۰
آیت الله علوی بروجردی:

عصر ابن الرضای اول تا سوم شیعیان در بهترین وضعیت

تولیت مسجد اعظم گفت: امام جواد (علیه السلام) ، امام هادی (علیه السلام) ، و امام عسکری (علیه السلام) به عنوان ابن‌الرضای اول، دوم و سوم، به گونه‌ای عمل کردند که شیعه از لحاظ جمعیت و ارتباط، بعد از آن همه قتل عام و کشتار، بهترین وضعیت را داشت.
کد خبر: ۱۱۶۴۳۰
۱۱:۰۸ - ۳۱ فروردين ۱۳۹۵
به گزارش «شیعه نیوز»، آیت الله علوی بروجردی در دیدار جمعی از پاسداران و بسیجیان ضمن خیر مقدم به حضار و تبریک اعیاد گذشته و پیش رو اظهار داشت: در ماه رجب هستیم. رجب ماه شریفی است؛ و نسبت به سایر ماه‌ها امتیازات فراوانی دارد؛ اللهم انی اسئلک بالمولودین فی الرجب.

شما در دعای رجب بعد از هر نماز جملاتی می‌گویید که دلالت می‌کند بر اینکه این ماه، ماه توجه به خدا و مبدأ، و ماه ارتباط است. در چند روز آینده اعتکاف را پیش رو داریم. برخی عزیزان در حریم الهی معتکف می‌شوند و روزه می‌گیرند و دست نیاز به سوی خداوند دراز می‌کنند. در دعای ماه رجب بعد از هر نماز می‌گوییم: «یا من ارجوه لکل خیر و آمن سخطه عند کل شر»؛ یعنی ای خدایی که من در هر کاری و در هر خیری فقط امید به تو دارم. این وابستگی میان عبد و مولا در همه امور وجود دارد؛ اگر در عالم خیری هست، باید از او صادر شود و اگر حفاظت از شری محقق می‌شود، باید از ناحیه او باشد. سرگشتگی و گم‌گشتگی در مقابل او، که مبدأ وجود است، معنا ندارد. او رحمتش عام و شامل است؛ خداوند نسبت به همه بندگان چنین رحمتی دارد. «یا من یعطی من سئله»؛ خدایا تو کسی هستی که هر کس چیزی از تو بخواهد به او می‌دهی؛ «یا من یعطی من لم یسئله و من لم یعرفه تحننا منه و رحمه»؛ خدایا تو کسی هستی که حتی به کسانی که از تو چیزی را درخواست نمی‌کنند می‌بخشی؛ حتی بالاتر از آن، به کسانی که اصلاً تو را نمی‌شناسند هم توجه می‌کنی. رحمت تو عام است.

 

رحمت عام خداوند

ما در ماه رجب این دعا را می‌خوانیم و خطاب به خداوند می‌گوییم رحمت او عام است. روایتی از وجود امام صادق (علیه السلام)  هست که می‌گوید ابراهیم خلیل، که خلیل‌الرحمان است و قهرمان توحید، مردی است که از پس امتحانات عجیب و غریب موفق بیرون آمد و بعد از تمام توفیقات، عنایت خدا شامل حالش شد؛ «انی جاعلک للناس اماما»؛ یعنی بعد از اینکه این امتحانات و ابتلائات را گذراندی ما تو را امام و پیشوا برای مردم قرار می‌دهیم. در این روایت است که ابراهیم خلق و خوی خاصی داشت؛ یکی از حالات ایشان این بود که تنها غذا نمی‌خورد؛ هرچند اوضاع و احوال مالیش هم بد نبود و خدم و حشم فراوان داشت؛ ولی هیچ وقت تنها غذا نمی‌خورد. یک روز تنها بود و کسی نبود که با او غذا بخورد. ابراهیم گرسنه‌اش بود. بیرون آمد و دنبال کسی می‌گشت که با او هم‌سفره شود. به پیرمردی رسید. به او گفت: ناهار خورده‌ای؟ گفت: نه. پیرمرد مسافر و خسته بود. به خانه ابراهیم آمد و سر سفره وی نشست. ابراهیم پیغمبر خدا است. وی «بسم الله الرحمن الرحیم» گفت و شروع به غذاخوردن کرد. دید این پیرمرد قبل از شروع غذا چیزی نمی‌گوید. پرسید: چرا چیزی نمی‌گویی؟ گفت: من آتش‌پرستم و مثل تو خدای این‌چنینی ندارم. ابراهیم قهرمان توحید است و حالا بر سر سفره‌اش و در خانه‌اش آتش‌پرستی نشسته است. ناگهان به او گفت اگر به خدای یگانه ایمان نداشته باشی با تو هم‌سفره نمی‌شوم. پیرمرد برخاست و از خانه ابراهیم بیرون آمد. در همان لحظه فرشته وحی برای ابراهیم خطاب آورد که چرا میهمانت را بیرون کردی.

