خواهد يافت و منطقه را از وجود مخالفان دولت پاك كرده است، اما آغاز سلسله نبردهاي بعدي كه موسوم به جنگ دوم ارتش يمن با الحوثيها شد، اين واقعيت را به سراب تبديل كرد.
جنگ دوم :
مظلوميت ساكنان استان صعده و شهرت روزافزون "سيد حسين طباطبايي حوثي " در ميان مردمي كه اكنون از وي با عنوان "شهيد " نام ميبردند و نشر و گسترش معارف و آموزههايي كه وي طي سالهاي گذشته به صورت كتاب و سخنراني منتشر كرده بود باعث همدردي و همياري بسياري از شيعيان زيدي يمن شد و تعداد فراواني از اهالي منطقه "حيدان " و ساير استانها براي ياري شيعيان اين منطقه و بازسازي بناهاي تخريبشده به سوي صعده روان شدند.
اما اين بار آنگونه كه ساكنان اين مناطق ميگويند ارتش يمن براي گرفتن زهر چشم از اهالي حيدان به اتهام همدردي و همياري با شيعيان صعده، اين منطقه را تحت شديدترين حملات زميني و هوايي خود را قرار داد كه نتيجه آن صدها كشته و زخمي بود كه همه آنها از شهروندان غير نظامي بودند.
جنگ دوم ارتش يمن و الحوثي ها در در پايان ژانويه 2005 آغاز و با گسترش عمليات نظامي از كوه مران به شهرستان حيدان توسعه يافت. در اين نبرد، پدر حسين الحوثي به نام "بدرالدين الحوثي " رهبري جنگ را برعهده گرفت.
اين نبرد در همان روزهاي آغازين، 23شهيد را در صفوف الحوثي ها برجاي گذاشت و به گفته ارتش يمن فقط هشت تن از نيروهاي ارتش و امنيتي كشته شدند، درحالي كه نيروهاي دولتي موفق به دستگيري 51 نفر شده بودند.
بدرالدين الحوثي، پس از اينكه فرزندش حسين توسط ارتش يمن شهادت رسيد، سكونت در صنعا را رها كرد و به كوهستان هاي صعب العبور صعده رفت.
وي كه فقيه و شخص بسيار موجهي ازنظر فقهي و علمي در يمن بود، پيشنهاد دولت براي دريافت حقوق ماهيانه و همراه داشتن 200 محافظ براي تردد در كشور را نپذيرفت و به ميدان نبرد با دولت مركزي در شمال يمن شتافت.
شهروندان ساكن " نشور " و "حيدان " پس از جنگ دوم دولت يمن عليه شيعيان، آواره كوههاي "النقعه "، "مطره "، "آلسالم "، "عصايد " و "بنيمعاذ " شدند و دولت در تاريخ بيستوهفتم مارس 2005 پايان جنگ دوم بر ضد شيعيان را اعلام كرد اما اين بار نيز با گسترش روزافزون اعتراضات داخلي و بينالمللي به كشتار شيعيان يمن، دولت كه مبارزان شيعه را بزرگترين مانع خود براي تقويت روابط با آمريكا و عربستانسعودي ميدانست تصميم به نسلكشي كامل شيعيان در استان صعده گرفت و در اين ميان سادات را نيز هدف حملات نظامي خود قرار داد و جلوي برگزاري هرگونه مراسم مذهبي را گرفت.
دكتر "عصام العماد " از علماي شيعه يمن در اين باره ميگويد: دولت يمن به دستور شخص ژنرال "علي عبدالله صالح " به مساجد شيعيان حمله و تمامي كتابهاي مقدس از جمله "نهجالبلاغه " و "صحيفه سجاديه " را در صعده و صنعا جمعآوري كرد و با كاميون به ميدان مركزي شهر صنعا موسوم به "ساحةالحرية " (ميدان آزادي) آورد و در برابر چشم اهالي پايتخت به آتش كشيد.
وي ميافزايد: نيروهاي نظامي به فرماندهي ژنرال "علي محسن الاحمر " در حملات به مناطق شيعهنشين از هيچ جنايتي فروگذار نكردند و با بهكارگيري سلاحهاي شيميايي و بمبهاي خوشهاي مردم را به خاك و خون كشيدند. نظاميان يمني پس از سوزاندن پيكرهاي رزمندگان شيعه، آنها را با طناب به خودروهاي نظامي بستند و در روز روشن جلوي چشم مردم مصيبتزده كيلومترها روي خاك كشيدند تا به قول خودشان براي مردم درس عبرت شود.
