به گزارش «شیعه نیوز»، در گذشته سینما و تلویزیون به عنوان یک وسیله تفریحی و گاهی نیز منبع کسب اخبار و اطلاعات تلقی میشد. امروزه با توسعه روز افزون شبکههای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی و علاقه شدیدی که طبقات مختلف مردم به ویژه اطفال و نوجوانان به تماشای برنامههای آنها نشان میدهند مسائل گوناگونی در محیطهای خانوادگی و اجتماعی به وجود آمده است. گروهی از دانشمندان معتقدند که بسیاری از فیلمها چه تلویزیونی چه سینمایی آشکارا محرک افراد تلقین پذیر به ارتکاب بزه هستند.
سینما و تلویزیون یکی از وسایل ضروری برای پرورش افکار عمومی
ارشیانازحیدریان، عضوداوطلب انجمن حمایت از حقوق کودک در روزنامه قانون نوشت: عدهای دیگر از متخصصان، ادعای مذکور را بی اساس دانسته و معتقدند که سینما و تلویزیون یکی از وسایل ضروری برای پرورش افکار عمومیاست. سینما و تلویزیون مرزهای سیاسی بین کشورها برای بینندگان را از بین برده آشنایی با ملل و عقاید گوناگون، شیوههای زندگی و فرهنگهای مختلف را با هزینه بسیاراندک در زمان کوتاهی فراهم میکند. گذشته از جنبه تفریحی در بهبود کیفیت آموزش، سرعت بخشیدن به کسب معلومات و فراهم کردن امکانات وسیع آموزشی به تمام طبقات اجتماع موثر و بهترین وسیله برای ارتقای سطح دانش وایجاد تنوع در زندگی و به کار بردن ابتکار است.هرگاه برنامههای سینما و تلویزیون فاقد جنبههای منفی و تخریبی بوده و از تلقینهای زیان آور و مخالف مصالح مذهبی، اخلاقی و ملی دور باشد در آموزش و پرورش افراد بسیار موثرند.
متاسفانه تهیه کنندگان تجاری فیلمهای تلویزیونی و سینمایی به جنبههای آموزشی، تربیتی، مذهبی و اخلاقی آنها توجه نداشته و فقط جهت جلب منافع شخصی فیلمهایی را که هدف تجاری دارند تهیه و به نحو اغراق آمیزی در صحنه فیلمهاپرخاشگری،عصیانگری خشونت قانونشکنی، عیاشی و شهوترانی را مجسم میکنند.
بزرگسالان به غیر واقعی و تصنعی بودن موضوعات فیلمها واقف هستند اما اطفال و جوانان و کسانی که آگاهی و تجربه کافی ندارند آنها را واقعیت پنداشته و مظهری از زندگی جدی تصور میکنند در حالی که بیرون از صحنههای تلویزیون و سینما یعنی در واقعیت جامعه حقیقت به نحو دیگری با توجه به آداب و رسوم و اعتقادات مذهبی به کلی متفاوت با موضوع فیلمهاست.
تقلید از بازیگران فیلمها، همزیستی و همآهنگی کودکان و نوجوانان را با بزرگسالان و دنیای واقعی دشوار کرده و در برابر آرمانهای تلقین شده به وسیله فیلمها ناسازگاری اجتماعی از خود بروز میدهند. اطفال و نوجوانان از لحاظ تصور و تجسم ذهنی به معیارهایی که ساخته و پرداخته جامعه دیگر و هماهنگ با ویژگیهای آن است میگرایند.
جرم شناسی وسایل ارتباط جمعی
اکثر نوجوانان پس از تماشای فیلمهای عشقی و شهوت انگیز و تحریک کننده در سالن تاریک سینماها دچار هیجانات میشوند. چون به طور طبیعی ارضا نمیشوند دچار حالت عصبی شده و دائما با خود و زندگی در جنگ و ستیزند. فیلمها برای کودکان و نوجوانان رویای شیرین ساخته و در نظر آنان مجسم تر و برتر از واقعیت جلوه میکند هرگاه فیلمها با توجه به اعتقادات مذهبی، آداب و رسوم محلی، سطح فرهنگ، مبانی اخلاقی و مخصوصاً گروههای سنی به طور دقیق کنترل نشوند در بروز حالت خطرناک و بزهکاری و بزه دیدگی موثر خواهند بود. از نقطه نظر
جرم شناسی، وسایل ارتباط جمعی به دلیل اثراتی که بر فرهنگ و هنجارهای افرااد بالاخص جوانان میگذارد شدیدا مورد توجه و مطالعه بوده و به عنوان یک عامل بزهکاری تلقی میشود.
پیشرفت تکنولوژی یکی از عوامل بزهکاری
وسایل ارتباط جمعی با بار و پیام ناسالم بهزعم بسیاری از پژوهشگران میتواند سرچشمه فساد و انحراف اخلاقی باشد. این عامل محرک تمایلات و کششهای ناسازگار بوده و با ارائه تصاویر غیر واقعی و کاذب، صحنههای خشونت و اعمال جنسی و بیان مسائل نامناسب طرق ارتکاب جرم بزهکارانه، بالاخص در بعضی ممالک که تکنولوژی رشد سریع تری داشته و وسعت دسترسی بهاین گونه وسایل بیشتر است یکی از عوامل مهم بزهکاری و بزه دیدگی است. البته برخی دیگر از محققان این طرز فکر را رد کرده و معتقدند پیشرفت تکنولوژی و وسایل ارتباط جمعی نه تنها موجب بزهکاری و بزه دیدگی نمیشود بلکه میتواند اثرات مثبت بیشماری بر زندگی افراد داشته باشد و منجر به تسکین احساسات و تمایلات فردی گشته بااین توضیح که افراد با دیدن فیلمها و صحنههای آرامش بخش یا خواندن داستانهای غم انگیز و عشقی ارضا شده و دیگر دست به ارتکاب بزه نمیزنند.
هرچند هر دو نظریه به نظر قابل انتقاد است چراکه هر دو به راه افراط کشیدهاند و در حقیقت باید پذیرفت که رسانهها نیز مانند سایر جنبههای تکنولوژی دارای آثار مثبت و منفیاند و در واقع تاثیر پذیری بیشتر از آثار مثبت یا تاثیر پذیری بیشتر از آثار منفی تماماً به شخصیت افراد، تنوع تربیت آنها و محیط خانوادگی شان بستگی دارد چرا که فیلمهای سینما و تلویزیون دارای آثار مثبت و منفی فراوان است و تاثیر پذیری از هر کدام ازاین جنبهها بستگی به شخصیت فرد دارد وسایل ارتباط جمعی با توجه به نقشی که در زندگی آحاد مردم بالاخص اطفال بازی میکنند، اثرات قابلتوجهی بر کیفیت منشها و خلقیات کودکان دارند که به تناسب محتوای خود میتوانند موثر، آموزنده یا مخرب باشند در واقع مطبوعات و سینما و تلویزیون جنبههایی از پیشرفت تکنولوژی هستند که در ساخت افکار عمومی، شکل گیری اخلاق جمعی و تکوین شخصیت افراد بالاخص کودکان و نوجوانان نقش مهمیبرعهده دارند.چراکه شخصیت آنها به صورت کامل شکل نگرفته و هنوز قابلیت تشخیص سره از ناسره را ندارند آنها به علت مشغله کمتر و وقت آزاد بیشتر ساعات بسیاری از روز را در مقابل تلویزیون و بعضا در سینماها میگذرانند در نتیجه کیفیت مطالب ارائه شده در سینما و تلویزیون بر طرز فکر آنها و شکل گیری شخصیت شان تاثیرات قابل توجهی دارد. در نتیجه پدر و مادر و اولیا و مربیان باید کودک و نوجوان را در جهت انتخاب برنامههای درست هدایت کنند. چرا که در صورت انتخاب نامناسب نه تنها از نظر اخلاقی و فکری احتمال مفسده برای کودک وجود دارد و منحرف کننده است بلکه بعضاً وسیله آموزش تکنیکهای جنایی و بزهکارانه محسوب میشوند.
جرائم اطفال و نوجوانان
انواع مختلف جرایم اطفال و نوجوانان از قدیمیترینایام در جوامع بشری وجود داشته است و میتوان گفت که ازاین پدیده اجتماعی همان قدر میگذرد که از عمر جوامع بشری میگذرد منتها باید توجه داشت تا قبل از انقلاب صنعتی قرن نوزدهم، این گونه جرائم به درستی شناخته نشده بودند و آنچنان وسعت و گسترش پیدا نکرده بودند که به عنوان یکی از جنبههای مهم مسائل اجتماعی مطرح شوند از قرن نوزدهم به بعد و با پیشرفت هر چه سریع تر تکنولوژی است که جرائم اطفال و نوجوانان به عنوان یکی از مهم ترین جنبههای اجتماعی مورد مطالعه علمای علم حقوق، جامعه شناسان و روانشناسان است.سینما و تلویزیون این وسایل ارتباط جمعی ازاین جهت از نظر علم جرم شناسی حائز اهمیتاند که اولا مورد استفاده زیاد مردم بالاخص کودکان و نوجوانان هستند و همانطور که گفته شد اکثر آنها ساعات بسیاری از شبانه روز را در مقابل تلویزیون سپری میکنند و بهاین دلیل که سینما و تلویزیون خاصیت القا کنندگی و تلقین فراوان قبر روی بیننده خود بالاخص کودکان و نوجوانان که شخصیتشان به صورت کامل شکل نگرفته دارند و باعث میشوند داستانها و حوادث فیلم و نقش قهرمانان آنها، شخصیت کاذب و رفتار تصنعی و امیال و کششهای مضر در شخصایجاد کند.