ابراهیم گفت: خدایا این اصلاً تو را نمی‌شناسد و آتش‌پرست است. خطاب آمد: ای ابراهیم! این پیرمرد چند سالش بود؟ گفت: هشتاد- نود سال. خداوند گفت: هشتاد- نود سال است که ما داریم به این شخص روزی می‌دهیم و یک بار هم از خدا یا اعتقاد او چیزی نپرسیدیم و همیشه به او روزی دادیم. حال آنکه تو نتوانستی یک روز هم به او روزی بدهی و از اعتقادش چیزی نپرسی. تو خطا کردی و باید از او عذرخواهی کنی. ابراهیم، پیامبر اولوا العزم است و از سایر انبیا بالاتر است و در میان پیامبران فقط نبی خاتم از او برتر است، پیش پیرمرد آمد و گفت: به خانه‌ام بیا و با من هم‌سفره شو. پیرمرد تعجب کرد و به ابراهیم گفت چه شده است که به دنبال من آمده‌ای. گفت: خدا به من چنین خطاب کرد. پیرمرد بعد از هشتاد ـ نود سال به خودش آمد و گفت: خدای تو این‌قدر مهربان است که تو را، که پیغمبرش هستی و پیرمردی را از خانه‌ات بیرون می‌کنی این‌گونه توبیخ می‌کند؟ چنین خدایی ارزش دارد که انسان به او ایمان بیاورد.

 

ماه رجب و تجدید ارتباط با خدا

ماه رجب است و ما باید در این ماه با خدا تجدید عهد کنیم. باید وقتی را اختصاص دهیم و گاهی اوقات بنشینیم و با خودمان و با امام زمان (عج) و خدای امام زمان صحبت و محاسبه کنیم. امام زمان (عج)، امام حاضر و ناظر ما است. ماه رجب برای ما فرصت خوبی است. ایام اعتکاف فرصتی است که ما بین خودمان و او تجدید رابطه کنیم. باید در ماه رجب فرصتی را اختصاص دهیم که سراغ خدا برویم. البته همه نمی‌توانند اعتکاف کنند. کسانی که به هر دلیل نمی‌توانند اعتکاف کنند می‌توانند دعای رجب بخوانند و به معنای آن توجه کنند. باید بکوشیم در ماه رجب دست‌کم چند رکعت نماز با معرفت بخوانیم؛ و در نماز ارتباط خوبی با خداوند برقرار کنیم. هر چه می‌خواهیم باید از او بخواهیم. ما در کارها از او غافلیم. آیا متوجه نعمت او بر خودمان هستیم؟ آیا متوجه عنایت او به خودمان هستیم؟ آیا به رحمت عام او توجه داریم؟ باید توجه کافی داشته باشیم و گاه تجدید رابطه کنیم. تجار و کسبه معمولاً یکی دو ماه به آخر سال حسابرسی دارند و سود و زیانشان را محاسبه می‌کنند. ما نیز باید فرصتی را اختصاص دهیم و سود و زیان عمرمان را بسنجیم و ببینیم چه نعماتی داشته‌ایم که از آن بهره‌برداری نکرده‌ایم و خطا کرده‌ایم. اگر در گذشته خطا یا گناه کرده‌ایم اشکالی ندارد. باید توبه کنیم. خداوند می‌گوید حتی اگر متوجه من نبودی و غافل شدی عیبی ندارد. باز هم به سوی من بیا. رجب ماه آمدن به سوی او است. ماهی است که باید در آن به خدا توجه کنیم.

