۰

آیا شیعه معتقد است که یک چهارم قرآن درباره اهل بیت( علیه السلام ) نازل شده است؟

آنچه در پرسش بدان اشاره شده؛ ناظر به این روایت از امام باقر( علیه السلام ) است: «قرآن در چهار بخش نازل شده: یک چهارم درباره [فضایل و مناقب‏] ما، یک چهارم درباره دشمن ما، یک چهارم سنن و امثال و یک چهارم فرائض و احکام است». این روایت؛ در علوم قرآنی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. که خلاصه آن در ذیل بیان می‌شود.
کد خبر: ۱۹۸۸۶۸
۰۸:۳۹ - ۰۹ مهر ۱۳۹۸

شیعه نیوز:

پرسش

در روایتی آمده که یک چهارم قرآن درباره اهل بیت عصمت و طهارت( علیه السلام ) است. معنای این روایت چیست؟

پاسخ اجمالی

آنچه در پرسش بدان اشاره شده؛ ناظر به این روایت از امام باقر( علیه السلام ) است: «قرآن در چهار بخش نازل شده: یک چهارم درباره [فضایل و مناقب‏] ما، یک چهارم درباره دشمن ما، یک چهارم سنن و امثال و یک چهارم فرائض و احکام است».[1] این روایت؛ در علوم قرآنی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.[2] که خلاصه آن در ذیل بیان می‌شود.

در ابتدا باید گفت که این موضوع منحصر به روایات شیعی نبوده بلکه مشابه آن در منابع اهل سنت نیز نقل شده است:

ابن مغازلى شافعى (متوفای 483ق) با سند خود از ابن عباس از پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) چنین نقل می‌کند: پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) [به یاران خود] فرمود: «از چه در شگفتید! قرآن چهار بخش است: یک چهارم به طور خاص درباره ما اهل بیت، یک چهارم درباره دشمنان ما، یک چهارم حلال و حرام و یک چهارم فرایض و احکام. به خدا سوگند آیات برجسته قرآن درباره على( علیه السلام ) نازل شده است».[3]

غیاث الدین بن همام(متوفای 942ق) می‌گوید: حافظ ابوبکر بن احمد بن موسى بن مردویه با سند خود از على - کرّم الله وجهه - نیز این حدیث را نقل کرده است.[4]

به نظر می‌رسد مراد معصوم( علیه السلام ) از این‌که می‌فرماید: «یک چهارم قرآن درباره ما است»، بیان نشانه‌هاى ویژه و صفات روشن اهل بیت عصمت و طهارت( علیه السلام ) در قرآن است؛ به گونه‌اى که هر صاحب درک و قرآن‌شناس به دور از هوى‏ و هوس با تدبر در آیات، بدون تردید، ولایت اهل بیت و فضایل و مناقب آنها را با توجه به روایات می‌یابد.[5] کافى است روایات شیعه و اهل سنت را در این زمینه ملاحظه کنیم. طبق این روایات، شأن نزول و تأویل بسیارى از آیات قرآن درباره عترت رسول اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) بویژه امام على( علیه السلام ) است.[6] برای نمونه:

ابن عساکر از قول ابن عباس می‌نویسد: «در کتاب خدا درباره احدى به اندازه حضرت على آیه نازل نشده است».[7]

طبرانى به نقل از ابن عباس می‌گوید: «خداوند هیچ آیه‌اى را خطاب به مؤمنان نازل نکرد، جز آن‌که حضرت على سرآمد آنها است. خداوند اصحاب محمد( صلی الله علیه و آله و سلم ) را در مواردى متعدد سرزنش کرده، لیکن درباره على( علیه السلام ) جز خیر و خوبى یاد نکرده است».[8]

آیت الله خویی(ره) ذیل حدیث مورد بحث می‌گوید: مقصود این است که نام ائمه اطهار( علیه السلام ) در قرآن با صفات و ویژگی‌هایشان و نه با ذکر نام متعارف آنها، آمده است.[9]

گفتنی است؛ شاید این روایت به معنای دقیق یک چهارم نباشد، بلکه مراد آن باشد که قرآن چهار قسمت است که ممکن است یک قسمت، از قسمت دیگر بیشتر باشد.

 

[1]. این روایت با سندهای مختلف در این منابع آمده است: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ‏2، ص 628، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، ج ‏1، ص 9، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق؛ فرات کوفی، ابوالقاسم، تفسیر فرات کوفی، ص 46، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1410ق.

[2]. ر.ک: حسینى میلانى، سید على، التحقیق فی نفی التحریف عن القرآن الشریف، ص 69 - 71، قم، مرکز حقائق الاسلامیة، چاپ سوم، 1384ش؛ نجارزادگان(محمدى)، فتح الله، تحریف ناپذیرى قرآن، ص 78 – 80، تهران، مشعر، چاپ اوّل، 1384ش.

[3]. ابن مغازلی، علی بن محمد، مناقب الامام علی بن أبی طالب( علیه السلام )، ص 270 – 271، بیروت، دار الأضواء، چاپ سوم، 1424ق.

[4]. خواند میر، غیاث الدین بن همام الدین، تاریخ حبیب السیر، ج ‏2، ص 13، تهران، خیام‏، چاپ چهارم‏، 1380ش.

[5]. تحریف ناپذیرى قرآن، ص 81 – 82.

[6]. حسکانى، ده‌ها روایت در کتاب «شواهد التنزیل» خود در این زمینه آورده است.

[7]. ابن عساکر، ابو القاسم علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج ‏42، ص 363 – 364، بیروت، دار الفکر، 1415ق.

[8]. «مَا أَنْزَلَ اللهُ: {یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا} [البقرة: 104] إِلَّا عَلِیٌّ أَمِیرُهَا و شَریفُهَا، وَ لَقَدْ عَاتَبَ اللهُ أَصْحَابَ مُحَمَّدٍ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فِی غَیْرِ مَکَانٍ، وَ مَا ذَکَرَ عَلِیًّا إِلَّا بِخَیْرٍ»؛ طبرانی، سلیمان بن أحمد، المعجم الکبیر، ج 11، ص 264، قاهرة، مکتبة ابن تیمیة، چاپ دوم، 1415ق.

[9]. خویی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ص 231، قم، مؤسسة احیاء آثار الامام الخوئی، بی‌تا.

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: