به گزارش «شیعه نیوز»، ایالت پنجاب از نظر جغرافیایی در مرکز پاکستان واقع شده که این موضوع نیز از اهمیت زیادی برخودار میباشد.
جمعیت روستایی ایالت پنجاب و منابع عظیم مالی همچنین موقعیت جغرافیایی سبب شده این ایالت به محل مناسبی برای رشد گروههای تروریستی محلی و افراطگرا تبدیل شود.
جنوب ایالت پنجاب به ویژه منطقه جهنگ از گذشته محل استقرار گروههای تروریستی افراطگرا بوده که از جانب عربستان نیز پشتیبانی میشوند.
اعضای این گروههای تروریستی محلی در واقع کشاورزان و کارگران فقیری بودند که بر اثر حمایتهای مالی عربستان و گرایشات تند مذهبی علیه اربابان خود که زمیندارها و فئودالهای منطقه بودند، وارد عمل شدند.
گفتنی است، فئودالها و زمینداران بزرگ ایالت پنجاب بیشتر شیعه و یا اهل سنت برلوی هستند.
همچنین بیشتر کارشناسان عنوان میکنند گروههای تروریستی پنجاب به نوعی از طرف سرویسهای امنیتی پاکستان حمایت میشوند و مخالف دولت نیستند اما عقاید تند مذهبی باعث میشود که ترورهای فرقهای را نیز در دستور کار خود قرار دهند.
لشکر جهنگوی
گروه تروریستی «لشکر جهنگوی» در دهه 1990 میلادی توسط سه تن از اعضای برجسته «سپاه صحابه پاکستان» به نامهای ریاض بسرا، اکرم لاهوری و مالک اسحاق تأسیس شد.
این گروه نام خود را از «حق نواز جهنگوی» موسس سپاه صحابه که در منطقه جهنگ زندگی میکرد و فعالیت خود را از همین منطقه آغاز کرد، گرفته است.
سپاه صحابه که پاکستانیها آن را به کنایه «سپاه یزید» میخوانند، خود یکی از مهمترین گروههای ضدشیعی در منطقه به شمار میرود که در اوایل دهه 1980 میلادی با هدف مقابله با انقلاب اسلامی ایران و جلوگیری از گسترش تشیع در پاکستان شکل گرفت.
این گروه نیز در ابتدا به فعالیتهای تروریستی بر علیه شیعیان دست میزد اما مدتی است که با تشکیل یک حزب به نام «اهل السنة و الجماعة» وارد عرصه سیاسی پاکستان شد؛ هرچند دولت پاکستان در سال 2012 فعالیت این حزب را غیرقانونی اعلام کرد
کارشناسان و مورخان سیاسی در مورد زمان دقیق و نحوه مشتق شدن لشکر جهنگوی از سپاه صحابه اختلاف نظر دارند.
برخی میگویند این گروه در سال 1990 و پس از ترور حق نواز جهنگوی، موسس و رهبر سپاه صحابه توسط شبه نظامیان شیعی، موجودیت خود را اعلام کرد اما اعضای آن تا سال 1995 خود را یکی از شاخههای سپاه صحابه میدانستند.
به گفته این دسته از کارشناسان، پس از آنکه در سال 1995 رهبران سپاه صحابه تصمیم گرفتند با رهبران شیعیان پاکستان به گفتگو بنشینند، لشکر جهنگوی راه خود را از این گروه جدا کرد و به گروهی مستقل بدل شد.
برخی دیگر از مورخان سیاسی ضمن تأیید اختلافات بین موسسان لشکر جهنگوی و برخی از رهبران سپاه صحابه بر سر گفتوگو با شیعیان، زمان تأسیس این لشکر تروریستی را سال 1994 یعنی همان سالی که ریاض بسرا، موسس اصلی این گروه از زندان دولتی پاکستان گریخت، میدانند.
