به گزارش «شیعه نیوز»، سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان در سخنرانیهای اخیر خود خواستار سازش فراگیر داخلی بین گروههای لبنانی شده است. متحدان نصرالله این پیشنهاد را فرصتی برای رهایی از بنبست کنونی و نجات لبنان از دریای چالشهای موجود ارزیابی میکنند. میانه رو ها اعلام کردند که به هر شکل ممکن با سازش موافق هستند، اما رقبای داخلی از جمله جریان المستقبل با آرامش و به صورت مثبت با این پیشنهاد تعامل کردند. سؤال بعدی که اینجا مطرح است این است که آیا همگرایی رقبای 8 مارس در حد و مرز استقبال لفظی باقی می ماند با اینکه به مرحله عملی وارد می شود و نتایج ملموس از آن برای رسیدن به آرامش امنیتی و سیاسی برداشته می شود.
تردیدها در تعامل مثبت المستقبل با طرح نصرالله
نکته قابل توجه نحوه تعامل نیم بند جریان سبز (المستقبل) با پیشنهاد سید حسن نصرالله است. جریان المستقبل در نحوه تعامل خود با این موضوع در رویکرد را دنبال میکند:
- اعلام همبستگی با این پیشنهاد در شرایط عاطفی تحمیل شده در نتیجه انفجار تروریستی در برج البراجنه.
- بازگشت به موضع واقعی و تغییر لحن بعد از چند روز اندک. به گونهای که موضوعات اختلافی و عوامل تحریک سیاسی و غیرسیاسی به محور اصلی برخی مواضع جریان المستقبل و 14 مارس در نشست قانونگذاری مجلس وارد شد. از جمله این گفتمان اظهارات فؤاد سنیوره نماینده وابسته به 14 مارس در میز گفتوگوها بود. شاید بتوان توصیف دقیق موضع 14 مارس را در سخنان محمد رعد رئیس فراکسیون وفاداری به مقاومت دید که گفت این مواضع همبستگی مشروط بود. اما نبیه بری درنتیجه تحریکات فؤاد سنیوره در نشست گفتگوها دچار یاسی شد که در نتیجه آن خطاب به وی گفت: همه به سمت جلو حرکت میکنند، غیر از تو که به سمت پشت سرت می روی.
همگرایی لفظی جریان المستقبل با این پیشنهاد در معرض سوالها و تردیدهای زیر قرار دارد:
- آیا این همگرایی نشان دهنده چراغ سبز منطقهای و بینالمللی است که به لبنانیها اجازه تحقق برونرفت از اوضاع کنونی را میدهد؟
- آیا جریان المستقبل قدرت اثبات تمایل جدی و پذیرش دعوت سید حسن نصرالله در سازش فراگیر تا پایان راه را خواهد داشت؟
- آیا جریان المستقبل بدون در نظر گرفتن مواضع عربستان سعودی میتواند پا را از همگرایی لفظی با این پیشنهاد فراتر گذارد؟ مهمتر از همه اینکه آیا المستقبل اجازه و اختیار نحوه تعامل با این پیشنهاد را دارد؟ آیا این جریان قادر به کاستن از شدت لحن عربستان سعودی خواهد شد یا اینکه میتواند در جریان مغایر با این مواضع وارد عمل شود؟
گامهای چهارگانه برای اجرایی شدن طرح دبیرکل حزب الله
مشخص است که دعوت سید حسن نصرالله به سمت سازش فراگیر و نحوه تعامل مثبت المستقبل با این موضوع جوی از رویکرد مثبت را در عرصه داخلی ایجاد کرد، اما این رویکرد محدود باقی میماند، بنابراین جهت تکمیل آن و رسیدن به سازش باید مجموعه توافقاتی در زمینه ریاست جمهوری و ریاست دولت و سایر مسائل اختلافی به دست آید. ناگزیر در این مسیر باید مجموعهای از قدمهای الزامی برداشته شود:
اولین گام عبور از عرصه بینالمللی است، هنوز این قدم در عرصه لبنان برداشته نشده است. دولتهای مرتبط با این موضوع همچنان لبنان را در اولویتها و توجه خود قرار نمیدهند. به این ترتیب تاکنون هیچ شاخصی نشان دهنده تصمیم بینالمللی برای قرار دادن لبنان در مسیر راه حل بحران فراتر از کشورهای متشنج منطقه وجود ندارد و اولویتهای کشورها شامل یمن و عراق و سوریه است.
در این رابطه یک منبع سیاسی لبنان موقعیت این کشور در شرایط کنونی را این گونه توصیف میکند: لبنان در رده آخر اولویتها قرار دارد. فضای این کشور مرتبط با فضای کلی منطقه و به ویژه اوضاع سوریه قرار داشته و در موقعیتی است که پیامدهای منفی این فضا در درجه اول متوجه لبنان میشود. این همان چیزی است که ما در چالشها و ناآرامیهای گاه و بیگاه لبنان شاهد آن هستیم.
در عین حال سیگنالهای مثبتی در این فضا بوجود آمده که میتوان به آن دست پیدا کرد. اما این اولین بار نیست که چنین فضایی ایجاد میشود. به این ترتیب اولویت اول ایجاد سازش در سوریه بوده و پس از آن امکان رسیدن نوبت به لبنان وجود دارد. به این ترتیب با این منطق تا زمان رسیدن به راهحل ها و سازشهای منطقهای از یمن گرفته تا سوریه تنها کاری که از دست لبنانیها بر میآید این است که تا زمانی نامحدود به انتظار بنشینند. آنها هیچ چارهای غیر از همزیستی با خلأ ریاست جمهوری و رکود مؤسساتی در دولت و پارلمان ندارند.
دومین گام، گذرگاه ایرانی سعودی است. درگیری بین دو کشور در انواع و اشکال مختلف و عرصههای گوناگون از سوریه گرفته تا یمن و عراق و عرصه مناسک حج و لبنان ادامه دارد. به گونه ای که هیچ شاخصی برای نرمش در مناسبات وجود ندارد که لبنانیها بتوانند برای ایجاد رخنه سیاسی جهت رسیدن به سازش بر روی آن حساب کنند.
لبنانی ها چگونه میتوانند سازش را به مرحله عملیاتی وارد کنند تا زمانی که حامیان منطقهای گروههای سیاسی آنها شامل سعودیها و ایرانیها در وضعیت متخاصم و مبارزه قرار گرفته و روز به روز چالشها و تنشهای موجود بین آنها افزایش پیدا میکند.
گام سوم اوضاع عربستان سعودی است. مواضع ریاض نسبت به لبنان از رویکرد مثبت برخوردار نیست. کسانی که اخیرا به ریاض سفر کردهاند، با این اعتقاد باز میگردند که لبنان در شرایط کنونی در اولویت سعودیها قرار ندارد و موازنه های قدرت در این کشور به نفع رقبای ریاض مختل شده است. از این منظر اجازه دادن به المستقبل برای شرکت کردن در گفتگوهای عین التینه با حزبالله لبنان تنها در مسیر کاستن از فضای التهاب سیاسی و جلوگیری از انفجار اوضاع سیاسی در لبنان بود و این همان سقفی است که سعودیها در رابطه با گفتوگوها اجازه آن را به المستقبل دادهاند.
کارشناسان اعتقاد دارند که دشمنی عربستان سعودی با حزبالله لبنان در بالاترین سطوح خود قرار دارد. حزبالله از دیدگاه حاکمیت سعودی یک سازمان تروریستی به شمار میرود و مدتهای مدیدی است که ریاض به دنبال منزوی کردن آن در لبنان است، عربستان نه تنها نمی خواهد حزبالله را از دولت کنونی دور کند، بلکه می خواهد آن را از حیات سیاسی نیز بیندازد. از همین رو است که عربستان سعودی رسیدن به هر نوع سازش داخلی در لبنان که به حزبالله و متحدان آن دستاوردها و جایگاه مشخصی بدهد را وتو میکند.
چهارمین گام ناتوانی لبنانی ها در کنار گذاشتن بحرانها و ایجاد راهحلهایی برای آنها است. مشکل زبالهها سادهترین مثال در این رابطه است. همچنین ناتوانی از ایجاد سازش داخلی در لبنان از جمله موارد دیگر است. در گذشته تجربیات متعددی در این رابطه وجود داشته و گفتگوهای دوجانبه و فراگیر بارها انجام شده است که همگی با شکست مواجه شده اند. نتیجه تمام این رفتارها گشتن به دور خود و حل نشدن ماهیت اصلی اختلافات و عدم رسیدن به همگرایی و عدم ایجاد مساحت های مشترک است.
با توجه به آنچه گفته شد، سید حسن نصرالله نقش خود را ایفا کرده و توپ را به زمین المستقبل و متحدان آن انداخت. وی توافق را به صورت یک بسته متکامل مطرح کرد. هدف وی از این توافق این است که لبنانی ها ثابت کنند که به سن رشد و بلوغ سیاسی رسیدهاند ، در غیر این صورت اوضاع داخلی و منطقهای و بینالمللی همچنان نشان دهنده در جا زدن های طولانی است. علاوه بر این که طی این مرحله در جا زدن احتمالاً تحولات شتابانی به ویژه در عرصه سوریه ایجاد میشود ، تحولاتی که باعث میشود مسائلی که الان مطرح است ، در آینده قابل طرح نباشد.
انتهای پیام/ 852