به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از شیعه آنلاین، دكتر امیر بهرام عرب احمدی طی مقالهای در این باره علاوه بر بررسی كلی تاریخ این فرقه، برخی از اصول اعتقادی و آداب و رسوم شیعیان بهره داوودی بـهطور مختصر مورد بررسی قرار داده و تصویری كلی از وضعیت دینی این مذهب ترسیم کرده است.
تـاریـخ بهره تا زمان امامت المستنصر باالله، خلیفه فاطمی با تاریخ اسماعیلیه مشترك است. پس از مرگ نابهنگام اسماعیل، فرزند بزرگ امام صادق(ع) كه پنج سال پیش از شهادت امام ششم شیعیان صورت گرفت، حضرت، نص امامت را بر موسی پسر دیگر خود قرار داد. با این حال، گروهی از یاران امام صادق(ع) با این انتصاب مخالفت نموده و بر امامت اسماعیل پای فشردند. گروهی از آنان حتی منكر مرگ اسماعیل شدند و مرگ او را تقیـهای بـرای مصـونیـت از سـوء قصـد دشمنان دانستنـد. ایـن انشعـابیـون سپـس محمـد پسـر اسـمـاعیل را امام بعدی دانستند و با عدم قبول امامت موسی كاظم(ع)، رسماً از سایر شیعیان جدا شدند. بدینسان شاخه» نوینی از تشیع پدید آمد كه پیروان آن خود را اسماعیلیان یا اسماعیلیه خواندند. در زمان خلافت هارونالرشید، خلیفه» عباسی، به سـبـب خـطـری كـه نـسـبت به حضور محمد بن اسماعیل در بغداد احساس میكرد، وی را مورد تعقیب قرار داد. محمد چندی زندانی شد و سپس به شرط آنكه از مركز حكومت عباسیان دور گردد، آزاد شد. وی مدتی در ناحیه» دماوند، نزدیك ری پنهان شد و سپس به دژی در نهاوند رفت و از آنجا رهسپار سابور و فرغانه شد و در همان مكان درگذشت.
پس از مرگ محمد، اسماعیلیه بهطور پراكنده تبلیغاتی را انجام میدادند تا سرانجام با روی كار آمـدن حـكومت فاطمیان مصر، این فرقه بسیار قدرتمند شد و مبلّغانی را به سراسر مملكت اسلامی آن زمـان، اعـزام نمود. پس از مرگ المستنصر، هـشـتـمـیـن خلیفه» فاطمی و امام اسماعیلیها، اختلافی بین اسماعیلیان بروز نمود؛ زیرا گروهی از آنـان، نزار پسر بزرگ وی را رهبر اسماعیلیهها دانستند و گروه دیگر، مستعلی فرزند كوچك وی را پـیشوای اسماعیلیان خواندند. این امر سبب بروز درگـیـری سـخـتـی بین دو برادر شد و به انشعاب اسماعیلیهها انجامید؛ به طوری كه پیروان نزار نسل آقاخانیههای فعلی را تشكیل دادند (مشهورترین پیشوای آنان حسن صباح در قرن ششم هجری در زمان حكومت سلجوقیان در ایران قیام كرد و قلعه الـموت را به عنوان پایگاه اصلی خود قرار داد) و پیروان مستعلی به «مستعلیون» معروف شدند كه بــاقـیـمـانـده آنـان امـروزه بـه «بهره» موسومند. مستعلیون در قرن ششم هجری ابتدا به یمن و از آنجا به هند مهاجرت كردند و در این سرزمین سكونت یافتند؛ به طوری كه هنوز بخش اعظم بهرهها در هند سكونت دارند و پیشوای آنان (داعی مطلق نایب امام بیست و یكم) نیز در شهر بمبئی اقامت دارد.
تاریخ شیعیان بهره، اسماعیلیههای مصر و طیبیهای یمنی
در ســال 487 هـ.ق 1094م پــس از مـرگ المستنصر باالله، شكافی در جامعه اسماعیلیها به وجود آمد. گروهی از آنان از پسر بزرگ المستنصر، نزار تبعیت نمودند و گروهی دیگر از پسر جوان وی، احمد المستعلی پیروی كردند و از سایر اسماعیلیها جدا شدند. پس از آنكه المستعلی در سن 28 سالگی مـسموم شد و از دنیا رفت، پسرش، الامر رشته امامت را به دست گرفت، ولی او نیز در سال 524 هـ.ق 1130 م طی توطئهای از سوی دشمنان به قـتل رسید. گفته میشود وی با پیشبینی مرگ خود، پسرش الطیب را مدتی پس از تولدش به عنوان جانشین خویش معرفی كرده، در همان زمان عموی خود، عبدالمجید را نایبالسلطنه قرار داده بود. عبدالمجید با تصاحب حقوق دیگران، خود را محق، حامی و نگهبان واقعی خط امامت دانست و حكمرانی خود را آغاز نمود. الطیب نیز از انظار پنهان گشت.
عبدالمجید با عنوان «الحافظ» حكمرانی خود را شــروع نـمــود و اگــرچـه جـانشیـن اصلـی و مـسـتـقـیمالامـر نــبــود، ولـی سـازمـان مـركزی مـسـتـعلـیهـا (الـدعوة) جانشینی بالفعل وی را پــذیــرفــت. بــا ایـن كـار، شـمـار بــســیـاری از اسماعیلی های مستعلیه در سوریه و مصر، الحافظ را به عنوان حكمران خود پذیرفتند و در نتیجه خلیفه فاطمی، حكمرانی خود را از مصر ادامـه داد. بـا وجـود بـه رسـمـیت شناخته شدن عبدالمجید از سوی الدعوة، برخی از اجتماعات مستعلیه در مصر، سوریه و یمن خط الامر و الطیب را پیش كشیدند و از آن حمایت و طرفداری نمودند و اعـلام كـردنـد الـطیب، دهمین خلیفه فاطمی و بیستویكمین امام اسماعیلی در سال 1132 غیبت نموده است.
در همان زمان، اسماعیلیهای مستعلی كه به یمن مهاجرت كرده بودند، تحت حكمرانی زنی به نام المولاتنا حره الملكه بودند كه توسط المستنصر و الامر، به عنوان حجت یمن منصوب شده بود. ملكه حره زنی مسن در عین حال قدرتمند بود؛ لذا تـوسـط سـازمـان مركزی اسماعیلیهای مستعلی (الدعوة) به عنوان رهبر انتخاب شد و با این كار طرفدار و حامی الطیب پسر الامر كه در غیبت به سر میبرد، باقی ماند. ملكه حره پیش از مرگ اولین داعی مطلق مستعلیها، سیدنا، صاحب ذوِیب بن موسی را به این مقام منصوب نمود و از آن زمان، آنها به طیبیها مشهور شدند.
در آن زمان اجتماعات امیریه در مصر و سوریه پراكنده بودند، ولی تحت رهبری داعی مطلق سوم -كـه در نـگـاشـتن جزوات مذهبی نقش مهمی داشت- توانستند نفوذ چشمگیری در كوههای هراز به وجود آورند و پس از مدتی، فعالیت آنها فراتر از مرزهای یمن گسترش پیدا كرد. طیبیها همانند یمنیها تاجرپیشه بودند؛ چراكه این كشور در خط سـیـر تـجـاری اقیانوس هند قرار داشت و دارای ارتباطات تجاری زیادی با شمال غربی هندوستان بود، لذا طیبیهای تاجرپیشه، اجتماعات مذهبی متعددی در شهرهای ساحلی ایجاد كردند.
اسماعیلیهای طیبی در هندوستان
تاریخ حضور اسماعیلیان در هندوستان و دعوت اسماعیلی در این كشور، به سالها پیش از حمله سلطان محمود غزنوی به هند باز میگردد و پیش از آن نیز المعزالدین الله معد بن اسماعیل (319ـ365 هـ.ق) خلیفه فاطمی با داعیالدعاة اسماعیلی هند مكاتبه داشته است. در زمان همین خلیفه بود كه اسـمـاعـیلـیـان بـر مـولـتـان تسلط یافتند. خلیفه المستنصر باالله نیز به داعیگری اهمیت زیادی میداد و مبلّغانی در زمان خلافت وی به هندوستان اعزام شدند.
پس از به وجود آمدن شاخه طیبیهای مستعلیه نیز توجه به اعزام داعیان به هندوستان ادامه یافت. ایـن امر بهتدریج سبب افزایش شمار پیروان این مذهب شد و در نتیجه تلاشهای یكی از داعیان بزرگ طیبی و كراماتی كه به وی نسبت داده شد، نــخـست وزیر و پادشاه سیدهاراج جیا سنگلیها و بهارمال نیز به این آیین روی آوردند. پس از آن بهتدریج شمار بسیاری از گجراتیهای هند نیز به آیین طیبی روی آوردند و تعدادشان روز به روز فزونی یافت. در قرن پانزده میلادی بهرهها تحت آزار و اذیـت سـلاطـیـن سـنیمذهب گجرات قرار گـرفـتند؛ ولی در عین حال این اذیت و آزار قابل مقایسه با كشتار آنها در یمن در سالهای بعد از آن نبود.
در آن دوره، مـستعلیهای هند و یمن با وجود فاصله جغرافیایی، همچون یك واحد عمل میكردند و تحت اوامر یك داعی كه در یمن بود، انجام وظیفه مینمودند. در سال 1531 مقام داعی مطلق به یك هندی به نام یوسف نجمالدین بن سلیمان واگذار شد. وی كرسی دعوت را در یمن نگاه داشت؛ ولی جانشین وی، جلال بن حسن -كه او نیز هندی بود- ادارات مركزی دعوت را به شهر گجرات منتقل نمود و از آن پس طیبیهای یمن توسط نماینده داعی مطلق در هـنـد رهـبری میشدند؛ همان طوری كه قبلاً طیبیهای هند توسط نماینده داعی مطلق در یمن رهبری میشدند.
با این حال، این ترتیب چندان دوام نیافت. در سال 1538 پس از مرگ داعی بیست و ششم (داوود بن عجبشاه) بر سر جانشینی وی اختلاف افتاد و داوود برهان الدین بن قطب شاه در شهر «Sidhpur» هند به مقام داعی مطلق نایل آمد؛ ولی نایب داعی داوود بن عجبشاه در یمن كه سلیمان ابن الحسن نام داشت، ادعا كرد وی قبلاً توسط داعی بیست و ششم به این سمت انتخاب شده است و لذا هر دو خود را داعی مطلق خواندند. این اختلاف و شكاف از آن زمان ایجاد گشت و از آن عهد طیبیهای یمنی به سلیمانیها و طیبیهای هند به داوودیها مشهور شدند.
داوودیهـا كـه اكـثریت مستعلیها را تشكیل میدادند، بهتدریج روابط تجاری و بازرگانی خود را با یمن قطع نمودند و سعی كردند جامعه خود را در هند تقویت كنند. آنها با وجود آزار و اذیت امپراتوری مغول هند، جامعه خود را گسترش دادند و جامعه» بهرههای مستعلیه، ستونهای خود را در گجرات و اطراف آن استوار ساخت. كرسی دعوت نیز ابتدا برای چند سال در احـمدآباد استقرار یافت و سپس به جمعنگار، مـاندوی، موندار، اوجین، برهانپور و بالاخره شهر سورات منتقل گشت. ادارات مركزی بهرهها برای چندین سال طولانی در سورات باقی ماند و در همین شهر بود كه مدرسه دینی «الجامعة السیفیة» در سال 1814 م بنا نهاده می شود.
در سالهای بعد كه فعالیتهای تجاری از شهر سورات به بمبئی منتقل شد، اكثر داوودیها نیز به بـمبئی آمدند و از اوائل قرن بیستم (1920ـ1921) كرسی دعوت و سازمان مركزی نیز به بمبئی منتقل گشت. از آن زمان تا كنون، مركز اصلی داعی مطلق بهرهها در هندوستان باقی مانده است و بهرهها برای دیدار رهبر خود رهسپار این كشور میشوند. گفتنی است با توجه به آنكه داوودیها بیشتر تـاجـرپـیـشـه بـودهانـد، لذا به فرقه بهره مشهور گشتهاند. كلمه «Vorhorvu» نیز در زبان گجراتی بـه معنی تجارت است؛ البته برخی از هندوها و مـسلـمـانـان سنی نیز بهره نامیده میشوند، ولی مـعـمولاً در هندوستان، اسماعیلیهای مستعلیه داوودی به بهرهها شهرت یافتهاند، هر چند كه خود آنـهـا تـرجیح میدهند جامعه شیعیان اسماعیلی طیبی خوانده شوند.
سلسله مراتب دعوت بهرههای داوودی
اسـتـقـرار جـمـاعات شیعیان بهره داوودی در كشورهای مختلف جهان، اگرچه تا حدودی ناشی از تلاش افراد بهره بوده است، ولی نظم و انسجام مـوجـود در سازمان و جوامع آنها، از عوامل مهم پیشرفت این اقلیت مذهبی به شمار میرود. هر یك از جماعات بهرهها سازمانی رسمی متعلق به آنها به شمار میرود و هر كدام از بهرهها عضو این جماعات مـحـسـوب مـیشـونـد. جـماعت، كوچكترین و پایینترین واحد در سازمان تشكیلاتی بهرهها از نظر سلسله مراتب محسوب میگردد و در حدود 470 جـمـاعت بهرههای داوودی در سطح جهان وجود دارد. داعی مطلق یا رهبر بهرههای داوودی معمولاً اجـازه ورود افراد به جماعات را صادر میكند و اســاســنــامه ویژهای نیز برای جماعت تصویب مـیكـنـد؛ الـبـتـه وی مـستقیماً افراد و مسئولان جـمـاعـتهـا را مـنصوب نمیكند، بلكه در واقع اساسنامه انتخابات مسئولان جماعت و هیأت امنا را پیشبینی میكند. پس از انتخابات و مشخص شدن افـراد، فـهـرسـت آنان نزد داعی مطلق فرستاده میشود و او تصویب نهایی را به همراه دعای خیر برای آنان ارسال میكند.
تشكیلات شاخه طیبیهای بهره بر روی محور داعی میچرخد. آنها معتقدند نقش داعی مطلق در قـرآن و هـمین طور در احادیث و روایات امامان اسماعیلی آمده است، ولی تفسیر این آیات باطنی است نه ظاهری و لذا داعی مطلق است كه میتواند آن را استدراك نماید. همچنین آنان معتقدند هر امامی میتواند در برههای از زمان از دیدهها پنهان گردد؛ همان طور كه امام بیستویكم، مولانا طیب در عالم «ستر» به سر میبرد؛ لذا به اعتقاد آنها، در حال حاضر تنها یك امام در روی زمین به صورت ناپیدا زندگی میكند كه در واقع وصی و جانشین پیامبر اكرم(ص) است و مأموریت وی از طریق داعـی مـطلق انجام میگیرد. امام در واقع منبع خیرات، قوانین و بالاخره قدرت نهایی است؛ لذا بهرهها معمولاً هر ملكی یا مالی را كه در راه خدا اهدا میكنند، به نام امام خود هبه مینمایند. از دیگر اعتقادات بهرهها این است كه تا زمانی كه امام در غـیـبـت به سر میبرد، نماینده وی به نام داعی مطلق از طرف وی كارها را انجام میدهد. سازمان مركزی بهرهها كه «دعوت» نام دارد نیز تعهد پیروی و اطاعت را از پیروان خود میگیرد و همان طور كه امام نمیتواند بدون تعیین جانشین بمیرد، داعی مطلق نیز قبل از مرگ باید جانشین خود را تعیین نماید؛ البته این انتخاب كه همانا هدایت الهی را پـیشه خود میسازد، بر اساس معیار تحصیلات، آموزشهای معنوی و اخلاقی انجام میگیرد و لازم نیست داعی مطلق آینده، حتماً از بین خویشاوندان داعی مطلق انتخاب گردد.
از آنجا كه داعی مطلق نماینده ویژه امام بر روی زمین است و قدرت مطلق را از وی اكتساب میكند، بنابراین موقعیت داعی مطلق و اعتقاد به آن، از امور مهم اعتقادی و آیین دینداری در میان بهرههاست و حكمرانی داعی مطلق در بین بهرههای داوودی از درجه اول اهمیت برخوردار است.
بهرهها داعی مطلق را معصوم، لغزشناپذیر و دارای دانش مذهبی لازم، یعنی علم میدانند؛ از اینرو، داعی با اقتدار كامل و تولیت بر تمام وجوه زندگی جامعه بهرهها، رئیس عالی سازمان دعوت به شـمـار مـیآید و با خودمختاری مطلق، حكومت میكند.
مكان استقرار داعی مطلق از نخستین دهههای قرن بیستم، شهر بمبئی هندوستان بوده است؛ با این حال جایگاه دعوت داوودی كه به «ضرحی» شهرت دارد، در شهر سورات است.
دومین نفر، از نظر رتبه در جامعه بهره «مأذون» اسـت و سومین شخص در جامعه بهرهها از نظر تـشكیلاتی، «مكاسر» است كه در واقع دستیار مأذون به شمار میرود. این افراد كه توسط داعی مطلق منصوب میشوند، در علم باطن نیز تبحر دارنـد كـه در واقـع عـنـصـر تشكیلدهنده ایمان بـهـرههاست. گفته میشود برای رسیدن به این درجه از علم باطن، 25 تا 30 سال مطالعه لازم است. مـقام بعدی پس از «مكاسر» از آنِ «مشایخ» است. آنان كه به «حدود» نیز معروف هستند، هجده شیخ را تشكیل میدهند و با وجود دارا بودن درجات مختلف، جملگی با عنوان بهایی «صاحب» خوانده میشوند. این مشایخ معمولاً به تعالیم اسماعیلی و زبان عربی تسلط دارند و در جامعة السیفیة تحصیل كردهاند. دیگر مقامی كه در سلسله مراتب دعوتِ بـهرههای داوودی قرار دارد، نماینده ویژه داعی، مـوسـوم بـه «عـامـل» اسـت. ایـن عـامـلهـا كه «میانصاحب» نیز خوانده میشوند، از سوی داعی در جامعهای كه در بـرگـیرنده بیش از پنجاه خانوار بـاشـد، مـنـصـوب مـیشـونـد. عـامـلهـا ریاست جماعتهای خود را بر عهده دارند و كلیه امور، اعم از مـراسم دیـنـی، ازدواج، تـدفـیـن، خـتنه و مراسم اجـتـمـاعـی بـا اجازه آنها انجام میشود. عاملین شهرهای مهم بهرههای داوودی، همچون برهانپور، كراچی، اوجین و بمبئی معمولاً از بـیـن بـسـتگان مورد اعتماد داعی مطلق برگزیده میشوند.
پـایـیـنتـریـن مـرتـبه در سلسله مراتب دعوت داوودیها «ملا» است. ملاها معمولاً از بین افراد جامعه خود انتخاب میشوند و تحت نظر عاملان انجام وظیفه میكنند و در برخی اوقات و در هنگام غـیـبـت عامل، نماز جماعت بهرههای داوودی را برگزار میكنند. گاهی اوقات برخی از وظایف تبلیغی و دینی نیز به ملاها واگذار میشود.
