به گزارش «شیعه نیوز»، سایت شبکه خبری الجزیره در گزارشی به پیشبینیها درباره رویدادهای جهان به خصوص خاورمیانه در سال جدید میلادی پرداخته و در این باره از نظرات و تحلیلهای تحلیلگران برجسته جهان درباره تحولات ۲۰۱۹ سوال کرده است که به شرح ذیل است:
حسام شاکر، مشاور رسانهای و تحلیلگر امور اروپا درباره رویدادهایی که ممکن است در سال جدید میلادی روی دهند، میگوید: دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا به تسخیر جهان با توئیتها و مواضع جنجالی خود در سال ۲۰۱۹ نیز ادامه خواهد داد، این امر تقابل میان شرکای واشنگتن و همپیمانانش از جمله اروپاییها را بیشتر خواهد کرد؛ اروپاییهایی که مجبور خواهند شد هزینه بیشتری به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) پرداخته و خسارتهایشان را در اثر اقدامات یکجانبه ترامپ بر صادراتشان محاسبه کنند. در سال جدید همچنین جنگ تجاری میان واشنگتن و پکن به طور خاص و میان هفت کشور بزرگ صنعتی یعنی کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، انگلیس و آمریکا به طور کلی تشدید خواهد شد و جهانیسازی اقتصاد را با سؤالاتی مواجه خواهد کرد.
او میافزاید: در واقع در سال ۲۰۱۹ شاخصهای فرصت پیروزی ترامپ برای بار دوم در انتخابات ریاستجمهوری کشورش در سایه پرونده قضایی ارتباطش با روسیه، درگیریهایش با کنگره و عملکرد داخلیاش ترسیم خواهد شد. همچنین ترامپ به سیاست خود درباره کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس تحت عنوان "در برابر حمایت، هزینهاش را بپردازید" با قراردادهای صدها میلیاردی دلاری به همراه دیکتههای سیاسی اکتفا نخواهد کرد. واشنگتن در عین حال تلاش خود را برای تحمیل طرح "معامله قرن" در مورد بحران فلسطین به صورت بسته تکمیلی بدون شرط یا به صورت مجزا همانطور که از سال ۲۰۱۷ بوده، ادامه میدهد و براساس شرایط عینی منطقه و آمادگی شرکا و وکلا در فلسطین و کشورهای عربی برای پاسخگویی امتیازاتی ارائه خواهد شد و سیاست تحمیل خواستهها پس از انتخابات پارلمانی اسرائیل در ماه آوریل ادامه خواهد داشت.
عماد آبشناس، خبرنگار ایرانی هم در خصوص احتمال وقوع بحران مالی جهانی، با یادآوری بحرانهای اقتصادی که منجر به وقوع دو جنگ جهانی اول و دوم شد، پیشبینی کرد، تعدادی از کشورهایی که امروز شامل تحریم اقتصادی شدهاند مانند ایران، قطر، روسیه، چین و حتی اتحادیه اروپا ممکن است در اثر این تحریم سامانههای مالی جدیدی تشکیل دهند. بنابراین خروج کشورهای بزرگ از سیستم مالی که براساس دلار آمریکا عمل میکنند موجب افزایش بدهی آمریکا و انعکاس فشار بر کشورهایی که با دلار معامله میکنند، شده و ممکن است بحران مالی جهانی جدیدی به وجود آورد.
محمود الجوادی، مشاور ائتلاف جهانی مصریها در خارج هم پیشبینی میکند: برخی کشورها مانند یمن، سودان، موریتانی و بحرین تحت فشار عربستان روابط خود را با اسرائیل عادی کنند و ریاض با تاخیر به عادیسازی روابط بپردازد تا نشان دهد که پس از عادی شدن روابط اکثر کشورها، با رژیم صهیونیستی روابطش را عادی کرده است. عربستان پیش از برگزاری نشست سران کشورهای عضو شورای خلیج فارس و آمریکا اوایل ۲۰۱۹، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را با هدف تلاش برای رفع شکاف میان کشورهای خلیج فارس تحت فشار قرار میدهد. استقبال کشورهای عربی از عادیسازی روابط با اسرائیل به ضرر این رژیم خواهد بود، زیرا این اقدام موجب میشود میانگین تجزیه ساختار سیاسی و نژادی اسرائیل افزایش یابد و کشورهای عربی که به دنبال عادیسازی روابط هستند در حقیقت میخواهند روابط خود را با دولت آمریکایی - صهیونیستی بهبود دهند و این هدف امروز نسبت به این ۷۰ سال روشنتر شده است؛ مسالهای که رژیم صهیونیستی را صرفا به دفتر منطقهای میانجیگری بدل میکند و قدرت باور به سرزمین میعاد، جانفشانی به خاطر آن و ارزش جنگ ماهیتی تاریخی و وجهه اسرائیل در زمینههای جهانیسازی، سرمایهگذاری و نهادهای دولتی را از جامعه اسرائیل سلب میکند.
عصام عبدالشافی، رئیس آکادمی روابط بینالملل میگوید: با توجه به بسته جدید شروط صندوق بینالمللی پول که بازتاب منفی بر اوضاع اقتصادی مصر خواهد گذاشت و ارتباط آن با خصوصیسازی و بازسازی ساختار منابع انسانی در سازمانهای دولتی، وضعیت سیاسی و اقتصادی مصر در سال ۲۰۱۹ بدتر از گذشته خواهد شد، تا جایی که دولت تلاش میکند نیروی کارش را کم کند و همین مساله منجر به اختلالات اجتماعی شدیدی میشود. این مساله علاوه بر تقویت سیستم قدرت و تضمین ادامه آن پس از اتمام اقدامات اصلاح قانون اساسی ۲۰۱۴ است که پس از کودتای نظامی برای بررسی ابقای عبدالفتاح سیسی، رئیس جمهوری مصر بر این پست تا زمان مرگش تصویب شد. در این راستا، ۲۰۱۹ ادامه ناکامی بزرگ پرونده شبه جزیره سینا براساس سیاستهای سیستماتیک دولت برای تخلیه ساکنان آن و ادامه نقضها علیه شهروندان این شبه جزیره با هدف تکمیل اقدامات اجرایی برای اجرای طرح آمریکایی معامله قرن خواهد بود. دولت مصر قبلا هم دو جزیره تیران و صنافیر را در سال ۲۰۱۶ در راستای خدمت به منافع اسرائیل به عربستان بخشید و علائم آن در اعلام تاسیس ائتلاف "دریای سرخ" (ناتوی عربی) میان تعدادی از کشورهای عربی در حال آشکار شدن است که هدف از این ائتلاف پیوستن رسمی اسرائیل به آن است.
محمد المنشاوی، تحلیلگر مقیم واشنگتن پیشبینی میکند، سال ۲۰۱۹ اتفاقات چشمگیر سیاسی بیسابقهای در تاریخ آمریکا به ویژه همراه با آغاز فعالیتهای انتخابات ریاست جمهوری شاهد خواهد بود و دموکراتهای کنگره تلاش خواهند کرد از طریق ممانعت از ساخت دیوار مرزی، همانگونه که ترامپ در تبلیغات انتخاباتی خود وعده کرده بود، مشروعیت او را زیر سوال ببرند؛ مسالهای که ممکن است شانس او را در انتخابات ۲۰۲۰ کم کند و ترامپ در داخل حزب خود، حزب جمهوریخواه برای رقابت در این انتخابات با چالشهایی غافلگیر خواهد شد. در صورتی که گزارش رابرت مولر، بازرس ویژه آمریکا در پرونده احتمال مداخله روسیه در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶، تبانی شخصی ترامپ با طرفهای روس یا اطلاع ترامپ از تبانی افراد دیگر در کمپینش را اثبات کند، ممکن است نتایج چشمگیری در پی داشته باشد؛ مسالهای که نیازمند آغاز اقدامات برای برکناری او خواهد بود.
به نظر این تحلیلگر، حتی اگر طرح معامله قرن موفقیت آمیز نباشد که قرار است ترامپ آن را پس از انتخابات پارلمانی اسرائیل مطرح کند، واشنگتن و نهادهای آن برای تسریع در عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل فشار خواهند آورد.
کنگره و به ویژه مجلس نمایندگان که دموکراتها بر آن کنترل دارند، به تحقیقات خود درباره روابط مشکوک میان ترامپ و عربستان و موضعگیری او درباره محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان و مسؤول دانستن او در قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار و منتقد سعودی ادامه خواهند داد، ترامپ در برابر سازمانهای اطلاعات و فشارهای کنگره و اعتراف به مسؤولیت ولیعهد سعودی در قتل خاشقجی تسلیم خواهد شد اما این مساله به معنی براندازی خودکار بن سلمان نخواهد بود و این تصمیم باید در ریاض اتخاذ شود.
ابراهیم العلبی، روزنامهنگار سوری نیز مینویسد: با توجه به شاخصها پیرامون شتاب برای عادیسازی روابط با اسرائیل به ویژه از سوی محور عربستان – امارات، پیشبینی میشود ۲۰۱۹ شاهد انجام اقدامات دیگر و احتمالا برقراری روابط دیپلماتیک و افتتاح سفارتخانهها در اراضی اشغالی دست کم از سوی بحرین، امارات و عربستان باشیم. تسریع در عادیسازی روابط با اسرائیل با معامله قرن مرتبط است که دولت آمریکا همه تلاش خود را میکند تا به هر طریق ممکنی آن را تصویب کند. پیشبینی میشود این طرح به صورت علنی اعلام شده و مذاکرات درباره آن در سال ۲۰۱۹ بدون تصویب آن در این سال را در پی داشته باشد.
او میگوید: سوریه در سال جدید شاهد عملیات نظامی جدید ترکیه چه در منبج یا تلابیض یا راسالعین یا در همه آنها همزمان یا به صورت متوالی خواهد بود و این براساس این فرضیه است که ترامپ میخواهد با ترکیه برای انجام تصمیم خروج نیروها از سوریه هماهنگی کند؛ فرضیهای که احتمالش بیشتر است. در کل روشن است که اقدامات پشت پردههای تصمیم کشورهای عربی برای تقلیل مشکل پرونده سوریه در جریان است و پیشبینی میشود ۲۰۱۹ شاهد تولد تدریجی ائتلاف جدیدی میان محور عربستان – امارات و دولت بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه با هدف مقابله با خطر ترکیه و شعار جدایی اسد از ایران باشیم.
این کارشناس میافزاید: به نظر نمیرسد که بحران قطر شاهد تحول محسوسی چه در عرصه پیچیده شدن این بحران یا حل آن باشد به احتمال قوی در سال ۲۰۱۹ شاهد کاهش نسبی سطح درگیریهای شدید میان دو طرف بحران باشیم.
یاسر محجوب، نویسنده و از شخصیتهای آکادمیک سودان در تحلیلی آورده است، به نظر میرسد صحبت از سرنوشت عمر البشیر، رئیس جمهوری سودان با استناد به اعتراضات مردمی اخیر بدون پرداختن به پیشزمینهها و دلایل آن اعتباری نداشته باشد، تصور گذر از بحران اقتصادی بدون راهحلهای سیاسی ممکن نیست اما دولت حاکم تنها راهحل مقابله با تظاهرکنندگان را با اتهامهای خیانت، مزدوری، محول کردن ضعفهای اقتصادی به قضا و قدر الهی و تحریمهای آمریکا در کنار وعدهها درباره راهحلهای شفاف آتی درباره بودجه ۲۰۱۹ این کشور، راهحل امنیتی میداند. دولت سودان در این وضعیت پیش آمده، ابتکار عمل را از دست داده و در برابر دو گزینه قرار دارد یا باید با مردم مقابله کند و یا به مطالبات آنها رسیدگی کند اما گویی خیابانهای خارطوم به پادگان نظامی بدل شده و این امر طبیعی نیست و موجب ضعف نیروهای امنیتی و توقف چرخه اقتصاد خواهد شد همچنین ادامه تظاهرات موجب میشود کشورهای دیگر نسبت به قدرت حاکم و توانایی آن بر اداره کشورش تردید کنند و همین مساله این کشورها را به مداخله در امور داخلی سودان ترغیب خواهد کرد.
این نویسنده معتقد است، با تشدید اعتراضها تا حد درخواست برای رفتن البشیر، ممکن است سرنوشت او غمانگیز باشد مگر اینکه تعاملش را با این تحولات بهتر کند و اگر فرصتی برای باقی ماندن بر سر قدرت داشته باشد، این فرصت تنها در دوره انتقالی خواهد بود که حکومت در این دوره با حکومتهایی که البشیر در طول سه دهه شکل داده، کاملا متفاوت خواهد بود. این اقدام هم تنها پس از تحرک سیاسی سریع و فوری صورت خواهد گرفت، تحرک سیاسی راهحلهای قانعکنندهای ارائه میکند و با فراهم شدن گفتمان سیاسی روشن و با لحن تند، زخمهای دردناکی بر پیکره هرم قدرتی سودان وارد خواهد شد.
طارق نافع المطیری، نویسنده و تحلیلگر کویتی میگوید، بحران قطر از همان آغاز بزرگ بود و معلوم شده که این اختلاف به برخی مطالبات از سوی کشورهای محاصرهکننده محدود نمیشود بلکه این مطالبات تنها پوششی بر نیتهای حمله نظامی به قطر است؛ مسالهای که این کشور را وادار میکند برای دفاع از خود تدابیر لازم را اتخاذ کند. با وجود درخواستهای آمریکا برای حل این بحران، این کشور به دو دلیل وجود نوسان در این موضع و عدم اعتماد آمریکا به دو طرف بحران و بیثباتی ترامپ و کاخ سفید، موضع بیطرفی را اتخاذ کرده است. بنابراین به دلیل شدید و عمق بحران مذکور و زاویه دید طرفها که مرحله اختلاف را پشت سر گذاشته و وارد مرحله خصومت شدهاند و پس از خنثی بودن و تعطیلی دولت آمریکا به عنوان یک عامل موثر در سیاستهای کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس به نظر میرسد که این بحران در سال ۲۰۱۹ هم ادامه خواهد داشت و امیدی برای حل آن وجود ندارد.
احسان الشمری، رئیس مرکز ایدئولوژی سیاسی عراق معتقد است، تغییری در سطح سیاسی عراق در طول ۲۰۱۹ ایجاد نخواهد شد، انسداد سیاسی ادامه خواهد داشت و دولت با چالش تکمیل کابینه و فشارهای احزاب روبرو خواهد شد که به دنبال اثبات سهمیهبندی و تبدیل نهادهای دولت به بخش خصوصی هستند. دولت عراق ممکن است با سدهایی برای عدم اجرای برنامههای خود روبرو شود و پارلمان به صحنهای برای تسویه حسابها تبدیل خواهد شد و بر قانونگذاری یا ارائه خدمات و مبارزه با فساد تاثیر خواهد گذاشت. اما درباره روابط بغداد با اقلیم کردستان عراق چالشهای بسیاری وجود دارند که نیازمند حل براساس قانون اساسی هستند و نفت، کرکوک، پیشمرگها و وظایف نیازمند امتیازدهیاند.
وی پیشبینی کرد، به دلیل وجود جنگ سرد میان تهران و واشنگتن عراق با چالش بزرگ دیگری در حفاظت از توازن خارجی مواجه شود. اوضاع اقتصادی این کشور هم در گرو تزلزل قیمت نفت است که بر زندگی شهروندان و افزایش میزان بیکاری و فقر در سایه عدم سرمایهگذاری خارجی و عدم توانایی بخش خصوصی برای پر کردن شکاف تاثیر خواهد گذاشت.
عارف العبید، استاد رشته علوم سیاسی درباره تحولاتی که ممکن است در سال جدید میلادی روی دهد، گفت، درگیری بر سر ادلب میان ترکیه و روسیه به دلیل نزدیکی این شهر به مناطق ساحلی تشدید خواهد شد واین درگیری بخشی از راهبرد ترکیه و نقش این کشور در آینده سوریه باقی خواهد ماند بنابراین ترکیه به آسانی از درگیری رهایی نخواهد یافت و اگر روسیه به دنبال خیانت به آنکارا از طریق روند سیاسی مورد توافق در آستانه باشد، میتواند از طریق درگیری بر سر ادلب معادله را برهم زند. ترکیه بر مناطق مرزی کردنشین کنترل خواهد یافت و کنترل رقه و دیرالزور را پس از خروج نیروهای آمریکا به روسیه واگذار خواهد کرد.
وی میافزاید: در غرب هم خطر راستگراهای تندرو به دلیل سیاستهای ریاضتی، سوءاستفاده از بحران آوارگان و حمایت روسیه از این اقدامات افزایش خواهد یافت که بزرگترین خطر بر آینده اروپاست. در خاورمیانه نیز درگیری برای کنترل بر منابع گاز تشدید خواهد یافت و دشمنان دیروز از طریق همکاری مصر، یونان، قبرس و اسرائیل علیه ترکیه تبدیل به همپیمانان امروز میشوند اما روسیه در راستای حفاظت از منافع خود علیه این ائتلاف با ترکیه همپیمان میشود تا طرح انتقال خط لوله گاز از راه دریا به اروپا را ناکام گذارد و درگیری به دلیل ناکامی تعیین بستههای اقتصادی هر کشوری و تمایل شرکتهای جهانی برای سوءاستفاده از گاز منطقه زیاد خواهد شد.
یاسین التمیمی، تحلیلگر سیاسی یمن هم معتقد است، پایان ۲۰۱۸ تحولات مهمی برای یمن به همراه داشت و مارتین گریفیث، نماینده سازمان ملل در یمن توانست روند سیاسی را آغاز کند که در وهله اول بیانگر این است که سازمان ملل شاید یمنیها را به مسیر صلح بازگرداند که گزینه ضروری برای طرفهای درگیر است اما خطرناکترین دستاورد او شاید اداره اوضاع و اتفاقات قبل از واگذاری ماموریت حفظ آتشبس در الحدیده به سازمان ملل باشد. این مساله این اعتقاد را به وجود میآورد که جنگ عربستان و امارات در یمن به آن نقطه پایانی که همپیمانانشان در دولت مستعفی انتظار دارند ختم نمیشود. اگر محدویتها علیه ریاض همچنان در سایه تنشهای غرب ادامه داشته باشد، شاهد تحولات جدیدی در یمن خواهیم بود مانند خلاصی از عبد ربه منصور هادی، رئیس جمهوری مستعفی یمن و قدرتش، پایان جنگ با نتایج نامشخص، باز ماندن پروندههای درگیری با مداخلهها برای شکستن انحصار نفوذ عربستان و امارات همراه خواهد بود و این در نهایت شکست منطقهای دیگر بوده و برای ریاض بسیار خطرناک خواهد بود.