سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

«علی( علیه السلام ) نماز مؤمنان و روزه آنان است!» آیا این عبارت برگرفته از روایات است؟ مقصود از آن چیست؟

بنابر تحقیق و جست‌وجو در متون حدیثی؛ عین این عبارت را در روایتی نیافتیم، اما معنای چنین عبارتی را می‌توان از روایات دیگر به‌دست آورد که نماز و روزه بدون پذیرش ولایت و امامت پیشوایان معصوم مورد قبول درگاه الهی نیست.
کد خبر: ۲۱۲۷۵۰
۰۶:۵۳ - ۲۴ دی ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
«علی( علیه السلام ) نماز مؤمنان و روزه آنان است!» آیا این عبارت برگرفته از روایات است؟ مقصود از آن چیست؟
پاسخ اجمالی
بنابر تحقیق و جست‌وجو در متون حدیثی؛ عین این عبارت را در روایتی نیافتیم، اما معنای چنین عبارتی را می‌توان از روایات دیگر به‌دست آورد که نماز و روزه بدون پذیرش ولایت و امامت پیشوایان معصوم مورد قبول درگاه الهی نیست:
رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: «... چه می‌شود گروهى را وقتى یاد از آل ابراهیم و آل عمران می‌کنند شادند، اما وقتى یاد از آل محمّد می‌کنند متنفر می‌شوند. قسم به آن کسى که جان محمّد( صلی الله علیه و آله و سلم ) در دست او است، اگر یکى از آنها در روز قیامت به مقدار عمل هفتاد پیغمبر کار نیک کرده باشد خدا از او نمی‌پذیرد، مگر این‌که ولایت من و علی بن ابی‌طالب را به آنها ضمیمه کند».[1]
امام باقر( علیه السلام ) فرمود: «خداى عزّ و جلّ پنج چیز را بر بندگان واجب ساخت و آنها چهار چیزش را گرفتند و یکى را رها کردند: 1. نماز، و مردم نمی‌دانستند چگونه نماز گزارند تا جبرئیل( علیه السلام ) فرود آمد و گفت: اى محمد! وقت‌هاى نماز را به مردم خبر ده، 2. زکات پس از نماز نازل شد، جبرئیل گفت: اى محمد! زکات را به آنان بیاموز چنان‌که نماز را آموزاندی! 3. روزه بعد از زکات نازل شد ... 4. سپس امر به حج رسید، و جبرئیل( علیه السلام ) فرود آمد و گفت: چنان‌که درباره نماز، زکات و روزه به مردم خبر دادى، درباره حج هم خبر ده، 5. سپس امر به ولایت رسید ... و خداى عزّ و جلّ آیه «امروز دینتان را براى شما کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم» را نازل کرد و کمال دین به سبب ولایت على بن ابى طالب( علیه السلام ) بود».[2]
امام صادق( علیه السلام ) به نقل از امام علی( علیه السلام ) فرمود: «به خدا اگر [کسی] سجده کند تا گردنش قطع شود خدا از او نپذیرد جز به ولایت ما اهل‌بیت».[3]
آن‌حضرت به ابو الخطاب نوشت: «... من ریشه و اصل حق هستم. فروع و شاخه‌هاى آن فرمانبردارى از خدا است دشمن ما نیز ریشه شرّ است و شاخه‌هایش کارهاى بد است. چگونه می‌توان فرمانبردارى کرد از کسى که او را نمی‌شناسی و از کجا شناخته می‌شود کسی که از او اطاعت نمی‌شود».[4]
علامه مجلسی با توجه به این دسته از روایات، بابی را با این عنوان در «بحار الانوار» آورده است:
«ائمه( علیه السلام )؛ نماز، زکات، حج، روزه و سایر طاعات هستند...».[5]
در منابع اهل‌سنت نیز از رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) نقل شده است: «ای علی! اگر کسی به اندازه عُمرِ نوح( علیه السلام ) خدا را عبادت کند، و به اندازه کوه اُحُد طلا داشته باشد و در راه خدا انفاق نماید و به اندازه‌ای عمرش طولانی باشد که بتواند هزار بار پیاده به حج برود، آن‌گاه در [مکه] بین صفا و مروه مظلومانه کشته شود، ولی، ولایت تو را – ای علی! – نداشته باشد، بوی بهشت به مشام او نخواهد رسید و هرگز وارد بهشت نخواهد شد».[6]
پیام این دسته از روایات آن است که خدا را باید از راهی که او می‌گوید شناخت و دستورات او را به کار بست. مسئله امامت یکی از مسائل مهم اعتقادی است که پیروی از امامان، پیروی از خدا و رسولش می‌باشد؛ چنان‌که قرآن کریم اطاعت «اولی‌الامر» را هم‌طراز اطاعت رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) ذکر کرده است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ»،[7] در این آیه شریفه با امر «اطیعوا» از مردم خواسته که از پیامبر و اولی‌الامر اطاعت و پیروی کنند، در حقیقت اطاعت اولی‌الامر اطاعت پیامبر تلقی شده است.
[1]. استرآبادى، على‏، تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، ص 112، قم، مؤسسة النشر الإسلامی‏، چاپ اول‏، 109ق.
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ‏1، ص 290، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[3]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج ‏1، ص 243، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق؛ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص 668، تهران، کتابچی، چاپ ششم، 1376ش.
[4]. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال(رجال الکشی)، ص 291، نشر دانشگاه مشهد، 1348ش.
[5]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‏24، ص 286، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1403ق.
[6]. أبو شجاع دیلمی، شیرویه بن شهردار، الفردوس بمأثور الخطاب، ج 3، ص 364، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1406قإ خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین( علیه السلام )، ج ‏1، ص 69، قم، انوار الهدى‏، چاپ دوم‏، 1423ق.
[7]. نساء، 59.

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: