شیعه نیوز:
پرسش
سند دعای «اللهم اقذف فی قلبی رجائک و ...» چیست؟ آیا با عصمت امام حسن( علیه السلام ) منافات دارد؟
پاسخ اجمالی
امام حسن( علیه السلام ) - بر اساس قرارداد صلحی که با معاویه داشت - از او کمکهای مالی دریافت میکرد، اما آنچه در پرسش مطرح شده است را در برخی منابع اهلسنت میتوانیم مشاهده کنیم:
«مستمری امام حسن( علیه السلام ) سالی صدهزار بود، اما در یکی از سالها معاویه از پرداخت آن خودداری کرده و از این رو حضرتشان دچار مشکل مالی شدیدی شدند. از خود امام نقل شده که فرمودند: دواتی آوردم تا نامهای برای معاویه نوشته و این موضوع را به او یادآوری کنم، سپس از این کار خودداری کردم. بعد از آن بود که شبی پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) را در خواب دیدم. پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) از حالم پرسیدند و من ماجرا را برایشان توضیح دادم. و شکایت احوال خود را نزد ایشان بیان کرد. پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: آیا میخواستی به فردی که مانند خودت مخلوق خداوند است نامه بنویسی؟! سزاوار است به جای چنین کاری با خدا اینگونه سخن بگویی:
«اللهم اقذف فی قلبی رجاءک و أقطع رجائی عمن سواک حتى لا أرجو أحداً غیرک اللهم و ما ضعفت عنه قوتی و قصر عنه عملی و لم تنته إلیه رغبتی و لم تبلغه مسألتی و لم یجر على لسانی مما أعطیت أحداً من الأولین و الآخرین من الیقین فخصنی به یا رب العالمین».
امام حسن( علیه السلام ) فرمود: یک هفته نشده بود که به خواندن این دعا میپرداختم که خود معاویه(بدون هیچ درخواستی) یک میلیون و پانصد هزار برایم فرستاد و نزد خودم گفتم که خداوندی سزاوار ستایش است که یادکننده خود را فراموش نکرده و امید امیدوارانش را ناامید نمیکند. سپس مجدداً پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) را در خواب دیدم و از احوالم پرسید. پاسخ دادم که وضعم خوب شده و آنچه رخ داد را برایش بازگو کردم. پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: این نتیجه امید داشتن به خالق و امید نداشتن به مخلوق است».[1]
گزارش نسبتاً مشابه دیگری نیز در این زمینه نقل شده است:
«امام حسن( علیه السلام ) در هر سال پیکی برای معاویه میفرستاد تا اموالی را برای او بفرستد، اما معاویه در سالی از دادن این مال به امام( علیه السلام ) خودداری کرد. امام( علیه السلام ) قصد داشتند با نوشتن نامهای معاویه را از این جریان باخبر کند، اما پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) در خواب به امام( علیه السلام ) فرمودند: چرا به سمت مخلوق روی آورده و خدا را رها کردهای و سفارش کردند که اینگونه از خدا بخواه:
اللّهمّ إنی أسألک من کل أمر ضعفت عنه قوّتی [و] حیلتی و لم تنته إلیه رغبتی، و لم یخطر ببالی، و لم یبلغه أملی، و لم یجر على لسانی من الیقین الذی أعطیته أحدا من المخلوقین الأولین و المهاجرین و الآخرین إلّا خصصتنی یا أرحم الراحمین.».[2]
این گزارشها - با فرض پذیرش - منافاتی با عصمت امام( علیه السلام ) ندارد؛ زیرا:
اولاً: اصل این دعاها مشکلی نداشته و با آموزههای دینی ناهمخوان نیست. (از اینرو اصل دعا بدون حواشی آن در برخی کتب شیعی نیز نقل شده است).[3]
ثانیاً: امام( علیه السلام ) فقط قصد تصاحب اموالی را داشت که حق ایشان بوده و بخش کوچکی از آن در قرارداد صلح نیز مندرج شده بود، اما معاویه آنها را غصب کرده بود؛[4] لذا این عمل امام نیز به تنهایی مخالف اخلاق الهی نیست.[5]
اما در هر حال، هم خود حضرتشان به این نتیجه رسید و هم پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) در خواب به ایشان توصیه کرد که در آن مقطع از نگاشتن نامه برای معاویه خودداری کنند.
[1]. ابن عساکر، ابو القاسم علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج 13، ص 166- 167، بیروت، دار الفکر، 1415ق؛ ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 8، ص 37، بیروت، دار الفکر، 1407ق.
[2]. تاریخ مدینة دمشق، ج 13، ص 166.
[3]. قاضى نور الله المرعشى التستری، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج 26، ص 452 – 453، قم، مکتبة آیة الله مرعشى نجفى، چاپ اول، 1409 ق؛ کبیر مدنی، سید علیخان، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سید الساجدین، محقق، مصحح، حسینی امینی، محسن، ج 3، ص 26، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1409ق.
[4]. «علت طلب پول امام حسن مجتبی( علیه السلام ) در صلح با معاویه»، 46557؛ «دلیل به شهادت رساندن امام حسن( علیه السلام ) توسط معاویه»، 55411؛ «بهتر بودن معاویه از برخی یاران امام حسن( علیه السلام )»، 107945؛ «مواضع تند امام حسین( علیه السلام ) در برابر معاویه نسبت به امام حسن( علیه السلام )»، 41820؛ «کفر معاویه و صلح امام حسن ( علیه السلام )»، 1587.
[5]. «علت کمک گرفتن امامان( علیه السلام ) از دیگران»، 91106.
T