به گزارش «شیعه نیوز»، موضعگيري حاكمان ظالم در قبال مرقد حسيني
1. حاكمان ظالمي هم بودند كه كربلا و مرقد حضرت حسين (عليهالسلام) را خطري براي خود ميدانستند و علاقهمندان اهلبيت: را از زيارت كربلا منع كرده و مشكلات بسياري براي آنان ايجاد ميكردند. بنياميه پس از واقعه كربلا متعرّض قبر امام حسين (عليهالسلام) نشدند؛ زيرا از عواقب جنايتي كه كرده بودند همواره در هراس به سر ميبردند. بنياميه سختگيري ميكردند، امّا نميتوانستند مانع زيارت كربلا شوند. آنان ميخواستند ياد و خاطره حسين (عليهالسلام) از ذهن مردم فراموش شود.
2. حكومت بنياميه پس از مدتي منقرض شد و پس از آن دوران فترتي پيش آمد كه دوستداران اهلبيت: اندكي آسوده شدند و فرصتي براي زيارت مرقد شريف امام حسين (عليهالسلام) براي آنان فراهم آمد. اين دوران فترت ميان سالهاي 114 تا 148 هجري بود؛ امّا پس از گذشت اين سه دهه، بنيعباس با مرقد حسين (عليهالسلام) كاري كردند كه امويها نكرده بودند.44 آنان در قتل امام حسين (عليهالسلام) شركت نداشتند، امّا از اهانت به مرقد شريف چيزي كم نگذاشتند. اولين خليفه عباسياي كه در اين راه گام برداشت، منصور عباسي بود كه كينه عجيبي نسبت به فرزندان اميرالمؤمنين (عليهالسلام) داشت و دستور تخريب قبر مطهر را اوّلين بار او صادر كرد.45
3. پس از او هارون الرشيد در سال 173 هجري دستور انهدام ساختمان حرم مطهر را داد و درخت سدري را كه نشانه قبر منوّر حضرت بود، قطع كرد.46
4. نزديك به چهل سال بعد، متوكّل عباسي كه نوه دختري هارونالرشيد بود، بر مسند خلافت نشست و سياست بسيار سختگيرانهاي را نسبت به شيعيان در پيش گرفت. نقل است او چهار بار مرقد مطهر امام حسين (عليهالسلام) را ويران كرد و زمينش را به آب بست و در آن زراعت كرد تا اثري از آن حرم شريف باقي نماند و مردم آن را فراموش كنند؛ اما هرگز در اين امر موفق نشد.47 جلالالدين سيوطي در اين باره مينويسد:
متوكل در سال 236 هجري دستور تخريب قبر حسين (عليهالسلام) و بناهاي اطرافش را صادر كرد و دستور داد تا همه زمين را شخم بزنند و بذر بكارند. متوكل به ضديّت شديد با اهلبيت رسول خدا (صلواتالله عليها) معروف بود و مسلمانان از اين بابت رنج ميبردند ... حتي اهل بغداد
روي ديوارهاي شهر به متوكل دشنام مينوشتند و برخي شعرا در هجو او ميسرودند. براي نمونه چنين ميگفتند: متوكل تأسف ميخورد كه چرا با بنياميه در كشتن حسين (عليهالسلام) شركت نداشته؛ به همين دليل قبر حسين (عليهالسلام) را تخريب ميكند!48
ابن اثير در «كامل في التاريخ» مينويسد:
متوكل مردم را از زيارت حسين (عليهالسلام) محروم نمود و اطلاعيه داد كه هر كسي را نزد قبر حسين بيابيم، سه روز حبس كرده و سپس او را ميكشيم. بدينوسيله بسياري را از اطراف مرقد شريف دور كردند. متوكّل بغض زيادي نسبت به علي بن ابيطالب (عليهالسلام) داشت و دستور ميداد تا اموال دوستان آن بزرگوار را ضبط و خودشان را سر به نيست كنند ... نقل است كه مرقد حسين (عليهالسلام) تا هفت مرتبه تخريب و بازسازي شد؛ البته تخريب توسط دشمنان و بازسازي توسّط دوستان.49
5. در سال 512 هجري خليفه وقت عباسي «مسترشد» و فرزندش «راشد» به خزانه حرم حسيني دستبرد زدند و اموال و اشياي گرانقيمتي را كه شامل موقوفات و غير موقوفات بود، غارت كردند.50
6. در سال 1226 ق نيز وهّابيها به سركردگي «سعود بن عبدالعزيز» با لشكري دوازده هزار نفري به كربلا حمله كردند؛ در حالي كه مردم به مناسبت عيد غدير به نجف اشرف رفته بودند و تقريباً كسي جز كودكان و زنان و پيران در شهر حضور نداشت. وهّابيها صدها تن را به خاك و خون كشيدند و اهانتها نسبت به مرقد مطهر حسين (عليهالسلام) مرتكب شدند. چوبهاي ضريح مطهر را شكسته و از آن در پخت غذا و قهوه به عنوان هيزم آتش استفاده كردند. اين واقعه آنقدر جانسوز بود كه به «طف ثاني» يعني كربلاي دوم شهره گشت.51
متفكر مسلمان استاد عباس محمود عقاد مينويسد:
مراقد امام حسين (عليهالسلام) و شهداي كربلا امروز مزاريست كه مسلمانان از هر مذهبي به سوي آن ميشتابند. اين آسمان بر شهيدان شريفتر از اينان سايه نيافكنده است.52
دكتر دوايت دونالدسون در كتابي كه درباره عقايد شيعه و تاريخش نوشته ميگويد:
از فاجعه كربلا بيش از هزار سال ميگذرد، امّا زائران همچنان به سوي آن سفر ميكنند و تعدادشان روزافزون است.53
و اين همان است كه اميرمؤمنان علي (عليهالسلام) در روايت شيخ صدوق= آن را پيشبيني فرموده است. حضرت ميفرمايد: «گويا ميبينم بناهايي روي قبر حسين ساخته شده و ميبينم كه محملهايي به سوي قبر حسين (عليهالسلام) ميرود و شبي و روزي نميگذرد، مگر اينكه از سراسر آفاق به سوي آن ميآيند.54
پينوشتها
44. مرتضي مطهري، سيري در سيره ائمه، بخش مربوط به امام صادق (عليهالسلام).
45. شيخ عباس قمي، تتمة المنتهي، ص 165 .
46. محمد هاشم خراساني، منتخب التواريخ، ص 503 .
47. اخبار الدولة العباسيه، ترجمه عبدالعزيز دوري، ص 365 .
48. جلالالدين سيوطي، تاريخ الخلفاء، ص 347.
49. ابن اثير جزري، الكامل في التاريخ، ج 2، ص 125 .
50. اخبار الدولة العباسية، ص 145.
51. سيد جواد عاملي، مفتاح الكرامة، خاتمه جلد پنجم.
52. عباس محمود عقاد، ابوالشهداء الحسين بن علي، ص 150.
53. دوايت دونالدسون، مذهب شيعه، ص 77.
54. منتخب التواريخ، ص 417 .
انتهای پیام/980