به گزارش «شيعه نيوز»، ابراهيم بايسلامی، نماینده ادوار مجلس در سرمقاله شرق نوشت:
مهمترين جاذبه گردشگري در ايران بارگاه منور عليبنموسيالرضاست كه در سال، بيش از ٢٠ ميليون زائر از اقصا نقاط جهان دارد. در فرايند آغاز رونق صنعت گردشگري و اهميتيافتن جاذبههاي فرهنگي در ايران برخي به اشتباه گردشگري زيارت (Pilgrimage tourism) را گردشگري مذهبي (Religous tourism) فرض كردهاند و بدون توجه به مصداقي كه اين دو مفهوم در علم گردشگري و ادبيات جامعه ايراني دارد، در محافل سياستگذاري و برنامهريزی بر واژه گردشگري مذهبي تأكيد ميكنند. ارائه چنين تحليلهاي كوتاهنظرانه و غلط در درازمدت، بر اختلاف و ايجاد نقار مذهبي بين دو فرقه شيعه و سني دامن ميزند. برخي سخنرانيها و مقالاتي كه دراينباره ارائه ميشود به استعداد و استقبال بيش از ٢٥٠ ميليون شيعه از كشورهاي مختلف براي زيارت مشهد اشاره ميكنند. اين مطلب درخور تأمل بسيار است و اگر با چشماندازی جامع به موضوع پرداخته نشود، از نظر ارزشهاي اسلامي، آداب زيارت، علم گردشگري و وحدت و مصلحت مسلمانان مشكلات اساسي پيدا خواهد شد.
در روزگاري كه با اميد فراوان تأسيس رشته و مركز پژوهشهای گردشگری در دانشگاه تهران را پيگيري ميكردم (١٣٨٤) در ادامه راه به اتاق آيتالله عميدزنجاني، رئيس وقت دانشگاه، رسيدم که حين گفتوگو، از من پرسيد شما كه خراساني هستيد، ميدانيد چرا به امام هـشتم ميگويند «رضا»؟ من به رسم معمول، از كسب رضای خداوند و اشاره به آن عبارت زيباي امام حسين(ع) در روز عاشورا (الهي رضاً به رضائك) پرداختم كه استاد همه را رد كرد و گفت اگر ميخواهيد در امر گردشگري و زيارت موفق شويد، بايد به اين مفاهيم بيشتر دقت كرده و جاذبهها را مبتني بر علم و به شكل صحيح تفسير و تعريف كنيد و به آنچه ميان عوام معمول است، اكتفا نكنيد. لقب «رضا» براي اين است که امام برخاسته از «رضايت مردم» است.
اخلاق و منش امام رضا(ع) مبتني بر مهرباني و مردمدوستي بود و اهل سنت و جماعت همراه اهل تشيع در گرد وجود آن حضرت جمع بودند و رضايت فريقين از ايشان، سبب الحاق نام «رضا» براي عليبنموسي شد، حتي دانشمندان و مردم ديگر اديان اعم از يهودي و مسیحي با كمال آرامش به مكتب درس آن حضرت ميآمدند و براي ايشان احترام ويژه قائل بودند. در همان لحظه ارادت قاطبه اهل سنت به «امام رضاي شريف» بهويژه مردم ايران، افغانستان، پاكستان و تاجيكستان و محبت آنها به حضرت و نامگذاری فرزندانشان را يادآوری كردم؛ روزي در تاجيكستان همسفر جواني شدم كه خود را از اعقاب و اولاد امام رضا ميدانست و با ذكر اجداد خويش از مرو تا خجند به شجرهنامهاي استناد ميكرد و از فراواني مناقب، مدايح و مراثي متعالي و جانفزايي كه درباره آن امام همام بر زبان مردم آن سامان جاري است، سخن ميگفت.
قبل از رواج قشرينگريها و تفكرات متعصبانه اخير در بين مسلمانان، صفاي زيارت مشهد با حضور همه فِرَق بيشتر بود و نمونه اعلاي معنويت و لذت چنين زيارتي كه شيعه و سني با ارادت به پيامبر و اهل بيت در يك جا گرد هم ميآيند که در مدينهالنبي عربستان و مزارشريف و ولايت بلخ افغانستان، مشهود است. اينك بر انديشمندان و فرهيختگان جامعه است كه با روشناي علم، زواياي تاريك تعصبهاي ساختگي را محو كنند و در راستاي وحدت، همدلي و لذت از ديدار يكديگر در اماكن مقدس چنين مواهبي را محور عزت، همبستگي و تعالي مردم کنند. بر مسئولان جديد آستان قدس رضوي است كه در رويكردي نو به تعريف فرايند ميزباني و ميهماني جامع زائران و گردشگران بپردازند و با بهرهگيري از متخصصان و كارشناسان خبره زيارت و گردشگري، راهبردهاي صحيح و مبتني بر الگوهاي ايراني و اسلامي مشهد را ترسيم کرده و حتي با ايجاد دفتر پيگيري ويژه براي رفع موانع، جذب و سهولت زيارت و عبادت اهل سنت مشتاق، در كنار اهل تشيع، ارض اقدس رضوي را كعبه آمال بيش از يك ميليارد مسلمان جهان کنند.
انتهای پیام