در حالی که جنایات حکومت حاکم در یمن و همچنین گستاخیهای حکام سعودی
علیه شیعیان مظلوم این کشور با انفعال دستگاه سیاست خارجی کشور روبهرو
بوده است، آسیب چهره مقتدر منطقهای و بینالمللی ایران اسلامی به عنوان
امالقرا و پشتیبان گروههای شیعه بر اثر رخدادهای پس از انتخابات و
ادامه آن تا روزهای اخیر نیز فرصت را در اختیار حکام مرتجع عرب، هم چون
حکام سعودی قرار داده تا به خیال خود، یک بار برای همیشه، پروژه سرکوب
شیعیان منطقه را با فراغ بال به پایان برسانند.
به گزارش «تابناک»، هر چند رخدادهای پس از انتخابات، نزاع جدی «قدرت»
بین دو طیف افراطی سیاسی ـ که اتفاقا هر دو هم تنها و تنها خود را نماینده
مردم میدانند ـ در ایران را به بدنه جامعه کشاند، اما کوشش عقلای کشور
برای پایان دادن به این اختلافات، با بی توجهی هر دو گروه روبهرو شد؛ دو
گروهی که چنان اسیر دعواهای سیاسی شدهاند که منافع بلند مدت کشور را در
این میان به بوته فراموشی سپردهاند.
بر این اساس، بدون شک، مهمترین آسیب ادامه این اختلافات در عرصه
بینالمللی، تضعیف چهره ایران در منطقه و جهان است، به گونهای که هم
اکنون حکام مرتجع عرب با توسل به اختلافات داخلی در ایران، به شدت به
دنبال سرکوب شیعیان در کل منطقه هستند و جنایاتی که عربستان و دولت یمن در
قبال شیعیان این کشور انجام میدهند، نمونه بارز این اقدامات است.
این در حالی است که هر دو طرف درگیر داخلی کشور که هماکنون با
شیوههای غیر منطقی و احساسی تنها حذف کامل طرف مقابل را لازمه آرام شدن
اوضاع میدانند، مدعی پیروی از خط امام (ره) و تقویت ایران اسلامی با همه
مختصاتی که مد نظر ایشان بوده، هستند. ایران اسلامی که یکی از مهمترین
مختصاتش از دید حضرت امام(ره) تقویت خود نظام در درجه نخست و حمایت از
مردم مظلوم و به ویژه شیعیان در سراسر جهان است.
در واقع این یک اصل پذیرفته شده در همه دنیاست که اختلاف و یا بی نظمی
داخلی همواره بر اقتدار بیرونی نظامهای سیاسی اثر گذاشته است و به یقین
ما نیز از این قاعده مستثنی نیستیم. البته این بسیار آشکار است که دولت
ایران همواره در طول انقلاب از دخالت مستقیم در مسائل دیگر کشورها پرهیز
کرده است، اما فراموش نکنیم که برای تبدیل شدن به قدرت برتر منطقهای،
افزایش توان کشور در تاثیرگذاری بر رویدادهای بینالمللی و منطقهای،
اجتناب ناپذیر است. به همین منظور تمام ایرانیانی که به دنبال اقتدار و
عزت ایران در منطقه هستند، باید درک کنند که بازی مؤثر و مقتدرانه ایران
در مسائل منطقه ای بدون داشتن انسجام درونی امری ابتر و ناشدنی خواهد بود.
حال پرسش اصلی از تفرقه افکنان داخلی این است که آِیا آثار مخرب ادامه
این اختلافات را در داخل و خارج نمیبینند؟ آیا هنوز خود را پیرو امامی
میدانند که مهمترین کلامش حفظ نظام بود؟ آیا وقت آن نرسیده تا با اندکی
درنگ، چهره مقتدر جمهوری اسلامی ایران را به پیش از انتخابات برگردانیم تا
اندکی از شاخ و شانه کشیدن حکام مرتجع عرب کم کنیم؟ مگر وحدت در عین کثرت
نصیحت حضرت امام (ره) به جناحهای سیاسی کشور نبود؟ به هر روی، کشورهای
منطقه به شدت اوضاع ایران را رصد میکنند، امروز نوبت شیعیان یمن است،
فردا حزبالله و پس فردا با کمک دیگر حکومتهای غربی نوبت خود ایران است.
اندکی درنگ و به هدفی کلانتر از موقعیت حزبی و جریانی اندیشیدن، نیاز
کنونی برای جمهوری اسلامی ایران در هر دو بعد داخلی و بینالمللی در اوضاع
کنونی است.