به گزارش «شيعه نيوز»، رابطه نهج البلاغه با قرآن رابطه ای تنگاتنگ و سخت نزدیک است، زیرا نهج البلاغه نازله روح مطهری است که وجودش با قرآن یکی بود و چنان در قرآن کریم جذب گردیده بود که جسم و روحش از آن بود. از همین وجه است که نهج البلاغه را «اخ القرآن الکریم» نامیده اند.
برادری نهج البلاغه با قرآن
واژه «اخ» در اصل به معنی برادر، رفیق و مصاحب است و در واقع کسی را گویند که با دیگری در پدر و مادر و یا در یکی از آن دو و یا همشیر بودن با دیگری شریک باشد و به صورت استعاره به هر که با دیگری در قبیله یا در دین یا در کار وصفت یا معامله و دوستی و در مناسبات دیگر مشارکت داشته باشد برادر گویند; و در معنای مجازی به مفهوم مصاحب و همزاد و مانند و مشابه به کار می رود و روشن است که اخوت نهج البلاغه با قرآن از همین باب است، و به همین دلیل است که نهج البلاغه هرگز طراوت و تازگی و جلوه گری خویش را از دست نمی دهد و از هر زبان که شنیده شود نامکرر است.
یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب *** کز هر زبان که میشنوم نامکرر است
نهج البلاغه، محرم اسرار قرآن
رابطه نهج البلاغه با قرآن کریم رابطه ای طولی است و نهج البلاغه تالی تلو قرآن عزیز و محرم اسرار آن و بیانگر حقایق آن و جلوه لطایف آن است.
رابطه نزدیک نهج البلاغه و قرآن عجیب نیست زیرا این کلمات از کسی صادر شده که جان پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله است و از آغاز وحی در کنار او همه چیز را می شنید و می دید.
نورانیت قرآنی و بوی خوش کلام نبوی در نهج البلاغه آشکار است; و به تعبیر برخی اندیشمندان تنها فرق نهج البلاغه با قرآن در آن است که وحی نیست.
نهج البلاغه از طرف خداوند نازل نشده است!
نهج البلاغه کتابی است که گویا خداوند الفاظش را با گوهرهای آیات قرآنی زینت داده است. این کتاب شامل حکمتهایی است مانند مروارید درخشان که به راستی و صداقت سخن میگوید و فرقی میان آن و قرآن کریم نیست، جز آنکه نهج البلاغه از طرف خداوند نازل نشده است.
موضوعات نهج البلاغه و قرآن
قرآن کریم مجموعه ای است از معارف حقیقی درباره خدا، انسان، هستی، جامعه و تاریخ; و در آن بینشها، گرایشها، ارزشها، روشها، کنشها و گویشها تبیین شده است و نهج البلاغه نیز به تبع قرآن کریم کتابی است که در آن بینش ها و نگرش های اصیل و حقیقی نسبت به عالم و آدم و خالق عالم و آدم تبیین شده است و بیانگر گرایش ها و تعلق ها و ریشه یابی تعلق های انسانی و تلاش برای سیر دادن آدمیان به تعلقی صحیح است که موجب سعادت و عزت این جهانی و فلاح و رستگاری آن جهانی مردمان می شود.
نهج البلاغه به تبع قرآن کریم بیانگر ارزشها و ضد ارزشها و راهنمای انسان و جوامع انسانی به سوی ارزشهای الهی- انسانی و همچنین نشان دادن روشها و خط مشی های درست برای رساندن انسان و جوامع به مقصد و مقصود و دور کردن آنان از به کارگیری روشهای باطل و فرو غلطیدن در راههای نادرست است.
نهج البلاغه به تبع قرآن کریم مجموعه ای است از:
۱- بحث های توحیدی و معارف حقیقی
۲- مباحث نبوت و هدایت الهی
۳- معرفی جامعیت اسلام و قرائت و فهم درست آن و تبیین هندسه صحیح اسلام
۴- بحث از کائنات و خلقت
۵- ارائه نظامنامه رهبری و سیاست و مدیریت و حکومت
نورانیت قرآنی و بوی خوش کلام نبوی در نهج البلاغه آشکاراست; و به تعبیر برخی اندیشمندان تنها فرق نهج البلاغه با قرآن در آن است که وحی منزل نیست.
۶- بیان مواعظ و آموزش حکمت
۷- تبیین تاریخ و درس عبرت
۸- تعلیم احکام و آموزش عبادات
۹- مباحث معاد و قیامت
۱۰- راه بندگی و عبودیت
کلام پایانی
رابطه نزدیک نهج البلاغه و قرآن عجیب نیست زیرا این کلمات از کسی صادر شده که جان پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله است و از آغاز وحی در کنار او همه چیز را می شنید و می دید. همانطور که می فرماید:
«به هنگام نزول وحی بر محمد صلی الله علیه و آله، صدای ناله شیطان را شنیدم. از رسول خدا پرسیدم: این ناله چیست؟ فرمود: این شیطان است که از پرستش خویش مایوس گردیده است. تو آنچه را من می شنوم، می شنوی; و آنچه را من می بینم، می بینی; تنها فرق من و تو این است که تو پیامبر نیستی، بلکه وزیر منی و بر طریق و جاده خیر و درستی قرار داری.»
منابع:
– نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲.
– خلیل بن احمد الفراهیدی، کتاب العین ، ج ۱، ص ۷۱
– شمس الدین محمد حافظ شیرازی، دیوان اشعار
– سید حبیب الله هاشمی خوئی، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه،. ج ۱، ص۲۴۵.
– محمدتقی شوشتری، بهج الصباغه فی شرح نهج البلاغه، ج ۱،صص ۳۱-۲۷
– سیدمحمدمهدی جعفری، آموزش نهج البلاغه ، صص ۲۸-۲۷.