شیعه نیوز:
پرسش
در حدیثی آمده است: «کَانَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ( علیه السلام ) رُبَّمَا یَأْتِی الْقُبُورَ لَیْلاً»؛ (مجموعه ورّام، ج 1، ص 284). آیا این منافات با مکروه بودن زیارت قبور در شب ندارد؟
پاسخ اجمالی
عدهای از فقها با توجه به روایاتی که ظهور در منع زیارت اهل قبور در شب دارد؛ به کراهت زیارت اهل قبور در شب فتوا دادهاند. از طرفی در برخی از روایات اشاره شده است که برخی از معصومان( علیه السلام )، شب هنگام برای زیارت به قبرستان رفتهاند. در جمع بین این دو دسته از روایات میتوان این گونه جمع کرد که وارد قبرستان شدن جهت تنبّه و درس گرفتن از عاقبت دیگران و یا زیارت عمومی اهل قبور در شب اشکالی ندارد و آنچه کراهت دارد زیارت قبر افراد مشخص است؛ زیرا در این صورت است که آنان از ضیافت شب هنگام خود باز میمانند.
پاسخ تفصیلی
در روایاتی که به ما رسیده؛ زیارت قبور مؤمنان به خصوص اگر قرابت و خویشاوندی هم با انسان داشته باشند بسیار سفارش شده است، در روایتی امام صادق( علیه السلام ) به نقل از امیرالمؤمنین علی( علیه السلام ) میفرماید: «به زیارت قبور رفتگانتان بروید؛ زیرا آنان از زیارت شما خوشحال میشوند. انسان باید بعد از آنکه بر سر قبر پدر و مادر خود برایشان دعا کرد حاجت خود را [از خدا] بخواهد».[1]
برای ورود به قبرستان و محل دفن مسلمانان و مؤمنان؛ آدابی ذکر شده است که مختصراً به آن اشاره میشود:
1. هنگام ورود به قبرستان؛ این دعا را باید خواند که جنبه عمومی دارد و دعایی است برای همه رفتگان، امام صادق( علیه السلام ) فرمود: اینگونه بر اهل قبور سلام میدهی: «السَّلَامُ عَلَى أَهْلِ الدِّیَارِ مِنَ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُؤْمِنِینَ رَحِمَ اللَّهُ الْمُسْتَقْدِمِینَ مِنَّا وَ الْمُسْتَأْخِرِینَ وَ إِنَّا إِنْ شَاءَ اللَّهُ بِکُمْ لَاحِقُونَ».[2]
2. هنگامی که بر سر قبر شخص خاصی قرار گرفتیم، شایسته است طبق روایات اینگونه عمل کنیم:
امام رضا( علیه السلام ) میفرماید: «هر کسی که قبر برادر مؤمنش را زیارت میکند و دستش را بر قبر او گذاشته و هفت مرتبه سوره قدر را بخواند؛ خداوند او و صاحب قبر را از ترسهای هولناک قیامت محافظت میکند».[3]
سؤالی که در اینجا مطرح میشود آن است که زیارت قبور در چه روزهایی از هفته و در چه وقتی از شبانه روز باشد؟
ظاهراً نسبت به هر دو مورد (روزهای هفته و ساعتی از یک شبانه روز) دستور مؤکدی نرسیده است؛ در برخی از روایات چنین وارد شده که روز شنبه،[4] دوشنبه، پنجشنبه و روز جمعه برای زیارت قبور مناسب و مستحب است.[5] در سخنی از پیامبر گرامی اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) چنین روایت شده که ایشان شبهای جمعه به زیارت مدفونین در بقیع تشریف میبردند.[6]
اما درباره اوقاتی از شبانهروز که میتوان به زیارت قبور رفت؛ باید گفت در برخی از روایات از زیارت قبور در شب نهی شده است، در سفارشات پیامبر گرامی اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) به ابوذر چنین آمده است: «ای اباذر! به زیارت مردگان برو که تو را به یاد مرگ و آخرت میاندازد و در روز زیارتشان کن و در شب به زیارت آنان نرو!».[7] این روایت برای اولین بار در میان کتابهای حدیثی شیعه؛ مانند «الدعوات» قطب الدین راوندی (متوفّی 573 هـ.ق) و اهل سنت؛[8] بدون سند آمده است و روایت دیگری ظاهراً در اینباره نرسیده؛ اما فتوا داده شده که زیارت اهل قبور در شب کراهت دارد.[9]
از طرفی روایاتی داریم که نشان دهنده این است که پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) و برخی از ائمه( صلی الله علیه و آله و سلم ) به هنگام شب به زیارت اهل قبور رفتهاند؛ مانند اینکه از پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) نقل شده است که شبهای جمعه به بقیع رفته و میفرمود: «السّلام علیکم یا اهل الدّیار» (سلام و درود بر شما اى اهل قبور)، و سه مرتبه میفرمود: «رَحِمَکُم اللَّه» (خدا شما را رحمت کند).[10]
همچنین از امام صادق( علیه السلام ) چنین وارد شده است: وقتى که شبانگاه به قبرستان میرفت میفرمود: «اى اهل قبور! چه شده است که هر چه شما را صدا میزنم، جواب نمیدهید؟» آنگاه میفرمود: «به خدا سوگند، میان آنها و پاسخ گفتن فاصله افتاده است! و گویا ما هم نظیر ایشان خواهیم شد»، سپس رو به قبله تا طلوع آفتاب میایستاد.[11]
اگر چه روایت اول به سند متصل به ما رسیده است، ولی حدیث دوم برای اولین بار در مجموعه کتابهای حدیثی اوایل قرن هفتم[12](مجموعه ورام) وارد شده است.
جمعبندی روایات و نتیجهگیری:
روایاتی که دلالت بر کراهت زیارت اهل قبور در شب دارد حتی کمترین اطمینانی را هم نسبت به کراهت ایجاد نمیکند! و همانطور که گذشت این دو روایت نمیتوانند چنین دلالتی داشته باشند.
اما درباره روایاتی که در جواز زیارت اهل قبور در شب وارد شده است -مانند آنچه در کتاب «کامل الزیارات» نقل شده- دارای سند متصل است، پس با توجه به این دو طرف از روایات میتوان به طور قطع؛ کراهت زیارت اهل قبور در شب را رد کرد و حتی با توجه به فعل پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) قائل به استحباب یا دست کم قائل به اباحه این عمل شد. بله! اگر برخی از روایات مرتبط را وارد بحث کنیم شاید، به گونهای دیگر بتوان نتیجه گرفت:
در روایتی طولانی که در کتاب «الکافی» و به سند متصل و صحیح نقل شده است؛ از امام باقر( علیه السلام ) درباره اعتقاد مردم به نشأت گرفتن آب فرات از بهشت دنیوی سؤال شد، امام( علیه السلام ) ضمن تأیید این مطلب میفرماید: «برای خداوند در مغرب بهشتی است[13] که آب فرات از آن نشأت میگیرید و ارواح مؤمنان عصرگاه و در ابتدای شب[14] از قبرهایشان خارج و به آن منطقه وارد شده و از میوهها و نعمتهای آن متنعم میشوند، و با طلوع فجر صادق، از بهشت(زمینی) خارج و بین آسمان و زمین قرار گرفته و در رفت و آمدند و با طلوع آفتاب به قبرهای خود باز میگردند...».[15]
در این روایت، به خوبی بیان شده است که ارواح مؤمنان در ابتدای شب از قبورشان خارج شده و در منطقهای دیگر متنعم میشوند و گویا در تمام روز به این وعده که میهمان نعمتهای الهی هستند، چشم دوختهاند؛ زیرا در تمام روز از این نعمتها محروم ولی در قبور شاد و خوشحال هستند و شب است که ارواحشان از قبرها خارج و به آن نعمتها؛ متنعم میشوند.
از طرفی همانطور که در روایات نقل شده است؛ صاحب قبر، از زیارت قبرش توسط دیگران اطلاع پیدا کرده و با کسی که به زیارتش آمده است انس میگیرد و نمیخواهد از او جدا شود به گونهای که اگر آن شخص از قبرش فاصله گیرد، دلتنگ میشود.[16] پس میتوان اینگونه فهمید که انس گرفتن با زائرِ قبر؛ در زمانی است که روح مؤمن در قبرش بوده باشد (روز هنگام).
حال با توجه به این دو روایت؛ شاید بتوان چنین نتیجه گرفت که: چون هر شب مؤمنان به ضیافت الهی میروند؛ نمیخواهند این ضیافت را از دست دهند و از طرفی وقتی شخصی شب هنگام، به زیارت اهل قبور میرود با او انس گرفته و گویا او را بر سر مزار پذیرایی میکند و بودنِ با آن زائرِ قبر؛ به معنای عدم تنعم از لذتهای ضیافت شبانه برای میت است؛ لذا گفته شده که شب هنگام به زیارت مردگان نروید تا آنان بتوانند از نعمتهای در شب استفاده کنند.
البته این در صورتی است که قبول کنیم پذیرایی از زائرِ قبر و انس گرفتن با او؛ مزاحمت دارد با استفاده از نعمتهایی که شب هنگام برای ارواح مؤمنان آماده میشود -که ظاهراً هم اینگونه باشد- زیرا در روایتی که سخن از نعمتهای شب داشت، تصریح میکند که ارواح از قبرهایشان خارج شده و به آن منطقه برده میشوند، نه اینکه همانگونه که در قبرها باشند، متنعم شوند. پس ظاهراً انس با زائر بر سر مزار با متنعم شدن از این نعمتها تنافی داشته باشد که در نتیجه میتوان به کراهت زیارت قبور رسید.
شاید گفته شود زیارت پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) و امام صادق( علیه السلام ) در شب چگونه توجیه میشود؟
همانطور که در دو روایت مربوط؛ ذکر شد، زیارت پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) و امام صادق( علیه السلام ) بر سر مزار شخص خاصی نبود و جنبه عمومی داشته و برای همه اهل قبور بوده است نه آنکه بر سر مزار شخص خاصی بروند، در روایت پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) آمده که فرمود: «سلام بر شما ای اهل این سرزمین...» و در روایت امام صادق( علیه السلام ) آمده که چنین فرمود: «اى اهل قبور! چه شده است که هر چه شما را صدا میزنم، جواب نمیدهید؟...».
پس بین این دو دسته از روایات هم میتوان اینگونه جمع کرد که وارد قبرستان شدن جهت تنبّه و درس گرفتن از عاقبت دیگران و یا زیارت عمومی اهل قبور در شب اشکالی ندارد و آنچه کراهت دارد زیارت قبر افراد مشخص است؛ زیرا در این صورت است که آنان از ضیافت شب هنگام خود باز میمانند.
[1]. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ( علیه السلام ) زُورُوا مَوْتَاکُمْ فَإِنَّهُمْ یَفْرَحُونَ بِزِیَارَتِکُمْ وَ لْیَطْلُبْ أَحَدُکُمْ حَاجَتَهُ عِنْدَ قَبْرِ أَبِیهِ وَ عِنْدَ قَبْرِ أُمِّهِ بِمَا یَدْعُو لَهُمَا»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 3، ص 230، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. «درود و سلام بر مؤمنان و مسلمانان ساکن این خانهها باد! خداوند رحمت کند آنان را که از پیش رفتهاند و آن کسانى را که خواهند رفت یا به تازگى رفتهاند و ما نیز به خواست خدا به شما خواهیم پیوست»؛ الکافی، ج 3، ص 229.
[3]. الکافی، ج 3، ص 229؛ ر.ک: «دست گذاشتن بر روی قبر، با سنگ به قبر زدن»، سؤال 23368.
[4]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، ج 1، ص 180، دفتر انتشارات اسلامى، قم، 1413ق.
[5]. «عَاشَتْ فَاطِمَةُ بَعْدَ أَبِیهَا خَمْسَةً وَ سَبْعِینَ یَوْماً لَمْ تُرَ کَاشِرَةً وَ لَا ضَاحِکَةً تَأْتِی قُبُورَ الشُّهَدَاءِ فِی کُلِّ جُمْعَةٍ مَرَّتَیْنِ- الْإِثْنَیْنَ وَ الْخَمِیس»؛ الکافی، ج 3، ص 228.
[6]. «عن صفوان الجمال قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ( علیه السلام ) یَقُولُ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ یَخْرُجُ فِی مَلَإٍ مِنَ النَّاسِ مِنْ أَصْحَابِهِ کُلَّ عَشِیَّةِ خَمِیسٍ إِلَى بَقِیعِ الْمَدَنِیِّینَ»؛ ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص 320، دار المرتضویه، نجف اشرف، 1356ش.
[7]. «قَالَ أَبُو ذَرٍّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ لِی رَسُولُ اللَّهِ( صلی الله علیه و آله و سلم ) یَا أَبَا ذَرٍّ أُوصِیکَ فَاحْفَظْ لَعَلَ اللَّهَ أَنْ یَنْفَعَکَ بِهِ جَاوِرِ الْقُبُورَ تَذْکُرْ بِهَا الْآخِرَةَ وَ زُرْهَا أَحْیَاناً بِالنَّهَارِ وَ لَا تَزُرْهَا بِاللَّیْل»؛ راوندی، قطب الدین، الدعوات، ص 277، انتشارات مدرسه امام مهدى(عج)، قم، 1407ق.
[8]. أبو شجاع دیلمی همدانی (متوفّى: 509 هـ.ق)، شیرویه بن شهردار، الفردوس بمأثور الخطاب، ج 5، ص 340، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1406ق.
[9]. امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده: بنیهاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج1، ص 355، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ هشتم، 1424ق.
[10]. کامل الزیارات، ص 320.
[11]. ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام (تنبیه الخواطر)، ج1، ص 284، مکتبه فقهیه، قم، بیتا.
[12]. وفات ورام بن ابی فراس در سال 605 قمری است.
[13]. با توجه به دیگر روایات، منظور امام( علیه السلام ) از بهشت دنیوی ارواح، همان وادی السلام است.
[14]. در روایت مساء وارد شده که به معنای عصر، آخر روز و سر شب است.
[15]. الکافی، ج 3، ص 246.
[16]. ٍ «عَنْ أَبِی الْحَسَنِ ( علیه السلام ) قَالَ: قُلْتُ لَهُ الْمُؤْمِنُ یَعْلَمُ بِمَنْ یَزُورُ قَبْرَهُ قَالَ نَعَمْ وَ لَا یَزَالُ مُسْتَأْنِساً بِهِ مَا دَامَ عِنْدَ قَبْرِهِ فَإِذَا قَامَ وَ انْصَرَفَ مِنْ قَبْرِهِ دَخَلَهُ مِنِ انْصِرَافِهِ عَنْ قَبْرِهِ وَحْشَةٌ»؛ الکافی، ج 3، ص 228.ش
T