همچنین به رغم اختلاف نظرها در خصوص زمان و نحوه تشکیل لشکر جهنگوی، اکثر کارشناسان متفقاً بر این باورند که لشکر جنگوی و سپاه صحابه هنوز هم روابط نزدیکی با هم دارند و با همکاری یکدیگر بر علیه شیعیان توطئه میکنند.
لشکر جهنگوی اساساً یک گروه تکفیری است، بدین معنا که هر فرد یا گروهی که نگرشی متفاوت نسبت به نگرش این گروه به اسلام داشته باشد را کافر می پندارد.
این تفکر باعث شده است که اعضای این گروه به راحتی قتل عام مخالفانشان، به ویژه شیعیان را برای خود توجیه کنند
به طور سنتی، لشکر جهنگوی به شیعیان، احمدیها و برلویها (از فرقههای میانهرو اهل تسنن) حساسیت ویژهای داشته و کمر به قتل پیروان این مذاهب اسلامی بسته است.
آنها همچنین فعالان گروههای مخالف، مقامات دولتی و شهروندان مهم غیر دیوبندی، از جمله پزشکان، تجار و اندیشمندان را نیز در لیست سیاه خود قرار داده و هر از گاهی به این افراد نیز حمله میکنند.
لشکر جهنگوی بارها به مساجد و عبادتگاههای شیعیان و سایر فرقههای غیردیوبندی در پاکستان حمله کرده است.
همچنین در پرونده این گروه چندین فقره سوء قصد به دیپلماتها، شهروندان و امکان متعلق به جمهوری اسلامی ایران در پاکستان دیده میشود.
این گروه که تعداد نیروهای شبه نظامی بین 300 تا 1000 نفر تخمین زده میشود، در سالهای اولیه فعالیت تروریستی خود، با استفاده از موتورسیکلت و با روش یک نفر راننده و یک نفر تیرانداز به کشتار مخالفان میپرداخت.
در ادامه آنها به تدریج استفاده از بمبهای ساعتی، نارنجکهای دستی و سلاحهای خودکار را نیز در دستور کار خود قرار دادند. البته چندین مورد بمب گذاری انتحاری نیز از سوی فدائیان این گروه انجام شده است.
شبه نظامیان لشکر جهنگوی عموماً پیش از اعزام به عملیات تروریستی، در کمپهای تمرینی گروه (احتمالاً در اطراف کراچی، منطقه پنجاب، وزیرستان شمالی و حتی در افغانستان) آموزش میبینند با این وجود مقر اصلی آنها ایالت پنجاب است.
گفته میشود که اعضای این گروه معمولاً به زیرگروههای 8 نفره تقسیم میشوند و اعضای هر زیرگروه پس از انجام عملیات تروریستی مخفیگاه اولیه خود را ترک نموده و از هم جدا میشوند.
شبه نظامیان لشکر جهنگوی یاد گرفتهاند که مرگ را به دستگیر شدن توسط نیروهای امنیتی ترجیح دهند. آنها از سنین جوانی طوری در مدارس دیوبند تربیت شدهاند که حتی حاضرند در زندان بمیرند اما همدستان تروریست خود را لو ندهند.
اعضای لشکر جهنگوی از اوایل دهه 1980 میلادی یعنی زمانی که هنوز مستقل نشده بودند و زیر پرچم سپاه صحابه به فعالیت می پرداختند، تا سال 1998 میلادی تحت حمایت مالی و سیاسی دولت مرکزی پاکستان قرار داشتند.
ژنرال محمد ضیاء الحق، رئیس جمهور پاکستان در دهه 1980 میلادی، همواره روی کمک گروههای افراطی برای مقابله با گسترش نفوذ حکومت انقلابی و شیعی ایران در پاکستان و نیز در راستای بر هم زدن توازن در درگیری های کشورش با هند بر سر منطقه کشمیر حساب می کرد و به همین دلیل هیچ حمایتی را از آنها دریغ نمی نمود.
گروههای افراطی نیز با کمال میل از حمایت های دولت استقبال نموده و سعی میکردند تا آنجا که ایدئولوژی شان اجازه می داد، با دولت همکاری کنند.
روابط خوب دولت با گروههای افراطی در سال های بعد از ریاست جمهوری ضیاء الحق نیز ادامه یافت و گروه تروریستی لشکر جهنگوی که در دهه 1990 میلادی از سپاه صحابه مستقل شده بود نیز از این حمایت ها بهره مند بود تا اینکه در سال 1998 یعنی در زمان نخست وزیری نواز شریف و در آغاز فرماندهی ژنرال پرویز مشرف بر ارتش پاکستان، روابط این گروه با دولت مرکزی به تیرگی گرایید و نظامیان پاکستان شروع به سرکوب نیروهای این گروه تروریستی کردند.
در ادامه، اعضای لشکر جهنگوی با ترور نافرجام پرویز مشرف، به تغییر موضع دولت نسبت به خود واکنش نشان دادند و خشونت های آنها کار را به جایی رساند که در سال 2001 پرویز مشرف که دیگر رئیس جمهور پاکستان شده بود، لشکر جهنگوی را در لیست گروههای تروریستی قرار دهد؛ لیستی که یک سال بعد نام سپاه صحابه هم به آن اضافه شد.
از سال 2008 و پس از به قدرت رسیدن رئیس جمهور آصف علی زرداری که یک سیاستمدار شیعه مذهب است، شبه نظامیان لشکر جهنگوی بر شدت فعالیت های خود افزودند و حملات بیشتری را بر علیه وابستگان دولت ترتیب دادند.
هنوز هم برخی از کارشناسان سیاسی شک دارند که آیا یک جدایی واقعی بین لشکر جهنگوی و سپاه صحابه رخ داده است یا خیر. اعضای لشکر جهنگوی به آرمان های ضدشیعی رهبر سپاه صحابه کاملاً وفادارند و حتی نام وی را بر گروه خود نهاده اند. دیدگاههای مذهبی لشکر جهنگوی با سپاه صحابه کاملاً یکسان است و تنها تفاوت آنها شاید گرایش شدیدتر لشکر جهنگوی به خشونت باشد.
لشکر جهنگوی و سپاه صحابه، طی دهه 1990 میلادی ارتباط تنگاتنگی نیز با طالبان داشتهاند. شبه نظامیان لشکر جهنگوی، طالبان را در قتل عام مردم قوم هزار افغانستان در سال 1998 یاری کردند و حتی گفته میشود که ملاعمر، رهبر نامرئی گونه طالبان، در آن زمان نیروهای مورد نیاز خود را به واسطه لشکر جهنگوی و سپاه صحابه، از مدارس مذهبی دیوبندیه در پاکستان تأمین میکرده است.
بسیاری از رهبران گروه تروریستی القاعده نیز زنده ماندنشان در قائله حمله آمریکا به افغانستان را مدیون چریکهای لشکر جهنگوی هستند.
شیخ احمد سلیم، یکی از رهبران القاعده که بعدها به دست نیروهای آمریکایی اسیر شد، در بازجوییهای خود اعتراف کرده بود که اعضای لشکر جهنگوی برای نیروهای القاعده پاسپورت، بلیت جعلی و پول تهیه کرده و حتی آنها را در خارج کردن مقادیر زیادی طلا از مرزهای افغانستان یاری نمودهاند.
اکثر فعالیتهای تروریستی لشکر جهنگوی بر روی شیعیان پاکستان متمرکز بوده است اما در سالهای اولیه تأسیس این گروه، سایرین نیز گاهی قربانی خشونت این گروه شدهاند. اهم فعالیتهای تروریستی این گروه بنیادگرا را میتوان در موارد ذیل خلاصه کرد.
طالبان پنجابی
طالبان پنجابی نیز به مانند لشکر جهنگوی و سپاه صحابه به فرقه دیوبندیه تعلق دارد و از نظام آموزش مذهبی مشابهی پیروی می کند و هدف این گروه برپایی دولت اسلامی بر پایه عقاید مکتب دیوبند میباشد.
