به گزارش «شیعه نیوز»، اسباببازیها در قالب ابزار شکلدهی شخصیت کودکان اهمیت زیادی دارند و یک مرحله اصلی در شخصیتسازی کودکان، ارتباط مستقیم آنها با وسایل کودکانه است لذا به طور خاص در بحث اسباببازی و عروسکها باید از نگاه کودکانه به آن نگریست تا اثرگذاریهای آن را فهمید، از این جهت این اسباببازیها صرفاً به عنوان سرگرمی نقش ایفا نمیکنند و جایگاهی فراتر از آن دارند.
تربیت فرزندان و پیدا کردن بهترین وسیله برای ارتباط با آنها در راستای اعمال فرهنگ متعالی مدنظر والدین همواره اصلیترین دغدغههای فرهنگسازی در حوزه تعلیم و تربیت بوده است؛ شیوهها و لوازم زیادی وجود دارد که از طریق آنها میتوان مسئله انتقال فرهنگ را پیش گرفت؛ یکی از این الزامات، فرهنگسازی در حوزه کودک و نوجوان وسایل بازی کودکان است که انتقال مفهوم را برای این رده سنی راحتتر و شیرینتر میکند.
کودکان در پروسه دریافت، از شیوه الگوپذیری استفاده میکنند و در راستای همین شیوه دریافت از جهان پیرامون تلاش میکنند خود را شبیه شخصیتهای نمایشی و ابزاری کودکانه در دسترس خود کنند بهعنوان مثال تا دو دهه قبل وقتی مادربزرگها، عروسکی را برای دختران یا نوههایشان درست میکردند، بلافاصله از روسری یا چادری برای آن استفاده میکردند با آن شکل زیبا و گلدار خودش؛ در این صورت کودک، میتواند از المانهای شخصیتی این اسباببازیها استفاده کند اما امروز از این تماژ برای طرحدهی به عروسکها استفاده نمیشود که به همین راحتی میتوان تغییر الگویی را در استفاده ابزار کودکانه ملاحظه کرد؛ کودکی که با یک اسباببازی با مولفههای فوق رشد میکند و بزرگ میشود تصویر کودکانه خود را در آینده هم ذیل المانهای عروسک کودکیاش به خاطر میآورد.
کمکاری ما در حوزه فرهنگ بازی کودکان و ابزار بازی کودکانه، فرصت را برای فعالیت غرب، در کشور فراهم کرده است؛ تاکنون انتقادات زیادی از طرف برخی نهادها و صاحبنظران فعال در عرصه فرهنگسازی کودکان و نوجوانان نسبت به عرضه عروسکهای «باربی» شده است اما همچنان شاهد حضور اینگونه از اسباببازیها هستیم؛ در واقع عروسکهای «باربی»، پیادهنظام و سربازان صامت و خاموش فرهنگ بیگانه هستند که از درون خانواده به صورت غیرملموس به تبلیغ و تحمیل ارزشها، عادات و فرهنگ غربی میپردازند و تبدیل به الگوی ظاهری کودکان میشوند.
این ورود فرهنگی بدون هیچگونه بازخورد و ممانعتی از طرف خانواده اتفاق میافتد و تأثیرگذارتر از سایر راههای نفوذ است چرا که وقتی از کودکی یک فرهنگ خاص القا میشود تغییر این منش در بزرگسالی بسیار مشکل است؛ مانند نهالی که در ابتدا بسیار انعطافپذیر است و و قتی تبدیل به یک درخت تناور شد دیگر نمیتوان از آن انتظار انعطاف داشت.
با غفلتی که طی دو دهه اخیردر عرصه ساخت ابزارآلات بازی کودکان داشتهایم، رسیدن به فضای رقابتی کار دشواری است و همتی دوچندان میطلبد اما برای این کار یک ابر تئوری با نام قرآن برای سازندگان فرهنگ در عرصه کودک و نوجوان وجود دارد که میتواند تمام این عقبماندگیها را جبران کند.
قرآن برای شخصیتپردازی در حوزه کودکان نمونههای جذابی دارد؛ در این راستا لازم است کارشناسان قرآنی در ساخت وسایل بازی به سازندگان کمک کنند تا نتایج تلاش آنان، در کودکان اثرگذار باشد؛ وقتی از فرهنگ مطلوب قرآن در ساخت وسایل بازی کودکان به عنوان یکی از شیوههای تربیتی فرزندان استفاده شود، دیگر شاهد تصاویری از عروسکهای باربی، پرنسس، مرد عنکبوتی و بنتن و ... روی کیفها، دفترها و سیسمونیها نخواهیم بود همچنان که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «ای کاش هنرمند هنرش را در خدمت بهشت، قرآن و ارزش بگذارد نه در خدمت آن چیزی که دشمن میپسندد.»
از آنجایی که ما به دنبال فرهنگ مطلوب هستیم، اگر تولیداتمان را در زمینه وسایل بازی ترویج و تقویت کنیم، قطعاً خانوادهها برای سرگرمی فرزندانشان به سراغ اسبابهای ساخته فرهنگ بیگانه نخواهند رفت ضمن اینکه ارزان بودن، برخورداری از جنس مناسب و لطیف، بوی خوش، و ... در جلب توجه فرزندان تأثر زیادی خواهد داشت.
رهبر معظم انقلاب اسلامی هم بر تولید اسباببازیهای متناسب با فرهنگ اسلامی تأکیدات زیادی داشتهاند؛ تولید برخی عروسکهای داخلی را مفید دانستند اما مسئولان باید به این نکته هم توجه داشته باشند که قبل از ورود عینی این عروسکها به بازار باید برای آنها پیشزمینه داشت به عنوان مثال قبل از اینکه عروسکهای مشهور غربی به بازار مصرفی وارد شوند، انیمیشنها و فیلمهای زیادی درباره آنها ساخته شد و در واقع این شخصیتها بودند که شکل گرفتند و اسطوره شدند تا در نهایت تبدیل به ابزار بازی کودکان و شخصیت القا کننده الگو به آنها باشند. شخصیتهایی مانند بتمن و سوپرمن و امثال آنها پیشینه فرهنگی در تاریخ شفاهی و کتبی هیچ ملتی حتی سازندگان این شخصیتها نداشتند و با گسترش تبلیغات و کار فرهنگی اسطوره شدند.
اما ظرفیت تاریخی و فرهنگی برای شخصیتسازی در بین مردم ایران پربارتر است و با استفاده از شخصیتهای قرآنی مانند حضرت سلیمان و نوح یا شخصیتهای اسطورهای مانند رستم و سهراب میتوان زودتر به نتیجه رسید و با توجه به تطابق شخصیتی آنها با واقعیت تاثیرگذاری این شخصیتها تأثیرگذاری بیشتری خواهند داشت؛ به فرموده مقام معظم رهبری برای ساخت و ارائه اسباببازیها باید پیوست فرهنگی آنها را تعریف کرد که با تعریف این پیوست فرهنگی، عروسکهای ارائه شده به بازار را از پیش به کودکانمان بشناسانیم.
یک نکته اساسی این است که ما نباید ببینیم دشمن چکار میکند و بعد ما همچنین اقدامی کنیم، این بی انفعالی است، پس لازم است که به این مقوله اسباببازی بهای بیشتری داده شود و حتی در این زمینه اقدام به تولید بازی کنیم. با توجه به تصویری که از بهشت و جهنم در ذهن کودکان و نوجوانان است، یکی از راهکارهای مهمی که در پویایی تفکر فرزندان اثرگذار است، ساخت بازیهایی با محتوای قرآنی است، به عنوان مثال باور به قیامت، بهشت، پاداش، عقاب و سایر موازین دینی.
انتهای پیام/980