حال که خداوند در این ایام به شما توفیق داده و در بارگاه ملکوتی خانم فاطمه معصومه (س) و حرم اهل بیت (علیه السلام)  هستید، یعنی در جایی که خداوند به آن و صاحب آن عنایت خاص دارد، باید بکوشید از برکت آن بهره و توشه بگیرید. باید دست‌کم گاهی به عنایات خدا به خودمان توجه کنیم. ما باید برای خدا کار کنیم؛ «من کان لله کان الله معه»؛ هر کس برای خدا باشد خدا هم برای او است. خدا مثل رئیسی نیست که امروز رئیس باشد و فردا نباشد؛ مثل مسئولی نیست که امروز امکانات داشته باشد و فردا نداشته باشد. او همیشه هست و همیشه امکانات دارد و همیشه می‌تواند. چرا من از او چیزی نخواهم؟ چرا غافل باشم؟ چرا به او توجه نداشته باشم؟ چرا از او طلب نکنم؟ باید بکوشم از او بخواهم که یاریم کند. این کار شدنی است و ماه رجب فرصت این کار و این ارتباط است؛ مخصوصاً با این مناسبت‌هایی که در این ماه شریف است.

 

زندگانی امام جواد (علیه السلام)

ما در آستانه ولادت باسعادت جوادالائمه (علیه السلام)  هستیم. جوادالائمه (علیه السلام)  جوان‌ترین امام ما در وقت شهادت بود. زندگی‌ ایشان هم همواره با مشکل گذشته است؛ یعنی در سنین کودکی پدر بزرگوارش را، برای اینکه تحت نظر باشد، به‌اجبار از مدینه به توس بردند، در حالی که امام جواد (علیه السلام)  در مدینه بود. وقتی امام رضا (علیه السلام)  را کشتند، امام جواد (علیه السلام)  که در سنین طفولیت بودند به امامت منسوب شدند. عده‌ای هم اشکال کردند که چنین چیزی نمی‌شود. اما گاهی حضرت به آیات قرآن اشاره می‌کردند و می‌گفتند حضرت عیسی (علیه السلام)  چند ساعتی از به دنیا آمدنش نمی‌گذشت که در بغل مادرش شروع به سخن‌گفتن کرد. قرآن از زبان عیسی (علیه السلام)  می‌گوید: «انی عبدالله آتانی الکتاب، و جعلنی نبیا و جعلنی مبارکا». امام جواد (علیه السلام)  سنی نداشت، اما دستگاه حاکم از ایشان می‌ترسید و نگران بود که نکند از ارتباطات  مردم با امام ضربه ببیند، چنان‌که از ارتباطات امام رضا (علیه السلام)  ضربه دیدند. لذا امام را تحت نظر گرفتند و به ایشان دختر دادند و حضرت را به قصر سلطنتی بردند. این تحت نظر بودن بعد از مأمون هم ادامه پیدا کرد و در سنین جوانی پس از آزار و اذیت‌های متمادی امام را به شهادت رساندند، اما درخششی که امام در طول این سن کم داشتند و میراثی که وجود مقدس علی بن موسی رضا (علیه السلام)  در این سفر به جا گذاشتند، آنچه را سیدالشهدا در عاشورا انجام داده بود و امام باقر (علیه السلام)  و امام صادق (علیه السلام)  به عنوان حرکت فرهنگی ادامه دادند، حفظ کردند و رشد دادند و معالم وحی را پراکندند، به طوری که اساساً روزگار بعد از سفر امام رضا (علیه السلام)  با روزگار قبلش قابل مقایسه نیست؛ و امام جواد (علیه السلام) ، امام هادی (علیه السلام) ، و امام عسکری (علیه السلام)  به عنوان ابن‌الرضای اول، دوم و سوم، به گونه‌ای عمل کردند که شیعه از لحاظ جمعیت و ارتباط، بعد از آن همه قتل عام و کشتار، بهترین وضعیت را داشت. خدا چنین خواست؛ یعنی او خواست و حق را تأیید و یاری کرد. مهم چشمی است که اینها را ببیند. بعد از همه این زندا‌ن‌ها، امام رضا (علیه السلام)  را می‌برند و در کنار پدر کسی دفن می‌کنند که قاتل او است. به قول خودشان هم محبت می‌کنند و ایشان را در آنجا دفن می‌کنند. اما خدا چنین می‌خواهد که امروز در بارگاه امام رضا (علیه السلام)  نشانی از صاحبان اصلی آن مقابر نباشد. آیا اساساً کسی هارون، پدر مأمون، را یاد می‌کند؟ و کسی به او توجهی دارد؟ اینها همه عنایت خدا است.

 

اهمیت خلوص در خدمت به خلق

ما باید بکوشیم تمام کارها و خدمات روزمره‌مان برای خدا باشد و همان عنایت و رحمت عامی را که خداوند به ما دارد، ما هم به بندگان خدا داشته باشیم. کسانی که مسئولیتی دارند باید بکوشند روزمره باری را از دوش مردم بردارند. از آیت‌الله العظمی بروجردی نقل می‌کنند که می‌فرمود: من هر روز که از خواب بیدار می‌شوم در فکر این هستم که باری از دوش کسی بردارم و مفید باشم، اما می‌خواهم این کار لله باشد. در بسیاری از لحظات زندگی می‌توانیم کارهایی بکنیم، اما باید این کارها خالص باشد و به قصد قربت و برای خدا انجام دهیم.

شما عزیزانی که اصلاً به نام این هدف حرکت می‌کنید و هدفتان خدمت به اهل بیت (علیه السلام)  است، که هدفی الهی است، باید بکوشید خلوصتان را بیشتر کنید و به عنایت خدا توجه داشته باشید. عزیزانی که بیرون از مرزهای ایران در دفاع از حرم اهل بیت (علیه السلام)  کشته می‌شوند برای خدا حرکت کرده‌اند. خدا هم به آنها عنایت می‌کند. این عنایت خدا را می‌توانیم در همه حال داشته باشیم. اما باید توجه داشته باشیم که زندگی ما تحت نظر است. یک چشم ‌بازی هست که همه چیز ما را می‌بیند. حتی اگر دیگران هم نبینند و بتوانیم از آنها مخفی کنیم، نمی‌توانیم از او مخفی کنیم. البته کار خوب را هم از نظر دور نمی‌دارد، حتی اگر کوچک باشد؛ کوچک‌ترین نگاه مهربان را هم می‌بیند؛ گوشه‌چشمی را هم که با عنایت باشد می‌بیند و ثبت می‌کند؛ و می‌توانیم روزی روی این اندوخته حساب کنیم. امیدوارم خداوند توفیق بهره‌برداری از این ماه شریف و عزیز را به همه ما عنایت کند و برکات آقا امام جواد (علیه السلام)  و وجود مقدس آقا امیرالمؤمنین، علی بن ابی طالب (علیه السلام) ، را که در سیزدهم این ماه متولد شده‌اند، شامل حال همه شما عزیزانی کند که در این راه خدمت قدم گذاشته‌اید و کمر همت بسته‌اید و همه کسانی را که معلم ما در این راه بوده‌اند و در مسیرهای مختلف شربت شهادت نوشیده‌اند، از جمله شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی، امام راحل و مقام معظم رهبری را عائد و واصل بفرماید.

انتهای پیام/ 852
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: