به گزارش «شیعه نیوز»، هنوز تعداد دقیقی وجود ندارد. 470 هزار نفر ممکن است در سوریه جان خود را از دست داده باشند در حالی که حدود 4,8میلیون نفر مجبور به فرار شده اند که عمدتا به ترکیه، لبنان و اردن پناه برده اند. بنابراین این خبر را که دولت بشار اسد (با حمایت روسیه، ایران و حزب الله) و کمیته مذاکرات شامل مجموعه ای از سی گروه مخالف مسلح (هرچند شامل تمام گروه ها نمی شد) در نیمه شب پنج شنبه گذشته به توافق آتش بس دست پیدا کردند، می توان خبری خوش تلقی کرد. حتی کسانی هم که جنگ سوریه را از نزدیک دنبال می کنند و در نتیجه به درستی شک دارند که آخرین آتش بس بتواند دوام داشته باشد، تصدیق می کنند جایگزینی برای جلوگیری از خونریزی وجود ندارد.
با این حال بسیار روشن است که اغراق مدام اسد در این که تمام سوریه را پس می گیرد، توهم است. ارتش او نمی تواند به این هدف برسد و بدون کمک روسیه هرگز در نبرد وحشتناک شرق حلب پیروز نمی شد. هیچ کس قصد غرق شدن در رویای اسد را ندارد. نیروهای ضد اسد شکست خورده اند اما از بین نرفته اند. گروه های مختلف در ادلب پنهان و در بخش های دیگری از کشور پراکنده شده اند.
پس از بمباران شدید شرق حلب و در نهایت تاخت و تاز نیروهای سوریه با کمک شبیه نظامیان مختلف، مبارزان حزب الله و هواپیماهای جنگی روسیه، مخالفان مسلح مجبور به قبول شکست شدند. در حالی که مخالفان و شورشیان با اتوبوس های دولتی حلب را ترک می کردند، بحث بعدی این بود که که اسد چه زمانی از غرب استان ادلب، که مخالفان در آن جا تا حد زیادی کنترل اوضاع را در اختیار دارند، شروع به حمله خواهد کرد. ادلب یک جایزه استراتژیک مهم باقی مانده است. نه تنها به این خاطر که از شمال مشرف به سنگر و استحکامات علوی در سواحل سوریه است بلکه این منطقه دژی محکم به حساب می آید که از مناطق شمال لاذقیه به سمت مرز ترکیه و از طرطوس به سمت جنوب لبان کشیده شده است. باقی ماندن ادلب در دست مخالفان هنوز تهدید جدی به میهن تاریخی علوی است. علاوه بر آن بسیاری از شورشیانی که از مناطق آزاد شده فرار کرده اند، از جمله شرق حلب، به آن جا نقل منتقل شده اند.
اما اسد پس از پیروزی حلب به سمت ادلب سرازیر نشد. بخشی از این تصمیم به این دلیل بود که ارتش او (حدود نیمی از اندازه اسمی ارتش اسد یا به علت مرگ و میر یا فرار کاسته شده است) و شبه نظامیان خصوصی که در کنار او مبارزه کردند، بسیار خسته بودند. مهم تر این که اسد نمی تواند جبهه دیگری باز کند پیش از این که از پشتوانه روسیه در این نبرد بزرگ مطمئن باشد.
روس ها و ایرانی ها به طور مشخص از فروپاشی دولت سوریه جلوگیری کردند چرا که نمی خواستند پیروزی گروه های اسلام گرای افراطی در اغلب مناطق سوریه را مشاهده کنند. مسکو زمانی که متوجه شد پیروزی نظامی دست نیافتنی است پای میز مذاکره برای توافق صلح نشست. هیچ کس حتی روسیه نمی دانست که از چنین مذاکراتی چه به دست می آید. اما مسکو می خواست اسد برای رسیدن به یک معامله، زمانی که در موقعیتی قوی قرار دارد پای میز مذاکره بنشیند. با این حال برای چنین موقعیتی نیازی نیست که اسد کنترل تمام سوریه را در دست داشته باشد.
نبرد حلب از دیدگاه روس ها وسیله ای برای تقویت دست اسد در این بازی بود، نه دلیلی برای دامن زدن به توهم افراطی اسد در مورد پیگیری پیروزی ها و پس گرفتن بقیه سوریه. از دید مسکو، دولت سوریه در حال حاضر کنترل تمام حلب (بزرگترین شهر سوریه) و کریدورهایی به سمت دمشق، مرزهای لبنان و نزدیکی اردن را در اختیار دارد. پس از بازپس گیری شرق حلب، این مناطق بزرگترین مراکز شهری سوریه و در حدود 60 درصد از جمعیت این کشور و شاید بیشتر از آن را تشکیل می دهند.
منافع همگرای اسد و متحدانش در ایجاد این آتش بس و ادامه آن موثر است. همچنین ایجاد روابط حسنه بین روسیه و ترکیه، ارزیایی مجدد نخست وزیر ترکیه درباره پیش شرط آنها که اسد باید برود، راه را برای صلح باز کرده است. اردوغان در رویکرد خود در قبال سوریه به سه دلیل تجدید نظر کرده است. اول، تغییر در بخت و اقبال نظامی اسد بعد از مداخله روسیه در جنگ. دوم، وخامت روابط ترکیه با غرب به ویژه پس از کودتای نافرجام ژوئیه 2016. سوم، افزایش قدرت حزب اتحاد دموکراتیک خلق(PYD) در مرزهای جنوبی این کشور با سوریه، که منجر به ایجاد دولت اولیه مستقل کرد سوری شده است. مقامات ترک این حزب را متحد حزب کارگران کردستان (PKK) می دانند.
همه اینها نشان می دهد که شرایط برای یک آتش بس بادوام در منطقه وجود دارد و مذاکرات میان اسد و مخالفانش که شروع آن ظرف یک ماه آینده در قزاقستان برنامه ریزی شده است، برگزار خواهد شد. هرچند روی یک خروجی مناسب در این مذاکرات نمی توان شرط بندی کرد اما ممکن است نتیجه ای مطلوب به دست آید. ولادیمیر پوتین به آتش بس سوریه و مذاکرات پیش رو امیدوار است و می خواهد تا قبل از روز ادای سوگند از آن به عنوان هدیه ای برای رئیس جمهور جدید ایالات متحده دونالد ترامپ استفاده کند، تا این دو متحدی کلیدی در جنگ با داعش باشند. داعش برای رئیس جمهور جدید به معنای بزرگ ترین تهدید در خاورمیانه است. اگر هدف واقعی پوتین این باشد، او موانع زیادی برای شفافیت بر سر راه دارد.