به گزارش «شيعه نيوز»، مطلب زیر گفتاری از آیت الله العظمی صافی گلپایگانی به مناسبت آغاز سال تحصیلی حوزه های علمیه می باشد که تقدیم خوانندگان می شود:
بسم الله الرحمن الرحیم
از خداوند متعال برای همه طلاب عزیز و بزرگوار، توفیق و تأیید و نیل به مقامات بلند علمی و عملی و جلب رضایت خاطر حضرت ولیّ عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را مسئلت میکنم، امیدوارم به مقاصد حسنهای که دارید نائل شوید، و در آینده، مصدر خدمات به اسلام و مسلمین باشید. البته از همین الآن که وارد حوزه شدید در مسیر قرار گرفتهاید و انشاءالله جزء خدمتگزاران شرع و امام زمان ارواح العالمین له الفدا هستید.
حکایتی از آیتالله العظمی بروجردی
روزی مرحوم آیتالله العظمی بروجردی در درس فرمودند: میخواهم مطلبی را بگویم تا دیگران هم بدانند و آن اینکه: مرتب به من نامه مینویسند که این آقایان طلبه چه وقت به مقصد میرسند؟ و تحصیلاتشان تمام میشود؟ و مقصودشان حاصل میشود؟ در جواب میگویم:
اگر مقصود اینها دنیا باشد، هیچ وقت به مقصد نمیرسند، چون راه دنیا این نیست و راههای دیگری برای مقاصد دنیایی هست که میتوانند از آن راهها به دنیا برسند. این راه، راه خدا و تحصیل علم و کسب کمالات معنوی و درجات اخروی است و اگر مقصود اهدافی است که باید در این راه مورد نظر باشد همین الآن رسیدهاند. اینها از روزی که شروع میکنند به خواندن درس و تحصیل به مقصد رسیدهاند البته این مقصد مراتبی دارد هر ساعتی به هر درسی که شما میروید مقام بالاتری را کسب میکنید و درجهای را طی میکنید البته درجات معنوی و سیر الی الله و قرب به خداوند متعال.
اگر انسان خلوص نیت داشته باشد، تا وقتی که به هر مقامی برسد همیشه به مقصود خود رسیده است البته مقاصد مختلف است یکی میشود علامه حلّی با آن مقامات و درجات و آنهمه کتاب در هر رشتهای اعمّ از کلام و فقه و تفسیر و رشتههای دیگر.
این کار برای خدا است، و از این جهت انسان از اول به مقصد رسیده است، نهایت اینکه دائماً در این مقصد بهسوی ترقی و کمالات و مقامات بالاتر سیر میکنند.
مسأله مهم این است که قدر فرصتهایی که الآن برای شما فراهم است بدانید، توجه داشته باشید برای چه کاری آمدهاید مقصد بسیار مهم است، و هرچه در این راه بیشتر تلاش و کوشش کنید، درس بخوانید، سؤال کنید، بحث و بررسی کنید، تکرار کنید، زودتر به مقامات بالاتر نائل میشوید.
در حالات بعضی از بزرگان نقل میکنند که اصلاً نمیگذاشتند وقتشان از بین برود، روز تعطیلی هم مشغول مطالعه کتابهای اسلامی و علمی بودند، اینها موجب میشود که انسان جامعیتی پیدا کند که بتواند پاسخگوی حوائج مسلمانها باشد.
از اول شب تا صبح بیدار بودم
یادم هست بعضی وقتها اتفاق افتاده بود که از اول شب تا صبح بیدار بودم مثلاً میخواستم کتابی را مطالعه کنم یک وقت میدیدم صبح شده و تمام کتاب را مطالعه کرده بودم. انسان باید حداکثر استفاده را از اوقات خود ببرد البته من آنطور که باید استفاده نکردم و نمیخواهم از خود تعریف کنم، الآن هم اگر حساب کنم و مراجعه کنم باید خیلی پشیمان شوم و نسبت به گذشته عمر، غصه بخورم، ولی باید انسان از عمری که در اختیار دارد تا جوان است و فرصت دارد خوب استفاده کند تا پشیمان نشود. وَالْعَصْرِ* إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ* إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ
محاسبه روزانه
مسائل اخلاقی بسیار اهمیت دارد و باید انسان مواظب روحیات خود باشد، حساب نفس خود را داشته باشد، حساب اعمالش را، حساب درسش را. «لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً اسْتَزَادَ اللهَ مِنْهُ وَإِنْ عَمِلَ سَیِّئاً اسْتَغْفَرَ اللهَ مِنْهُ وَتَابَ إِلَیْهِ».
در حالات بعضی از بزرگان آمده است که میگویند ما هر شب قبل از اینکه به خواب برویم حساب میکنیم که امروز چگونه گذشت؟ و چگونه صرف شد؟ در روایات و احادیث بر مسألۀ محاسبه بسیار تأکید شده است؛ «حَاسِبُوا أَنْفُسَکُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا وَزِنُوا قَبْلَ أَنْ تُوزَنُوا وَتَجَهَّزُوا لِلْعَرْضِ الأَکْبَر».
انسان باید خود را محاسبه کند و اگر میبیند در قلبش تاریکی و تیرگی هست آن را برطرف کند.
کمالات و درجات را فقط باید با برنامههایی که از طریق احادیث و روایات ائمه علیهمالسلام رسیده است به دست آورد، اینکه فلان کس چه گفته، اینها صحیح نیست.
بعضی از اشخاصی که متوجه حال خودشان هستند گاهی متوجه میشوند مثلاً توفیقاتی داشتهاند و کم شده، به حال خود رسیدگی میکنند، میفهمند دلیلی دارد مثلاً معاشرتی پیدا شده است.
در مسأله معاشرت اگرچه انسان در حوزه است و همه طلبه یا استادند ولی معذلک اینکه انسان معاشرتش را با افرادی که صحیح الاعتقاد و صحیح العمل باشند قرار دهد بسیار مهم است.
یک وقت میبینید انسان با کسی معاشرت و مجالست پیدا میکند که ما را بهکلی نابود میکند و یا در معاشرتهای خوب مسائل و مقاصد بلندی را به دست میآورد.
انسان باید با افرادی که از خودش خوبترند معاشرت کند و از آنها کسب فیض و کمال نماید و از معاشرت با کسانی که از آنها بهرهای نمیبرد بپرهیزد.
البته مسائل اخلاقی بسیار است یکی غیبت نکردن است که بسیار مهم است، دیگر اینکه انسان بتواند زبانش، چشمش، اعضا و جوارحش را در اختیار داشته باشد، وقتی حرف میزند یا نگاه میکند مواظب مسئولیتهای خدایی باشد.
ارتباط با حضرت ولیّ عصر ارواحنا فداه را نگه دارید
امیدوارم شما بتوانید مخصوصاً ارتباط با حضرت ولیّ عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را نگه دارید و فراموش نکنید که ما وابسته به ایشان هستیم یعنی معرفی شدهایم به اینکه وابسته به ایشان هستیم و مردم ما را اینگونه میشناسند.
میخواهیم بگوییم که ما دنبال اهداف و مقاصد ایشان هستیم و درحقیقت ما دنبال کارهایی که ایشان دارند هستیم، این مسئولیت بسیار بزرگی است.
وظایف شیعیان در عصر غیبت
کتابهایی در مورد وظایف انسان در زمان غیبت نوشته شده است که شیعیان حضرت باید اخلاق و رفتاری داشته باشند تا سبب توجه مردم به دین و مذهب و امام زمان ارواح العالمین له الفدا شود و مردم خوشبین شوند، اگر مردم ببینند ما آدمهایی هستیم که روش درستی نداریم، اخلاق خوبی نداریم، حلم و کظم غیظ و تواضع و گذشت نداریم، به جامعه روحانیت بدبین میشوند، گمان میکنند که اینها چون چهار کلمه یاد گرفتهاند متکبّرند. اگر انسان دو هزار سال هم عمر پیدا کند و مرتب درس بخواند باز هم مجهولاتش در مقابل معلوماتش الی ما شاء الله زیاد است. انسان وقتی علمش بیشتر میشود، تواضع و خضوعش در برابر خداوند متعال و کائنات و عظمت خلقت بیشتر میشود.
تفکر یا وسیله کمال
اگر انسان حال تفکر داشته باشد برای او اسباب کمال است. «الَّذِینَ یذْکُرُونَ اللّهَ قِیاماً وَقُعُوداً وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَیتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلاً سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ» تفکر در خلقت آسمان و زمین، تفکر در اعمال خویش، تفکر در حوادث و اوضاع دنیا.
