۰

سلفي‌گري و تصوف؛ دو روي سکه افراط‌گرايي

وهابيت آن همه در نقاب ظاهر مانده و عقل را انکار مي کند که تصوف داد طريقت سر مي دهد.
کد خبر: ۱۳۲۶
۰۰:۰۰ - ۲۵ مهر ۱۳۸۶

«شیعه نیوز»: سلفي گري -خصوصاً با گرايش وهابيت- و تصوف هر دو به درد اپيدمي بشر معاصر دچارند؛ افراط و تفريط؛

وهابيت آن همه در نقاب ظاهر مانده و عقل را انکار مي کند که تصوف داد طريقت سر مي دهد. بماند که وهابيت از همان ابتدا سر در آخور استعمار پير داشته است و اگر وهابيون را در فرياد نص گرايي شان صادق بدانيم – که قطعا بخشي از ايشان مزدور تفرقه افکنان ديرينه پاي عرصه سياست اند- تازه درد مضاعف اينجاست که نص به نيزه رفته ظاهرگرايان چيزي جز مشتي تحريفات تاريخي و يا اسرائيليات وارد شده در متون مقدس نيست و از اين منظر نص گرايان شيعه حتي قابل قياس با سلفي هاي خشک مغز نبوده و نيستند.

هرچند حاکميت چند صد ساله ايشان بر حوزه شيعه سبب برخي عقب ماندگي هاي تاريخي شده و تلاش هاي اخير ايشان در بازتوليد مباني فکري خود در انطباق با مسائل روز از نظرگاه اهل بصيرت دور نمانده است، اما در هر حال ايشان در طول حيات معرفتي خود خدمات شايان توجهي به تشيع نموده اند که مي توان جمع آوري روايات اهل بيت و حفظ آنها از گزند تحريفات را از آن جمله شمرد که اين خود به علت نص گرايي محض ايشان است. (عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد)

در مقابل صوفيه از همان ابتدا با تفکيک شريعت و طريقت و تاکيد بر باطن گروي ديني سوي ديگر طيف افراط را در پيش گرفت. پيشينه ايشان به يک معنا به قرن دوم هجري بازمي گردد. چه، همين ها با داعيه داري دوري کامل از نعمت هاي دنيوي و پوشيدن جامه زمخت حضرت صادق عليه السلام را نيز به باد ملامت گري هاي کور خود گرفتند.

صوفيه که در طريق خود دست از روحانيت معظم شيعه کشيده، به بازتوليد مفهوم مرجعيت در نظام معنايي خود پرداخته و از ايشان تعبير به قطب (به جمع اقطاب) مي نمايند و اين بزرگ نمايي به حدي است که رسما و در بيانيه ها و وب سايت هاي صوفيه از قطب خود تعبير به «مولانا المعظم حضرت حاج.... مجذوب علي شاه ارواحنا فداه»! مي نمايند.

امام خميني(رضوان الله عليه) با تيزبيني بي نظير خود سالها پيش از انقلاب در کتاب چهل حديث دروغ زني ارباب تصوف را اين گونه بر ملا مي کند:

آن بيچاره اي که خود را مرشد و هادي خلايق داند و در مسند دستگيري و تصوف قرار گرفته از اين دو حالش پست­تر و غمزه اش بيشتر است. اصطلاحات اين دو دسته رابه سرقت برده وسر وصورتي به متاع بازار خود داده و دل بندگان خدا را از حق منصرف و مجذوب به خود نموده و آن بيچاره صاف و بي آلايش رابه علما و ساير مردم بدبين نموده؛ براي رواج بازار خود فهميده يا نفهميده پاره­اي از اصطلاحات جاذب را به خورد عوام بيچاره داده گمان کرده به لفظِ « مجذوبعلي شاه » يا «محبوبعلي شاه » حال جذبه و حب دست دهد.

اي طالب دنيا و اي دزد مفاهيم اين کار تو هم اين قدر کبر و افتخار ندارد. بيچاره ازتنگي حوصله و کوچکي کلّه گاهي خودش هم بازي خورده خود را داراي مقامي دانسته. حب نفس و دنيا به مفاهيم مسروفه و اضافات و اعتبارات پيوند شده يک وليده ناهنجاري پيدا شده و از انضمام اينها يک معجون عجيبي و اخلوطه غريبه اي فراهم شود و خود را با اين همه عيب مرشد خلايق و هادي نجات امت و داراي سرّ شريعت، بلکه وقاحت را گاهي از حد گذارنده، داراي مقام ولايت کليه دانسته ...

در اين زمينه يک مقام مطلع در گفت و گو با رجانيوز ضمن تأييد حمايت هاي مالي بيگانگان از برخي فرقه هاي صوفيه علت اين امر را خستگي جوامع از گفتمان هاي پوچ غربي و نياز شديد به جريان ناب معنويت گرايي دانست.

وي تمهيدات سردمداران غرب در ميدان دهي به عرفان هاي قلابي شرقي به خصوص بوديسم در غرب را در همين راستا توصيف کرده و در عين حال نسخه بومي ايران را تصوف ارزيابي نمود.

گفتني است طيفي از جريان تصوف با توجه به پيشينه تاريخي خود و مخصوصاً پس از وقايع حسينيه دراويش گنابادي قم تغيير تاکتيک داده و فاز فعاليت هاي نرم را به نسبت فعاليت هاي فيزيکي و سخت افزاري در دستور کار خود قرار داده اند اما در عين حال طيفي از ايشان همچنان مسير تندروي هاي خود را با شدت تام پيموده و حتي يکي از سرکردگان اين گروه در مراسم شب قدر در کرج ضمن انتقاد ار مراجع معظم تقليد به احکام نوراني اسلام نيز توهين نمود.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: