سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

آیا همان‌گونه که در برخی فیلم‌ها دیده‌ایم، یهودیان به دنبال آن بودند که پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) را در کودکی شناسایی کرده و به قتل برسانند؟!

برخی گزارش‌های تاریخی حاکی از توطئه یهودیان برای کشتن پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) قبل از بعثت و نگرانی اطرافیان از رسیدن ‌آسیب به حضرتشان است.
کد خبر: ۲۰۴۷۷۸
۱۰:۴۶ - ۰۵ آذر ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
در برخی از فیلم‌ها نشان می‌دهد که عده‌ای از یهودیان و پیروان حضرت موسی( علیه السلام ) با توجه به بشاراتی که در تورات و کتب پیامبران گذشته در مورد ظهور پیامبر آخر الزمان( صلی الله علیه و آله و سلم ) آمده بود، و می‌دانستند این پیامبر از بنی‌اسرائیل نیست؛ مترصد آن بودند که هنگام تولد پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) او را شناسایی نموده و به قتل برسانند. آیا این مطلب از نظر تاریخی صحت دارد؟
پاسخ اجمالی
برخی گزارش‌های تاریخی حاکی از توطئه یهودیان برای کشتن پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) قبل از بعثت و نگرانی اطرافیان از رسیدن ‌آسیب به حضرتشان است:
1. پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) اسلام خاطراتی را از مسافرت دوران کودکی‌شان به مدینه به همراه مادرشان حضرت آمنه(سلام الله علیها) نقل می‌فرمودند، از جمله آن‌که روزی متوجه شدم که فردی یهودی در اطراف من رفت و آمد نموده و مرا تحت نظر داشته و بعد از مدتی محل را ترک کرده است. چند روز بعد، او مرا تنها دید و از نامم پرسید؟ گفتم: احمد! او نگاهی به من کرد و شنیدم که با خود می‌گفت: او پیامبر این امت خواهد شد! سپس این موضوع را به اطلاع دایی‌هایم رساند و آنان نیز این پیش‌بینی را به مادرم بازگو کردند و او هراسید که آسیبی به من برسد و به دنبال آن بود که از مدینه به مکه برگشتیم.[1]
2. روزی پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) در کودکی بین صفا و مروه رفت و آمد می‌کرد که مردی از اهل کتاب او را دید و از نامش پرسید. پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) پاسخ داد که نامم محمد است! گفت: نام پدرت چیست؟ فرمود: عبدالله! پرسید: و نام پدربزرگت؟! فرمود: عبد المطلب! و سپس چند پرسش دیگر نیز مطرح کرد و پاسخ شنید.
پس از مدتی ابوطالب، حضرتشان را به همراه خود براى تجارت به شام برد. در‏ بین راه و در منطقه «بصرى» راهبی به نام «بحیرا» زندگی می‌کرد که تا آن زمان با کاروانیان مکه هم‌سخن نمی‌شد، اما این بار با دیدن ابری که همواره بر کاروان سایه می‌افکند، احساس کرد که گویا پیامبر آخرالزمان در میان این کاروان است .... و بعد از پذیرایی از کاروان، حضرتشان را در جایی تنها یافته و پرسش‌هایی را مطرح ساخت و به پیامبری‌شان یقین پیدا کرد و با دیدن مهر نبوت، بدنش به لرزه افتاد و پرسید که پدر این نوجوان کیست؟! ابوطالب گفت که او فرزند من است! راهب گفت: به خدا سوگند که پدرش زنده نیست! ابوطالب پاسخ داد که بله! او برادرزاده‌ام است! ... راهب به او گفت که هرچه سریع‌تر برادرزاده‌ات را به شهر خودتان برگردان و مراقب یهودیان باش، زیرا اگر آنان نشانه‌هایی را که من دیدم ببینند، به او آسیب خواهند رساند و در پی آن بود که ابوطالب، حضرتشان را به مکه برگرداند.[2]
3. ام ایمن می‌گوید: در مدینه روزی دو نفر از یهودیان نزدم آمده و گفتند: احمد را نزد ما بیاور! وقتی آن‌‌حضرت( صلی الله علیه و آله و سلم ) را در نزد آنها آوردم، او را به دقت مورد بررسی قرار داده و یکی از آنها به دیگری گفت: او پیامبر این امت است و به این‌جا مهاجرت خواهد کرد و .... روزی نیز آن‌‌حضرت( صلی الله علیه و آله و سلم ) با کودکان بازی می‌کرد که گروهی از قوم «بنی‌مدلج» او را دیدند و به پاها و ردپای حضرتشان دقت کرده و به دنبالش راه افتادند تا به عبدالمطلب رسیدند که او را در آغوش گرفته بود و به او گفتند که بیشتر مراقب فرزندت باش که هیچ فردی نیافتیم که ردپایی شبیه‌تر از او به ردپایی داشته باشد که (از ابراهیم ع) در مقام به یادگار مانده است. عبدالمطلب نیز به ابوطالب سفارش کرد تا بیشتر مراقب آن حضرت باشد.[3]
از گزارش‌های پراکنده‌ای که در این زمینه وجود دارد می‌توان برداشت کرد که برخی از اهل کتاب واقعاً در انتظار آن حضرت بوده و نسبت به سلامتی آن حضرت ابراز نگرانی می‌کردند، اما این خطر نیز همواره وجود داشت که برخی از آنها به دنبال سوء قصد به جان حضرتشان باشند.
در پایان گفتنی است آنچه در برخی صحنه‌‌های فیلم‌های تاریخی در مورد ترور پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) در دوران کودکی مشاهده می‌کنیم، ممکن است - مانند دیگر فیلم‌های تاریخی - برداشت آزادی از این گزارش‌ها باشد، نه آن‌که مو به موی آنچه به نمایش درآمده، منطبق با نقل کتاب‌های تاریخی باشد.[4]

[1]. جمال الدین یوسف بن حاتم شامی‏، الدر النظیم فی مناقب الأئمة اللهامیم‏، ص 80، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ اوّل‏، 1420ق؛ حلی، رضی الدین علی بن یوسف، العدد القویة لدفع المخاوف الیومیة، محقق، مصحح، رجائی، مهدی، مرعشی، محمود، ص 126، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، چاپ اول، 1408ق.
[2]. قطب الدین راوندی، سعید بن عبد اللّٰه، الخرائج و الجرائح، ج 1، ص 71 – 72، قم، مؤسسه امام مهدی(عج)، چاپ اول، 1409ق.
[3]. العدد القویة لدفع المخاوف الیومیة، ص 126 – 127.
[4]. ر. ک: «یهودی‌های و کشتن پیامبران الهی»، 82672؛ «شیطان و پیشنهاد قتل پیامبر اسلام در لیلة المبیت»، 25664؛ «قتل انبیاء توسط بنی ‌اسرائیل»، 82087.
آیات مرتبط

سوره المائدة (82) : لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا ۖ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَىٰ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ
سوره الأنفال (30) : وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ ۚ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ

 

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: