سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

چرا در اسلام ریاست خانواده با مرد است؟

استاد حوزه علمیه قم در سخنرانی خود به مساله مدیریت در خانواده می پردازد و با بیان داشتانی از زندگی حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) به دلایل ریاست مرد بر خانواده اشاره می کند.
کد خبر: ۲۳۵۲۰۴
۱۰:۰۳ - ۱۴ مرداد ۱۳۹۹

به گزارش «شیعه نیوز»، استاد حوزه علمیه قم در سخنرانی خود به مساله مدیریت در خانواده می پردازد و با بیان داشتانی از زندگی حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) به دلایل ریاست مرد بر خانواده اشاره می کند.

حجت الاسلام والمسلمین سید جواد نورموسوی در حسینیه اعظم گراش پیرامون مدیریت در خانواده بیان داشت: بعد از قضیه‌ی فدک، حضرت صدیقه‌ طاهره پیش خلیفه رفت؛ هر چه استدلال و منطق آورد این فدک مال من است، مال من را به من برگردان، عمربن خطاب اعتنا نکرد. ناراحت شد، آمد خانه و دید أمیرالمؤمنین در خانه است، عرض کرد آقا بنشین با تو کار دارم، می‌خواهم با شما حرف بزنم.

او با بیان اینکه بند بند زندگی اهل‌بیت مشق زندگی است، گفت: این برش از زندگی حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) به من و شما یاد می‌دهد که زن و شوهر در روز بنشینند با هم حرف بزنند و صحبت بکنند.

استاد حوزه ادامه داد: یکی از چیزهایی که مرد‌ها باید به آن اهمیت بدهند توجه به زن و گوش کردن حرف‌های آنهاست، ببینید حضرت أمیرالمؤمنین چگونه مدیریت و زندگی را اداره می‌کند، چگونه یک زن را اداره می‌کند. آقا أمیرالمؤمنین در زندگی کوتاه چنان رفتار عالی دارد که فاطمه جانش را فدای علی می کند بعضی از آقایان می‌گویند شما فاطمه باشید، ما هم علی می‌شویم، اما من می گویم که آقایان شما علی زندگی باشید که زنتان هم فاطمه‌ی زندگی باشد. آقا أمیرالمؤمنین نشست قشنگ حرف‌هایش را گوش می‌کند و باز یک نکته‌ی دیگر است، گاهی اوقات خانم‌ها یا آقایان دارند برای همسرشان حرف می‌زنند ، طرف مقابل مشغول کار دیگر است، مشغول تلویزیون نگاه کردن است، یا کتاب خواندن است.

او ادامه داد: کسی که در حال صحبت است، ادب اقتضاء می‌کند که انسان با همه‌ی وجود گوش به حرفش بکند ، اهل‌بیت عصمت و طهارت چنان مقام و منزلتی دارند و چنان ادب را رعایت می‌کردند با آن بزرگی‌ که داشتند در کوچه پس‌کوچه‌ها اگر کسی با اینها حرف می‌زد کاملاً گوش می‌کردند و شما زیاد شنیدید که آن مرد آمد در کوچه چنان جسارتی به آقا امام حسن کرد و آقا امام حسن کاملاً گوش کرد و یا آن مرد عربی که محضر مقدس آقا امام سجاد می‌آمد توهین می‌کرد توهین‌ها را گوش می‌کرد و همه‌ حواس و توجهش به آن بود و سرش را پایین نمی‌انداخت و اینطرف و آنطرف را نگاه نمی‌کرد.

نورموسوی تصریح کرد: یکی از شیوه‌های هم‌زیستی این است که در هر کجا هر کسی برای شما حرف می‌زند با همه‌ی وجود گوش کنید، اگر آن حرف برای شما ارزشی ندارد برای گوینده ارزش دارد و اگر برای او ارزش نداشت برای شما هم حرف نمی‌زد. چون من و شما ارزش داریم برای دیگران ارزش قائل می‌شویم و حرف‌هایشان را گوش می‌کنیم، هر چه که می‌خواهد بشود چه برسد شریک زندگی انسان باشد و چه برسد که بچه‌مان باشد و اگر یکبار دوبار سه‌بار مرد بخواهد با زنش حرف بزند و زن مشغول کارهای آشپزی باشد من وقت ندارم، این مرد دیگر برای زن حرفی نمی‌زند و اگر زن بخواهد با شوهرش صحبت بکند وشوهر بگوید من وقتی ندارم یا اینکه انقدر سرگرم کار و زندگی خودش باشد دیگر این زن حرفش را به شوهر نمی‌زند و در خودش نگه می‌دارد و به دیگران می‌گوید، حرف را باید به یک کسی تحویل بدهد والا در دلش می‌ماند، باید به کسی نشان بدهد و به یک کسی بگوید حالا که من شریک زندگی او هستم بگذار من حرفش را گوش بکنم. چه در محیط خانه و چه در بیرون خانه اینها شیوه‌ی هم زیستی است ، فرقی نمی‌کند. همین‌رفتار اداره کردن زندگی است و چیز دیگری نیست.

او بیان داشت: أمیرالمؤمنین با همه‌ وجود حرف فاطمه را گوش می‌دهد، اینکه فاطمه می‌آید فاطمه می‌شود و اینگونه جانش را فدا می‌کند برای یک کسی که خودش و وجودش ارزش دارد، اگر وجود نازنین أمیرالمؤمنین باارزش نبود بی‌بی دوعالم جان باارزشش را در راهش نمی‌داد. معنی و مفهومش این است اگر من می‌خواهم پدر خانه باشم یک پدر ارزشمند باشم، فقط جسم من نباشد، اگر قرار است من یک زن ارزشمندی مثل فاطمه باشم ظاهر من، این هیکل من نباشد، هیکل و جسم ظاهر فاطمه با ارزش نیست آن شیوه‌ی رفتاری‌اش باارزش است، شیوه‌ی رفتاری أمیرالمؤمنین ارزشمند است.

استاد حوزه علمیه با طرح این سئوال که چرا حضرت رباب بعد از شهادت آقای ما، مولای ما حسین بن علی در سایبان زندگی نمی‌کند؟ توضیح داد: آن چیزی که حضرت رباب را تا روز قیامت یک انسان والا و برجسته و الگو و نمونه در دنیا معرفی می‌کند و نشان می‌دهد، منش و رفتارش است.

او به صحبت های حضرت فاطمه(س) با امام علی(ع) اشاره کرده و بیان داشت:
حادثه و اتفاق مهم نیست نحوه‌ی برخورد و نوع برخورد با اتفاق و حادثه خیلی مهم است، چطور ما این اتفاقی که پیش آمده با آن برخورد می‌کنیم؟ علی جان تو همان کسی هستی که گرگ‌های عرب را صید می‌کردی و حالا در خانه نشستی ؟
چقدر زیبا گفت ای دختر پیغمبر، ای یادگار رسول خدا، من بی‌خیال نیستم در گرفتن حق، آرام باش اگر می‌خواهی علی آرام باشد، تو آرام باش. آرامش فاطمه آرامش علی است. اگر من بروم کاری بکنم آنها بیشتر به تو فشار می‌آورند و تو را اذیت می‌کنند.

نورموسوی بیان داشت: گاهی اوقات اتفاقاتی می‌افتد که این اتفاقات شاید برای مرد زیاد اهمیت نداشته باشد اما برای زن اهمیت دارد و باعث رنجش زن می‌شود. اگر مرد این رنجشی که در وجود زن هست پاک نکند، بیرون نیاورد از دلش این در وجودش می‌ماند، این زن نمی‌تواند خوب بچه را تربیت بکند لذا زن بیش از هر چیزی به آرامش احتیاج دارد، مهمترین وظیفه مرد ایجاد فضای بهداشت روحی و روانی است.این دلجویی به زن آرامش می‌دهد و آن نمی‌تواند خوب شوهرداری بکند که عوارض این به زندگی خودش برمی‌گردد.

او ادامه داد: گاهی اوقات یکسری اتفاقاتی در زندگی برای مرد پیش می‌آید، مرد اهل بیرون رفتن است، مدیریت و مسئولیت خانه با مرد است، زن یک رسالت بزرگی دارد چون از جنس عاطفه است این غبارهایی به نام ناراحتی، غم و اندوه که بر چهره‌ی مرد نشسته زن وظیفه دارد وقتی مرد آمد خانه همانطوری که لباس او را می‌شوید، لکه‌ها و غبار را از لباس او پاک می‌کند و بیرون می‌آورد. اصل رسالت زن همین است این غبار را از روی مرد بزداید و روحیه‌ی مرد را جلا بدهد تا مرد نیرو و انرژی بگیرد که بتواند حرکت بکند. اصلاً این آقایی که با این ازدواج کرد به این اعتبار که این زن توانایی دارد در زندگی باری از دوشش بردارد و نیاز نیست خانم پول در بیاورد و نیازی نیست ثروت در خانه بیاورد ، این ثروتی که در زندگی او به نام مرد هست ، این ثروت را بیشتر بکند.

استاد حوزه تاکید کرد: همه‌ی ما دوست داریم مرد خوبی برای زن‌هایمان باشیم و همه‌ی زن‌ها دوست دارند زن خوبی برای شوهرانشان باشند اما نمی‌دانند چکار بکنند، چطوری زن خوبی باشند؟ چطور مرد خوبی باشند؟ اگر این عیب‌ها و نواقصی که الآن در زندگی من و شما هست ، عدم علم و آگاهی نسبت به زندگی است.

او ادامه داد: هملی فایل فرانسوی که معروف به پدر نظریه‌پرداز مدیریت مدرن است، می گوید: هیچ چیزی برای من جذّاب‌تر و باارزش‌تر و مفید‌تر از مدیریت ائمه‌ی شیعه در هیچ‌جا ندیدم. چون اگر قرار است جامعه درست بشود باید خانه درست بشود، اگر خانه درست شد جامعه هم درست می‌شود و اگر خانه درست نشد جامعه هم درست نمی‌شود. وقتی نگاه به همه‌ی ادیان و مذاهب می‌کنم ، سیری کردم در مدیریت حسین بن علی در خانه و خانواده ، از عاطفه‌اش ، از ادبش، از تواضع و فروتنی‌اش ، از ایثار و از همدلی و همراهی می‌گوید.

نورموسوی، تامین مالی و قدرت دفاعی را دو دلیل برای ریاست مرد بر خانواده برشمرد و گفت: از نظر عقلی، زن دارای لطافت جسم است، مرد‌ از زن از نظر جسمی و عضلاتش خشن تر و بار جامعه سنگین است و زن به خاطر آن لطافتی که دارد نمی‌تواند بیاید در جامعه بار بردارد یعنی لطافت جسم همین است و حتی ما می‌بینیم در هجرت نبی مکرم اسلام حضرت محمد بن عبدالله آن حضرت دستور داد زن‌ها سوار بر اسب شتران بشوند و مردها درحال پیاده بار را بر دوش خودشان بگذارند. مرد قدرت بدنی‌اش از زن بیشتر است و بعضی کارها در جامعه قدرت و توان می‌خواهد که زن نمی‌تواند.

او اظهار کرد: مرد‌ها طبعشان این است که زن را صاحب بشوند اما زن می‌خواهد دل مرد را تسخیر بکند نه جسمش را که اینجا واقعاً زن‌ها عاقل‌تر از مردها هستند. مردی که بخواهد حاکم باشد یعنی سیطره پیدا بکند بر زن این مرد خیلی ضعیف است. آدم‌های ضعیف همه‌اش می‌خواهند قدرتشان را به رخ بکشند، مرد باید باران باشد نه رعد و برق، رعد و برق فقط ترس ایجاد می‌کند اما باران صدا ندارد و رحمت و برکت است و زنده می‌کند.

استاد حوزه علمیه سپس ابراز داشت: زن از مرد شجاعت و دلبری می‌خواهد ،زن مردی که تنبل باشد را دوست ندارد اما مرد از زن دلربایی و زیبایی می‌خواهد.
زن ظریف و لطیف است و رفتارش باید در خانه‌ لطیف باشد. مرد چون جسمش خشن است از زن دلربایی و زیبایی می‌خواهد تا این وجودش جلا پیدا بکند و شفاف بشود و این هم زیبا بشود. زن حمایت مرد را گرانبها‌ترین چیز در عالم برای خودش می‌داند یعنی مرد وظیفه دارد در همه‌ی صحنه‌های زندگی و در همه‌ی حالات از زن حمایت بکند. چرا؟ احساس نکند که یک کنیز در خانه است، احساس نکند که به آن توجه و بی‌اعتناست. اما مردها نه. از کارهای صنعتی، تجاری، کشاورزی، سیاسی و جنگی برمی‌آید اما زن برنمی‌آید. این مجموعه روحیات می‌طلبد که مرد بزرگ خانواده باشد، رئیس خانواده باشد.

او به معنی کلمه «قوّام» در آیه شریفه « الرجال قوامون علی النساء» اشاره کرد و گفت: «قوام» در اینجا به معنی قیّم بودن مرد نیست چون قیّم برای فرد ناتوان تعیین می شود درحالیکه زن ضعیف نیست؛ وقتی زن ببیند مرد با همه‌ی وجود می‌ایستد این زن ضعیف نمی‌شود و خودش قوی است « بما فضّل الله» ما آنچنان فضیلت دادیم بر مرد « علی بعضهم» نمی‌گوید به همه، می‌گوید در بعضی از جاها، در بعضی از جاها هم خانم‌ها برتری دارند وای مرد یک وقت جوّ تو را نگیرد ، در خانه مرد پادشاه نیست، در خانه مرد رئیس اداره یا رئیس یک مغازه و شرکت نیست، در خانه خادم است و اگر یادتان باشد من در معنی پدر گفته بودم پدر یعنی پاییدن در خانه یعنی حراست از اهل خانه و خانواده.
امام صادق علیه السلام این آخرین کلام امشب من است « مَلْعُونٌ مَنْ تَرَأَّسَ » هر کس در خانه قدرت‌طلبی کند ملعون است، چه زن باشد و چه مرد.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: