۰

رهنمودهاى تربيتى امام كاظم عليه السلام

امامان معصوم ما براي هدايت صحيح ما در طي اين طريق دستوراتي ارائه فرموده اند كه ما را در اين مسير پُر فراز و نشيب دستگيري مي كند. امام كاظم عليه السلام نيز جهت تربيت صحيح كودكان راهكارهايي توصيه فرموده اند كه به برخي از آنان اشاره مي نماييم.
کد خبر: ۱۲۳۱۴
۱۸:۵۴ - ۱۵ بهمن ۱۳۸۷
تربيت از تولد تا مرگ
تربيت يكي از مهمترين مقوله هاي مطرح و قابل توجه براي تحصيل كمالات روحاني و نفساني مي باشد كه اهل بيت عليهم السلام نيز به آن بسيار سفارش نموده اند. مسئله تربيت از همان نوزادي و چه بسا از دوران بارداري آغاز مي گردد. اگر بخواهيم اجتماعي سالم و امن داشته باشيم بايد فرزندان خويش را درست تربيت كنيم تا جامعه اي سالم و با نشاط داشته باشيم. امامان معصوم ما براي هدايت صحيح ما در طي اين طريق دستوراتي ارائه فرموده اند كه ما را در اين مسير پُر فراز و نشيب دستگيري مي كند. امام كاظم عليه السلام نيز جهت تربيت صحيح كودكان راهكارهايي توصيه فرموده اند كه به برخي از آنان اشاره مي نماييم.


كودك و وابستگى به والدين
پيوند عاطفى والدين و فرزندان از نشانه‏هاى خداوند است؛ پيوند ناگسستنى و بى ‏شائبه‏اى كه بر اساس محبت است نه نياز و منفعت. وابستگى عاطفى فرزند به ‏والدين بيش از تعلق خاطر والدين به فرزند است. نياز به عاطفه سراسر وجود كودك را فرا گرفته و او را به عنايت والدين نيازمند ساخته است. كودك توان ‏دورى از والدين را ندارد و هرگونه بى ‏توجهى پدر و مادر به اين وابستگى، ‏مى‏تواند براى آينده كودك مشكل‏ آفرين باشد. متاسفانه امروزه برخى از والدين،- بى‏ آن كه ناگزير باشند- ، فرزندان خود را به مهد كودك مى‏سپارند. هر چند مهد كودك بُعد اجتماعى شخصيت كودكان را پرورش مى‏دهد، اما هرگز پاسخگوى نياز حياتى ‏كودك به عاطفه نيست. بنابراين شايسته است والدين، در حد امكان، فرزندان خود را از حلاوت مهر مادرى و عطوفت پدرى محروم نسازند. توجه به وابستگى كودك چنان ‏مهم است كه حتى در محافل نبايد ميان پدر و فرزند كه كنار هم نشسته‏اند، فاصله‏ انداخت. امام كاظم (ع) مى‏فرمايد:
" رسول خدا (ص) از فاصله انداختن بين پدر و فرزند نهى فرموده است. " (1)


وفا به وعده
وفاى به وعده، حتى در برابر كفار، از صفات پسنديده و مورد توجه پيشوايان دين‏ است. اين عمل مهم در برخورد با كودكان از اهميت‏ بيشترى برخوردار است. كودكان ‏جز به تحقق وعده والدين نمى‏انديشند، در وفاى والدين ترديد ندارند و همواره به ‏انتظار لحظه موعود مى‏نشينند.هرگونه تأخير و تخلف در وفاى به وعده آنها را مى‏آزارد و به تخريب روحيه اعتماد به والدين مى‏انجامد. افزون بر اين، چنين ‏كردار ناپسندى غيرمستقيم درس پيمان ‏شكنى به آنان مى‏آموزد. كليب صيداوى نقل ‏مى‏كند كه، امام كاظم(ع) فرمود: "اذا وعدتم الصبيان وفوا لهم ... ؛ هنگامى كه‏ به فرزندانتان وعده داديد، وفا كنيد؛ همانا كودكان چنان مى‏پندارند كه شما به‏ آنها روزى مى‏دهيد. خداوند متعال به خاطر هيچ چيزى به اندازه زنان و كودكان ‏خشمگين نمى‏شود. " (2)


كودكان و نماز
نماز ستون دين و سرچشمه همه نيكي هاست. هرچند اين امر مهم همزمان با سن تكليف بر انسان واجب مى‏شود؛ اما هر چه زودتر فرزندان با آن آشنا گردند، سريع تر تحت الطاف الهى قرار مى‏گيرند و شتابان تر در راه كسب فضايل اخلاقى گام خواهند گذاشت.
انسانى كه از كودكى با نماز آشنا و مأنوس شود، زودتر شيرينى عبادت و ارتباط با پروردگار را مى‏چشد و ديگر هرگز ذائقه دلش طعم تلخ گناه را نمى‏پسندد. از بُعد اجتماعى نيز نماز، نوجوان را به جماعت نيك ‏رفتاران و پسنديدگان پيوند مى‏دهد و از فرو رفتن در گرداب آشنايى با آلودگان و تبهكاران بازمى‏دارد. نماز در نوجوانى و قبل از تكليف، تجربه‏اى شيرين و جذاب است و هنگام تكليف، احساس‏ سختى فرايض را از انسان دور مى‏سازد. بدين جهت ائمه عليهم السلام فرزندان‏ خود را، قبل از سن تكليف، با نماز آشنا مى‏ساختند. امام كاظم(ع) فرمود: " مروا صبيانكم بالصلاة اذا كانوا سبع سنين ... "؛ هنگامى كه فرزندانتان به سن هفت ‏سالگى رسيدند، آنها را به نماز فرمان دهيد. (3)


فرزندان و بستر استراحت
اسلام به پيشگيرى از گناه اهميت ‏بسيار مى‏دهد و براى از بين بردن زمينه‏هاى گناه تأكيد مى‏كند. رعايت ‏حجاب، پرهيز از اختلاط زنان و مردان، كراهت ‏سخن گفتن بسيار با نامحرمان و ... از همين باب ‏است. جدا كردن بستر فرزندان در آستانه سن تميز نيز بخشى از برنامه پيشگيرى‏ از گناهان است. امام كاظم (ع) مي فرمايد: " ... هنگامى كه فرزندانتان به ده سالگى ‏رسيدند، بسترشان را از هم جدا كنيد. " (4)


فرزندان و مسئوليت
مسئوليت دادن به ‏فرزندان از روش هاى مؤثر تربيتى است. مسئوليت، اگر متناسب با توان كودكان ‏باشد و در انجام دادن آن يارى شوند، اعتماد به نفسشان را تقويت مى‏كند و آنان ‏را براى پذيرش و به انجام رساندن مسئوليت هاى بزرگتر آماده مى‏سازد. علاوه براين، كودكان احساس مى‏كنند كه والدين براى آنها احترام قايلند و آنها را ناتوان نمى‏انگارند. پيشواى هفتم شيعيان، در فرصت هاى مناسب، به فرزندانش‏ مسئوليت مى‏داد. سليمان جعفرى مى‏گويد: "هنگامى كه يكى از فرزندان امام كاظم(ع) در بستر مرگ بود، حضرت به فرزندش قاسم فرمود: بر بالين برادرت سوره صافات‏ بخوان. قاسم قرائت ‏سوره صافات را شروع كرد و چون به آيه «اهم اشد خلقا ام ‏من خلقناه ...؛ رسيد، برادرش وفات يافت. " (5)
آن حضرت همچنين، هم زمان با وصى اصلى قرار دادن حضرت رضا(ع) سه تن از فرزندانش (عباس، اسماعيل و احمد) را در مسئوليت وصايت ‏با امام هشتم(ع) همراه ساخت.


ناآرامى كودكان
برخى از كودكان بسيار شلوغ، پُرتحرك و ناآرامند؛ به هر كارى ‏دست مى‏زنند و چه بسا سبب آزار والدين مى‏شوند. برخى از والدين در برابر آنها موضع مى‏گيرند، لب به سرزنش مى‏گشايند و آنان را نابهنجار به شمار مى‏آورند؛ درحالى كه تحرك و ناآرامى كودكان معمولاً طبيعى است وكسانى كه در كودكى شلوغ و پرتحرك باشند، در جوانى آرام و بردبار خواهند شد. بنابراين بجاست والدين كمرهمت‏ ببندند و با صبر و حوصله، خود را براى گذر از اين دوره حساس و چه بسا طاقت ‏فرسا مهيا سازند.
امام كاظم فرمود: " تستحب عرامه (6) الصبى فى صغره ليكون ‏حليما فى كبره؛ ... ما ينبغى ان يكون الا هكذا؛ سزاوار است فرزند در كودكى‏ شلوغ و پرتحرك باشد تا در بزرگى صبور و بردبار شود؛ ... و جز اين روا نيست. (7)


تفاوت آرى، تبعيض هرگز
تبعيض و تفاوت دو واژه نزديك، ولى متفاوت‏ است. تبعيض بدين معناست كه در ميان افراد هم پايه و همسان بى‏ دليل فرد يا افرادى را برتر به شمار آوريم؛ ولى تفاوت عبارت است از برترى شايستگان. در سيره تربيتى امام كاظم (ع) تبعيض ممنوع، و تفاوت مجاز شمرده شده است. تبعيض ‏ميان فرزندان بذر كينه و اختلاف و بدبينى به والدين را در دل كودكان ‏مى‏پراكند. امام كاظم (ع) از پدرانش چنين نقل مى‏كند: مردى يكى از دو فرزندش‏ را بوسيد و ديگرى را رها كرد. رسول خدا (ص) [با ناراحتى] فرمود: چرا بين آن‏ها به ‏مساوات رفتار نمى‏كنى؟ (8)
تفاوت اگر بجا و منطقى باشد، موجب پيشرفت فرزندان ‏مى‏شود؛ زيرا حس رقابت ‏سالم را در آنها تقويت مى‏كند. امام كاظم(ع) در مواردى‏ ميان فرزندانش تفاوت قائل مى‏شد. رفاعه از حضرت موسى بن ‏جعفر(ع) پرسيد: اى‏ فرزند رسول خدا، مردى چند پسر دارد؛ آيا برتر شمردن يكى بر ديگران، درست‏ است؟

امام (ع) پاسخ داد: "نعم، لا باءس؛ قد كان ابى(ع) يفضلنى على عبدالله "؛ بله، مانعى ندارد؛ زيرا پدرم [حضرت صادق(ع)] مرا بر عبدالله، برادر بزرگترم‏ ترجيح مى‏داد. (9)

حضرت رضا(ع) نيز فرمود: پدر بزرگوارم اسماعيل را، با آن كه‏ از عباس كوچكتر بود، در سرپرستي صدقه اموال بر عباس مقدم داشت. (10)

شيخ مفيد مى‏نويسد: " احمد بن ‏موسى شخصى بخشنده، بزرگوار و با ورع بود، امام كاظم (ع) او را دوست مى‏داشت، بر ديگران مقدم مى‏شمرد و مزرعه خود را به او بخشيد. " (11)

تفاوت نهادن ميان فرزندان امرى بسيار ظريف و حساس است و نياز به كمال دقت و ظرافت دارد؛ زيرا ممكن است فرزندان آن را تبعيض پندارند. پس والدين بايد به موارد زير دقت داشته باشند:

1- هنگامتفاوت نهادن ميان فرزندان، به گونه‏اى رفتار كنند كه كسى آن راتبعيض به شمار نياورد.

2- دقت كنند كه سبب برترى فرزندى كه برتر مى‏شمارند، كاملاً آشكار باشد.

3- در صورت امكان، امتياز فرزند برتر را، با عباراتى ‏سازنده، بيان كنند.

امام هفتم (ع) در مواردى حضرت رضا(ع) را بر ديگران ترجيح‏ مى‏داد، او را الگوى ديگر فرزندان معرفى مى‏كرد و وجه برترى‏اش را آشكار مى‏ساخت.

اسحاق بن ‏موسى(ع) مى‏گويد: امام كاظم(ع) به فرزندانش مى‏فرمود: "برادرتان على(ع) دانشمند آل محمد (ص) است، درباره دينتان از او بپرسيد وآنچه بيان مى‏كند، به خاطر بسپاريد. همانا كه ابوجعفر(ع) به من فرمود: دانشمند آل محمد در شمار فرزندان تو خواهد بود. كاش وى را درك مى‏كردم. بى‏ترديد او همنام اميرمومنان [على] است. " (12)


موقعيت اجتماعى فرزندان
فرزندان ‏تا وقتى به بلوغ شرعى، عقلى و اجتماعى دست نيافته‏اند، به مراقبت والدين و هدايت آنها نياز دارند. فراهم ساختن زمينه مساعد براى دستيابى فرزندان به جايگاه اجتماعى مناسب، بخشى از وظايف والدين در برابر فرزندان است. آنها بايد براى رسيدن به اين ‏هدف، فرزندشان را در انتخاب شغل مناسب يارى دهند. چه بسيار فرزندانى كه بر اثر بى ‏توجهى والدين به مشاغل پَست و منفى تن داده‏اند و به خاطر محروم بودن از راهنمايي هاى سودمند والدين، از موقعيت هاى ارزشمند و شايسته اجتماعى محروم‏ شده اند، سرانجامشان به رذالت و پستى گراييده است و مايه ننگ و خوارى والدين‏ گرديده اند. امام كاظم(ع) فرمود:
" شخصى [با فرزندش] خدمت رسول خدا (ص) آمد و گفت: اى رسول خدا، حق اين فرزند برمن چيست؟

حضرت فرمود: نام نيكو برايش انتخاب كن، او را ادب بياموز و در موقعيتى نيك ‏قرار ده. " [جايگاه اجتماعى مناسب برايش فراهم ساز] (13)

در حديث ديگرى ‏مى‏فرمايد: شخصى همراه فرزندش خدمت پيامبر(ص) رسيد و گفت: يا رسول الله، من ‏به فرزندم نوشتن آموختم، او را به چه كارى بگمارم؟

حضرت فرمود: او را به كارى كه خشنودى خداوند در آن است‏ بگمار و از پنج ‏شغل‏ بازدار: سيائى، صائغى، قصابى، حناطى و نحاسى.

مرد پرسيد: "سياء " كيست؟

فرمود: كسى كه كفن مى‏فروشد و براى امتم آرزوى مرگ مى‏كند. همانا نوزاد امت ‏من، نزد من از آنچه خورشيد بر آن مى‏تابد، محبوب‏ تر است. "صائغ " كسى است كه در پى زيان (14) امت من است؛ "قصاب " ذبح مى‏كند تا آن جا كه رحمت از قلبش مى‏رود؛ "حناط " كسى است كه غذا را احتكار مى‏كند، همانا اگر خداوند محتكر را در حال دزدى ‏مشاهده كند، بهتر است از اين كه او را چهل روز در حال احتكار ببيند؛ اما " نحاس "- برده ‏فروش- جبرئيل نزدم آمد و فرمود: اى محمد، بدترين امت كسانى‏اند كه مردم را مى‏فروشند.


والدين و موعظه فرزندان
هرچند روش غيرمستقيم و زبان عمل از زبان گفتار نافذتر است و معصومان عليهم السلام بيش از آنچه مى‏گفتند، با كردار خود، مردم ‏را ارشاد مى‏كردند؛ ولى پند مستقيم نيز در سيره آنها بسيار مشاهده مى‏شود.
امام كاظم (ع) بعضى از فرزندانش را چنين اندرز مى‏دهد: " فرزندم! بپرهيز از اين كه خداوند تو را در گناهى كه از آن نهى‏ات كرده، ببيند؛ بپرهيز از اين كه ‏پروردگار تو را از اطاعتى كه بدان فرمانت داده، دور مشاهده كند. بر تو باد به تلاش و كوشش.هرگز خود را از كوتاهى در عبادت خداوند تهى مشمار؛ زيرا خداوند چنان كه شايسته است عبادت نمى‏شود؛ و از مزاح بپرهيز كه نور ايمانت را مى‏برد و تو را سبك مى‏سازد؛ و از اندوه و كسالت دور باش، كه از بهره دنيا وآخرتت جلوگيرى مى‏كنند.» (15)


مسافرت خانوادگى
مسافرت هاى خانوادگى مى‏تواند اثر تربيتى بسيار داشته باشد؛ زيرا:
1. باعث نشاط و شادابى اعضاى خانواده مى‏شود.

2. سبب استمرار نظارت پدر، كه در حيات تربيتى فرزندان ضرورى است، مى‏گردد؛ اين امر، به ويژه امروزه كه پدران به سبب مشاغل زياد در خانه كمتر حضور دارند، بسيار مهم است.

3. زمينه بروز استعدادها و شناخت نقاط ضعف و قوت كودكان را فراهم مى‏آورد.

4. ميدان مناسبى براى تجلى اخلاق اجتماعى و تمرين صفات پسنديده‏اى چون همكارى، تعاون، نوع دوستى، ايثار و گذشت‏ به شمار مى‏آيد.

5. چنانچه سفر، زيارتى باشد سبب تحكيم اعتقادات و توجه به معنويات مى‏شود.

على بن ‏جعفر، برادر امام كاظم (ع) مى‏گويد: چهار مرتبه در كنار حضرت كاظم(ع) بودم و حضرت همراه خانواده‏اش به سمت‏ حج مشرف بودند. اين سفرها گاه‏26 روز، زمانى 24 روز و گاه 21 روز به درازا مى‏كشيد. (16)


تربيت از تولد تا مرگ
امام (ع) هنگام تولد فرزندش امام رضا عليه السلام كلمات زيباى اذان و اقامه را در گوشش‏ زمزمه فرمود و روان نورسيده خود را با آواى توحيد صفا بخشيد. نجمه مادر حضرت‏ رضا(ع) مى‏گويد: هنگامى كه وضع حمل كردم پسرم - على بن‏ موسى- دست هايش را بر زمين قرار داده، سر را سمت آسمان بلند كرد و لبهايش را حركت داد، گويا سخن ‏مى‏گفت. پدرش موسى بن ‏جعفر(ع) بر من وارد شد و فرمود: اى نجمه، كرامت ‏پروردگارت گوارايت ‏باد. آنگاه نوزاد را، كه در لباس سفيد پيچيده بودم، به ‏حضرت دادم. امام (ع) در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه خواند؛ سپس آب فرات خواست و كامش را با آب فرات آشنا نمود؛ سپس او را به من داد و فرمود: بگيرش كه او در روى زمين بقية الله است. (17)
حضرت حتى در لحظات پايانى عمرش نيز به تربيت فرزندانش ‏مى‏انديشيد. آن بزرگوار در وصيت ‏نامه‏اش نكات تربيتى مهمى به يادگار نهاده، مى‏فرمايد: ... درباره صدقات و اموال و فرزندان وصيت مى‏كنم ابراهيم و عباس و اسماعيل و ام احمد و على را، به ويژه در امر زنان؛ و پسرم على(ع) در امر آنها مختار است نه پسران ديگرم. همچنين در صدقه و ثلث پدرم و درباره اهل بيتم او اختيار دارد ... من داراى اموالى هستم كه براي صدقه قرار داده‏ام؛ فرزندم على بدان ‏آگاه و راست‏ گفتار است و بايد بدين وصيت عمل كند. و اگر از برخى از فرزندانم ‏به عنوان وصى نام بردم، براى احترامشان بوده تا در اجراى وصيت‏ شركت كنند. فرزندان و همسرانم هر يك در همان خانه‏اى كه هستند، اقامت و با مقدارى ثابت ‏از صدقات معين زندگى كنند ... هيچ يك از فرزندانم حق شوهردادن دخترانم را ندارند، مگر به فرمان رضا(ع). اگر رضا ناخشنود بود و كسى بدين كار اقدام كرد، با خداوند و رسول و ولى‏اش‏ مخالفت كرده و در مقام جنگ با حق برآمده است. اگر فرزندم رضا صلاح دانست، آنها را شوهر مى‏دهد و اگر نخواست نگه مى‏دارد. (18)

اين مطلب اشاره اي اجمالي، به نقطه نظرات امام موسي بن جعفرعليهماالسلام در باب تربيت فرزندان داشت. اميد است پويندگان راه حق از اين فرمايشات گهربار توشه اي برگيرند و در زمان مقتضي از آن استفاده نمايند.
------------------------------------------
پى‏نوشت‏ها:
1- الكافى، ج‏6، ص 50.

2- مستدرك الوسائل، ج‏3، ص 558.

3- همان.

4- حياة الامام موسى بن ‏جعفر(ع)، ج 2، ص 430.

5- صبى عارم: بين العرام بالضم اى شرس (مجمع البحرين، ج‏6، ص‏113) و الشرس‏ هو السيى‏ء الخلق، بين الشرس (همان، ج 4، ص 78)؛ عرم عرامه: اشتد و خرج عن‏الحد (المنجد) در برخى كتب عرامه را تحمل سختى و مشقت كودك معنا كرده‏اند كه ‏به نظر مى‏رسد صحيح نباشد.

6- الكافى، ج‏6، ص 51.

7- مسند امام كاظم (ع)، ج 1، ص 481.

8- همان، ج‏3، ص‏7.

9- عيون اخبارالرضا(ع)، ص‏27.

10- الارشاد، ج 2، ص 244.

11- كشف الغمه، ج‏3، ص‏107.

12- الكافى، ج‏ 6، ص 48.

13- در نسخه تهذيب و استبصار« دين‏» امتى ذكر شده. (تهذيب، ج‏6، ص 362 / استبصار، ج‏3، ص‏96.)

14- مسند امام كاظم (ع)، ج 2، ص 391.

15- تحف العقول، ص‏306.

16- بحارالانوار، ج 48، ص 100.

17- عيون اخبارالرضا، ص‏1716.

18- بحارالانوار، ج 48، صص‏276- 280.
تبیان
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: