به گزارش «شیعه نیوز»، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، گفت: بعد از سال ۲ هزار و همزمان با رشد جریانهای سلفی و با هدف تقابل با آنها، موسسات الهیات اسلامی در آلمان تاسیس شدهاند که دولت آلمان از تاسیسشان حمایت کرد و مخاطب اصلیشان مسلمانان هستند.
نشست «مطالعات قرآنی در ترکیه و آلمان» به همت پژوهشکده مطالعات قرآنی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در سالن اندیشه این پژوهشگاه با حضور سخنرانان و علاقهمندان حوزه مطالعات قرآنی بینالمللی برگزار شد. در این نشست فروغ پارسا، قاسم درزی و زهرا محققیان به ایراد سخن در این زمینه پرداختند.
مراکز پژوهشی اسلامی و قرآنی در سالهای اخیر در ترکیه رونق بیشتری یافتهاند
در ابتدای این نشست فروغ پارسا، گفت: تعامل با حوزههای مطالعات قرآن در جهان اسلام و بیرون از جهان اسلام راهبرد انجمن مطالعات قرآن پژوهشگاه است. به اعتقاد ما قرآن میتواند عامل وحدت بخش در جهان اسلام و یک مولفه خاص برای گفتمان نجات برای همه انسانهای جهان باشد. به همین دلیل بر کارهای مطالعاتی قرآن بینالمللی در سطح جهانی توجه داریم و مسایل ما در حوزه نظری در مطالعات قرآنی، بومی و منطقهای نیست و مسایل جهانی است.
وی در ادامه در بیان سفر پژوهشی خود به ترکیه، گفت: ترکیه کشور مهمی در حوزه جهان اسلام است. این کشور در بخش اوراسیا و به نظر تاریخی از سده هفتم میلادی آغاز پیدایی امپراطوری عثمانی در این کشور است. این کشور تا اواخر قرن هشتم توسعه مییابد و قسطنطنیه توسط عثمانیها فتح میشود که امروز استامبول نامیده میشود. با افزوده شدن سرزمین های بعدی با یک امپراطوری بزرگ عثمانی از قرن پانزدهم طرفیم. تا زمان آتاترک که خلافت عثمانی فرو میریزد و جمهوری را تشکل میدهد. جمهوریای که به لحاظ سیاسی لاییک است و نهاد دین از نهاد سیاست جداست. اما مردم ترکیه حدود ۹۸ درصدشان مسلمان هستند که حدود ۷۵ درصدشان هم اهل سنت و بقیه از فرقه علوی تشیع هستند. در اثر شکل گرفتن تحولات و روی کار آمدن عدالت و توسعه رویه های غلیط و دین ستیزانه لائیسیته در آنجا کاهش مییابد. این کشور در سالهای اخیر به لحاظ اقتصادی دوران خوبی را از سر میگذراند. به لحاظ فرهنگی هم ترکیه شباهت زیادی به ایران دارد.
دانشیار علوم قرآنی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ادامه داد: به لحاظ تحولات پس از روی کارآمدن حزب عدالت و توسعه مراکز پژوهشی اسلامی در ترکیه رونق بیشتری یافتهاند. ما در سفر اخیرمان از برخی از این مراکز دیدن کردیم. در اکثر دانشگاههای ترکیه رشتههای مطالعات اسلامی و الهیات وجود دارد، اما گروه علوم قرآن و حدیث مشابه آنچه در ایران وجود دارد، نیست و در برخی دانشگاههای خاص وجود دارد. البته آنها یک دپارتمان خاص برای حدیث و یک دپارتمان خاص برای قرآن وجود دارد. یکی از مهمترین این مراکز، دانشگاه الهیات مَرمَره است. دروس قرآنی در آنجا به سه زبان ترکی و انگلیسی و عربی عرضه میشود. این دانشگاه به قرائت قرآن اهمیت زیادی میدهند. گروه تفسیر قرآن این دانشگاه نیز با رویکردهای نسبتاً سنتی به مطالعات قرآن میپردازند.