مشایخ و ملاها معمولاً در زمینه «خاصی به جامعه» خود خدمت میكنند. اعطای این القاب توسط داعی صـورت مـیگـیـرد و ایـن مقامات پس از دریافت لـقـبهـای خـود، صـاحـب عمامههای مخصوص سفیدرنگی میشوند كه طی مراسم مذهبی بر سر آنها نهاده میشود.
اعتقادات اساسی
اعتقادات اساسی این فرقه، آمیختهای از مفاهیم (تـا حـدودی كـفرآمیز) دینی و بدعتهای خاص بهرههای داوودی است. آنها معتقدند:
1. تنها یك خدا وجود دارد.
2. قرآن، كتاب دینی شیعیان بهره است و كلیه این فرقهها باید در فراگیری مفاهیم آن بكوشند؛ هرچند تنها داعیان و معدودی از بزرگان مذهبی به باطن قرآن وقوف دارند. حضرت محمد(ص) پیامبر خدا و حضرت علی(ع) وصی و شریك اوست و همواره جانشین پیامبر اكرم(ص) به شمار میرود.
3. امـامـان، مـكمل پیامبران هستند؛ با این تفاوت كه پیامبران مبلّغان شرایع ظاهری و امامان مبلّغان شرایع باطنی اسلام میباشند.
4. نسل شیعیان فعلی از حضرت علی(ع) نشأت میگیرد كه بعد از پیامبر(ص) دارای بالاترین درجه تقدیس و احترام است.
5. پس از حضرت علی(ع) كه مقامی بالاتر از امام دارد و «اساس» خوانده میشود، سایر امامان بـهـره داوودی عـبارتند از: امام حسن(ع)، امام حـسـیــن(ع)، امـام زیـنالـعـابـدیـن(ع)، امـام محمدباقر(ع)، امام جعفرصادق(ع)، اسماعیل، محمـد بـن اسمـاعیـل، عبـداللـه، احمد، حسین (مستـور)، مهـدی عبیـداللـه، القـائـم بـامرالله، المنصور بالله، المعزالدین الله، العزیز بالله، الحاكم بامرالله، الظاهر الاعزاز دینالله، المستنصر بالله، المستعلـی بـالله، الامر باحكامالله و ابوالقاسم الطیب.
بهـرههـا سلسلـه خلفـای فـاطمـی را تـا الامر باحكامالله به عنوان امام قبول دارند، ولی چهار خلیفه بعد از او، الحافظ لدینالله، الضافر بامرالله، الفائز بالله و العاضدلدینالله را امام نمیدانند. امام بیستویكم آنها طیب، بنا به عقیده بهرهها از نظر غایب شده است.
6. مقام اسماعیل از سایر امامان بالاتر است؛ چون هر امام هفتمی مقام والاتری نسبت به شش امام قبلی دارد.
7. از تمام انبیا گناه صادر شده است؛ چون آنان مراتبی كه مستحق آن نبودهاند از خداوند متعال درخواست كردهاند، ولی حضرت علی(ع) و امامان نسل او هیچگاه گناه نكردهاند؛ چون هیچ وقت از خداوند آنچه را كه لایق آن نبودهاند، نخواستهاند.
8. ابلیس مرده است، ولی هر كس با امام زمان خود مخالفت كند، ابلیس است.
9. اگر امامی مرتكب فواحش یا محرمات شود، باز در مقام امامت باقی خواهد ماند.
10. آغاز ظهور ائمه از شهر مدینه بوده است و طی سالهای 1000 تا 1200 میلادی این مكتب در قاهره (مبدأ مذهب و فرهنگ فاطمیه) ادامه یافته است.
11. به تمامی امامان از 21 به بعد، دستور داده شده است به طور مخفی و دور از اجتماع زندگی كنند.
12. از امام بیستویكم به بعد، نمایندگان ائمه كه داعـی مطلق نامیده میشوند، به عنوان راهبر و راهنمـا از طـرف ائمه برای امت اسلام منصوب شدهاند.
اصول بنیادی
عـلاوه بر اعتقادات، بهرهها دارای چند اصل مـسلم و بدیهی هستند كه تمام پیروان باید این اصول را بپذیرند. آنچه از متن این اصول برمیآید، لزوم اطاعت بیچون و چرای آنان از امام حاضر و نماینده او، داعی پنجاه و دوم است؛ بهگونهای كه طبق این قوانین، كسی كه از دستورات وی سرپیچی كـنـد، بـهسـخـتی مجازات و از جامعه خود طرد میشود.
اصل 1
هویت یك مؤمن و حفظ این اعتبار، به درجات عقیده وی بستگی دارد. فرهنگ و آداب و رسوم امـامان مقدس، نمایانگر و مشخصكننده عقیده مؤمنان است؛ لذا برای شناخت این ارزش عالی مستـور در درون مـؤمنان و بهكارگیری آن در راه رستگاری و سعادت باید با پندگیری از اعمال و رفتار امـامان گذشته، به درجه خلوص عقیده و ایمان افزود.
اصل 2
ایمان مؤمن و عقیده وی سازنده دین و دنیای اوست. از ابتدای ظهور اسلام تاكنون، آل محمد و داعیان پس از وی، زندگی مملو از حسن و زیبایی را بـه نحـو احسـن و بـرطبق مقررات مذهب انجام دادهانـد. در پـرتـو ایـن امر، مؤمنان باید زندگی اجتماعی و شخصی خود را بر پایه راه و روش پیامبر و امامان قرار داده، در كلیه مسائل به سوی الله، پیامبر اكـرم(ص) و امـامـان پـس از وی روند و از آنها استمداد جویند.
اصل 3
فراگیری علوم و دانشهای گوناگون بر هر زن و مرد مؤمن واجب و ضروری است؛ البته این امر باید طبق رویه و خط و مشی مشخص و خاصی بوده، مطابق با عزت و احترام به مؤمنان باشد. فراگیری علـوم مـذهبی و غیرمذهبی عمدتاً در راه تفاهم فلسفـه اسلام و هـدایت و ارشاد جامعه به سوی طریق حق به كار میرود.
اصل 4
پروردگار عالم، انسانها را با هدفی عالی خلق كرده و امكانات گوناگونی در اختیار آنها قرار داده است؛ لذا جماعت بهره باید همواره شكرگزار خداوند باشند و در راه تشكر از معبود خود گام بردارند.
اصل 5
تمـرینـات جسمـی در راه افزایش تواناییهای فیزیكی و بدنی و توسعه قوای عقلی و مذهبی جوانان لازم و ضروری است؛ از این رو اجرای برنامههای مناسب ورزشی در كنار دعوت و برنامههای مذهبی، مهم و سازنده میباشد.
