به گزارش «شیعه نیوز»، پیاده روی عظیم اربعین حسینی، بزرگترین رویداد انسانی در طول تاریخ است که تنها منحصر به شیعیان یا مسلمانان نیست، بلکه در این میان شاهد حضور افرادی هستیم که مسیحی یا پیرو دینی دیگر هستند اما به دلیل پیام آزادی خواهانه عاشورا، وارد این عرصه شده اند.
چندی پیش مستند «من یک کاتولیک هستم» اکران شد. این اثر روایتی متفاوت از حماسه پیاده روی اربعین است که از دید یک مستند ساز بین المللی روایت می شود.
سوژه اصلی این مستند، یک مسیحی به نام «پدرو» است که با حضور در پیادهروی اربعین و مشاهده عاشقان اباعبدالله(ع)، تصاویر منحصر به فردی را مشاهده و تجربه های جدیدی کسب می کند.
فیلم محصول خانه مستند انقلاب اسلامی است که احمد شفیعی، تهیه کننده آن و مسعود حیدری کارگردانی آن را بر عهده داشته است. برای اطلاع از نحوه ساخت و پردازش آن، خبرگزاری رضوی گفتگویی با کارگردان داشته است که قسمت دوم این گفتگوی جذاب تقدیم خوانندگان می شود.
تفاوت سفر اربعین با سایر سفرها چیست؟
می توان گفت که اربعین نمونه کوچکی از جامعه بعد از ظهور و از آن مدینه فاضله است و بسیاری می گویند چگونه محقق می شود؟ در فضایی که تمام انسان ها زبان یکدیگر را متوجه می شوند و جامعیت از تمام ملیت ها وجود دارد و نژاد پرستی فرقی ندارد و مومن می تواند دست در جیب برادر خودش کند.
در زمان ظهور یک زن تنها می تواند از یک سمت کره زمین، با امنیت کامل به سمت دیگر برود و تمام مواردی که درباره امنیت، صلح و ثبات جامعه شنیدیم، یک قطره کوچک آن ها در اربعین رخ می دهد و جهانیان می ببیند که این شدنی است.
در روایت آمده است، زمانی که امام زمان ظهور می کنند تمام مردم او را با نام امام حسین(ع) می شناسند، امام حسین(ع) در ذهن ها آشناست و به واسطه آن حضرت حجت را به یاد خواهند آورد.
و خوب این اتفاق اکنون افتاده است و این مدینه فاضله را بسیاری می بییند و بواسطه این فضا بسیاری انسان ها با حسین آشنا می شوند که خود زمینه ساز ظهور است.
بعد از این مستند جا دارد چند سوال را از خودمان بپرسیم که چرا قطره اشک بر امام حسین(ع) این اندازه ارزش دارد؟ ائمه همه سفینه النجاه هستند، ولی امام حسین(ع) اسرع از آن هاست.
شاید داستان این باشد که در ماجرای امام حسین(ع)، مفاهیمی است که برای همه قابل فهم است، مانند همین فضایی که وجود دارد.
درباره سوژه امسال در سفر به اربعین بفرمایید.
سوژه ی امسال به طور مستقیم به اربعین مربوط نمی شد؛ بلکه برخی جریانات را در بستر اربعین بررسی می کند. اسم آن «کدام جنگ؟» است.
به این سوال پاسخ می دهد که آیا اصلا جنگی بین دو ملت ایران و عراق رخ داده است یا خیر؟ آیا ایران با مردم عراق در جنگ بوده است و یا به همراه مردم عراق در جنگ قاتل مردم عراق بوده است؟
و به ریشه یابی تاریخی این موضوع می پردازد که چه کسانی می خواستند این دو ملت را به دست هم به قتل برسانند؟ دو ملتی که شبیه ترین مردم دنیا از نظر مذهب و فرهنگ به هم هستند.
موضوع آن، تاثیر رافت اسلامی حاکم بر فضای دفاع مقدس در رابطه امروز دو ملت ایران و عراق است.
نگاه پدرو قبل و بعد اربعین چه تفاوتی می کند؟
در این مستند دو سوژه داریم، یکی «منوئل» که شخصیت تپل تری است و عکاس است و سوژه محوری «پدرو» است. زمانی که این دو وارد عراق می شوند، در این مسیر با زائرین، خادمان و موکب دارهای عراقی تعامل دارند.
ابتدا برای او سوال پیش می آید و انتهای فیلم در یک بازه 5 روزه به مساله ای می رسد که برای ما از بدو تولد طبیعی بوده است. او به مفاهیمی می رسد که به واسطه اینکه ما در نعمت هستیم درک نمی کنیم. آن ها عدم وجود خانواده را درک کردند و در دیالوگ پایانی می گوید فضای صلح یعنی کسی به کسی آسیب نرساند و اشاره می کند که ما مفهومی داریم به نام فراصلح، یعنی جدا از اینکه کسی به کسی آزار نمی رساند، به یکدیگر رایگان و بدون توقع خدمت می کنند.