پارسا در ادامه ضمن اشاره به تفاهم نامه بین پژوهشگاه علوم انسانی و دانشگاه مَرمَره، گفت: دیگر دانشگاه مهم ترکیه دانشگاه آنکارا است. این دانشگاه هم دانشکده بزرگی به نام الهیات دارد که حدود بیست دپارتمان در آن از جمله جامعهشناسی دین، فلسفه دین، عرفان، تصوف و... وجود دارد. همچنین در حوزه عمومی هم از جمله سازمان دیانت مراکزی وجود دارد که کارهای مذهبی عمومی را به عهده دارد. این سازمان تمامی مساجد حتی در اروپا را مدیریت میکند. مرکز مهم زیر نظر این سازمان، دانشگاه ۲۹مِی در استامبول است. این دانشگاه مرکزی برای مطالعات قرآنی دارد که در سال ۲۰۱۲ تاسیس شده است و با رویکرد میان رشتهای مطالعات قرآنی را انجام میدهد و بعضا با محافل ایرانی ارتباط دارد. مرکز دیگر کتابخانه سلیمانیه است که زیر نظر مرکز دیانت است و در قرن شانزدهم میلادی تاسیس شده است و مملو از نسخ خطی است. از دیگر مراکز زیر نظر سازمان دیانت مرکز تحقیقات اسلامی است. این مرکز هم کتابخانه بزرگ دارد که از جمله اهدافش تدوین دایره المعارف ترک اسلامی در ۴۴ مجلد است.
در آلمان گرایش به تاسیس مراکز الهیات اسلامی برای مقابله با سلفیگری شکل گرفته است
قاسم درزی نیز در این نشست در توصیف بخشی از مطالعات قرآن در آلمان، گفت: مطالعات قرآنی در محافل دانشگاهی آلمان یک رشته نیست. بلکه بیشتر یک موضوع پژوهشی است. فضای آلمان در مطالعات دینی و قرآنی مهم تلقی میشود و شاید در گذشته کارهای بیشتری در این زمینه انجام میگرفت. کارهای کسانی مثل تئودور نلدکه و لوکزامبورگ. کارهایی که هنوز جریان سازند و امروزه پروژهها متاثر از آن است.
وی در ادامه در بیان آنچه که امروزه در مطالعات قرآن آلمان میگذرد گفت: مراکز دینی در آلمان مثل مرکز اسلامی هامبورگ را بعضا غیرآلمانیها تاسیس کردهاند. اینها مورد نظر من نیستند. من به مراکزی در آلمان اهتمام داشتم که توسط خود آلمانیها بنیان نهاده شدهاند.
استادیار پژوهشکده اعجاز قرآن دانشگاه شهید بهشتی، ادامه داد: سه مدل در مطالعات قرآن در آلمان به تتبع من وجود دارد. مطالعات اسلامی، الهیات اسلامی و پروژههای خاصی که در آلمان ذیل این دو مدل اول دنبال میشوند. البته پروژههای مستقلی مثل کورپوس هم در این زمینه وجود دارد. دیگر تقسیم بندی هم در محافل علمی آلمان بین مطالعات اسلامی و الهیات اسلامی است. مطالعات اسلامی حوزهای متقدم از الهیات اسلامی در آلمان است که رویکردی سکولار و میانرشتهای به مطالعات قرآنی دارند. در مقابل موسسات الهیات اسلامی که تاسیسشان به بعد از سال ۲۰۰۰ برمیگردد، همزمان با رشد جریانهای سلفی تاسیس شدند و دولت آلمان از تاسیسشان حمایت کرد و مخاطب اصلیشان مسلمانان هستند. این مراکز در تقابل با جهتگیریهای سلفی رویکردهای آکادمیکی دارند. ذیل هر یک از این دو تقسیم بندی دپارتمان و مرکزی برای مطالعات قرآنی در آلمان یافت میشود.
وی افزود: نکته مهم دیگر نزاع حاکمیتی آلمان است که سکولار است و نه لاییک. پس این پیشبینی در قانون اساسی آلمان تعبیه شده است که میشود مراکز دینیای را تاسیس و تسهیل و حمایت کرد. در دانشگاههای آلمان نظیر مونستر و توبینگن گاهی هر دو مراکز الهیات اسلامی و مطالعات اسلامی وجود دارد.
درزی در بخش بعدی سخنانش، اشاره کرد: در مقطع کارشناسی در آلمان، دانشجویان معمولا دو رشته میخوانند که این در موسسات مطالعات اسلامی عموماً جاری است. در رشته کارشناسی ارشد هم در چهار گرایش رشته اسلامشناسی در آلمان وجود دارد. در مقطع دکتری به اقتضای موضوع میتوانند پروفسورهای مراکز الهیات و مطالعات اسلامی را برگزینند. به عنوان مثال کرسی اسلامشناسی و موسسه الهیات اسلامی دانشگاه مونستر به طور رسمی در سال ۲۰۱۱ تاسیس شده است که هدف اصلیاش تربیت معلم دینی است و سطح مباحث در حد موسسات مطالعات اسلامی نیست. فعالیت در سطح بینالمللی این دانشگاه روز به روز بیشتر شده است و بر خلاف هدف اولیه تربیت صرف معلم، ارتباطات گستردهتری با جدیدترین دستاورهای محققان برقرار کردهاند.
وی خاطرنشان کرد: یکی از شخصیتهای مهم دانشگاه مونستر احمد میلادکریمی اند که افغانیالاصل هستند و شخصیت مهمی در آلمان محسوب میشوند. او قرآن را به زبان آلمانی ترجمه کرده است و در حوزه قرآنپژوهی نیز آرای درخور توجهی دارد. دانشگاه توبینگن نیز هر دو مرکز الهیات و مطالعات اسلامی را دارد.
این پژوهشگر علوم قرآنی در ادامه ضمن اشاره به پروژه مهم دانشگاه توبینگن، گفت: این پروژه به نسخه قرآنی مکشوفی در این دانشگاه میپردازد که چند سال گذشته در مخزن این دانشگاه یافت شد و مربوط به سالهای حدود ۲۰ هجری تخمین زده میشود. دانشگاه گیسن هم باز هر دو مرکز الهیات و مطالعات اسلامی را داراست. مرکز مطالعات اسلامی دانشگاه آزاد برلین هم بیشتر رویکرد الهیاتی دارد، چندین موسسه و دپارتمان دارد و هدف اصلیاش تربیت معلم در مقطع متوسطه و ابتدایی است. اما به طور آکادمیک در مقطع دکتری و کارشناسی هم در مباحث اسلامی و قرآن کار میکند.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، گفت: دانشگاه گوته هم بودجه ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار یورویی برای ایجاد پایگاه دادهای تفاسیر قرآنی توسط چهار دانشگاه اختصاص داده است. در زمینه دیجیتال سازی مطالعات قرآنی شاید در کل دنیا این کار از جمله بزرگترین کارها است. انجمن مطالعات اسلامی دانشگاه انسوبوروک هم وجود دارد که کرسی اسلامپژوهی در آن تدریس میشود. به نظر میآید در آلمان نوعی تغییر فاز به سمت مراکز الهیات اسلامی برای مقابله با جریانهای سلفی شکل گرفته است.
وی در بخش پایانی سخنان خود با اشاره به پروژه کورپوس کورانیکوم، گفت: این پروژه در ایران شناخته شده است. میدانیم که در پروژه کورپوس غرض اصلی این است که نسخههای متقدم قرآن را شناسایی کنند و بتوانند در نهایت یک تحلیل ادبی از متن قرآن ارایه کنند. در فضای ایران بیشتر به بحث تاریخگذاری و تاریخسنجی نسخ در این پروژه توجه شده است و از غرض اصلی آن که همانا تحلیل ادبی شاخص قرآن کریم با بازسازی نسخههای اولیه است، غفلت میشود.