العماد با اشاره به اينكه شيعيان در تمامي درگيريها همواره آمادگي خود را براي مذاكره و حلوفصل بحران از طريق مسالمتجويانه اعلام كردند، تأكيد ميكند: وهابيهاي سعودي و بعثيهاي عراقي كه بيشتر آنها پس از سقوط بغداد به يمن گريختند بهقدري بر دولت يمن نفوذ دارند كه نميگذارند راهحل ديگري جز حمله به مناطق شيعهنشين اتخاذ شود.
جنگ سوم :
اين جنگ در مارس 2006 به رهبري عبدالملك الحوثي برادر كوچك حسين در دفاع از پايگاه هاي شيعيان زيدي كه از سوي نيروهاي ارتش بدانها تجاوز شده بود، آغاز شد و محدوده جغرافيايي اين جنگ شامل شهرستانهاي حومه صعده همچون "ساقين "، "المجز " و "حيدان " گسترش يافت و دامنه نبرد تا مركز خود استان صعده كشيده شد. اين جنگ به خاطرمسائل انتخابات رياست جمهوري و شهرداريها كه در دسامبر 2006 برگزار شد پس از يك توافق ميان طرفين متوقف شد.
در اين نبرد، نيروهاي دولتي به بهانه آزادي برخي سربازان كه به اسارت در آمده بودند به يكي از استحكامات الحوثي ها در ارتفاعات يورش بردند و به ادعاي رسانههاي دولتي در ابتداي حمله بيش از 80 نفر از آنها كشته شدند.
اين درحالي بود كه تلفات ارتش فقط 27نفر اعلام شد و در روزهاي بعدي نيز دولت به هلاكت 7نفر ديگر كه يكي از آنها داراي درجه سرگردي بود، اعتراف كرد.
دولت يمن اين بار آنگونه كه خود اعلام كرد با هدف پاكسازي مناطق شيعهنشين مناطق مختلف در سراسر كشور از جمله پايتخت (صنعا)، "مأرب "، "جوف "، "حجه " و ساير شهرها را هدف شديدترين حملات قرار داد و صدها تن از فعالان سياسي و فرهنگي را دستگير و روانه زندان كرد.
جنگ چهارم:
جنگ چهارم در آوريل 2007، جنبش "جوانان مؤمن " تمام استان صعده را به محل عمليات نظامي عليه ارتش يمن تبديل كرد. در اين نبرد به مؤسسات و نهادهاي دولتي، امنيتي و نظامي آسيب جدي رسيد. در چهار جنگ جنبش حوثيها و هواداران از عمليات چريكي عليه ارتش يمن استفاده ميكردند.
اين جنگ نيز در نهايت با عقب راندن ارتش يمن از مواضع و استحكامات كوهستاني پايان يافت و عبدالملك الحوثي برادر حسين بدر الدين همچنان به عنوان رهبر محبوب شيعيان زيدي شناخته شد و جنگ هاي، پنجم و جنگ كنوني عليه ارتش يمن را هدايت كرد.
جنگ پنجم:
اين جنگ در فوريه 2008 شروع شد. جنبش حوثي از سلاحهاي متوسط و سنگين عليه ارتش صنعاء استفاده كرد. دايره عملياتي اين جنگ كه استان صعده، منطقه "بني حشيش " (بخشي از صنعاء) و منطقه "حرف سفيان " (بخشي از استان عمران)، بوده است زنگ خطر را براي مقامات صنعاء بصدا در آورد.
اين عمليات نشانگر توسعه گستره عمليات نظامي و تحول كيفي در عملكرد نظامي حوثي با صنعاء بود. ژنرال علي عبدالله صالح در شرايط دشواري ميانجيگري قطر را پذيرفت و دو طرف به توافقاتي دست يافتند.
بر اساس توافقنامه "دوحه " كه با نظارت امير قطر براي برقراري صلح ميان حوثيها و دولت يمن به امضا رسيد دو طرف متعهد به توقف عمليات نظامي عليه يكديگر شدند. به موجب اين توافق، دولت يمن بايد حوثيها را مورد عفو قرار ميداد و اسيران دوطرف نيز بايد آزاد ميشدند.
گروه حوثي نيز بايد سلاحهايي را كه از نيروهاي دولتي به غنيمت گرفته بود به ارتش بازميگرداند. براساس اين توافق، كنترل استان صعده برعهده دولت مركزي بود و گروه حوثي براي فعاليت خود بايد يك حزب سياسي تشكيل ميداد، اما اين توافقنامه كه پس از پنج دور جنگ خونين ميان طرفين به امضا رسيد، فقط درباره تبادل اسيران جنبه اجرايي به خود گرفت و ساير بندهاي آن به اجرا درنيامد. دوطرف درگير در يمن، يكديگر را به نقض مفاد توافق دوحه متهم ميكنند.
در واقع طرف يمني و حاميان منطقهاي آن اين توافقات را جهت كسب فرصت براي بازسازي و ترميم قواي نظامي خود پذيرفته ولي پس از يك جنگ رواني و تبليغاتي كه همزمان در صنعاء و رياض آغاز شد، زمينهها جهت جنگ ششم فراهم شد.
جنگ ششم:
اين جنگ در آگوست 2009 (مرداد گذشته) آغاز و در حقيقت يك جنگ تمام عيار و گسترده بوده و كشتارها و قتل عامها، نشانگر عصبانيت و فشارهاي رواني فرماندهان ارتش صنعاء بوده كه ناشي از شكست گذشته بوده است.
اين جنگ با هماهنگي سياسي، نظامي و امنيتي ميان رياض و صنعاء بوده و حتي دوستان ژنرال علي عبدالله صالح نتوانستند صنعاء و ارتش مسلح به انواع سلاحهاي آن را به عنوان پيروز اين جنگ قلمداد كنند.
قتل عام كودكان و زنان بيگناه شيعي در صعده و روستاهاي محروم آن نشانگر شكست كامل برنامهها و طرحهاي راهبردي صنعاء بوده است.
در اين جنگ صدها تن از مردم و نيروهاي نظامي كشته و صدها تن از علما و فعالان سياسي و فرهنگي به دست نيروهاي امنيتي ترور شده و يا به زندان افتادهاند.
فرماندهي رزمندگان شيعه بر عهده "سيد عبدالملك طباطبايي حوثي " برادر "سيد حسين " است و "سيد يحيي " ديگر برادر وي نيز كه مجلس نمايندگان يمن مصونيت سياسي وي را سلب و اينترپل را موظف به بازداشت وي كرده است مسؤوليت رهبري سياسي و تبليغاتي شيعيان را برعهده گرفتند.
در اين ميان "عبدالله عيظه الرزامي " فرمانده زبده رزمندگان شيعه همواره از ابتداي جنگ نخست دولت عليه شيعيان، در سايه بوده اما اقتدار و دلاوري وي و نيروهاي تحت امرش به حدي است كه مردم يمن از او با عنوان "مالك اشتر زمان " ياد ميكنند. وي اكنون به عنوان دست راست "سيد عبدالملك " عمل ميكند.
تفاوت اين جنگ با جنگهاي سابق، تقويت اقتدار نظامي و عملياتي رزمندگان شيعه در رويارويي با نيروهاي دولتي است بهگونهاي كه شيعيان تا كنون موفق به انهدام سه فروند هواپيماي جنگنده سوخو، يك فروند بالگرد نظامي و دهها دستگاه از تانكهاي ارتش شدهاند.
نقش عربستان و نظامهاي حاكم عربي در درگيري هاي داخلي يمن:
عربستان سعودي به عنوان همسايه اصلي يمن همواره سعي داشته است نقش برادر بزرگتر را در قبال اين كشور ايفا كند، به همين دليل مجاورت استان شيعهنشين صعده با شيعيان عربستان، منشأ نگراني رياض از تأثير حوثيها بر آنان شده است.
عربستان سعودي علاوه بر كمك 3 مليارد دلاري به يمن و تقبل هزينههاي جنگ عليه حوثيها علنا نيروي هوايي خود را وارد جنگ كرده است كه از پايگاه هوايي "خميس " عربستان پرواز ميكنند و برفراز مواضع آنها در يمن در ارتفاع پايين به عمليات ميپردازند.
از همين رو بود كه رئيس ستاد ارتش عربستان اندكي قبل از جنگ كنوني حوثيها و ارتش يمن، وارد صنعا شد و حمايت كشورش را از جنگ دولت يمن با حوثيها اعلام كرد.
وي حتي تأكيد كرد در صورت لزوم، عربستان نيروي هوايي خود را در اختيار ارتش يمن قرار ميدهد.
علاوه بر اين عربستان "مقرن عبدالعزيز " رئيس دستگاه اطلاعاتي خود را براي تحويل نامه ويژهاي به "معمر قذافي " رهبر ليبي به اين كشور اعزام كرد كه در آن از قذافي خواسته شده است كه تعهدات خود در جريان سفر اخيرش به رياض درخصوص توقف هرگونه حمايتي از جنبش الحوثي را اجرا كند.
"امين حطيط " سرتيپ بازنشسته ستاد مشترك ارتش لبنان درباره انگيزه رياض از دخالت نظامي در درگيريهاي داخلي يمن تصريح ميكند: مقامات عربستان تصور ميكنند كه اقدامات حوثيهاي از لحاظ مذهبي بر عربستان تاثير گذار است. چرا كه در اين كشور طايفه بزرگي از شيعيان وجود دارد. مقامات رياض از اين واهمه دارند كه چنانچه حوثيهاي يمن به پيروزي دست يابند، شيعيان عربستان به حركت در آيند و خواستار احياي حقوق پايمال شده خود شوند.
مقامات عربستان سالها با رونق مدارس سلفي و وهابي در سراسر يمن و بويژه جنوب اين كشور و حمايت هاي مالي از برخي سران عشاير و قبايل و شخصيت هاي يمني، بدنبال نفوذ و سلطه بر يمن است و حتي برخي مناطق مرزي در شمال يمن را به استان هاي مجاور خود الحاق كرده اند.
در جنوب عربستان و بويژه مناطق هم جوار با شمال يمن، اقليت هاي زيدي و اسماعيلي زندگي مي كنند كه مانند بقيه مناطق عربستان، با سياست سركوب، تبعيض اجتماعي و اقتصادي و سلطه وهابيون و خفقان مذهبي روبه رو هستند. در طول تاريخ اين جمعيت هاي سعودي، پيوند طبيعي با شيعيان زيدي شمال داشته اند، و در شرايط مشابه در يمن زندگي مي كنند.
در واقع، حكومت عربستان كه به علت سياست سركوب مذهبي و تبعيض، از سوي كشورهاي منطقه و جامعه بين الملل محكوم مي شود نگران نتايج مبارزات مردم صعده و حوثي ها و تاثير آن بر شبه جزيره عربي است.
يكي ديگر از دلايل حمايت عربستان سعودي از يمن علاوه بر مسائل مذهبي به مسائل اقتصادي بر ميگردد . اين كشور با اين بهانه توانسته است با وجود اتمام زمان اجاره سه استان " نجران "، "اثير " و "جيزان " يمن در دهه 1990 با تطميع دولتمردان يمن از بازگرداندن آن خودداري كند سياستي كه با مخالفت ساكنين شيعه شمال يمن قرار گرفته زيرا در استان نجران شيعه نشين اخيرا نفت كشف شده و عربستان سعودي سعي ميكند با تحريك دولت يمن عليه حوثيها و ايجاد تفرقه بين شيعيان زيدي و اسماعيله از آن بهرهبرداري كند.
يكي ديگر از عوامل حمايت عربستان از سنيها و دولت يمن طرح توسعه نوار جنوبي خود است تا از اين طريق بتواند بر تنگه استراتژيك "باب المندب " در درياي سرخ تسلط پيدا كند. موضوعي كه از سال 1990 آن را دنبال ميكند و به همين منظور از اوايل دهه 90 سعي در توسعه دايره نفوذ خود در مناطق تاريخي "عدن "، "مكلا "، "تعز " و "صعده " كرده است .
