شیعه نیوز:
پرسش
اینکه عرفای شیعه توصیه کردن گهگاهی برای عبادت یا توسل به بیابان بروید، آیا چنین توصیهای از طرف امام معصوم( علیه السلام ) به یاران و اصحاب خاص شده است؟ و آیا خود آنان گهگاهی برای مناجات و دوری از مردم به بیابان میرفتند؟
پاسخ اجمالی
نخست باید گفت؛ آنچه در باره مناجات و عبادت در خلوت، در سفارشهای عرفا آمده، الزاماً به معنای سر به بیابان نهادن نیست، بلکه منظور جایگاههای خلوت و دور از تجمعات و انظار عمومی میباشد. و این میتواند در بیابان، کوهستان، باغهای حاشیه شهرها و آبادیها و ... باشد.
اما اینکه آیا پیشوایان دین هم برای عبادت و مناجات با پروردگار به چنین خلوتگاههایی میرفتند؟ با مطالعه سیره آنان چنین رفتارهایی از آن بزرگواران مشاهده میشود؛ از آنجا که زندگی پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم) قبل از بعثت در محیطی شرک آلود و در میان افراد جاهل و بتپرست بود، این باعث میشد تا آنحضرت نتواند در آن جامعه با آسودگی به عبادت با خدای یکتا بپردازد؛ لذا به غار حرا میرفت تا در گوشهای خلوت به راز و نیاز با پروردگار خویش بپردازد.
دور شدن ابراهیم از جامعه شرکآلود(مریم، 48) و بردن همسر و فرزندانش به بیابان بیآب و علف(ابراهیم، 37)، رفتن موسی به کوه طور،[1] و نیز سر به بیابان گذاشتن او به دلیل هراس از فرعونیان، بیرون رفتن یونس از شهر(انبیاء، 87)، دور شدن مریم از جامعه(مریم، 16-17)، خلوتگزینی زکریا(ابتدای سوره مریم)، پنهانشدن اصحاب کهف در غار(ابتدای سوره کهف)، راز و نیاز پیامبر اسلام در غار حرا، مناجات امام علی در نخلستانهای بیرون شهر، و... نمونههایی از خلوتنشینی پیامبران الهی و اولیای برجسته میباشد.[2]
با توجه به آنچه گفته شد، روشن است که وقتی پیامبران و امامان( علیه السلام ) خود اقدام به کارهای مفید و سازنده میکردند، به پیروان خویش بویژه دوستان نزدیک هم سفارش به چنین اعمالی میکردند.
در همین راستا مواردی را به عنوان نمونه بیان میکنیم:
1. کمیل بن زیاد میگوید: «على بن ابیطالب نزد من آمد؛ دست مرا گرفت و مرا با خود به صحرا برد؛ هنگامی که به صحرا رسیدیم بر زمین نشست و من هم نشستم، سپس رو به من کرده و فرمود: اى کمیل آنچه تو را میگویم به خاطر بسپار...».[3]
2. جابر بن یزید میگوید: امام باقر( علیه السلام ) هفتاد مطلب جدید به من آموخت که تاکنون به کسی نگفته بود، و پس از آن هم نخواهد گفت. پس از آنکه امام رفت این مطالب بر من سنگینی نمود. و سینهام تنگ شد. سپس امام صادق( علیه السلام ) آمد، به وی گفتم: پدرت به من اسراری را آموخت و به من سفارش کرد آنرا با کسی در میان نگذارم، اما اکنون آن مطالب بر من سنگینی میکند و سینهام را میفشارد. امام صادق فرمود: ای جابر اگر از این آموختهها چیزی بر تو سنگینی میکند، به سمت بیابان و صحرا برو، گودالی حفر کن و سرت را در آن گودال بگذار و بگو محمد بن علی( علیه السلام ) این چیزها را به من گفت؛ بعد از آن، گودال را پر کن که زمین اسرارت را میپوشاند. جابر میگوید من سفارش امام صادق را انجام دادم و سبک شدم.[4]
3. در روایت آمده است: «در یکی از شبهای مهتابی امام علی( علیه السلام ) از مسجد بیرون آمد و به قصد صحرا حرکت کرد، و گروهى به دنبال آنحضرت رفتند؛ حضرت ایستاد و به آنان فرمود شما کیستید؟ گفتند: اى امیر مؤمنان ما شیعیان تو هستیم....».[5]
آنچه بیان شد نمونههایی است که نشان میدهد پیامبران و جانشینان آنها گهگاهی به دور از هیاهوی اجتماع به جاهای خلوت پناه میبردند تا راحتتر با پروردگار خویش به نیایش و عبادت بپردازند.
البته طبیعی است که این خلوتگزینیها نباید جنبه دائمی داشته و حالت رهبانیت را به خود بگیرد که بر اساس صریح آیه 27 سوره حدید، بدعتی است که در دین وارد شده است.
[1]. «و ما با موسى، سى شب وعده گذاشتیم، سپس آنرا با ده شب (دیگر) تکمیل نمودیم. به این ترتیب، میعاد پروردگارش (با او)، چهل شب تمام شد». اعراف، 142.
[2]. ر ک: مناجات خلوت شبانه امام علی( علیه السلام )، 45935.
[3]. شیخ صدوق، خصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 186، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش.
[4]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 157، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ ر. ک: پاسخ 26486.
[5]. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 1، ص 237، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق.
آیات مرتبط
سوره المائدة (82) : لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا ۖ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَىٰ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ
سوره المائدة (105) : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ ۖ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ ۚ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
سوره الأعراف (55) : ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً ۚ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ
سوره الأعراف (142) : وَوَاعَدْنَا مُوسَىٰ ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ۚ وَقَالَ مُوسَىٰ لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ
سوره الأعراف (143) : وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ ۚ قَالَ لَنْ تَرَانِي وَلَٰكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي ۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا ۚ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ
T