شیعه نیوز:
پرسش
مهریه و جهیزیه فاطمه( سلام الله علیها) به نرخ و مدل امروزی چه مقدار بود؟ چه چیزهایی قرار دادند؟ چه کسی هزینه جهیزیه را متقبل شد؟ آیا پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) در جهیزیه فاطمه کمک کردند یا خیر و همه را به گردن علی( علیه السلام ) انداختند؟ آیا درست است که جهیزیه فاطمه( سلام الله علیها) از مهریهاش تعیین شد؟ چه کسانی عهدهدار خرید و تأمین جهیزیه فاطمه( سلام الله علیها) شدند؟ و آیا فاطمه را به بازار برای انتخاب هم بردند؟
پاسخ اجمالی
امام علی( علیه السلام ) به جهت شرایط اقتصادی نامناسب و نیز حیای نفس، برای خواستگاری حضرت فاطمه( سلام الله علیها) اقدام نمیکرد، تا آنکه با تشویق برخی صحابه به این امر اقدام نمود و خداوند و رسولش نیز رضایتشان را از این ازدواج اعلام داشتند.
مهریه حضرت فاطمه( سلام الله علیها)، زرهی بود که از فروش آن، مقداری از وسائل زندگی آن دو پیشوا را فراهم شد.
پاسخ تفصیلی
حضرت فاطمه( سلام الله علیها)؛ قبل از ازدواج با امام علی( علیه السلام )، خواستگارانی؛ مانند ابوبکر و عمر، داشت، اما پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) با واگذار کردن این اذن به خداوند، به آنها جواب رد داد.[1]
در نهایت امام علی( علیه السلام ) حضرت فاطمه( سلام الله علیها) را از پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) خواستگاری کرده و با رضایت خداوند، این ازدواج صورت پذیرفت.
در مورد روند شکلگرفتن این ازدواج، نقلهای مختلفی در منابع شیعه و اهل سنت وجود دارد که البته بیشتر آنها با یکدیگر سازگارند. در اینجا دو نقل تاریخی را ذکر میکنیم.
1. هنگامى که فاطمه( سلام الله علیها) دختر رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) به سنّ بلوغ رسید، بزرگان قریش که سبقت در اسلام داشتند، خواستگار فاطمه شدند، ولى هرگاه یکى از آنان در این باره با پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) گفتوگو میکرد، آنحضرت به نحوى جواب منفی میداد. روزى برخی بزرگان صحابه در جایی نشسته بوده و در باره فاطمه سخن میگفتند. ابوبکر گفت: اشراف قریش در حضور پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) خواستگار فاطمه زهرا( سلام الله علیها) شدند، اما حضرتشان اختیار او را به خداوند واگذار میکرد.
اما على بن ابی طالب( علیه السلام )، هنوز از فاطمه( سلام الله علیها) خواستگارى نکرده! ... ابوبکر گفت: آیا صلاح میدانید نزد على( علیه السلام ) رفته و در این باره با او گفتوگو کنیم؟ آنان به منزل علی( علیه السلام ) روانه شدند، ولى او را نیافتند ... پس از آن او را دیدند که با شتر خود، براى نخلستان یکى از انصار آب میبرد و در برابرش مزد میگرفت. ... امام علی( علیه السلام ) فرمود: «چه اتفاقی افتاده که نزدم آمدهاید؟!» ابوبکر گفت: یا على! هیچ خصلت نیکویى نیست، مگر اینکه تو در آن سبقت گرفتهاى ... چه مانعى دارد که تو فاطمه( سلام الله علیها) را از پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) خواستگارى نمایى؟ زیرا من گمان میبرم که خدا و رسولش، فاطمه را براى تو نگه داشته باشند!
چشمان علی( علیه السلام ) پُر از اشک شد و فرمود: «اى ابوبکر! تو فکر آرام مرا به هیجان آوردى». علی( علیه السلام ) شتر خود را به منزل برد؛ نعلینهاى خود را پوشید و به سوى پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) روانه شد ... داخل منزل شد ... در حضور پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) نشست و دیده بر زمین دوخت، ... سر خود را به زیر افکنده سخن نمیگفت. ... پیامبر به وى فرمود: «به گمانم حاجتى داری! مشکلی نیست! خواستهات را بگو؛ من خواستهات را روا خواهم کرد!». على گفت: «پدرم و مادرم به فدایت اى رسول خدا! شما مرا از عمویت ابوطالب و فاطمه بنت اسد گرفتى، کودک بودم و مرا همغذایت کردى، ... بعد از این همه لطف و محبت، اکنون دوست دارم خانه و همسرى داشته باشم که با او انس بگیرم. یا رسول الله! نزدت آمدم تا دخترت فاطمه را خواستگاری کنم، آیا خواستهام را میپذیرى؟» امّ سلمه - که پیامبر در خانه او بود - میگوید: دیدم صورت پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) از خوشحالى میدرخشید! آنگاه رو به على( علیه السلام ) کرد و فرمود: «آیا چیزى(مهریه) دارى که من، فاطمه را به تو دهم؟» على( علیه السلام ) گفت: «پدر و مادرم فدایت! اوضاع زندگى من از تو مخفى نیست. ...» پیامبر فرمود: «من فاطمه را با همان زرهاى که دارى به همسرى تو در میآورم».[2]
2. از خود امام على( علیه السلام ) نقل شده است: «من به حضور رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) میرفتم که یکى از کنیزان ایشان به من گفت: آیا میدانى که افرادی فاطمه را از پیامبر خواستگارى کردهاند؟ گفتم: نه. گفت: آرى، او خواهان دارد، چه مانعى دارد که تو هم نزد پیامبر خدا، فاطمه را خواستگاری نمایی. گفتم: من چیزى ندارم که با او ازدواج نمایم؟ گفت: اگر تو نزد پیامبر بروی حتماً فاطمه را به تو خواهد داد ... در نهایت به حضور رسول خدا رفتم. آنحضرت، عظمت و ابهت بسیاری داشت، وقتى در حضورش نشستم سکوت اختیار کردم. پیامبر فرمود: چرا نزدم آمدى؟، آیا خواستهای دارى؟! من سکوت کردم. فرمود: شاید براى خواستگارى فاطمه آمدى؟! گفتم: آرى!. ... فرمود: مانعى ندارد، من فاطمه را با همان زره، به عقدت در میآورم».[3]
ازدواج علی( علیه السلام ) و فاطمه( سلام الله علیها) با رضایت پروردگار بود
منابع شیعه[4] و اهل سنت[5] روایاتی را نقل کردهاند که خداوند در مورد ازدواج امام علی( علیه السلام ) و حضرت زهرا( سلام الله علیها) رضایت داشته است:
امام حسین( علیه السلام ) فرمود: «روزى رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) در خانه امّ سلمه بود که فرشتهاى بر آنحضرت نازل شد ... پیامبر گمان کرد که او جبرئیل است و به او فرمود: اى جبرئیل! تا به حال با این شکل و شمایل بر ما نازل نشده بودی؟ آن فرشته گفت: من جبرئیل نیستم، بلکه صرصائیل میباشم. خداوند مرا به سوی تو فرستاد تا نور را با نور تزویج نمایم، پیامبر فرمود: چه کسى را به چه کسى؟ صرصائیل گفت: دخترت فاطمه( سلام الله علیها) را به عقد على( علیه السلام ) در آورم».[6]
مهریه و جهیزیه حضرت فاطمه( سلام الله علیها)
اقوال مختلفی در مورد مهریه حضرت فاطمه وجود دارد.[7] حتی در برخی از منابع، امور فرا مادی مانند یک سوم بهشت و ... نیز به عنوان مهریه ذکر شده است.[8]
اما آنچه از منابع در مورد مهریه مادی نقل شده آن است که مهریه حضرتشان، همان مبلغی بوده که از فروش زره به دست آمده بود: «پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) به امام علی( علیه السلام ) فرمود: زره خود را چه کردی؟ گفتم: حاضر است و به حق خدایى که جان على در دست قدرت او است، بیش از چهارصد درهم نمیارزد. فرمود: مانعى ندارد، من فاطمه را با همان زره به عقدت در میآورم، آنرا براى زهرا بفرست و آن مهریه فاطمه است».[9]
البته منابع در قیمت آن زره اختلاف کرده؛ برخی چهارصد درهم[10] و برخی پانصد درهم[11] را ذکر کردهاند. در هر صورت وسائل منزل ایشان نیز از همان پول فروش زره، خریداری شده است:
امام علی( علیه السلام ) نقل میکند که رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) خطاب به من فرمود: «برخیز و زره خود را بفروش!» برخاستم و زره را فروختم و پول آنرا گرفته، نزد پیامبر آورده و در مقابلش نهادم، آنحضرت نپرسید که آن پولها چه مقدار است و من نیز چیزى نگفتم، سپس بلال را صدا کرد و مشتى از آن پولها را به وى داد و گفت: «این پولها را بگیر و با آنها براى فاطمه( علیه السلام ) عطر خریدارى کن!» و بعد از او ابوبکر را احضار نمود و دو مشت از آن پولها را به او داده و گفت: «با این پولها، براى فاطمه( علیه السلام ) لباس و اثاثیه منزل خریدارى کن». و آنگاه عمّار یاسر و ... وارد بازار شده و لوازم دیگری خریدند... و هنگامى که خریدشان کامل شد، ابوبکر و گروهی از صحابه آنها را به خانه پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) بردند ... پیامبر آنها را وارسی کرد و فرمود: «خدا اینها را براى اهل بیت مبارک کند».[12]
[1]. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج 1، ص 402، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، 1417ق؛ مقریزی، تقی الدین، امتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، تحقیق، نمیسی، محمد عبدالحمید، ج 5، ص 351، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1420ق.
[2]. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم،ج 1، ص 353- 355، تبریز، نشر بنیهاشمی، چاپ اول، 1381ق.
[3]. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج 6، ص 221، بیروت، دارالفکر، 1409ق؛ ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، تحقیق، تدمری، عمر عبدالسلام، ج 2، ص 141، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ دوم، 1409ق.
[4]. مغربی، قاضی نعمان، شرح الاخبار فی فضائل الأئمة الأطهار( علیه السلام )، ج 3، ص 61، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1409ق؛ طبری آملی، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص 143، قم، بعثت، چاپ اول، 1413ق.
[5]. آجُرّی بغدادی، محمد بن حسین، الشریعة، محقق، دمیجی، عبدالله بن عمر، ج 5، ص 2129، السعودیة، دارالوطن، چاپ دوم، 1420ق؛ طبرانی، سلیمان بن أحمد، المعجم الکبیر، ج 22، ص 407، قاهره، مکتبة ابن تیمیة، چاپ دوم، بیتا.
[6]. ابن شاذان، محمد بن احمد، مائة منقبة من مناقب أمیرالمؤمنین و الأئمة من ولده( علیه السلام ) من طریق العامة، ص 35، مدرسة الإمام المهدی( علیه السلام )، قم، چاپ چاپ اول، 1407ق.
[7]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبیطالب( علیه السلام )، ج 3، ص 351، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
[8]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 43، ص 113، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[9]. بیهقی، ابوبکر احمد بن حسین، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة، تحقیق، قلعجی، عبدالمعطی، ج 3، ص 160، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1405ق؛ کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج 1، ص 348.
[10]. طبری آملی، محمد بن جریر بن رستم، نوادر المعجزات فی مناقب الأئمة الهداة( علیه السلام )، محقق، مصحح، اسدی، باسم محمد، ص 207، قم، دلیل ما، چاپ اول، 1427ق.
[11]. خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایة الکبری، ص 115، بیروت، البلاغ، 1419ق.
[12]. شیخ طوسی، الامالی، ص 40، قم، دارالثقافة، چاپ اول، 1414ق؛ شامی، یوسف بن حاتم، الدر النظیم فی مناقب الأئمة، ص 405 - 406، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، 1420ق.