جنگ صعده امروز با وارد شدن علني عربستان به جنگ با مردم اين منطقه، ماهيت جديدي بخود گرفته، بويژه اينكه، هزاران نفر از روستاهاي همجوار با صعده از شهروندان زيدي و اسماعيلي از اين محورها تخليه شده و مقامات نظامي عربستان به دنبال يك كمربند امنيتي تخليه شده در داخل يمن و منطقه صعده نيز هستند.
از سوي ديگر نظامهاي حاكم عربي حافظ منافع آمريكا و غرب از عربستان در سركوب شيعيان الحوثي حمايت ميكنند در همين راستا دولت مصر ، اردن و كويت به رياض اطمينان دادند كه در درگيري با شيعيان الحوثي از وي پشتيباني خواهند كرد.
همچنين شوراي همكاري خليج فارس با صدور بيانيه اي، حمايت قاطعانه كشورهاي عضو را از تجاوز ارتش عربستان به خاك يمن اعلام كرد.
در بيانيه اي كه از سوي "يوسف بن علوي " وزير خارجه عمان در يازدهمين نشست اين شورا قرائت شد، آمده است: " ما اطمينان كامل داريم كه عربستان قادر به پاسخ به تجاوزات است و امنيت يمن و عربستان با امنيت كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس مرتبط است ".
"حمد بن جاسم آل ثاني " نخست وزير و وزير خارجه قطر نيز تاكيد كرد:
تزلزل در امنيت عربستان، تزلزل در امنيت كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس است.
"عمروموسي " دبيركل اتحاديه عرب، نيز هرگونه تلاش يا اقدام براي تعرض به حاكميت عربستان و يمن را غيرقابل قبول دانست و درباره عمليات نظامي عربستان عليه شيعيان الحوثي در يمن گفت: بسياري از مسائل در دست بررسي است و در تلاش هستيم كه اطلاعات بيشتري در اين زمينه به دست آوريم.وي اضافه كرد: در هر حال ما معتقديم كه تعرض به حاكميت كشوري چون عربستان يا يمن، اقدامي غيرقابل قبول است و هر اقدامي كه موجب بي ثباتي در يمن شود، پذيرفتني نيست.
اين در حالي است كه "شيخ جابرالمبارك " وزير دفاع كويت در ديدار با ملك عبدالله پادشاه عربستان، ضمن ارائه پيام امير اين شيخ نشين، از سركوب شيعيان صعده حمايت كرد.
همچنين منابع ديپلماتيك از دستور پادشاه اردن براي اعزام 450 نيروي زبده ارتش اين كشور به عربستان براي همكاري با عربستان در سركوب حوثي ها خبر داد.
بر اساس همين گزارشها، منابع مطلع تعداد نيروهاي اردني كه براي كمك به عربستان اعزام خواهند شد را 450سرباز و افسر از نيروهاي ويژه ارتش اردن اعلام كردند و انتظار مي رود تا روز جمعه تعداد آنها به 1500نفر برسد.
اين در حالي است كه بمباران روستاهاي مرزي و مناطق مسكوني يمن از سوي هواپيماهاي جنگنده اف15 و تورنادو موجب آواره شدن هزاران نفر در منطقه شده است.
اعزام نيروهاي عربي براي جنگيدن با شيعيان عرب زبان يمن در حالي است كه كشورهاي عربي هيچ اقدام مشابهي را در برابر رژيم صهيونيستي صورت ندادهاند.
نقش واشنگتن و غرب در درگيري هاي يمن:
كارشناسان سياسي معتقدند كه جنگ ششم صعده حاصل نشستهاي محرمانه بين رئيس جمهور يمن و هيئتي از كنگره آمريكا به رياست "جان مك كين " نامزد سابق رياست جمهوري اين كشور ، در اوايل ماه آگوست گذشته بود.
مك كين در اين نشست ها تصميمات كنگره آمريكا و دولت اوباما را درباره جنگ صعده به "علي عبدالله صالح " رئيس جمهور يمن اعلام كرد.
در آن زمان چنين اعلام شد كه مذاكرات مذكور در خصوص استقرار عناصر القاعده در يمن بود تا در صورت بروز جنگ صعده عناصر سازمان القاعده به نحوي جذب شوند كه در كنار ارتش يمن بايستند.
به نوشته روزنامه "المصدر " چاپ يمن ، سفر مك كين و هيئت همراه وي به يمن و ديدار با رئيس جمهور اين كشور بعد از مذاكرات و رايزني هاي گسترده در داخل كنگره آمريكا در خصوص يمن و در جلسه اي در پشت درهاي بسته صورت گرفت .
در واقع ميتوان گفت اين توطئهاي بود كه براي ورود ارتش آمريكا به يمن و به بهانه كمك به دولت اين كشور در نابودي هواداران حوثي صورت گرفته بود.
از سوي ديگر انگليس نيز دو هفته بعد از اعلام جنگ ششم از اين توطئه حمايت و اعلام كرد كه لندن در آينده نزديك مجبور است به مداخله نظامي در جنگ صعده بپردازد.
از سوي ديگر براي آنكه مداخله نطامي آمريكا و انگليس براي مردم يمن قابل پذيرش شود و مخالفتي با آن صورت نگيرد، كاخ سفيد با كمك به نظام يمن تلاش كرد تا نيروهاي عربستاني را به گونهاي وادار كند كه تماميت ارضي يمن را نقض كنند و با بمباران و شليك موشك هاي عربستاني به شهرهاي مرزي يمن ، مردم اين كشور را مورد هدف قرار دهند.
از مهمترين گام هايي كه دراين خصوص برداشته شده است اقدام كاخ سفيد در رابطه با آزاد سازي صدها عنصر بازداشت شده القاعده در زندان هاي عربستان ، يمن و گوانتانامو و اعزام آنان با تابعيت هاي مختلف به يمن و مجبور كردن نظام يمن به پذيرش آنان در استان "معاريب " و اعطاي تسليحات به آنان بوده است.
اين امر بيشتر به اين دليل است كه كاخ سفيد از گسترش استقرار هواداران حوثي در مناطق مختلف نگران است زيرا در اينصورت عمليات آينده آمريكا در يمن با در نظر گرفتن چنين حقيقتي دشوار تر خواهد شد و از سوي ديگر لازم است تا آمريكا براي پيشبرد هدف خود و تضمين آن ، نگراني و ترس كشورهاي حوزه خليج فارس را نيز برانگيزد و آنها را وادار كند كه در اين جنگ به حمايت از عربستان بپردازند.
كارشناسان سياسي بر اين باورند كه امكان عقب نشيني هزاران نفر از سربازان آمريكايي و انگليسي از عراق در آغاز سال 2010 ميلادي و انتقال آنها به يمن و آغاز عمليات آنها با بودجه عربي - خليجي در اراضي يمن وجود دارد.
بدين ترتيب عملياتي با پشتيباني هوايي و دريايي گسترده بيش از هفتاد كشتي و ناو جنگي از كشورهاي مختلف اروپايي ، آسيايي ، آفريقايي و آمريكايي كه كشورهاي عربي به بهانه مبارزه با دزدان دريايي زمينه رسيدن آنها به سواحل درياي احمر و خليج عدن و سيطره بر چند جزيره يمني و ايجاد سكوهاي موشكي را فراهم كرده اند، صورت خواهد گرفت.
ايران و درگيريهاي يمن:
اقتدار مبارزان الحوثي و ناكامي صنعاء در سركوب آنان، دولت يمن را به سوي استراتژي فرافكني كشانده بهگونهاي كه از بدو تشديد درگيريهاي در استان صعده، جمهوري اسلامي ايران را كه پيشنهاد ميانجيگري و خاتمه دادن به درگيريها را داده به همكاري با مبارزان الحوثي متهم كرد.
در همين حال نيز، هم حوثي ها و هم مقامات ايراني اعم از "محمود احمدينژاد " رئيسجمهوري، "منوچهر متكي " وزير امور خارجه و "محسن كماليان " سفير ايران در صنعا بارها در اظهارات متعدد اين اتهامات را رد كردهاند و در مقابل دولت يمن نيز هيچ سند و مدرك خاصي براي اثبات اين ادعاي خود ارائه نكرده است.
