SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز: شیعه نیوز : حجت الاسلام مجتبی رضایی عضو هیئت علمی موسسه آینده روشن در واکاوی و بررسی ابعاد مختلف فعالیت های امام حسن عسگری (علیه السلام) در زمینه سازی و آمادگی جامعه برای دوران غیبت به خبرنگار شبستان گفت: هر مکتبی پس از پیدایش و رشد، هنگامی که مناطقی را تحت نفوذ خود قرار می دهد نیازمند افرادی است که نماینده، مروج و مبلغ آن مکتب در نواحی مختلف باشند و این نیاز خود را در قالبی به نام نمایندگی، نیابت و یا وکالت نشان می دهد. این یک سیره مستمر عقلایی و برنامه ای همگانی و همه جایی است که مذهب تشیع نیز از این قانون مستثنی نیست.
ریشه های سازمان وکالت در دوران حضرت رسول(ص)
وی افزود: تشیع با توجه به فراگیر بودن در جامعه اسلامی و پراکندگی آن در مناطق مختلف دنیای آن روز و امروز نیاز به افرادی دارد که مسئولیت نیابت و وکالت آن را در گوشه گوشه دنیا بر عهده داشته باشند. اهل بیت و امامان شیعه نیز براساس همین سیره عقلایی نیاز به بازوهای فکری و اجرایی داشتند که بتوانند رابط میان امام و مردم بوده و افکار و عقاید امامان را به مردم منتقل کرده و تفهیم کنند. بنابراین موضوع وکالت یک مساله اختراعی از سوی ائمه نیست. سازمان وکالت نیز مختص اهل بیت یا مذهب تشیع نبوده است بلکه یک سیره عقلایی است که ممکن است تنها نامهای مختلفی بر آن نهاده شود.
عضو هیئت علمی موسسه آینده روشن تصریح کرد: نکته مهم در بررسی سازمان وکالت این است که این سازمان ریشه در دوران حضرت رسول (ص) دارد دورانی که اسلام رو به رشد است. چرا که در یک بازه زمانی پیامبر تنها با شهر مکه یا مدینه سرو کار دارد. اما زمانی جامعه اسلامی به قدری گسترش یافت که تمامی عربستان و یمن را فرا گرفت و دیگر شخص پیامبر نمی توانست به تنهایی به کلیه این مناطق سرکشی کند. بنابراین نیازمند افرادی بود که تبلیغ و ترویج احکام را بر عهده بگیرند پس سازمان وکالت در فرهنگ اسلامی ما ریشه در زمان پیامبر دارد.
وی خاطرنشان کرد: حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) از معروفترین افرادی است که به نیابت از پیامبر به مناطق اسلامی گسیل شدند حضرت مدتی نائب و نماینده پیامبر در یمن بود و شیعیان امروز یمن یادگاران امیرالمومنین در این منطقه هستند. این سازمان در زمان ائمه و توجه به حصر و منعی که نسبت به اهل بیت وجود داشت توسعه و گسترش یافت.
فراز و فرودهای سازمان وکالت در زمان ائمه(علیهم السلام)
حجت الاسلام رضایی با تبیین وضعیت جامعه اسلامی در زمان اهل بیت(علیهم السلام) گفت: اهل بیت(علیهم السلام) در برخی از زمانها از آزادی عمل بیشتری برخوردار بودند به عنوان مثال در زمان حضرت علی (علیه السلام) مردم راحت تر با امام در ارتباط بودند یا اوایل دوران امام صادق (علیه السلام) که دوران برپایی کلاسهای درس و مجالس علمی بود و امام نیز از این فضای آزاد استفاده می کرد به گونه ای که مردم باسواد و بی سواد مسلمان و غیرمسلمان، شیعه و غیرشیعه می توانستند با ایشان ارتباط داشته باشند. اما در برخی از زمانها اوضاع امامان معصوم به این شکل نبود بلکه در فشار، سیطره و نفوذ حکومت بودند که در این دوران سازمان وکالت بیشتر خود را نشان می دهد و ارتباط مردم با امام تقریباً منحصر به همین وکلا و نمایندگان است که نمونه بارز آن را در زمان امام کاظم (علیه السلام) می بینیم.
وی افزود: با توجه به این که حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) دورانی از عمرشان را در زندان به سر می بردند به ناچار ارتباطشان با مردم قطع شد و مردم منحصراً از طریق نمایندگان امام با او ارتباط داشتند هر چند که این نمایندگان دچار انحراف شده و جامعه را نیز منحرف کردند. این سازمان در زمان ائمه فراز و فرودهایی داشت گاه نقش برجسته ای به دوش می کشید و گاه کمرنگ تر می نمود.
انتقال محوریت جامعه به نمایندگان ائمه(علیهم السلام)
عضو هیئت علمی موسسه آینده روشن تصریح کرد: اوج وظایف و فعالیت این سازمان از زمان امام جواد (علیه السلام) آغاز می شود و تا دوران غیبت ادامه می یابد. اهل بیت(علیهم السلام) در این دوران در حصر شدید هستند. امام جواد (علیه السلام) در بغداد و امام هادی و امام عسگری(علیه السلام) در سامرا و در منطقه نظامی محصورند و نمایندگان ائمه یا همان وکلا تنها محور ارتباط و اتصال جامعه شیعی با امام هستند.
حجت الاسلام رضایی با بیان این نکته که حتی وکلا نیز در برقراری ارتباط با امام دچار مشکل بودند افزود: وکلا نیز نمی توانستند به راحتی با امام ارتباط داشته باشند اما در این زمان شرایط به گونه ای تغییر کرد که گویا محوریت جامعه به آنها منتقل شده بود.
به عبارت دیگر گویا امام نقش پشتیبانی معنوی جامعه را بر عهده داشت هر چند در واقع چنین نبود اما نقش این نمایندگان در این مدت زمانی به قدری موثر و پررنگ بود که این گونه به نظر می رسید این در حالی است که افراد برجسته ای از اصحاب مانند ابوهاشم جعفری جعفری یا حضرت عبدالعظیم بودند که در این دوران سعی در انجام این وظیفه به شکل شایسته و احسن داشتند اما نکته ای که نباید از آن غافل شد این است که در این عصر یعنی از زمان امام جواد تا آغاز غیبت ارتباط مردم با این نمایندگان و نواب خاص نیز به راحتی و آسانی ممکن نبود اما از طریق همین ارتباطهای محدود پیامهای مهم به مردم منتقل می شود.
ارتباط با امام حتی در حد یک نگاه
وی تصریح کرد: با توجه به محدودیت و ممنوعیتی که امام در آن به سر می بردند هر چه به دوران امامت حضرت مهدی نزدیک می شویم نقش این سازمان برجسته تر و وظیفه آن نیز گسترده تر می شود اگر فرض کنید در دوران امام صادق (علیه السلام) مردم مدینه نیازی به نماینده یا وکیل امام نداشتند چرا که امام در مدینه زندگی می کرد و مردم می توانستند به او دسترسی داشته باشند اما در زمان امام هادی و امام عسگری کار به جایی می رسد که حتی در شهر بغداد یا سامرا که با وجود حضور امام در شهراما مردم نمی توانستند با آنها ارتباط داشته باشند و اهل بیت حتی در شهر و محل سکونت خود نیز نماینده داشتند. این محدودیت در ارتباط تا جایی پیش می رود که اصحاب حتی به یک نگاه امیدوارند.
این محقق و پژوهشگر عرصه مهدویت افزود: در تاریخ ثبت و ضبط است که امامان در هنگام محصور بودن در شهر، می بایست در تاریخ های خاصی در دربار حاکمان حاضر می شدند. در نتیجه قطع ارتباط مردم با ائمه اصحاب آرزو می کردند روز حضور امام در دربار هر چه زودتر فرا برسد تا امام را یک نظر در کوچه و خیابان ببینند این وضعیت طبیعتاً اهمیت سازمان وکالت را بالا می برد و لذا اهل بیت نیز روی این سازمان سرمایه گذاری کرده بودند. در معدود نامه هایی که از امام عسگری یا امام هادی یا نامه هایی که از عصر غیبت صغری از حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) در دسترس است مشاهده می شود که یکی از مولفه ها و شاخص های مهم که به شدت در این نامه ها مورد توجه است موضوع معرفی وکلا است. برخی از نامه های امام عسگری(علیه السلام) صرفا به منظور معرفی وکلای مهم ایشان در مناطق مختلف و مهم شیعه نشین است. به عبارت دیگر هدف از نگارش نامه تنها معرفی نماینده و وکیل امام در آن منطقه به شیعیان است.
شیوه خاص اهل بیت(علیهم السلام) در نظام مند کردن سازمان وکالت
وی تاکید کرد: نکته مهم دیگر در بحث سازمان وکالت این است که از ائمه (علیهم السلام) شیوه خاص و ویژه ای را در رابطه با نظام مندی آن در پیش می گیرند. این شیوه بیشتر در دوره امام جواد، امام هادی و به خصوص امام عسگری پیگیری می شود که شیوه «مراتب وکالت» است. یعنی امام یک «سروکیل» یا وکیلی که تمام امورات خود را به او واگذار می کند انتخاب می کند. که ما در زمان غیبت صغری این افراد را به نام نواب خاص حضرت می شناسیم. این افراد عبارتند از عثمان بن سعید عمری، فرزند وی محمدبن عثمان، حسین بن روح نوبختی و محمدبن علی ثمری. امام در این دورانهای متاخر به طبقه بندی کردن این سازمان وکالت رو می آورد. به این ترتیب که در راس هرم سازمان وکالت، یک سروکیل یا رییس الوکلا یا نایب خاص در نظر گرفته می شود که رابط مستقیم میان امام و سایر وکلا و مردم است. سپس در بدنه این هرم به ترتیب اهمیت، و به ترتیب جایگاه اصحاب امام، افرادی به عنوان وکیل قرار داده می شنود.