اینها مفاهیمی است که برای ما عادی شده است و جلوی چشم ماست، اما برای آنها معجزه است که چرا باید چنین اتفاقی رخ دهد.
ما در مورد غربی صحبت می کنیم که اگر زن و شوهر با یکدیگر قهوه می خورند، هر کسی پول خود را حساب می کند و با این منطق وقتی وارد فضای اربعین می شود مشاهده می کند در مسیر 85 کیلومتری از نجف تا کربلا، کسی پول خرج نمی کند و به همین دلیل برای او تعجب آور است.
در دیالوگ های پایانی وقتی وارد حرم می شود می گوید ما نمی دانیم چه کاری انجام دادیم که حسین ما را دعوت کرده است.
جدا از اینکه به جمله هایی که ما می گوییم شباهت دارد، مهم تر این است که از این پس حسین را حی می بیند و یک شخصیتی که 1400پیش از دنیا رفته نمی شناسد.
و آمدن به اربعین را دعوتی از سوی امام حسین(ع) می داند و رسیدن به این باور، خود معجزه است. پایان سفر سوال کردیم سوغات چه می خواهید؟ آن ها را بازار طلا کاظمین بردیم و گفتیم هر چه می خواهید بخرید و نکته جالب این بود که گفتند ما فقط تربت کربلا می خواهیم و ما به واسطه اینکه در نعمت هستیم قدر نمی دانیم.
نکته جالب این است که از اول محرم پرچم عزای امام حسین(ع) را نصب کرده است و با عکس های سفر اربعین، در چندین جشنواره شرکت کرده است.
_چرا رسانه های غربی ها نمی خواهند اربعین جهانی شود و چه پیامدهایی برای آن ها دارد؟
اینکه چرا نمی خواهند اربعین جهانی شود مشخص است که آن ها از انقلاب اسلامی ایران می ترسند و مردم خود را استهمار کردند و مردمشان را در یک نا آگاهی خاصی نگه داشتند و اگر این فضا به مردم آن ها برسد بسیاری سوالات پیش می آید که زندگی پادشاهان را می پاشد و مردم به این حد از زندگی رضایت نمی دهند.
بنابراین اسلام حقیقی را سانسور می کنند و به همین دلیل 40 سال انقلاب ما را سانسور کردند،چون انقلاب حرف برای گفتن دارد و منطق دارد،در نتیجه آن ها محکوم می شوند و ایدئولوزی ما پیروز می شود. به همین دلیل چون حکومت ها را از دست ندهند و ایدئولوژی خود را نبازند، سانسور می کنند.
شما می دانید سال های اول اربعبن به کل سانسور می شد و بعدها بی بی سی مجبور شد مستند بسازد و در آن تمام اشغال های دنیا را نشان می داد و اربعین را به گونه ای به تصویر می کشید که کل زمین را آلوده می کنند، یا انفجارها را نشان می دهد تا نشان دهد که کربلا نا امن است و مردم به این فضا نروند.
چگونه می توان حقیقت اسلام و اربعین را به جهانیان نشان داد؟
ما در سانسور شدید رسانه ای هستیم و همین الان اگر در گوگل کلمه شیعه را سرچ کنید، اولین چیزی که می آید قمه است، یعنی با سرچ کردن شیعه، هیچ تصویری از اربعین نمی بینید. حتما باید اربعین را با کلید واژه خاص ببینید.
چندین سال است که درباره اربعین کار می ساختیم و به این نتیجه رسیدیم که هر چیزی می سازیم برای خودمان است و برای مخاطبی می سازیم که پای منبر می رود و روضه خود را می خواند و اربعین هم شرکت می کند و به این نتیحه رسیدیم که هم مخاطب را اشتباه گرفتیم و جدا از اینکه این به درد مخاطب نمی خورد، به خاطر همین سانسور خبری که در فضای اربعین وجود دارد جایی پخش نمی شود و تا بخواهیم مخاطب غیر مسلمان و اروپایی، افریفایی و امریکایی را پیدا کنیم و کار کنیم و به ما اعتماد کند که درباره امام حسین صحبت کند 1400 سال دیگر طول می کشد.
دعوت از سران رسانه های غرب در اربعین
بنابراین به این نتیجه رسیدیم که برویم سراغ کسانی که سران رسانه ای غرب هستند. خودشان مخاطب دارند و اگر یکی مطلب بنویسد 20 تا 30 میلیون نفر می بینند.
سال گذشته بعد از جست و جوهای بسیار به اسم 60 نفر رسیدیم که افراد خیلی خاصی بودند. یکی از آن ها یورگن هابر است. اگر شما یک جمله درباره رهبری بنویسید کسانی که لایک می کنند همه مذهبی هایی مانند خودتان هستند و دایره بزرگ تر نمی شود، اما اگر شخصیت علمی و رسانه ای یک جمله بنویسد، چون فالور زیاد دارند میلیون ها مخاطب دارند و بایکوت شکسته می شود و یک جامعه اطلاعاتی با حقیقی آشنا می شود که تا حالا اشنا نبودند.