در حاليكه دولت يمن ميانجيگري ايران را رد مي كند "محمد عبدالسلام " سخنگوي جنبش شيعي الحوثي در گفتوگو با خبرنگار بينالملل فارس اعلام كرد كه حوثيها با طرح صلح احتمالي ايران و يا هر كشور ديگري كه با توجه به بررسي عميق موضوع و در نظر گرفتن همه جوانب و اسباب و نتايج و راهكاري حل بحران بين دو طرف همراه باشد، مخالفتي نخواهد داشت.
وي تاكيد كرد: اينكه ما به دنبال حل مساله به واسطه طرف خاصي باشيم، مطرح نيست بلكه مهم وجود نيت واقعي براي توقف درگيريهاست و ميانجي داخلي و يا خارجي براي ما مطرح نيست چنانكه پيش از اين نيز ميانجيگري قطر را پذيرفتهايم.
پيش از اين "ابوبكر القربي " كه بارها ايران را متهم به دخالت در اين حوادث كرده بود در سفر به تهران با "علياكبر ولايتي " مشاور رهبر در امور بينالمللي ديدار كرد.
در اين ديدار ولايتي، نگراني جمهوري اسلامي ايران از اوضاع يمن را به وزير خارجه اين كشور ابلاغ كرد و خواستار خاتمهدادن هر چه سريعتر به اقدامات نظامي در يمن شد.
رئيسجمهوري و وزير امور خارجه ايران نيز با تأكيد بر ضرورت حلوفصل بحران از طريق مسالمتآميز بر ضرورت پايان هرچه سريعتر درگيريها در يمن تأكيد كردند. با اين همه حملات نظامي ارتش يمن به مناطق شيعهنشين همچنان ادامه دارد.
آينده جنگ:
درگيريهاي داخلي يمن احتمال وقوع يك جنگ گسترده و ويرانگر را در اين كشور ميدهد كه ميتواند بسيار خطرناك باشد و به ايجاد بحران در منطقه منجر شود.
در اين ميان مسئوليت دولت يمن سنگينتر است، زيرا بايد از فرو رفتن در يك جنگ تمام عيار با حوثيها جلوگيري كند. به نظر ميرسد بهترين راهحل بحران يمن توقف فوري درگيريها و نشستن بر ميز مذاكره و گفتوگو باشد، به ويژه در شرايطي كه توافقنامه دوحه پيش از اين ميان طرفين امضا شده است و هر دو ميتوانند بار ديگر بندهاي آن را اجرايي كنند.
با توجه به شرايط كنوني شايد رئيس جمهور يمن بتواند با ادامه درگيري ها بزرگترين اپوزيسيون خود را در كوتاه مدت تضعيف و محدود نمايد، ولي نبايد اين مهم را فراموش كند كه استمرار اين وضعيت به گسترش شكافهاي قومي و مذهبي در يمن دامن خواهد زد و بي ثباتي مهار نشدني را براي اين كشور توسعه نيافته به ارمغان خواهد آورد.
بويژه اينكه دولت يمن با يك جنگ پيچيده مواجه شده است در اين راستا نكات ذيل به ناكامي اين دولت در سركوب مبارزان الحوثي منجر خواهد شد.
1- رقابت ميان ژنرال علي محسن الاحمر فرمانده عمليات منطقه شمال يمن و سرهنگ احمدعلي عبدالله صالح پسر رئيس جمهوري يمن و فرمانده گارد رياست جمهوري مانع از يك انسجام نظامي و هماهنگي سياستهاي راهبردي جهت فيصله دادن به اين بحران مي شود.
2- نيروهاي سلفي به ويژه هواداران فرقه وهابي سعودي كه سعي داشتند به تحريكات مذهبي عليه شيعيان دامن بزنند؛ يك اشتباه تاريخي كردند زيرا آنها در اين رهگذر احساسات نهفته زيديهايي كه در بدنه ارتش و نخبگان يمن هستند را تحريك كردهاند.
3- اشتباهات صنعاء در مديريت بحرانها و نابسامانيهاي سياسي و اقتصادي در استانهاي جنوبي يمن باعث همدردي و همبستگي مردم يمن چه سني و چه شيعي با جنبش حوثيها در صعده و استانهاي شمالي يمن شده است.
در چنين شرايطي به نظر مي رسد بهترين راه حل براي اين بحران توقف فوري جنگ و گفت وگوهاي جدي صلح است تا به حل بحران كنوني منجر خواهد شد.