در روایت از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله آمده است: «تَفَکُّرُ سَاعَهٍ خَیْرٌ مِنْ قِیَامِ لَیْلَهٍ».
البته این حدیث لفظهای مختلفی دارد. «فِکْرَهُ سَاعَهٍ خَیْرٌ مِنْ عِبَادَهِ سَنَهٍ». «تَفَکَّرُ سَاعَهٍ خَیْرٌ مِنْ عِبَادَهِ سَنَهٍ».
اینها هر کدام معنایی دارد و برحسب درجات تفکر و اشخاص متفاوت است. از امام در مورد این حدیث پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله سؤال کردند که چگونه تفکر کنیم؟ کَیْفَ نَتَفَکَّرُ؟ قَالَ: «یَمُرُّ بِالْخَرِبَهِ أَوْ بِالدَّارِ فَیَقُولُ: أَیْنَ سَاکِنُوکِ؟ أَیْنَ بَانُوکِ؟ مَا لَکِ لا تَتَکَلَّمِین؟».
حضرت فرمودند: «هنگامی که انسان عبور میکند به مکان خرابی از روی تفکر بگوید: کجا رفتند آنها که تو را بنا کردند؟ کجا رفتند آنها که در تو ساکن بودند؟ چرا سخن نمیگویی؟».
انسان وقتی به دنیا نگاه میکند، قبرها را میبیند و آگاهانه روی زمین راه میرود از همه مناظری که میبیند میتواند عبرت بگیرد.
موعظه موسی بن جعفر علیهماالسلام به هارون
هارون به موسی بن جعفر علیهماالسلام نوشت:
«عِظْنِی وَأَوْجِز»؛ «مرا موعظه کن اما مختصر». حضرت در جوابش فرمودند: «مَا مِنْ شَیْءٍ تَرَاهُ عَیْنُکَ إِلا وَفِیهِ مَوْعِظَه»؛ «در هرچه چشمت آن را میبیند موعظه است».
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمایند: «إِنَّ اَوْلِیَاءَ اللهِ هُمُ الَّذِینَ نَظَرُوا إِلَى بَاطِنِ الدُّنْیَا إِذَا نَظَرَ النَّاسُ إِلَى ظَاهِرِهَا»؛ «هنگامیکه مردم به ظاهر دنیا نگاه میکنند اولیای خدا به باطن آن نظر میاندازند.»
هرکسی میرسید میگفت چرا طلبه شدی؟!
امروز برای کسانی که بخواهند درس بخوانند وسیله هست، در گذشته وسائل اینگونه فراهم نبود، نه استاد بود، نه مدرسه، نه تشویق و ترغیبی و نه اینکه کسی به انسان بگوید احسنتم، هرکسی میرسید میگفت: چرا طلبه شدی؟ چرا درس میخوانی؟ چرا معطلی؟ چرا رها نمیکنی؟
مواظب مجالستهای غیر مطلوب باشید، کتابهایی که نباید خواند، برخی مباحثی که خارج از کتاب و سنّت است، اینها چه بسا حجاب رسیدن انسان به مقامات و مدارج عالیه میشود.
خداوند همه طلاب عزیز را از مروجین بزرگ شرع قرار دهد و امیدوارم از کسانی باشند که بتوانند رضای خاطر مبارک امام زمان ارواح العالمین له الفدا را به احسن وجه فراهم کنند، و به مقاصد عالیهای که دارند نائل گردند.
مقاصد دنیا، جاه و مقام و ریاست مانع است و بسا اینها بهقدری انسان را از خداوند دور میکند که نزدیک شدن بسیار مشکل میشود.
در این فکر نباشید که فلانی چه شد؟ کجا رفت، چه چیزی پیدا کرد؟ روی مقاصد دنیایی حساب نکنید اگر تمام دنیا را به انسان بدهند و در مقابل یک ساعت درس خواندن را بدهیم باز هم ارزان فروختهایم.
در عینحال که نباید تکبر داشت و مغرور بود اما باید توجه داشت کسی که ایمان و ولایت اهلبیت علیهم السلام را دارد باید به آفتاب و ماه و همه اینها اعتنا نداشته باشد و فقط به رضای خداوند متعال و توسل به اهلبیت علیهم السلام توجه داشته باشد.