افرادی که مرتب به سینما میروند معمولا طالب فیلمهای ویژهای میشوند دیدن مکرر صحنههای فیلمهای مختلف، شخص را از زندگی حقیقی و واقعیتها دور کرده و در عالم رویا فرو میبرد البتهاین نکته را نیز باید افزود که استفاده کودکان و نوجوانان از انواع فیلمها بستگی مستقیم با کمبود امکانات تفریحی و ورزشی آنها دارد. طرفداران تئوری نقش منفی سینما به عنوان یک عامل بزهکاری و بزه دیدگی میگویند که افراد بهخصوص کودکان و نوجوانان با دیدن فیلمهای پر زد وخورد و جنایی یا صحنههای روابط عاشقانه و فریبنده و هیجانی از سینما و تلویزیون خود را در قالب قهرمانان فیلم تصور کرده و بهاین ترتیب با توجه به نیازهای روحی و روانی سرکوفته و ارضا نشده میل به انجام اعمال مشابه در آنها قوت گرفته و به سوی اعمال ناسازگارانه و بعضا بزهکارانه هدایت میشوند. وبعضا جهت ارضای امیال خود به افرادی که نباید، اعتماد کرده ومورد کودکآزاری و سایر انواع بزه دیدگی قرار میگیرند. در مقابلاین نظریه برخی دیگر سینما را یک عامل مسهل پنداشته که کودک از ورای تصاویر فیلم، خود را از فشارهای روانی و روحی ناشی از عوامل دیگر نجات میدهد و به این ترتیب آستانه مقاومتش در برابر بزهکاری و بزه دیدگی افزایش مییابد.
کودکان در معرض بزهکاری به وسیله سینما و تلویزیون
آنچه امروزه مسلم است و هیچ نظریه پردازی در آن شک ندارد آن است که سینما و تلویزیون و تصاویر آنها بر منش و هنجارهای انسان اثر گذاشته و ممکن است به طور مستقیم یا غیر مستقیم افراد بالاخص کودکان و نوجوانان را در معرض بزهکاری یا بزه دیدگی قرار دهد. البته تمامیآثار سوء مذکور فقط در زمانی است که فیلم فاقد جنبه آموزشی، بی محتوا و صرفا در جهت اهداف تجاری باشد در غیراین صورت یک فیلم میتواند علاوه براین که موجبات تفریح و سرگرمیکودکان را فراهم کند باعث افزایش اطلاعات و دادههای مثبت آنها و تعالی فکری و دید سیاسی اجتماعی آنان شود.توجه به آثار منفی و القایی سینما و تلویزیون سبب شده که امروزه این دو ابزار ارتباط جمعی کنترل ودر صورت نیاز سانسور شوند تا از نمایش فیلمهای نامناسب جلوگیری به عمل آید.
اثرات منفی سینما و تلویزیون به تناسب خصوصیات روانی و روحی و زمینههای اجتماعی اشخاص میتواند مستقیم یا غیر مستقیم باشد، به عبارت دیگراین اثرگذاری وابستگی تام به مجموع عوامل اجتماعی و فردی دارد.
تاثیرات غیر مستقیم و با واسطه آنها عبارتند ازایجاد نیازهای کاذب و تمایلات عاطفی، علاقه به جاه و مقام و ثروت که هیچگونه تناسبی با شرایط فرد نداشته و غیر واقعی است. نیازهای به وجود آمده از یک طرف و عدم توانایی و قدرت اجابت آنها از طرف دیگر موجب میشود فرد در فرصت مناسب و تحت فشارهای دیگر دست به ارتکاب اعمال خلاف در راستای ارضایاین احتیاجات بزند. برای مثال دزدی برای تهیه لباسهای تجملی و شبیه قهرمان فیلم دلخواه خود شدن یا تجاوز برای رفع نیازهای جنسی و… دراینگونه موارد فرد باید زمینه و آمادگی قبلی داشته باشد تا به سرعت تحت تاثیر صحنههای مهیج و حساس فیلم قرار گرفته و متعاقبا دست به ارتکاب جرم بزند.اثرات مستقیم فیلم را میتوان درایجاد حالات روحیو روانی، انحرافات اخلاقی در تماشاگر، الگوپذیری، نمونهسازی و… ملاحظه کرد. تکرار تماشای صحنهها و داستانهای مشابه به مرور از لحاظ اخلاقی فرد را متاثر کرده و نظام و معیارهای ارزشی را تغییر میدهد دراین گونه موارد ممکن است اثرگذاری بستگی به آمادگی و استعداد قبلی نداشته باشد ولی در اثر تداوم و تکرار سورژهها از محتوای آنان متاثر شود و تعادل فکری وی درهم ریزد.
بهره گیری از فنون بزهکاری تاثیر دیگر وسایل تصویری
تاثیر دیگر وسایل تصویریایجاد حس تقلید و بهره گیری از فنون بزهکاری است. افرادی که دارای زمینه قبلی ناسازگاری هستند ولی به عللی طرق انجام آن را نمیدانند، بااین که هنوز به آن درجه از توانایی روحی و روانی برای ارتکاب عمل خلاف نرسیدهاند،در چنین شرایطی سینما میتواند یک اثر قاطع و تعیین کننده داشته باشد و با ارائه فنون و تکنیک انجام کار برای فرد مستعد کلاس آموزش جرم باشد.
متاسفانه علی رغم امید فراوان در جهت کاهش فیلمهای بی محتوا بعد از انقلاب گاها همچنان بر پردههای سینما شاهد فیلمهای پر زد و خورد یا ترویج دهنده فرهنگ مصرف گرایی و مادی هستیم که امید است با مراقبت و کنترل مسئولان، سینما و تلویزیون بتوانند بر رسالت آموزش و تربیت کودکان جامه عمل بپوشانند و به کودکان و نوجوانان ما راه درست زندگی و حقایق آن را بیاموزند نهاین که با ارائه صحنههای رویایی و پرافسوس و قتل و غارت نمونههایی از بازیهای کاذب جوامع غربی توام با ارزشهای غیرواقعی و نامناسب به مردم القا شود متاسفانه با رواج استفاده از ویدیو و فیلمهای مربوطه در سالهای اخیر همان کنترل اندک بر فیلمهای سینما و تلویزیون نیز بی اثر گردیده و توزیع غیرقانونی فیلمهای خشن و جنسی در میان خانوادهها توسط باندهای مجهز خطر دو چندانی به وجود آورده است بهاین شرایط باید توسعه استفاده از آنتنهای ماهواره را نیز افزود.
تلویزیون یکی از کالاهای اساسی در زندگی مردم و در عین حال یکی از محبوبترین، فراوانترین و در دسترس ترین وسایل ارتباط جمعی است و در حال حاضر انتخاب نمونهها از خانوادههایی که فاقداین وسیله ارتباطی باشند دشوار است واین روزها این وسیله عملا و بهواقع عهده دار وظیفه جانشینی و جبرانی است بهاین توضیح که امروزه با توجه به مشکلات اجتماعی و اقتصادی که کار کردن به تنهایی پدر معمولا پاسخگوی نیازهای خانواده نیست و درکنار وی مادر نیز معمولا به کار و فعالیت خارج از منزل اشتغال دارد توجه به کودکان کاهش یافته و کودک برای سرگرم کردن خود و جبراناین کمبود به نزدیکترین و راحتترین وسیله موجود در منزل که معمولا تلویزیون است روی میآورد. میل نهفته به سرگرم شدن، ورود به جهانی تخیلی، شرکت غیر مستقیم در حوادث مهیج وشناختن شخصیتهای جذاب و هیجانانگیز از جمله عوامل دیگری هستند که باعث گرایش به تلویزیون در میان کودکان و نوجوانان میشود.
این نکته غیرقابل انکار است که سینما و تلویزیون به واسطه کششی که دارند اثرات عمیق روحی و تربیتی بر اطفال و نوجوانان میگذارند بنابراین هرگاه فیلم سینمایی و برنامه تلویزیونی حاوی مطالب مهم اجتماعی و تربیتی باشد، اطفال و نوجوانان را از همان سالهای اولیه زندگی به سوی هدفهای والا و عالی زندگی رهبری خواهد کرد واز آنها عناصری مفید برای خدمت به جامعه و کمک به همنوعان خود به وجود خواهد آورد. برعکس هرگاه برنامههای تلویزیونی و سینمایی شامل فیلمهای جنایی همراه با قتل و غارت و کشتار باشد، روح ماجراجویی، خلافکاری، بزهکاری و حتی درنده خویی را در اطفال و نوجوانان بیدار کرده و از آنها عوامل ضداجتماعی و مخرب خواهد ساخت. از نظر روانی کودکانی که در سالهای اولیه زندگی قرار دارند، با دیدن صحنههای فیلمهای تلویزیونی و سینمایی نمیتوانند رابطه منطقی بین صحنههای آنان و زندگی واقعی خود برقرارکنند.
