به گزارش «شيعه نيوز»، آیتالله سیّد صادق روحانی به پرسشی درباره آیه مباهله پاسخ گفته است.
متن پرسش مطرح شده وپاسخ این مرجع تقلید شیعیان بدین شرح است:
استفتاء:
در داستان مباهله مى خوانیم که پیامبر گرامى به فرمان خدا (۱) وجود ارجمند فاطمه علیها السلام و همسرش امیرمؤمنان و دو نور دیده اش حسن و حسین علیهم السلام را به مباهله فرا خواند و به آنان فرمود: هنگامى که من دعا کردم، شما آمین بگویید؛ اینک پرسش این است که چرا پیامبر آنان را به این کار فرمان داد؟ حقیقت این است که ما از برخى از اهل علم شنیدیم که راز این کار و این فرمان را چنین توجیه مى نمود: معنى این کار و این فرمان آن است که: منِ رسول خدا با این وصف و مقام که خاتم پیامبران هستم، دعایم از نظر مقتضى برآورده است و خواسته ام از بارگاه خدا تضمین شده است، امّا شرط فعلیت یافتن آن اقتضا و تحقق آن دعا، نَفَس پاک صدّیقه طاهره علیها السلام است که باید آن وجود پاک با دست گشودن به سوى آسمان و آمین گفتن خود، شرط این فعلیت و تحقق را فراهم آورد. این شرط را وحى الهى چنین مقرر فرمود و سیره و سنّت پیامبر بر آن جارى شد؛ امّا در این مقام، جاى این بحث است که اگر این توجیه را بپذیریم، معنایش این است که شرط پذیرفته شدن خواسته و دعاى پیامبر خدا، آمین صدّیقه طاهره علیها السلام است، و مى دانیم که اثر گذارى مقتضى در گرو شرط آن است، و در مقام مباهله نیز، شرط بر آمدن خواسته و پذیرفته شدن دعاى پیامبر در داستان مباهله با مسیحیان نجران نیز در گرو بالا رفتن دست هاى مبارک چهار وجود مقدس دیگر، یعنى على و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام است، در غیر این صورت دعاى پیامبر تحقق نمى یابد؛ آیا توجیه این عالم یادشده به اینجا نمى انجامد؟
جواب:
باسمه جلت اسمائه; در روایات مورد اعتماد و کلمات علماى بزرگ، وجوه دیگرى نیز براى به همراه بردن فاطمه و فرزندانش علیهم السلام به مباهله بیان شده است؛ براى نمونه در روایتى مورد اعتماد از امام رضا علیه السلام آمده است که در پاسخ پرسش مأمون – که از برترین فضیلت امیرمؤمنان علیه السلام در قرآن مى پرسید – فرمود: «آیَهُ المباهِلَه تَدُّلُّ عَلى ذلِک…»؛ برترین فضیلت امیرمؤمنان علیه السلام در قرآن شریف آیه مبارکه مباهله است. و نیز یکى از بزرگ ترینِ علماى دین در پاسخ این پرسش که: در آیه مباهله، قراردادن زنان و فرزندان در کنار پیامبر به چه معنا و مفهوم است؟ چنین پاسخ داده است: این سبک از قراردادن زنان و فرزندان در کنار نفس نفیس پیامبر، بر اعتماد و اطمینان قلبى پیامبر بر حقانیت موضع و یقین داشتن او به درستى دعوتش تأکید مى کند؛ چرا که وقتى کسى جرئت مى کند تا افزون بر خطر نمودن در کارى به بهاى جان شیرین خود، عزیزترین ها و محبوب ترین ها و پاره هاى جگرش را نیز در راه هدف خویش در معرض خطر قرار دهد، اقدام به این کار بزرگ و پرخطر، از سویى نشانگر درستى دعوت و صداقت او در گفتار است، و از سوى دیگر نشان دهنده اعتماد او به نابودى طرف مقابل و خاندان و عزیزان او در صورت حق ستیزى است؛ و او با این ایمان و یقین به همراه عزیزترین هایش به مباهله برمى خیزد تا هدف خود را تحقق بخشد و دشمن اصلاح ستیز را یا به راه درست آورد و یا به همراه عزیزانش به بوته هلاکت و نابودى بسپارد.
——————————————————————————–
۱ ـ در این مورد قرآن مى فرماید: «فَمَنْ حاجَّکَ فِیْهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ اَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ…*» اى پیامبر! اینک، پس از دانشى که در مورد مسیح به تو رسید، هر کس دربارهى او با تو به ستیزه پرداخت، بگو: بیایید ما پسرانمان را فرا خوانیم و شما نیز پسرانتان را، ما زنانمان را و شما نیز زنانتان را، ما خودمان را و شما نیز خودتان را؛ آنگاه «مباهله» کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم. آل عمران/ آیه هاى ۵۹/ ۶۱٫
این آیات روشنگر، از رخدادى بزرگ ـ که از هنگام رخ دادن آن تاکنون در میان مردم مسلمان از شهرت بسیارى برخوردار است ـ سخن دارد. تمام مفسران و محدّثان ـ جز شمارى چند ـ بر این باورند که این آیه، هنگامى بر پیامبر فرود آمد که میان او و مسیحیان «نجران» گفتگویى درباره مسیح علیه السلام به میان آمد؛ چرا که اسقف بزرگ آنان، مسیح را پسر خدا مى پنداشت و با این آیه مخالفت مى ورزید که: «اِنَّ مَثَلَ عیسى عِنْدَ اللّهِ کَمَثَلِ آدَم خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ …*» بى تردید وصف آفرینش عیسى، نزد خدا همانند وصف آفرینش آدم است. خدا او را از خاک آفرید و به او فرمود: «موجود باش!» پس وجود یافت. به همین جهت پیامبر به فرمان خدا براى نشان دادن راستى دعوت خود، آنان را به مباهله فرا خواند و در ساعت مقرر دست در دست عزیزترین هایش به میعادگاه آمد و دست به دعا بر داشت و از على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام خواست تا آمین بگویند. هیئت «نجران» با تماشاى چهره هاى پرمعنویت آنان، از تصمیم خویش پشیمان شد و درخواست صلح و مسالمت داد.
محدّثان و مفسران بر آنند که پیامبر در جریان «مباهله»، از میان همه مردان و زنان و کودکان، تنها على، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام را به همراه برد، و با آنکه همسران و عمّه هاى او و دیگر زنان لایق هاشمى و مهاجر و انصار بودند؛ همین تنها بردن فاطمه علیها السلام با وجود تعبیر آیه به «نِسائَنا وَ نِسائَکُمْ»، نشانگر آن است که تنها فاطمه علیها السلام سرا پا شایسته حضور در «مباهله» بود، و این امتیاز از اوست که پیامبر تنها او را برگزید. پیامبر فرمود: اگر خدا در روى زمین بندگانى برتر از على، فاطمه، حسن و حسین داشت، به من دستور مى داد که با آنان به «مباهله» بروم، امّا چون نبود، دستور آمد که با اینان بروم، و این سند برترى آنان است. ینابیع المودّه/ ص ۲۴۴٫