طالبان پنجابی در واقع شاخهای از طالبان پاکستان هستند که در جنوب ایالت پنجاب مستقر شدهاند تعداد اعضای این گروه به طور دقیق مشخص نیست اما کارشناسان بیان میکنند تعداد آنها بالغ بر 11 هزار نفر است.
با اینکه طالبان پنجابی شاخهای از طالبان پاکستان بودند اما بر اثر حمایت سرویسهای امنیتی پاکستان تبدیل به یک گروه شبهنظامی مستقل شدهاند که از ارتش پاکستان پیروی میکنند.
برخی کارشناسان بیان میکنند بعید نیست که طالبان پنجابی برای تأمین اهداف سازمان اطلاعات پاکستان حتی علیه طالبان پاکستان که از آن جدا شدهاند وارد عمل شوند.
«عایشه صدیقه» کارشناس پاکستانی معتقد است طالبان پنجابی با سازمان اطلاعات پاکستان ارتباط بسیار نزدیکی دارد و سرویسهای امنیتی از جنگجویان طالبان پنجابی برای جنگ در افغانستان استفاده میکنند.
دولت پاکستان به خوبی میداند که گروههای تروریستی ایالت پنجاب برای جهاد در کشمیر و افغانستان با سازمان اطلاعات این کشور همکاری میکنند به همین علت درباره اقدام علیه این گروهها جدی نیست.
کارشناسان بیان میکنند که طالبان پنجابی از گروههای شبه نظامی کوچک تشکیل شدهاند، بنابراین یک رهبر واحد ندارند.
هر یک از گروههای شبه نظامی وابسته به طالبان پنجابی تخصص ویژهای دارد به طور مثال برخی متخصص کار گذاشتن بمب و بعضی دیگر تک تیرانداز، بعضیها متخصص عملیات انتحاری هستند که برای انجام یک عملیات با یکدیگر همکاری میکنند.
در حال حاضر، فقط عصمتالله معاویه به عنوان سخنگوی طالبان پنجابی در رسانهها مطرح میشود اما رهبر واقعی این گروهها مشخص نیست.
لشکر طیبه
این سازمان در سال 1990 توسط حافظ محمد سعید، عبدالله عزام و ظفر اقبال در افغانستان بنیان نهاده شد و هماکنون مقر آن در موریدکه در نزدیکی لاهور مرکز ایالت پنجاب پاکستان است و چندین کمپ تمرینی در کشمیر آزاد را مدیریت میکند.
لشکر طیبه یکی از بزرگترین و فعالترین سازمانهای جهادی در جنوب آسیا شناخته شده که در بیشتر عملیاتهای چریکی خود به ویژه علیه هند موفق بوده است.
لشکر طیبه از طرف هندوستان متهم به انجام تعدادی حمله به شهروندان و نیروهای نظامی این کشور شده است که از جمله مشهورترین آنها میتوان به حمله به پارلمان هند در سال 2001 و حملات نوامبر 2008 در بمبئی اشاره کرد.
از جمله اهداف این سازمان تروریستی، بنیان نهادن یک حکومت اسلامی در جنوب آسیا و «آزادسازی» مسلمانان کشمیر آزاد بیان شده است.
این سازمان در کشورهای هند، پاکستان، ایالات متحده آمریکا ، انگلیس، اتحادیه اروپا، روسیه و استرالیا به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته شده است.
بیشتر کارشناسان بر این باورند که سازمان اطلاعات پاکستان آی اس آی از لشکر طیبه پشتیبانی و نیازهای این گروه شبهنظامی را برآورده میسازد.
گروههایی مانند حرکتالمجاهدین، حرکتالانصار،گروه الیاس کشمیری، جیش محمد و جماعت الدعوه که بیشتر آنها در کشمیر نیز فعال هستند، تحت سرپرستی حافظ سعید فعالیت میکنند و مقر اصلی این گروهها ایالت پنجاب است با این تفاوت که با نامهای مختلف اهداف گوناگونی را برای سازمانهای امنیتی پاکستان برآورده میکنند اما در اصل از یک نظام واحد پیروی مینماید.
انتهای پیام/654