در نتیجه یک تعارض و تفرقه ذهنی برای کودکایجاد میشود و اگر این تصاویر با خشونت و کشتارهمراه باشد، القای ذهنی بر کودک باقی میگذارد و در نهایت ممکن است کودک به سمت آن صحنهها و ارتکاب بزه سوق یابد.اکثر تصاویر سینمایی و تلویزیونی ساحرانه به تخدیر بیننده پرداخته و او را مجذوب تواناییهای خارقالعاده شخصیتهای واهی و غیر واقعی کرده و تصاویری را ارائه میدهند که در زندگی عادی واقعیت ندارد. سازندگاناین گونه برنامهها جهت جلب مخاطب از یک دروغ بزرگ و جاندار یک حقیقت بسیار موثر میسازند و تماشاگرانی که اشتیاق فراوان برای تحقق آمال و آرزوهای دست نیافته خود دارند باتماشای با دقت آن برنامهها غیرممکنها را ممکن میبینند و در نتیجه به عوامل بیمارگونهای گرایش پیداکرده و دست به اعمال خلاف قانون و ضد اجتماعی میزنند حتی در مواردی فیلمها و سریالهای تلویزیونی چنان ساخته ذهن نویسندگان هستند که در عالم واقعی وجود خارجی ندارند ولی بر کودکان و نوجوانانی که درک درست از دنیای بیرون از خانه و جامعه واقعی ندارند میتواند اثرات منفی زیادی بگذارد طوری که آنها در ذهن خود تمام داستانهای غیر واقعی فیلمها را به صورت حقیقی در آورده و تصورشان از عالم واقع را بر اساس آن شخصیتها و فضاهای غیر واقعی بناسازند.
گفتنی است که امروزه در بعضی کشورها جرائم ارتکابی اطفال و نوجوانان گسترش یافته و روز به روز مطبوعات و تلویزیون منعکس کنندهاین واقعیت تلخ هستند. نمونههایی دیده میشود که کودکان تحت تاثیر فیلمهای سینمایی دست به سرقت، ضرب و جرح، آدمکشی و… میزنند چراکه همانطور که گفته شد امروزه تلویزیون در میان اکثرخانوادهها یافت میشود و کودکان ساعات زیادی از شبانه روز را به تماشای آن میگذرانند پس به جرأت میتوان گفت اگر تصاویر تلویزیونی حاوی صحنههای خشن و ناشایست باشند نقش تلویزیون در وقوع جرایم خیلی بیشتر از سینماست. کودکان در دنیای حاضر شیفته تلویزیون و شخصیتهای تلویزیونی شدهاند کودکان با این موجودات از طریق صحنه تلویزیون ارتباط برقرار میکنند خیلی از کودکان مانند معتادان به تلویزیون وابستهاند و حتی بر سر ساعت بیشتر تماشای تلویزیون با والدین خود مشاجره میکنند چنین کودکانی در واقع اجازه دادهاند که تلویزیون به جای آنان بیندیشد و تصمیم بگیرد و متاسفانه کودکاناین روزها حرف چنین رسانههایی را بیشتر از پند خانوادههای خود میپذیرند.به این ترتیب فیلمهای تلویزیونی که با کششهای داستانی خود بچهها را سرگرم میکنند، به شکلی خطرناک در روحیه اطفال اثرگذاشته و نوعی خشونت و بی انضباطی،عدم مسئولیت و عصیانگری و بی بند و باری را به وجود میآورند که برای آینده یک جامعه بسیار خطرناک خواهد بود.بنابر آنچه گفته شد اگر تصاویر پخش شده فاقد جنبههای منفی و مخرب چون قتل،ضربوشتم، تجاوز، درگیری،جنایت،خون و خونریزی به همراه تصادف سنگین خودروها و.. باشد و به جای صحنههای مذکور حاوی مطالب مفید آموزشی برای مثال پیرامون آموزش رعایت قوانین و مقررات، اطاعت پذیری از والدین و معلمان و… باشد مسلماً پدیدهای مفید برای اجتماع خواهد بود.
انتهای پیام/980