تلاش کردیم هزینه ها را تامین کنیم و این 60 نفر را بیاوریم اما متاسفانه موفق نشدیم و برای مرحله اول این دو بزرگوار برای تست آوردیم و خدا را شکر جواب داد. امسال نیز افراد دیگری داریم که سرشناس تر هستند اما دوربین را همراه نمی بریم تا زمانی که برگردند در بایکوت قرار نگیرند چون برای ما مهم است که سالم برگردند و جامعه مخاطب خود را داشته باشند و برای آن ها حاشیه سازی نشود.
یورگن هابر صاحب کمپانی و میلیادر است و 200 مجله به زبان های مختلف دارد، شخصیتی است که به عنوان رفرنس اسلام شناسی می شناسند. جدا از سفرهای مختلفی که به کشورهای مختلف داشته است. در دل طالبان زندگی کرده و تنها خبرنگاری بوده است که با اجازه ابوبکر بغدادی داخل داعش بوده است.
شخصیتی است که تقریبا همه مکان ها را چرخیده است و هر جا سربریدن به نام اسلام بوده است درباره آن تحقیق کرده است. ایشان را سال گذشته دعوت کردیم اما نتوانستیم هزینه آن را تامین کنیم و کنار گذاشتیم.
گفتیم اگر این شخصیت درباره اربعین مطلبی بنویسد کل دنیا متوجه می شوند. شخصیتی که تنها از قتل و غارت و کشتار مسلمان ها نوشته و اگر این درباره اربعین بنویسد اتفاق های بسیاری خواهد افتاد .
منتهی این هزینه بردار است. بلیت رفت و برگشت، نزدیک به 7 هزار دلار می شود و جدا از اینکه باید مقدمات داشته باشد و چند نفر صحبت کنند. مسئولین هم در خواب طوبل المدت 40 ساله هستند و معمولا به این کارها رغبت ندارند و تنها می خواهند آنتن پر شود. وقتی می پرسند چقدر هزینه دارد و میگویی 300 میلیون می گوید با این هزینه 3 تا 24 ساعت را پر می کنیم.
می گوید برای من مهم نیست بنابراین باید به این سمت برگردیم که هزینه کارها به صورت جمعی انجام شود، یکی کار، تحقیق یکی پول می دهد.
اگر کسی سراغ دین رفت، چون واجب کفایی است، از سایر مردم برداشته می شود. ما در رسانه هم باید به اینجا برسیم چون مدل دیگری غیر از این فضا وجود ندارد و شاید شروع جشنواره عمار مدل خوبی است که هزینه های مردمی آن را تامین می کند.
نگاه و افق شما چیست و در آینده چه برنامه هایی دارید؟
افق رسانه های ما مهم تر است. من کوچکتر از آن هستم که بخواهم در مورد شخص خودم صحبت کنم، آنچه مشخص است این است که ما ناچاریم برای فرائض دینی اقدام به صدور انقلاب کنیم و این مهم محقق نمی شود مگر از طریق رسانه و از طریق زبان رسانه باید با دنیا صحبت کرد و مخاطب غیر ایرانی، غیر مسلمان را در نظر بگیرید و با ملاک هایی که برای او ارزش است، محصول تولید کنید و مفاهیم او را بومی سازی کنید. این مهم ترین هدفی است که باید داشته باشید.
در انتها اگر نکته و مطلبی دارید بفرمایید
در آخر دیالوگ های پدرو در این مستند را مرور می کنیم تا نعمت وجود امام حسین(ع) را به یاد بیاوریم.
«روز بعد اربعین غم انگیز ترین روز سال است. آنچه در اربعین دیدم یک الگوی صلح نبود بلکه یک الگو برای یک فراصلح بود، صلح یعنی کسی به دیگری ظلم نکند و فرا صلح یعنی نه تنها به کسی ظلم نکنی بلکه به دیگری نیکی هم بکنی، در اربعین نه تنها مردم به هم ظلم نمی کنند بلکه به هم خدمت هم می کنند.
و از پول و جان خودشان برای خدمت به هم مایه می گذارند، قبل از اینکه کسی اعلام نیاز کند، بقیه نیازش را برطرف می کنند این یعنی فراصلح. آنجایی که مردم برای خدمت کردن به هم از هم سبقت می گیرند. هیچ کس از کسی که بهش خوبی می کنه توقع جبران ندارد.
بلکه همه فقط به خاطر حسین به هم خوبی می کنند. ما غرب زده شدیم، ما هم قبلا با هم مهربان بودیم اما این را از دست دادیم. اربعین یک الگوی فراصلح است که می تواند تمام مشکلات، جنگ ها و منفعت طلبی ها را پایان دهد.
الگویی که هر از شهر و کشور و دین و آیینی را می تواند در خودش جا دهد. یک تجربه موفق. موفقیتی که هر سال دارد بیشتر و بزرگتر می شود. آنجا کسی نگفت تو کاتولیکی و ما مسلمانیم. اربعین یک الگوی ضد نژاد پرستی است.
یک مهربانی محض است و باید به اصل خودمان برگردیم. به معصومیت بچه ها، به قراصلح درونمان و به حسین، به مسیح.»