قوانین
جدای از اصول بنیادی، این فرقه دارای قوانینی است كه از جمله مهمترین آنها میتوان به موارد ذیل اشاره كرد:
1. عقیده در برگیرنده برائت و ولایت است. عقیده خود بر پایه این دو امر قرار دارد؛ لذا پس از اینكه مؤمنان به صورت فردی و جمعی مفاهیم عالی این امر را دریافت نمودند، باید سر به فرمان این عقیده - شامل قوانین، معانی و احیاناً تمرینات و محرمات آن - نهند.
2. قرآن كریم معیار و الگوی هر مؤمن در تمام زندگیاش است؛ لذا تمامی مؤمنان باید ضمن قرائت روزانـه آن، سعـی كنند مفاهیم معنوی آن را درك نموده، این مفاهیم را به حافظه بسپارند. مؤمنان باید قرآن را سرمشق زندگی خود قرار دهند؛ همچنین كسانی كه به طریقه قرآن عمل كرده، كل قرآن را حفظ میكنند، مستحق دریافت جوایز و پاداشهایی میباشند.
3. بر كلیه افرادی كه افتخار خدمت به جامعه بهره را داشتهاند و در زمره كاركنان آن به شمار میروند، واجب و حتمی است كه از دین اسلام اطلاعات كافی داشته باشند و موجبات رضایت افراد را فراهم آورند.
4. برای انتقال مفاهیم عالی و دعوت، رهبران جامعه بهره باید زبان و نوشتار دعوت را بهخوبی فرا بگیرند و در راه هدایت جامعه خود به كار برند.
5. لباس شایسته، ظاهر مناسب و در مجموع، زیبـایـی از مشخصات اصلی دین اسلام به شمار میرود. مؤمن باید ضمن اهمیت به این امور، زیبایی و نظافت را در زندگی روزمره خود رعایت كند.
6. تقلید كوركورانه از اعمال و رفتار سایر افراد جماعت و عدم تفكر در تعالیم مذهبی، امری ناپسند به شمار میرود؛ لذا مؤمنان باید با ایمان كامل و فكر باز به این مذهب بگروند. جماعت نیز موظف است بـا احـداث مدارس، مساجد، مكانهای عبادت، مؤسسات آموزشی و جماعتخانهها آنان را در راه رسیدن به این ایمان قلبی یاری دهد.
7. زبان عربی، زبان اسلام و زبان همه مذاهب نشأت گرفته از اسلام است. برای درك كامل اسلام و مفاهیم عالی آن باید تدبیری اندیشه شود كه همه پیروان بهره به عربی مسلط شوند و یا حداقل بتوانند از آن استفاده كنند.
8. زنان بهره باید فاطمه زهرا(س) را همواره سرمشق و الگوی خود قرار دهند و در حفظ شرف و حـرمـت خود كوشا باشند؛ آنان همچنین باید به فرزندان خود راه و رسم زندگی اینچنین را بیاموزند.
9. فــرهـنــگ اسـلام یـكــی از غـنـیتـریـن فرهنگهای جهانی است كه با بهرهگیری از تعالیم اسلامی به اوج شكوفایی خود رسیده است. كسانی كه با وارونه جلوه دادن این فرهنگ سعی در تقلید از سـایـر فرهنگهای منحط غربی دارند، دشمنان اسلام به شمار رفته، باید از جوامع اسلامی طرد شوند.
10. ازدواج برای زنان جماعت بهره امری شایسته اســت كه در سن مناسب و برای برآورده نمودن نیازهای جنسی و معنوی هر فرد، واجب و ضروری است. زنی كه از این فرمان سرپیچی كند، مؤمنه خوانده نمیشود.
11. تجـارت و فعـالیـتهـای اقتصادی اموری هستند كه از قرنها پیش برای مؤمنان پسندیده به شمار رفتهاند، ولی كسانی كه در این زمینهها فعالیت میكنند، باید مراقب باشند از راه راست غافل نشده، علاوه بر آن سعی كنند با توسعه صنعت و تجارت، جـامـعـه و كشور خود را به خودكفایی و استقلال برسانند.
12. با توجه به اینكه كودكان جامعه، آیندهسازان این فرقه میباشند، لذا تعلیمات مذهبی باید به طور كامل به آنان آموخته شود و از جمله باید مقدمات لازم بـرای اعـزام آنـان بـه جـامـعةالسیفیة برای فراگیری زبان عربی، تعلیمات اسلامی و ذخایر آل محمد(ص) فراهم آید.
13. در هر شهری جماعت بهره باید فعالیتهایی در راه كمك به عموم مردم شهر خود انجام دهد.
14. جوامع بهره باید با سیاستهای دولتها در خصوص ریشهكن نمودن بیكاری، فقر و بیسوادی هماهنگ باشند.
جدای از این موارد، بهرهها نسبت به اجرای فرایض دینی خویش همچون نماز، زكات، (زكاة، صـلاة، حـق الـنـفس، حق نكاح، سلامی سیدنا، دعوت، نذر مقام) روزه، حج و زیارت، جهاد، قیامت و... نیز تأكید خاصی دارند و این فرایض را به نحو احسن اجرا مینمایند.
مراسم میثاق در جامعه بهرهها
در سلسله مراتب بهرهها پس از شیوخ و ملاها، مردم غیرروحانی قرار دارند. هر یك از افراد بهره در جامعه خود، دارای جایگاه مهمی هستند؛ چرا كه هر فـرد بـهـره طـی آیـین رسمی خاص عضو جامعه بهرههای داوودی میگردد. این آیین خاص كه در واقع مراسم پیمان اطاعت و پیروی است، «میثاق» نامیده میشود. میثاق با امام الطیب و از طریق داعی یا نماینده داعی در جماعتها صورت میگیرد و فرد، ضمن پذیرفته شدن در جامعه بهرهها متعهد میگردد از اخلاق و آیین جماعت بهرهها و همچنین از داعی مطلق در تمامی امور پیروی نماید.
مراسم میثاق توسط نوجوانان بهره (اعم از پسر و دختر) كه به سن بلوغ رسیدهاند، انجام میگیرد. افرادی كه تازه به مذهب بهره گرویدهاند نیز باید مراسم میثاق را به جای آورند. در مراسم میثاق متن قسم در برابر حضار با صدای بلند قرائت میشود و حدود بیست دقیقه طول میكشد و پس از اتمام آن، فرد در زمره مؤمنین جای میگیرد. وی پس از نایل آمدن به مذهب بهره داوودی از تمام مزایایی كه برای اعضای جامعه بهره وجود دارد، برخوردار میگردد. در مقابل باید به تمام تعهدات خود در قبال جامعه بهره پایبند باشد.
تمام شیعیان بهره، همهساله در روز عید غدیر خم در مسجد بهرههای شهر خود حضور مییابند و میثاق خویش را با امام و داعی بهرهها تجدید میكنند. این میثاق در برابر خداوند و امام غایب صورت میگیرد و مؤمنان بهره در غیاب او اطاعت كامل خویش را از داعی مطلق اعلام میدارند. قوانین موجود در این میثاق كه به میثاقنامه معروف است، در دوره رهبری داعـی فـعلـی بهرهها، سیدبرهانالدین به صورت نوینی تنظیم شده است. داعی مطلق بر اجرای این قوانین تأكید دارد و عاملان و صاحبان دعوت در كـشـورهای مختلف محل سكونت بهرهها را ملزم مینماید بر قبول بیچون و چرای این امور از سوی اعضای فرقه نظارت كامل داشته باشند. محتوای كلی میثاقنامه فعلی بهرهها به شرح ذیل است:
1. ختنه نمودن دختران (علاوه بر ختنه پسران) كه ظاهراً سابق بر این معمول نبوده است.
2. نظر دادن در كلیه امور زندگی بهرهها حتی خصوصیترین مسائل زناشویی آنان توسط داعی مطلق و یا صاحب دعوتِ داعی مطلق در آن كشور.
3. مقرر نمودن دهها مالیات و عوارض، نظیر سهم امام، خمس، مالیات فرزند، خانه، دارایی و... بر بهرهها كه باید توسط صاحب دعوت اخذ و برای داعی مطلق ارسال گردد.
4. مـمـنـوع بودن عقد و ازدواج، كفن و دفن مـردگـان، نـامـگـذاری كودكان و برگزاری مراسم مذهبی در مساجد و حسینیهها بدون اجازه داعی یا صاحبِ داعی مطلق در آن كشور.
5. لزوم ارسال سالانه مالیاتها، نذورات و هدایا به محل سكونت داعی با نظارت صاحبان دعوت.
6. عدم اجازه اعضای جماعت در تفسیر قوانین فـعلـی جـمـاعـت بـهـرهها. تنها صاحبان دعوت مـیتـوانند توضیحاتی در این خصوص به مردم منطقه خود ارائه دهند.
زندگی اجتماعی و آداب و رسوم بهرهها
یكی از شاخصههای اصلی شیعیان بهره، زندگی بـسـته و محدود آنان است. بهرهها سخت پایبند مراعات انزوای خودساختهشان میباشند، بدان افـتـخـار مـیكنند و مؤسسات مختلفی نیز برای برآوردن نیازهای جسمی و روحی خود در كشورهای مختلف تأسیس كردهاند.
آنها برای فشرده شدن این همبستگی، علاقه شدیدی به پوشیدن لباس مخصوص خود دارند. مردان بهره دو نوع لباس دارند، یكی برای نماز (فته) و دیگری برای سایر مجالس و محافل. لباس دوم، لباس بلند سفیدرنگی با یك كلاه (عمامه) است. لباس فته نیز در طول دهههای گذشته از اسماعیلیهای نزاری وارد فرهنگ بهرهها شده و روز به روز در حال گسترش است. امروزه هر مردی كه میثاق را انجام میدهد، بر خود لازم میداند لباس فته را بر تن كند.
زنان بهره نیز لباس مخصوص به خود را دارند كه بقعه یا ردا نامیده میشود. این لباس دو تكه است و امروزه پوشیدن آن بر همه زنان بهره الزامی است. روسری بانوان بهره دارای روبندی است كه اگر آن را بـیـندازند، كل صورت را میپوشاند، ولی معمولاً نـیـمی از موهای سر آنان بیرون است. رنگ ردا معمولاً به رنگ روشن است.
مـردان و زنـان بـهره از پوشیدن لباس تیره و مشكی ممنوع هستند و حتی در ماه محرم از آن استفاده نمیكنند؛ چراكه معتقدند با وجود امام - ولو در غیبت - و وجود داعی نیازی به ماتمسرایی نیست.
از عادات دیگری كه از زمان داعی قبلی بین بهرهها رواج یافت و وی آن را اجباری نمود، كوتاه ساختن سبیل مردان و گذاشتن ریش بلند است. این امر اگرچه از نظر اداری و رسمی پذیرفته نیست، ولی اكثر مردان بهره معمولاً این قاعده و رسم را رعایت مینمایند.
مسجد بهرهها محلی عمومی برای آنان است. بـهـرههـا مـعـمـولاً در مـنـاسـبـتهای مختلف و ضیافتهای شام و ناهار دور هم جمع میشوند. بـرای بـانوان محدودیتی در ورود به این مساجد نیست. آنان در طبقه» دوم مساجد جای میگیرند و با مردان در ارتباط هستند.
در موقع صرف غذا نیز معمولاً مردان بهره غذای بانوان را توزیع میكنند. بهرهها معتقدند: هرگونه فعالیتی كه مربوط به مذهب و در نتیجه مربوط به خدا باشد، باید در برابر چشمان خداوند و در خانه خداوند انجام گیرد، بنابراین مسجد محل تجمع عـمـومـی آنـهاست؛ البته زنان در عبادات یومیه معمولاً به مساجد نمیروند، ولی در مناسبتهای عمومی همچون عید غدیر، رمضان، محرم و غیر آن، در مسجد حضور مییابند. تمام مساجد بهرهها دارای بالكنهایی هستند كه مختص بانوان است و این ایوانها به گونهای ساخته میشوند كه برای مردان بهره و بالاخص عامل جماعت قابل روِیت باشد. زنان در هنگام قاعدگی نیز از ورود به مساجد منع نشدهاند، ولی به جای خواندن نماز فقط در كنار نمازگزاران در بالكن مساجد مینشینند.
بـهرهها علاقه بسیاری به میل غذا در مساجد دارند. نسل قدیمی بهرهها از خوردن غذا از دست غیر بهرهها اكراه دارند، لذا كمتر بهرهای مشاهده میشود كه دستاندركار امور رستورانها باشد. افراد ثروتمند جماعت نیز گاهی در مساجد غذا تهیه میكنند و افراد بهره در مسجد آن را تناول میكنند. هر مسجد دارای یك آشپزخانه و دو سالن غذاخوری (مردان و بانوان) اسـت. آشـپز اصلی باید حتماً خانمی بهره باشد و كمكآشپزها میتوانند از افراد بومی و محلی انتخاب شوند.
علاوه بر مراسم فوق، بهرهها در مراسم خصوصی نیز از مساجد استفاده میكنند. دو امر مهم در دوران طفولیت انجام میگیرد كه یكی در مسجد و دیگری در منزل صورت میپذیرد: اول نامگذاری بچه است كه معمولاً در روز ششم تولد انجام میگیرد و در این رابـطـه، مراسمی در جمع بهرهها در مساجد بر پا میگردد. حادثه دوم كه حتماً باید در منزل صورت گیرد، تراشیدن موهای بچه است كه در روز هفتم انجام میشود و اگر در روز هفتم میسر نشد، در روز چهاردهم اتفاق میافتد. این مسئله تا بیست و یك روز نیز میتواند به تعویق افتد؛ در این مراسم یك بز ذبح میشود و در زمان بریدن گلوی بز، موهای بچه نیز تراشیده میشود.
از آداب و رسـوم دیگر بهرهها ختنه دختران و پـسـران در سنین كودكی است كه معمولاً از چهار روزگی شروع و تا چهار سالگی انجام میگیرد. بهرهها تنها گروه شیعیان محسوب میشوند كه ختنه دختران را لازم مـــیدانــنـــد.
ختنه دختران بــه «Cloliterodectomy» مشهور است و این امر در واقع تقلیدی از اجداد مصری و یمنی آنهاست كه در گذشته معمول بوده و هست. در این روز والدین كودك جشنی را به طور ساده برگزار میكنند.
عرف و رسم دیگری كه در بین بهرهها حاكم اسـت، مراسم بلوغ و ازدواج است. نسل قدیمی بهرهها معتقد بودند فرزندان وقتی مراسم میثاق را انجام دادند، باید ترتیب ازدواج آنها نیز فراهم گردد؛ ولی امروزه بنا به دلایل اجتماعی و اقتصادی، سن ازدواج پس از بیست سالگی مقرر شده است. مراسم ازدواج آمیزهای از رسوم و عادات مسلمانان هندی و هندوان است كه با عقد نكاح شرعی شروع میشود؛ الـبـتـه سـعـی شـده اسـت عـقـد نكاح به صورت دستهجمعی و هنگام آمدن داعی مطلق به این كشور خوانده شود؛ این مراسم به مراسم مقدس «سیفی» نیز شهرت دارد.
در عـقـد نكاح، معمولاً عروس خود مستقیماً طرف عقد قرار نمیگیرد، بلكه وكیل وی این كار را انجام میدهد و برای این منظور، قبل از قرائت عقد نـكـاح، داعـی یا عامل، دو نفر را به منزل دختر میفرستند تا جویا شوند عروس چه كسی را وكیل خود نموده است. معمولاً پدر یا در صورت فوت وی یكی از خویشاوندان نزدیك عروس این امر را بر عهده میگیرند.
مراسم مرگ و تدفین بهرهها نیز همچون مراسم ازدواج، منحصر به خود آنهاست و داعی یا نماینده وی در جماعت تشریفات رایج را انجام میدهد. امـوات بـهـرههـا مـثـل سایر شیعیان در قبرستان مخصوص به خودشان دفن میگردند.
اعمال مذهبی بهرهها
به سبب رعایت اصل مهم باطنیه و همچنین به علت نفوذ و قدرت داعی، مراسم عبادی و اخلاقی بهرههای داوودی همواره حالتی سرّی و مخفیانه داشته است؛ در عین حال آنان الگوهای عمومی و اسلامـی سـایـر مسلمـانـان را نیـز دارا میباشند. محـدودیـتهـا و آزار و اذیـتهـایـی كه در طول سالهای متمادی از سوی حكومتهای كشورهای مختلف نسبت به بهرهها اعمال شده است، این عنصر سرّی و باطنی را در آنها تقویت كرده است؛ لذا اكثر بهرهها معتقدند كه نباید خارج از مذهب بهره، كسـی در مجـالس، مساجد و مراسم آنها شركت نمـاید و اعتقاد دارند عبادت آنها باید به صورت مخفی و سرّی انجام شود؛ البته این امر از سوی تمامی بهرهها و به طور مطلق پذیرفته نیست؛ چرا كـه اذان و خـطبههای نمازهای جماعت آنان از بلنـدگـوی مساجد نیز پخش میشود و حتی غیر بهرهها نیز گاهی در مجالس مذهبی آنها شركت مینمایند؛ با این حال، ورود به مسجد و شركت در مراسم بهرهها نیاز به اجازه خاصی دارد كه باید از كمیته مساجد اخذ شود.
در درس تفسیـر بـاطنی از قرآن مجید، همه بهرهها نمیتوانند شركت كنند، بلكه تنها برخی از علمـا و تحصیـلكـردههـای بهـره حق شركت در اینگونه كلاسها را دارند. اكثر بهرهها به آنچه از ظاهر قرآن فهمیده میشود و آنچه داعی از باطن قرآن فاش میكند، عمل میكنند؛ بنابراین حتی در خطبههای نماز نیز چیزی از تفسیر باطن آیات گفته نمیشود.
شهادتی كه فرد غیر بهره میدهد تا جزء مؤمنین بـهـره قـرار بـگـیرد، معمولاً شامل اعتقاد به خدا، پـیـغـمـبـر(ص)، علـی(ع) بـه عـنـوان جـانشین پیامبر(ص)، امام در غیبت و اطاعت محض از داعی مطلق وقت است.
بهرههای داوودی نمازهای پنجگانه را همچون سایر شیعیان به جا میآوردند و جمع بین صلاتین در پیش آنها جایز است؛ ولی برخی از آداب را رعایت نـمـیكـنـنـد؛ بـرای مثال قنوت و قیام در هنگام تكبیرةالاحرام را به هیچ عنوان رعایت نمیكنند. آنان ادای كلمات را نیز ظاهر نمیسازند و پس از بلند شدن امام جماعت از ركوع یا سجده، یك نفر كه پشت سر امام قرار دارد با صدای بلند الله اكبر میگوید و نمازگزاران بدون هیچ قیام یا مكثی به ركوع یا سجده رفته، بلند میشوند. از خصائص مهم دیگر بهرهها آن اسـت كـه در بـدو ورود به مسجد و قبل از شروع نمازهای واجب یومیه، دو ركعت نماز مختص مسجد (نماز تحیت) به جا میآورند. این دو ركعت در بین جماعت بهره الزامی است. آنان نماز جمعه را به جای نمیآورند و در صورت برگزاری آن نیز خطبهای در آن ایـراد نـمیشود. در كنار مساجد بهرهها وضوخانه مخصوصی برای مردان و بانوان تدارك دیده شده اسـت. پـس از وضـو، مردان، لباس مخصوص و سفیدرنگ خود را ـ كه در محل مخصوصی در مسجد نگه میدارند ـ میپوشند و برای نماز حاضر میشوند. زنان نیز پس از وضو وارد مسجد میشوند و هیچ تـشریفات خاصی در این زمینه وجود ندارد؛ ولی هنگام ورود به مسجد باید ردای مخصوص به خود را بر تن كنند. هر كدام از نمازگزاران در هنگام نماز، سجّاده مختص به خود را كه معمولاً پارچه سفیدرنگ و تـمـیـزی اسـت، پـهـن نموده، بر روی آن نماز میگزارند و از مهر استفاده نمیكنند.
