به گزارش «شیعه نیوز»، با نگاهی به فهرست آسیبهای اجتماعی، با مصادیقی مانند اعتیاد، طلاق، فقر، کودکان کار، زنان خیابانی، کودکان طلاق، زنان و کودکان آسیب دیده، فرار از منزل و... روبرو میشویم که به طور خلاصه حاصل از ایجاد تغییرات ناخواسته در سبک زندگی و انحراف اقشار جامعه علی الخصوص جوانان، از مدار، هنجارها، بایدها و نبایدها و قوانین و مقررات اجتماعی است.
هنجارهای پایه اجتماعی به مثابه ستونهای نگهدارنده خیمه جامعه عمل کرده و تضعیف یا فروپاشی هر یک از آنها جدا از آسیبهای فردی و خانوادگی، تاثیر مستقیم در قوام اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی جامعه داشته و شاید از همین روست که امروزه در همه جای دنیا به پدیدههای مرتبط با آسیبهای اجتماعی نه به عنوان موضوعی بخشی و فرعی بلکه به عنوان چالش عمومی و فرانهادی نگریسته میشود.
ناگفته پیداست که اهمیت پرداختن به موضوع آسیبهای اجتماعی به همان اندازه که برای متولیان امر هویداست، برای دشمنان انقلاب نیز حائز اهمیت است و متاسفانه شاید بتوان گفت که گاها"، کسانی که وحدت ملی و اقتدار و امنیت این مرز و بوم را نشانه رفتهاند، به مراتب بیشتر از مسئولین و مردم در خصوص توسعه دامنه و عمق آسیبهای اجتماعی سرمایه گذاری میکنند.
به عبارت دیگر تذکر و ارشاد مقام معظم رهبری در خصوص شبیخون و جنگ نرم حاکی از درک برنامه جامعی است که دشمن در این خصوص تدارک دیده است.
امروزه دیگر بر همه کس واضح و مبرهن است که برای دشمنان، پس از شکست در رویارویی مستقیم، تسلط بر کیان این مرزوبوم را ورود از مسیر دروازههای فرهنگی، اجتماعی است و بر همین اساس است که میتوان، حرص و ولع دشمنان انقلاب جهت تسلط فرهنگی از طریق سرمایهگذاری وسیع و گسترده آنها در فضای رسانهای، راه اندازی صدها شبکههای ماهوارهای و تولید و پخش انواع فیلمها، سریالها و همچنین میدانداری در فضای مجازی و اینترنت و شبکههای اجتماعی و...که نشان از هدفگذاری دقیق آنها در توسعه آسیبهای اجتماعی و همچنین استفاده از بستر آسیبهای اجتماعی برای نیل به نیات پلید خویش دارد را درک کرد.
با توجه به ضرورت و اهمیت موضوع، انتظار میرود تا دولت و کارگزاران نظام، همانطور که با تمرکز در حوزه سیاست خارجی ،کارنامهای مثبت و قابل دفاع در دفع تهدیدهای مستقیم خارجی از خودبجای گذاشتهاند، به مقوله پیشگیری از آسیبهای اجتماعی نیز به عنوان عرصه نرم رویارویی و تقابل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی نگریسته و برنامهای جامع و فراگیر در این حوزه داشته باشند تا خدای نکرده بگونهای نباشد که آنقدر مجذوب راهبرد نگاه به خارج شویم که روزی چشم برگردانیم و ببینیم که فرهنگ مورد انتظار و ایدال دشمن بی صدا و آرام و بی هیچ رویارویی ظاهری در خانههای ما جاخوش کرده است.
بدیهی است که میتوان با تبعیت از تعالیم زندگی بخش اسلام، احیاء سنتهای حسنه ریشه دار در فرهنگ غنی این مرزو بوم، پایبندی به اصول و ارزشهای والای انقلاب اسلامی، استفاده حداکثری از ظرفیتهای موجود در جامعه و فعالیت تخصصی و حرفهای در خصوص آسیب شناسی و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی از این کارزار نیز همچون کارزار های دیگر سرافراز بیرون آمده و دشمن را مایوس نموده و همانگونه که خداوند وعده داده است حلاوت و شیرینی نصر و پیروزی بر دشمنان را چشید.
گام اول در نیل به این مهم ، آسیب شناسی و شناخت درست انواع آسیبهای اجتماعی و اطلاع از روند شیوع این سرطانهای اجتماعی و فرهنگی درسطح جامعه است. در گامهای بعد لازم است تا با باز تعریف نقش و رسالت تمامی افراد، گروهها، نهادها و سازمانهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی به ویژه نخبگان، دانشگاهیان، مسئولین و رسانههای جمعی و تمام دلسوزان نظام، عزم و ارادهای ملی برای مقابله و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی ایجاد گردد.
