پاسخ اجمالی
«حدیث ثقلین»؛ از احادیث بسیار مهمّى است که در موضوع ولایت و امامت، اگر بینظیر نباشد، بسیار کم نظیر است. این حدیث از جهات مختلفی دارای اهمیت است که در ضمن نکاتی به آن اشاره میشود:
یک. از نظر دلالت بسیار قوى و روشن میباشد و از نظر سند روایت متواترى است که در منابع شیعه و سنّى به صورت گسترده مطرح شده است. و از مجموع مصادر و منابع این روایت استفاده میشود که پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) نه یک بار بلکه بارها این حدیث را فرمودهاند.[1]
دو. به وسیله حدیث ثقلین ثابت میشود که «اولو الامر» در قرآن کریم،[2] ائمّه اطهار( علیه السلام ) هستند،[3] که بر مردم واجب است که از آنها اطاعت و پیروی کنند، و اطاعت از آنها سعادت دنیا و آخرت را به دنبال دارد.
سه. پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم )، عامل رستگارى و سعادت امت اسلامى را در این حدیث شریف، اطاعت و تمسک به قرآن کریم و اهلبیت عصمت و طهارت( علیه السلام ) معرفى نمودهاند. حدیث ثقلین، در واقع منشور رستگارى امت اسلامى است که بدون شک چنین رستگارى و سعادتى در گرو عمل به دستورات آنها و پیروى از آن دو امانت سنگین میباشد.[4] اما متأسفانه گروهی از امت اسلامى پس از پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) بین آن دو امانت بزرگ جدایى انداختند؛ به طورى که عدهاى از مسلمانان به دنبال قرآن رفته و اهل بیت( علیه السلام ) را کنار گذاشتند و عده دیگر نیز اهل بیت( علیه السلام ) را گرفته و قرآن را رها کردند و تنها گروهى به سفارش پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) عمل نموده و از قرآن و اهل بیت( علیه السلام ) اطاعت نمودند که بدون شک دسته اول و دوم در گمراهی بوده و رستگار نیستند و تنها گروه رستگار و سعادتمند، دسته سوم است که هم از قرآن و هم از اهل بیت( علیه السلام ) اطاعت میکنند.
چهار. با توجه به محتواى حدیث شریف ثقلین نتیجه میگیریم که؛ بین قرآن کریم و اهل بیت( علیه السلام ) هیچگونه اختلاف و تعارضى وجود ندارد؛ چون از نظر عقل و منطق، معرّفى دو چیز متعارض با یکدیگر در کنار هم، قابل قبول نبوده و کار شایستهاى نیست. و اگر احیاناً بین قرآن کریم و سخنان اهل بیت( علیه السلام ) تعارضى مشاهده شود، این تعارض یا از آن راویان حدیث است و یا ما قادر به درک معناى حقیقى آنها نیستیم. خود اهل بیت( علیه السلام ) به طور کلى هیچگاه بر خلاف قرآن کریم سخنى نمیگویند و بلکه آنها مفسّران حقیقى قرآن کریم هستند. و اصولاً خود آنها دستور دادهاند که هر چیز ـ سخن، عمل و تقریر ـ مخالف با قرآن کریم را کنار بگذاریم و به چنین مطالبى اعتنا نکنیم.
[1]. ر.ک: «دلایل اعتقاد به امامت و امامان»، سؤال 321؛ «الفاظ حدیث ثقلین در منابع اهل سنت و شیعه»، سؤال 17344.
[2]. نساء، 59: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ»؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر [اوصیاى پیامبر] را!
[3]. ر.ک: «منظور از اولی الأمر »، 2658؛ «اثبات امامت امام علی( علیه السلام ) از قرآن»، سؤال 324؛ «اثبات امامت امام علی ( علیه السلام )»، سؤال 999.
[4]. ر.ک: «منشأ خوشبختی و بدبختی در دیدگاه امام خمینی (ره)»، سؤال 7030؛ «آموزه ها و مناسک دینی پلی برای رسیدن به سعادت»، سؤال 7081؛ «اطاعت اهل بیت( علیه السلام ) موجب نظم شریعت و مایه وحدت»، سؤال 27630.
T