به گزارش «شیعه نیوز»،شاید حجم مزاحمتها و تهدیدهای غیراخلاقی که زنان در خیابانها با آن روبرو هستند، به قالب آمار در نیاید، اما نبود آمار به معنای نبودن چنین معضلی نیست؛ مزاحمتهای خیابانی که با سوءاستفاده از سکوت همراه با حجب و حیای زنان، پرده حرمت را دریده و گاه به حوادث تلخ و دلخراشی منجر میشود.
زن که باشی، وقتی از خانه به خیابان قدم میگذاری، فرقی نمیکند در چهاردیواری خودروی شخصی باشی یا عابری از عابران پیاده، صداها و حرکات زنندهای همانند روحهای سرگردان و بی هدف تعقیبت میکنند و میمانی چه قانون نانوشته ای به فرد مزاحم اجازه شکستن حریم شخصی تو را داده است.
«رنگ به صورت ندارد و دستهایش میلرزد. آرامتر که میشود با بغض میگوید: از تونل صدر پشت سرم بود، دائم چراغ میزد و حرکات زنندهای داشت. راهنما زدم و تغییر مسیر دادم تا بلکه جلو بیافتد و راه خود را برود اما وضع بدتر شد. با دست اشاره میکرد که شیشه ماشین را پایین بدهم تا حرفش را بزند. ترسیده بودم و کنترل رانندگی از دستم خارج شده بود.»
با کمی آب بغضش را فرو میخورد و ادامه میدهد: «بعد از تونل، پدال گاز را فشردم تا با سرعت از این معضل رها شوم اما لجبازتر از این حرفها بود و شتاب بیشتری برای آزردن من گرفت. در پیچ خیابان، با علامت پلیس به دلیل سرعت زیاد متوقف شدم و او راه خود را کشید و رفت و من ماندم و برگ جریمه و مزاحمتی که تمام وجودم را به لرزه انداخته بود.»
کار به اینجا که میرسد دیگری از تجربه پیادهروی خود و مزاحمتهای خیابانی سخن میگوید: «در انتظار تاکسی که ایستادهای، از کنار مغازه و معابر عمومی که میگذری، از پلههای مترو که پایین میروی یا از روی پل عابر پیاده که عبور میکنی باید تن و بدنت بلرزد؛ موقعیت سنی، حجاب و پوشش یا ترکیب ظاهر و چهرهات فرقی نمیکند. چون جرمت زن بودن است، مردان با اعتباری که از فرهنگ مردسالار جامعه گرفتهاند، به خود اجازه میدهند تخریبت کنند.»
صدای مادربزرگ در گوشم زنگ میزند «دختر نباید صدایش را نامحرم بشنود، بلند نخند، خودت را از نگاه نامحرم دور کن و هزار بار گفتم دختر باید قبل از اذان مغرب به خانه برگردد.» به راستی، چرا همه امر و نهیها برای دختران است در حالی که پسران به خود اجازه میدهند هر نوع فحاشی و خودخواهی داشته باشند و بدون توجه به شخصیت زن، حرمتها را بشکنند و وارد خط قرمزهای این حریم خصوصی شوند.
متهم کردن زنان به جای برخورد با متلکپرانی مردان
عمیق بودن این فاجعه زمانی معلوم میشود که در صورت اعتراض زنی که مورد تعرض کلامی یا جسمی قرار گرفته است، نه تنها به حرفش گوش داده نمیشود، بلکه متهم به دروغگویی و تقصیر میشود و به هزار دلیل از پیگیری آن طفره میروند.
دوستی در اینباره از تجربه خود میگوید: «نگاه هوسران و متلکهای مغازهدار وادارم کرد برخلاف میل باطنی، جنس مورد نظر را بخرم و از آن فضای سنگین خارج شوم. در طول پاساژ سنگینی این نگاهها را بر دوشم احساس میکردم. پسری که از روبهرو میآمد، تنه محکمی زد که تعادلم را از دست داده و محکم به ویترین مغازه کناری خوردم. تحمل خود را از دست داده و با صدای بلند شروع به اعتراض کردم تا بلکه افراد دیگر به فریادم برسند اما غافل از اینکه حرفها و نگاههای آنان مبنی بر اینکه من، باعث ایجاد چنین برخوردهایی هستم، بدتر بود. به ناچار و بدون گرفتن حق خود از آن فضای مردسالار خارج شدم.»
این پرسش برایم به وجود میآید مردانی که بیتوجه به شخصیت و پوشش زن، به خود اجازه وارد شدن به حریم خصوصی و شخصی آنان را میدهند، در مورد ناموس و خانواده خود چه واکنش و ماده قانونی را پیش رو قرار میدهند؟ چرا در مورد دیگران ترسی از کیفر و مجازات ندارند؟
انفعال زنان در سایه متلک پرانی مردان
از دیدگاه روانشناختی و جامعهشناختی، زنان آسیبدیده از این آزارهای جنسی چنان سرخورده و منفعل میشوند که گاه برای مقابله با عواقب آن حضور اجتماعی خود را محدود میکنند. در اینجا، مزاحمان خیابانی نیز در نبود پیگردهای قانونی و مانعی خاص بر عمل خلاف خود اصرار میورزند و در برخی مواقع کار صرفاً از فراهم آوردن یک مزاحمت خیابانی، گفتن چند کلام به عنوان متلک فراتر میرود و جای خود را به جرمهای بیشتر میدهد.
در اینباره، «مصطفی اقلیما» بنیانگذار مددکاری اجتماعی در ایران در گفتوگو با خبرنگار ایرنا میگوید: در کشورهای توسعهیافته، تعرض کلامی با آزار جنسی برابر دانسته میشود و متعاقب آن محکوم شدن فرد خاطی به ۶ ماه زندان و خلع از کار در دستگاههای دولتی وجود دارد اما در ایران با اینکه قوانین کاملتر و شیواتری از سایر کشورها داریم، متأسفانه قانون اجرا نمیشود به گونهای که شاهد برخوردهای نامناسب با زنان در ادارهها و سازمانهای دولتی هستیم که باید محل امنی برای مراجعه افراد باشند. اینگونه رفتارها گاه زنان را به کنج خانه میکشاند.
«مجید ابهری» متخصص علوم رفتاری و آسیبشناس اجتماعی هم در گفتوگو با خبرنگار ایرنا، معتقد است: کاهش امنیت روانی زنان زیانهای مستقیمی به جامعه وارد میکند. از آن جایی که اگر زنان در اجتماع احساس عدم امنیت کنند به طور مستقیم در کارایی و امنیت روانی و رضایت شغلی آنان تأثیر خواهد گذاشت. بنابراین برای جلوگیری از اُفت توانمندیهای زنان باید با این آسیب اجتماعی به طور جدی و با شدت مقابله کرد.
وی برخورد اجتماعی و قضائی را بهترین راهکار برای بعضی از مردان تنوعطلب که خود دارای ناهنجارهای روانی و رفتاری هستند، میداند و میگوید: مردانی که اقدام به آزارهای کلامی میکنند، دچار نقص روانی به نام «هیسترویونیک» یا «خود نمایشی» هستند و به همین سبب برای ارضای کاستیهای روانی خود دست به چنین رفتارها و حرکات ناشایست میزنند که بسیج مردان دیگر در مقابل این افراد بیمار بهترین روش مقابله با آنان است.
سخن قانون درباره جرمانگاری مزاحمتهای خیابانی
با بررسی و زیر و رو کردن قوانین، به این نتیجه میرسیم که طبق ماده ۶۱۹ قانون مجازات اسلامی «هر کس در اماکن عمومی یا معابر متعرض یا مزاحم اطفال یا زنان شود یا با الفاظ و حرکات مخالف شئون و حیثیت به آنان توهین کند، به حبس از ۲ تا ۶ ماه و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد.
در نظریه مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه در خصوص این ماده آمده است: «به کار بردن لفظ یا الفاظ رکیک جهت تحقق جرم موضوع ماده ۶۱۹ شرط نیست و چنانچه مسلم شود که مردی به قصد مزاحمت زنی را تعقیب کرده است، قابل مجازات است.»
علاوه بر آن در ماده ۶۳۸ نیز آمده است «هر کس علناً در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید علاوه بر کیفر عمل به حبس از ۱۰ روز تا ۲ ماه یا ۷۴ ضربه شلاق محکوم میشود و در صورتی که مرتکب عملی شود که نفس آن عمل دارای کیفر نیست ولی عفت عمومی را جریحهدار نماید فقط به حبس از ۱۰ روز تا ۲ ماه یا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد.»
هر چند زنان با استناد به این مواد قانونی میتوانند مزاحمان را به مراجع قضائی معرفی کرده و خواستار پیگیری قانونی شوند، اما کمتر زنی تا پای معرفی افراد خاطی و به مجازات رساندن آنها پیش میرود. شاید فراوانی چنین برخوردها و مزاحمتهایی در زندگی زنان و از سویی دشوار بودن مراحل طرح دعوی در محاکم، زنان را از صرافت پیگرد قانونی میاندازد.
رسیدگی به امور را به مسئولان قضائی و انتظامی بسپاریم
به باور جامعهشناسان، آزارهای خیابانی نه تنها موجب تضییع روح و روان و جراحت شخصیتی و عاطفی زنان میشود بلکه امنیت اجتماعی آنان را نیز به مخاطره میاندازد. آزارهایی که باید دلیل آن را در ضعف تربیت خانوادگی، دوری از ارزشهای دینی و فرهنگی، ضعف در روابط اجتماعی و عاطفی، درک نکردن موقعیت و موضع مهم زنان در جامعه جست و جو کرد.
آنجا که خانواده به فرزند پسر اجازه میدهد خواهر خود را موش خطاب کند و خود را همانند شیری مطالبهگر بداند. آنجا که افرادی غیر از مسئولان مربوطه انتظامی، امنیتی و قضائی، نقش پدرخوانده را بازی میکنند و به خود اجازه میدهند بدون در نظر گرفتن شرایط امر و نهی، جلوی هر آنچه ناهنجاری میدانند بپیچند و حرمت دیگران را بشکنند.
در این میان، رسانه ملی به عنوان پربینندهترین مخاطب و همچنین مراکز آموزشی با دربرداشتن بیشترین حجم و چهره فرهنگی کشور، با برنامههای فرهنگی و آموزشی میتوانند بسترساز کاهش آسیبهای اجتماعی و افزایش امنیت خیابانی برای زنان باشند.