به گزارش «شيعه نيوز»، حجتالاسلام و المسلمین سیدمهدی علیزاده موسوی، مدیر پژوهشکده حج و زیارت در گفتوگو با ایکنا گفت: برای بررسی جریانات یک مکتب باید چارچوب نظری و روشی مناسبی داشته باشیم و در این روش به جریانشناسی بپردازیم.
وی با بیان اینکه چندین مدل برای جریانشناسی جریانات سلفی و تکفیری وجود دارد، اظهار کرد: یکی از این رهیافتها، رهیافت تاریخی و تاریخ اندیشه آنان است و با این نگاه پی میبریم این اندیشه از ابتدا تاکنون دارای گسست نبوده و در هر دوره ویژگیهای خاص خود را داشته است.
علیزاده موسوی با اشاره به اولین دوره پیدایش این تفکر عنوان کرد: این تفکر در دوره احمد بن حنبل که معروف به دوره نقلی است آغاز شده؛ در این دوره نقلگرایی و ظاهرگرایی شدید نماد سلفیه محسوب میشد؛ این گروه تاویل را برنمیتافتند و در اعتراض به جریان اعتزالی شکل گرفتند که البته نمیتوان آن را در قالب یک مکتب تعریف کرد.
مدیر پژوهشکده حج و زیارت دوره بعدی این جریانات را در قرن چهارم و دوره ابن خلف بربهایی برشمرد و بیان کرد: این جریان در این دوره با اینکه مبانی اندیشهای آن شکل نگرفته بود رویکرد عملگرایی به خود گرفت؛ لذا این گروه کسانی را که به زیارت میرفتند و متوسل میشدند، کافر میدانستند و کارشان هم به جایی رسید که بغداد را در آن دوره به آشوب کشاندند.
این محقق حوزه علمیه با بیان اینکه بعد از این جریان، ماجراها مدتی فروکش کرد، گفت: در قرن هفتم سلفیه اعتقادی، به رهبری ابن تیمیه شکل گرفت؛ از ویژگیهای این دوره این بود که مبانی فکری این جریان تولید شد و به صورت مکتب رسمی بروز و ظهور یافت و مبانی آن نیز توسط خود ابن تیمیه و بعضا شاگردان وی استخراج شد اگرچه بعد از مرگ ابن تیمیه و در دوره شاگردان وی، با افولی مواجه بود.
علیزاده موسوی با بیان اینکه این تیمیه، توحید اسماء و صفات و ربوبی و الوهی را براساس تفکرات این جریان، تدوین و تبیین کرد، ادامه داد: این تفکر در تبیین توحید به انحراف رفت و کارش به جایی رسید که تجسیم و تجسید از دل آن بیرون آمد و حتی از ابن تیمیه نقل شده که در تفسیر آیه شریفه قرآن از منبر پایین آمد و گفت که خداوند هم در روز قیامت همین طور که من از منبر پایین آمدم از عرش پایین خواهد آمد همچنین به صورت مستدل به نفی توسل و زیارت و شرک دانستن آن پرداخت و مبانی علمی برایش ساخت.
مدرس حوزه علمیه ادامه داد: ابن تیمیه شاگردان معروفی مانند مقدسی داشت، ولی چون عقاید این گروه و مکتب با عقاید عامه مسلمین در دوره ابن تیمیه و بعد از آن در تضاد بود این جریان فروکش کرد تا اینکه در قرن دوازدهم محمد بن عبدالوهاب بدون اینکه چیزی بر مبانی ابن تیمیه بیافزاید به عملی کردن اعتقادات او در سایه قدرت سیاسی به دست آمده توسط خاندان عبدالعزیز پرداخت و همراه شدن قدرت سیاسی با این اعتقاد به گسترده شدن آن انجامید.
جنایات بیسابقه تاریخی
علیزاده موسوی اظهار کرد: «حامد الگار» عنوان کرده است که وهابیت از قرن دوازده بیش از 450 هزار نفر انسان آن هم مسلمان را کشتهاند این در حالی است که کافر را هم نمیتوان کشت و اسلام نسبت به ریختن خون انسانها دستورات تندی دارد چه رسد به اینکه انسانها هم آئین و هم کیش باشند.
علیزاده موسوی عنوان کرد: این جریانات با حمایت و طراحی انگلیس که در آن دوره ابرقدرت بود تقویت شد و توانست بر جزیرة العرب مسلط شود و به تدریج با سرکوب و کشتار بیگناهان و ایجاد رعب و وحشت قدرت خود را ریشهدار کردند و متاسفانه تا امروز هم بر جنایات خود روز بهروز افزودهاند.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به وضعیت این جریانات در دوره معاصر بیان کرد: این جریانات آنقدر متکثر شدهاند که به لحاظ تاریخی نامی نمیتوان بر آن گذاشت و مکتب خاصی بر آن اطلاق کرد و مؤید این سخن هم این است که تعداد زیادی از این گروهها شکل گرفته و روز به روز هم تغییر نام میدهند و چند مدت بعد نیز خودشان به جان یکدیگر افتاده و همدیگر را تکفیر میکنند.
این استاد و محقق حوزه علمیه با اشاره به تقسیمبندی موضوعی و فکری جریانات سلفی که میتوان آن را به گروههای تکفیری، جهادی، تبلیغی، تنویری و تعلیمی تقسیمبندی کرد، افزود: گروههای جهادی این جریان از این عنوان مقدس سوء استفاده کرده و بر جهاد علیه حاکمان و قیام علیه آنان معتقد هستند و تاکید میکنند البته در اینکه باید با حاکمان جور جنگید و علیه آن قیام کرد کسی مخالفتی ندارد ولی جنگیدن با پیروان ادیان و مذاهب دیگر به بهانه تکفیر جنایتی است که از اغلب این گروههای تکفیری سر میزند.
علیزاده موسوی با اشاره به وضعیت جریانات تکفیری در این تقسیمبندی اظهار کرد: این گروه برخلاف گروه قبلی نسبت به حاکمان نظر مثبتی دارد، اما با مذاهب مشکل دارد و به تکفیر مذاهب میپردازد و این دشمنی و تکفیر نسبت به شیعه بارزتر است.
مدیر پژوهشکده حج و زیارت در مورد گروههای تنویری نیز عنوان کرد: این افراد کسانی هستند که قائل به گذشتهاند اما عنصر عقل و زمان و مکان را در بازخوانی تفکرات گذشته لحاظ میکنند.
این محقق و استاد حوزه علمیه تصریح کرد: تکیه بر سنت و ارزشهای گذشته با در نظر گرفتن عقل و شرایط زمان و مکان مورد پذیرش بسیاری از اندیشمندان عاقل و معتدل است و به این معنا طیف زیادی از اندیشمندان مسلمان و علمای شیعه نیز سلفی هستند.
وی تاکید کرد: ما معتقد هستیم که باید با اجتهاد در نصوص دینی و با در نظر گرفتن عقل و شرایط موجود زمان و مکان نیازهای دوره معاصر را برطرف کنیم که این دیدگاه بر خلاف نظرات سلفیهای تکفیری است و کسانی مانند محمد عبده، سید جمالالدین اسدآبادی و اقبال لاهوری پیشگامان این جریان بودهاند و در میان علمای شیعه نیز این نظریه طرفداران جدی و زیادی دارد.
علیزاده موسوی با اشاره به ویژگی گروههای تعلیمی، ادامه داد: تعلیمیها که اهل حدیث پاکستان نماد امروزی آن هستند اهل کشتار و جدل و جنگ نیستند و معتقدند که باید به تعلیل و تبیین مبانی فکری خود بپردازند و از این طریق افراد را به سمت خود جذب کنند.
مدیر پژوهشکده حج و زیارت با اشاره به ویژگی گروههای تبلیغی عنوان کرد: این گروه نیز عمدتا در شبه قاره هند زندگی میکنند و تبلیغات سطحی دارند بدون آنکه عملگرایی داشته باشند؛ این افراد در مناطق مختلف چندین روز برای تبلیغ عموم مردم تبلیغ میکنند که نمونه آن مکتب دیوبند و جماعت تبلیغ است.
علیزاده موسوی با اشاره به تقسیمبندی جریانات تکفیری و سلفی براساس منطقه جغرافیایی تصریح کرد: سلفیه در مناطقی مانند نجد، مصر، شبه قاره و یمن و... سکونت و ریشه دارند و هر کدام نیز از ویژگیهای منحصر به خود برخوردارند به گونهای که سلفیه تکفیری در نجد، جهادی در مصر و وهابیت سیاسی و اعتقادی نیز در عربستان است.
علیزاده موسوی ادامه داد: سلفیه معاصر به علت سیالیت و ورود عناصر دیگری غیر از مسایل تاریخی و اعتقادی و موضوع و جغرافیا سبب شده تا در چند سال اخیر شاهد این همه تحولات در این گروهها و جنایات کم سابقه باشیم عناصری مانند دخالت بیگانگان و استکبار و حمایت مالی و تسلیحاتی، درگیریهای درونی در میان خود این گروهها و بالا رفتن تب خلافت در رهبران این عقاید و مسلکها مهمترین عامل در این زمینه است.
فعالیت 41 گروه سلفی
وی با اشاره به فعالیت 41 گروه تکفیری در جریانات سوریه اظهار کرد: همه این جریانات را نمیتوان در یک جریان با عنوان تکفیر خلاصه کرد؛ زیرا خود اینها هم اختلافات زیادی دارند؛ مثلا داعشیون فتوا میدهند که ریختن خون جبهة النصره مباح است اگرچه این گروهها در تکفیر دیگران مشترک هستند.
این محقق و پژوهشگر با بیان اینکه ما از حیث علمی، در حوزه جریانات جدید پژوهش و تحقیق کمی انجام دادهایم، عنوان کرد: بیشتر تحقیقات صورت گرفته در این موضوع نیز رهیافت توصیفی و تبیینی بوده است و کمتر کاری در زمینه رهیافتهای تطبیقی و مقارنی و انتقادی صورت گرفته است.
وی افزود: در واقع کاری که خود گروههای تکفیری باید انجام دهند؛ یعنی تهیه شناسنامه و هویتسازی برای این گروهها توسط محققان ما صورت میگیرد؛ بنابراین معتقدم در حوزه علمیه باید این روند و رویکرد به سمت مطالعات تطبیقی اصلاح شود.
رئیس پژوهشکده حج و زیارت ادامه داد: بنده با توجه به فقر موجود به روش مقارنه و مقایسهای در این جریانات پرداختم و در 10 محور عقاید آنان را به صورت تطبیقی با عقاید اسلامی مقایسه کردهام که این عقاید شامل عقاید قدیم و جدید آنان؛ مانند جماعت و امت و شرک و توسل و... میشود و در کتابی با عنوان «وارونگی» چاپ شده است که «توحید و شرک»، «ایمان و کفر»، «جاهلیت»، «تکفیر سیاسی»، «هجرت»، «نکایه و انهاک»، «جماعت»، «جهاد»، «امّت»، «خلافت» و «آخرالزمان و مهدویت» که توسط داعش و گروههای تکفیری وارونه تفسیر شدهاند، مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است.