همانطور که پیشتر نیز ذکر گردید، در این بین انتظار میرود تا دولت محترم که یکی از شعارهای محوری آن استقرار دولت اجتماعی بود بیش از همیشه و بیشتر از همگان ایفای نقش نموده و با نگاه راهبردی و عمیق به فرایندهای تحول و تغییر در جامعه و درک این تحولات و آسیبها با برنامه ریزی هوشمندانه این تحولات را تدبیر، آسیبها را کنترل و از فرصتهای حاصل از تحولات اجتماعی برای شکوفایی ملی استفاده نماید.
یکی از آسیبهای اجتماعی که به طور مستقیم ارکان خانواده را هدف گرفته و تاثیر شگرفی بر سایر کار کردهای اجتماعی دارد، پدیده شوم طلاق است که متاسفانه طی این سالها از حیث کمیت و کیفیت دچار رشد ناهمگون و سرطانی شده است، نکته بسیار مهمی که تقریباً همواره در بحث پیرامون تمامی مشکلات اجتماعی و از جمله طلاق مغفول می ماند ، این است که طلاق، یک رخداد نیست بلکه یک فرآیند است، یعنی مراحل مختلفی باید طی شود تا یک زندگی به طلاق بیانجامد. عدم اتخاذ رویکرد کل نگر و جامع در برخورد با مشکل طلاق و نبود نگاه پیشگیرانه و برنامههای فراگیر پیشگیرانه، سبب افزایش نرخ طلاق و عوارض متعدد فردی، خانوادگی و اجتماعی – اقتصادی آن میشود.
آمارهای اعلام شده در خصوص طلاق در ایران به گونهای است که هر روز مانند آواری بر سر جامعه خراب می شود و متاسفانه آنقدر این فرآیند از منظر دامنه و عمق و فراوانی، شیوع یافته است که قبح آن از بین رفته است که دیگر نمیتوان نام پدیده را بر آن نهاد.
مجموعه بررسیها حاکی از آن است که این موضوع را در سه بعد در سه بخش فردی، خانوادگی و اجتماعی-اقتصادی مورد توجه قرار داد که به نظر میرسد در سالهای اخیر برخی نابسامانیهای اجتماعی، تاثیر بیشتری از سایر ابعاد فردی و خانوادگی در شیوع و واگیری این بیماری اجتماعی داشته است.
برخی از مهمترین علل اجتماعی رواج طلاق در سالهای اخیر عبارتند از فقر ، مصرف گرایی بیش از حد و رواج فرهنگ تجمل گرایی در رسانهها، بیکاری، اعتیاد، اصل قرار دادن مادیات، تغییر نقش زن در جامعه، افزایش نگرشهای فردگرایی در جامعه، کم رنگ شدن اعتقادات بنیانی ملی و مذهبی و....
با توجه به این علل انتظار میرود تا دولت محترم قوام مناسبات خانوادگی و پیشگیری از طلاق را به عنوان یکی از اصلیترین ماموریتهای دو فوریتی خویش قرار داده و برنامهای جامع و فراگیر در این خصوص تدوین و اجرا نماید زیرا تنها با نگاهی جامع و مانع است که میتوان به مقابله با این شبیخون جامعه برانداز پرداخت و آسیب های ناشی از آن را به حد اقل رساند.
از جمله محورهایی که لازم است تا در برنامه جامع پیشگیری از طلاق برای آن راهکار ارائه داد میتوان به موارد ذیل اشاره نمود.
تمرکز بر تقویت کیان خانواده و توسعه اخلاق در کتابهای درسی و برنامههای آموزش و پرورش و آموزش عالی بویژه در مقاطع نوجوانی و جوانی.
تربیت و ارتقاء سطح مهارتهای اجتماعی والدین و فرزندان و به عبارتی تمام اقشار جامعه در آموزشهای رسمی و برنامه ریزی و توسعه آموزش مهارتهای اقتصادی(اقتصاد خانواده) برای نوجوانان و جوانان و توسعه فرهنگ اشتغال و مهارتهای کارآفرینی در جوانان برنامه ریزی و کنترل و پیشگیری از سایر آسیبهای اجتماعی که میتواند منتج به طلاق گردد.
امید است با حساسیت و تمرکز متولیان امر به این مقوله مهم و اساسی، هر روز بیش از گذشته شاهد، رشد، توسعه، تعالی و اعتلای تک تک آحاد جامعه که هرکدام به عنوان پازلی از جورچین سازنده جامعه و سرمایههای بی بدیل تشکیل دهنده موجودیت و هویت کشور ما هستند، باشیم.
انتهای پیام/654