«من وثّق باللّه اراه السرور، و من تـوکّل عـلی اللّه کـفاه الامور، و الثقة باللّه حصن لا یتحصّن فیه إلاّ المؤمن، و التّوکّل علی اللّه نجاة من کلّ سوء و حرزمن کلّ عـدوّ » [1]
انسان با توکل به خدا از تکیه گاهی همیشگی و شکست ناپذیر برخوردار می گردد و این او را سرشار از امید و آرامش می نماید. شادی حقیقی نیز در پی امید است و گر نه ناامیدان حتی اگر بر چهره شان هم لبخندی نقش ببندد در دل سرشار از غم و اندوهند.
« و من یتوکّل علی اللّه فهو حسبه إنّ اللّه بـالغ أمره قد جعل اللّه لکلّ شیء قدرا »«و هر که بر خدا توکل کند، خدا او را کفایت خواهد کرد؛ که خدا امرش را نافذ و روان میسازد و بر هر چیز، قدر و اندازهای مقرر داشته است.»
« وعلی اللّه فلیتوکّل المؤمنون » [2]«پس مؤمنان باید که بر خدا توکل کنند.»
« إنما المـؤمنون الّذیـن إذا ذکـر اللّه وجلت قلوبهم و إذا تلیت علیهم آیاته زادتهم إیمانا و علی ربّهم یـتوکّلون » [3]
«مؤمنان تنها کسانی هستند که هر وقت نام خدا برده شود،دلهاشان ترسان میگردد، و هنگامی که آیات او بـر آنـها خـوانده میشود،ایمانشان افزون میگردد و تنها بر پروردگارشان توکل دارند.»
«الثّقة باللّه تعالی ثمن لکلّ غال و سلّم الی کـلّ عال[4] : اعتماد به خدای متعال،بـهای هر چیز گرانبها و نـردبانی بـه سوی همه بلندیهاست.»
« والّذین آمـنوا وعـملوا الصّالحات لنبوّئنّهم من الجنّة غرفا تجری من تحتها الانهار خالدین فیها نعم اجر العاملین*الّذین صـبروا وعـلی ربـّهم یتوکّلون »[5]«و کسانی را که ایمان آوردند و عمل نـیکو کـردند،در بـهشت فـرود مـیآوریم؛در غـرفههایی که جایگاه آنها باشد و از زیر آن غرفهها،آبهایی جریان دارد و در آن غرفهها جاویدان خواهند بود و آن،پاداشض خوبی برای عملکنندگان است.آنان کسانی میباشند(که در سختیها)صبر کردند و بر پروردگـارشان توکل میکنند.»
«کیف یضیّع من اللّه کافله و کیف ینجو من اللّه طالبه و مـن انـقطع الی غیر اللّه و کّله اللّه الیه: چگونه ضایع میگردد کسی که خداوند کفیل او باشد؟ و چگونه نجات مییابد انسانی که خداوند طالب اوست؟ (انسان فقط به دست خداوند نـجات مـییابد) آنکه به غیر خدا دلبـستگی داشـته باشد،خداوند او را به آنکه طالب اوست، وامیگذارد».[7]
« ألیس اللّه بکاف عبده و یخوّفونک بالّذین من دونه و من یضلل اللّه فما له من هاد » [8]«آیـا خـدا کفایتکننده بنده خود نیست؟و میترسانند تو را به آنان که غیر او هستند و کسی که خدا او را گمراه کند،پس برای او هدایت کنندهای نباشد.»
«خداوند به حضرت داود علیه السّلام وحی فرستاد: هرگاه بندهای از بندگانم فقط به من مـتمسک شود و من نیت او را صادق بیابم، اگر آسمان و زمین و تمام آنچه در آنـهاست، بـا او درافـتند،برایش راه گریز قرار میدهم و هر بندهای از بندگانم به کسی جز من متمسک شود و این معنا را در نیت او بـیابم، اسـباب آسمانی را از دست او قطع و زمین را زیر پایش سوراخ میکنم و برای من مهم نیست کـه در کـجا هـلاک شود.»[9]
«قسم به عزت و مجد و جلالم! قـسم به رفعتم بر عرش! هرکس به کسی جز من امیدوار باشد،امیدش را بـه یأس مبدل و در بین مـردم دورش میسازم. و آیا در شدائد به غیر من امید میبندد در حالی که شدائد در دست من است؟ آیا به غیر من امیدوار است و در خیالش در دیگری را میکوبد در حالی که کلید تمام درهای بسته در دست من اسـت و در خانهام به روی کسانی که مرا بخوانند، باز است؟ چه کسی در مهمی به من امید بست که امیدش را قطع کردم؟ من آرزوی بندگانم را نزد خود محفوظ داشتم و آنها به حفظ من راضی نشدند؛آسمانهایم را از کـسانی کـه از تنزیه من خسته نمیشوند،پر کردم و به آنها دستور دادم که در به روی بندگانم نبندند و بندگان به قول من اعتماد نکردند.آیا نمیدانند که هرکس به مصیبتی دچار شود،کسی جز مـن کـه قبل از درخواست عطا میکنم،با درخواست جواب سائلم را نمیدهم؟ آیا من بخیلم که بندهام مرا بخیل میداند؟ آیا جود و کرم از من نیست؟ آیا عفو و رحمت در دست من نیست؟ اگر تمام اهل آسمانها و زمین آرزومند باشند و به هـر کـدام به قدر آرزوی همه عطا کنم، ذرهای از ملکم کاسته نمیشود؛ چگونه کم شود از ملکی که قیّم آن منم؟ پس وای به حال کسانی که از رحمت من ناامیدند!وای به حال کسانی کـه مـراعات مـرا نکردند و مرتکب معصیت شدند!».[10]
پینوشت:
منابع:
- حکمت های تقوی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام جواد علیه السلام)، جواد محدثی
- امید، کلید طلایی زندگی شاد، سایت تبیان