بـهـرههـا ماه رمضان را به مدت یك ماه روزه میگیرند و ساعات شرعی خویش را بر اساس تقویم قمری مربوط به خود تنظیم میكنند كه در زمان سلـسله فاطمی مورد استفاده قرار میگرفته و به تـقـویم مصری معروف بوده است. این تقویم با تقویم قمری كه در زمان خلفای راشدین استفاده مـیشـد، كـمـی تـفاوت دارد. بهرهها مانند سایر مسلمانان به روِیت هلال ماه با چشم غیرمسلح اعتقادی ندارند؛ از این رو، روز عید فطر را معمولاً یك یا دو روز قبل از سایر مسلمانان جشن میگیرند.
شیعیان بهره، در ماه مبارك رمضان عمدتاً نماز مغرب و عشاء را به طور جماعت در مسجد به جای میآورند و پس از نماز، روزه خود را با یك لیوان شیر داغ افـطـار مـیكـنند. سپس غذایی را كه توسط جماعت تدارك دیده شده است، تناول مینمایند. آنها در شب قدر معمولاً تا هنگام اذان صبح در مسجد میمانند تا نزول وحی الهی به پیامبر(ص) را جشن بگیرند. در صبح روز عید فطر نماز را بر پای میدارند و كل روز را به دید و بازدید عید مشغول میشوند.
داخل جامعه بهره یكسری مالیاتهای اجباری از اعضای جماعت گرفته میشود كه قسمتی از آن نـاشی از مذهب است و قسمتی دیگر برگرفته از ضوابط داخلی جامعه بهرهها.
حج نیز بر شیعیان بهرهای كه استطاعت مالی داشته باشند، لازم است و سازمان مركزی بهرههای داوودی تمام تلاش خود را در برپایی این مراسم و اعـطـای امـكانات لازم به حجاج انجام میدهد. بهرهها دو هتل در مكه و مدینه فراهم كردهاند كه حـجــاج بـهــرهای در آن مـسـتـقـر مـیشـونـد و راهنمـایـیهای لازم در اختیار آنها قرار میگیرد. زیارت مقابر مقدس در عراق، ایران و مصر نیز برای بهرهها از اهمیت خاصی برخوردار است.
در مجموع میتوان گفت بهرهها افرادی خموش و بیآزارند و به فرقهای صلحطلب شهرت یافتهاند. آنان جهاد در اسلام را نه به معنی مجاهدت و جنگ نظامی با شیطانها و زورگویان، بلكه نزاع شخصی و باطنی با نفس اماره میدانند.
آنـهـا در انـجـام فرایض مذهبی خود نیز سعی مـیكـنند تا حد امكان، تضادی با سایر گروههای مـذهبی پیدا نكنند؛ از این رو، در اعمال مذهبی خاص خویش هم، بر اصل انزوای خود تأكید دارند.
موقعیت فعلی شیعیان بهره
جمعیت فعلی شیعیان بهره در كل جهان بر اساس كتب منتشره توسط مركز تبلیغ بهرهها در حدود چهار میلیون برآورده شده است كه در كشورهای مختلف دنیـا پـراكنـدهانـد. آنچـه در این جامعه بهوضوح مشخص است، نظم و نسق حاكم بر آن میباشد كه سبـب انسجـام آن و فـرمـانبرداری كامل اعضا از پیشوای خود شده است. مراكز این جماعت در حال حاضر در هندوستان و شهر بمبئی میباشد، ولی در طول دو قرن گذشته گروههایی از جماعت بهرهها عمدتاً به سبب اهداف تجاری و اقتصادی از هند به سایر كشورهای دنیا مهاجرت كردهاند كه عمدتاً شامل شرق آفریقا و خاور دور میباشد. پس از جنگ جهانی دوم، گروهی از بهرهها به انگلستان، اروپا، آمریكا و استرالیا مهاجرت نموده، اقلیتهایی در این كشورها تشكیل دادهاند. در حال حاضر، حدود 470 مركز بهره در سراسر جهان وجود دارد كه هر یك از این مراكز به وسیلـه قانون اساسیای كه از سوی داعی مطلق تـدویـن شـده اسـت، اداره مـیشـود. هـر مـركـز، مجموعهای متشكل از مسجد، مسافرخانه، مدرسه، كودكستان، سالن اجتماعات، بیمارستان و مانند آن میباشد. اجتماع شیعیان بهره تقریباً دارای هفتصد مـسـجد، 137 مسافرخانه، 52 بیمارستان، پنجاه كتابخانه، 21 آرایشگاه، چهارصد سالن اجتماعات، چهار دانشكده، 350 دبستان و سه یتیمخانه میباشد.
به منظور تداوم اعتقادات مذهبی فرقه بهره، این جـامـعـه دارای مـراكزی به نام الجامعةالسیفیة و آكادمی عربی در سورات و كراچی میباشد كه عمدتاً به تربیت معلمان و رهبران بهرههای نقاط مختلف، اختصاص دارند. این مراكز به سبب سطح علمی خود شهرت جهانی كسب كردهاند و به عنوان یكی از مراكز فـرهـنـگی و آموزشی اسلامی به رسمیت شناخته شدهاند. جدای از این، داعی مطلق چند بنگاه خیریه صدقه نیز تأسیس كرده است كه به بنیاد سیفی، بنیاد یادبود دكتر طاهر سیفالدین و بنیاد برهانی كارزان حسنه مشهور هستند. تمامی این مراكز خیریه در هندوستان، پاكستان، انگلستان، سریلانكا، كنیا، اوگاندا و تانزانیا مشغول به فعالیت میباشند. درآمد حاصل از این بنیادها (بدون استفاده توسط اعضا) بـه طـور كـامـل صـرف خـدمـات عـمـومی و امور عامالمنفعه میشود. تاكنون تنها در هند بیش از 2000 خانه توسط این بنیادها وقف و در اختیار مستمندان قرار گرفته است.