به گزارش «شيعه نيوز»، افغانستان كه پيش از اين به عنوان مهد «القاعده» شناخته مي شد، اكنون با قدرت يابي داعش در اين كشور، رقابت و درگيري ميان زيرشاخه هاي القاعده تشديد شده و آينده افغانستان را در هاله اي از ابهام فرو برده است. دولت افغانستان كه در چند سال اخير نيمي از توان خود را براي مقابله با تهديدات طالبان مصروف داشته است، الان تهديد ديگري به نام داعش را نيز پيش روی خود مي بيند كه خطر آن به مراتب بيشتر از طالبان است.
هرچند عمليات انتحاري و اقدامات تروريستي گروههاي مختلف در افغانستان موضوع تازه و عجيبي نيست اما اتفاقاتي كه در ماه هاي اخير در افغانستان رخ داده، نگراني ها را بين مردم و دولت افزايش داده است. اگرچه در حال حاضر طالبان بزرگترين گروه مسلح مخالف دولت است اما با افزايش قدرت داعش در افغانستان، بسياري بر اين باورند كه داعش تهديد اصلي اين كشور در آينده خواهد بود. شايد در برهه كنوني داعش در افغانستان قدرت مانور چنداني ندارد اما با انتقال تروريست ها از عراق و سوريه و پيوستن ديگر اعضاي طالبان به اين گروه، خطرات داعش افزايش خواهد يافت. جناياتي كه داعش در افغانستان مرتكب شده، چيزي شبيه به نسل كشي است و همين مسأله بر ابعاد نگراني ها نسبت به قدرت يابي اين گروه در افغانستان افزوده است. نمي توان گفت كه انتخاب افغانستان به عنوان پناهگاه داعش اتفاقي است بلكه اين موضوع بر اساس برنامه ريزي هاي قبلي انجام شده است و دلايل ديگري براي اين اقدام وجود دارد.
زمينه گرايش به افغانستان
اگر به نقشه خلافت خودخوانده داعش نگاه كنيم منطقه اي به نام «ولايت خراسان» كه بخش هايي از افغانستان و ايران را در بر مي گيرد مشخص شده است و همين مسئله نشان مي دهد كه افغانستان به عنوان بخش جدايي ناپذيري از خلافت داعش مطرح است و وجود ناامني ها در اين كشور نيز بهترين فرصت را براي گسيل تروريست ها از خاورميانه به افغانستان فراهم كرده است. داعش براي ادامه حيات و سر پا نگه داشتن خلافت مورد ادعاي خود، نياز به سرزمين هاي جديدي دارد تا بتواند موجوديتش را همچنان حفظ كند. در صورت از دست دادن عراق و سوريه، افغانستان جايگزين مناسبي براي اين خلافت خواهد بود و اين گروه مي تواند افراط گرايان را از سراسر آسياي مركزي و از بين اويغورهاي چين جذب كند و باتوجه به اينكه اين مناطق مستعد رشد افراط گرايي هستند، به داعش در گسترش مناطق تحت كنترل خود كمك مي كند. از اينرو انتخاب افغانستان از روي آگاهي بوده است و بر اساس آمارهاي اطلاعاتي غرب، بيش از ده هزار نفر از اتباع آسياي مركزي، قفقاز و اويغورها در گروه هاي تروريستي سوريه و عراق عضويت دارند كه در صورت از دست دادن مناطق تحت كنترل در خاورميانه به سمت افغانستان سرازير خواهند شد.
افغانستان باتوجه موقعيت ژئوپلتيكي خود و قرار گرفتن در مسير ايران، چين و آسياي مركزي مي تواند سبب جذب تكفيري ها از كشورهاي همسايه باشد. از طرفي، داعش كه با روسيه سر جنگ دارد تلاش مي كند انتقام شكست هاي خود از مسكو در سوريه را بگيرد و به همين منظور مي خواهد با حضور در افغانستان و نزديك شدن به مرزهاي روسيه به اين هدف دست پيدا كند. همچنين مهمترين هدف داعش مقابله با ايران و ايجاد ناامني در اين كشور است و همين پروژه ها افغانستان را براي تكفيري هاي داعش جذابتر كرده است.
جداي از اينها عواملي ديگري هم وجود دارند كه به رشد و تقويت داعش در افغانستان كمک مي كنند.
تضعيف طالبان به نفع داعش
تضعيف طالبان و انشعاب اين گروه به دسته هاي مختلف، سبب شده تا برخي از اعضاي طالبان با داعش بيعت كنند. اکنون طالبان و القاعده دچار يک شکاف نسلي هستند که در آنها گروهي از افراد مسن رهبري را در دست دارند و نيروهاي جوانتر حاضر به اطاعت و پيروي از دستورات آنها نيستند. در مقابل، در داعش فعاليت جوانان در سيستم مديريتي و رهبري زيادتر بوده و امکان تحرک و عمل گرايي اش هم بيش از ساير گروه هاي رقيب است و اين مسئله سبب جذب بسياري از افراد از سراسر جهان به داعش شده است. برخي جداشدگان از طالبان و القاعده با اعلام وفاداري به داعش درصدد برقراري پايتختي براي اين گروه در افغانستان پس از عراق و سوريه هستند تا به اين وسيله زمينه نفوذ آنها به آسياي مرکزي، قفقاز، روسيه و ايران فراهم شود.داعش كه به تازگي فعاليت هاي خود را در افغانستان شروع كرده است در حال حاضر، مصروف سربازگيري در اين كشور است و اين گروه، طالباني را جذب مي كند كه در ۱۵ سال گذشته توانايي سقوط نظام افغانستان را نداشته است.
حمايت خارجی
خطر داعش تنها به تعداد افراد حاضر در اين گروه مربوط نمي شود بلكه مسئله مهمي كه خطر داعش را براي افغانستان دوچندان مي كند حمايت هاي خارجي از اين گروه تكفيري است. آمريكا و پاكستان كه به دنبال تثبيت نفوذ خود در افغانستان هستند از گروه هاي مسلح در داخل اين كشور براي نيل به اهداف خود استفاده مي كنند. از آنجاكه طالبان قدرت سابق خود را از دست داده و توان مقابله با دولت مركزي را ندارد، گره هاي ديگري مثل داعش كه تجارب زيادي را در عراق و سوريه كسب كرده اند، مي تواند بهترين گزينه براي بهره برداري غرب و اسلام آباد باشد. آمريكا كه با ايجاد جنگ هاي نيابتي در كشورهاي ديگر به دنبال بستن راه نفوذ رقبايش است، حمايت از داعش افغانستان را موثرين ابزار براي جلوگيري از نفوذ روسيه مي داند. پاكستان هم كه از نفوذ هند در افغانستان نگران است، از گروه هاي مسلح براي تحت فشار گذاشتن كابل استفاده مي كند تا شايد جايي پايي در سياست هاي داخلي افغانستان براي خود پيدا كند.
سخن پايانی
شکست داعش در عراق و سوریه سبب سرازير شدن تروريست ها به افغانستان شده است و این به معنای افزایش جنگ و ناامنی در این کشور در سالهاي آینده خواهد بود. باتوجه به میزان تهدیدهای امنیتی از سوی گروه های تروریستی، اگر حكومت افغانستان و نيروهاي امنيتي از هم اكنون آمادگي هاي لازم را براي مهار كردن داعش بكار نگيرند، در آينده امنيت ملي افغانستان با تهديدات جدي روبرو خواهد شد. افزايش تهديدات داعش در افغانستان، پاي ايران، چين و روسيه را نيز به ماجرا باز مي كند و با مداخله اين كشورها دامنه اين بحران به منطقه كشيده خواهد شد. بنابراين، افغانستان باید در هماهنگی با کشورهای حامی خود و همکاری با کشورهای منطقه در صدد تغییر وضعیت بوده و از این طریق، از قدرت یافتن داعش جلوگیری کند و به دنبال نابودی دیگر گروه های تروریستی از جمله طالبان باشد و اين مسأله تنها با حمايت هاي بيشتر از نيروهاي مسلح افغانستان ممكن خواهد بود.