به گزارش «شیعه نیوز»، وحید عبدالمجید در روزنامه الاتحاد الاماراتیه نوشت: پدیده زنان تروریست انتحاری در مقایسه با مرحله رشد خود در نیمه دوم دهه گذشته و ابتدای دهه کنونی، در دو سال گذشته رو به کاهش نهاده است و در این مرحله صحنه هایی از قبیل آن دو زن تروریست نیجریه ای که یکی خود را در مسجد و دیگری خود را در کلیسا در روزهای 3و5 جولای سال جاری منفجر کردند، نسبت به دوره گذشته رواج کمتری دارد.
پدیده زن تروریست انتحاری در عراق و روسیه با ویژگی خاصی رواج یافت. اما عوامل ایجاد کننده این پدیده در دو حالت با هم تفاوت داشتند. رشد این پدیده در عراق با محاصره نظامی و اجتماعی سازمان "القاعده" پیش از آن که به داعش تبدیل شود و در ابتدای این تبدیل، ارتباط داشت. آنان برای اجرای عملیات انتحاری خود به زنان خود به عنوان ابزاری برای فرار از محاصره متوسل می شدند. زیرا عبور و مرور آنان راحت تر بود و کم تر به آنان شک می کردند. به همین جهت آمادگی برخی از آنان برای شهادت و برخی دیگر برای گرفتن انتقام همسران و فرزندان خود را غنیمت شمردند. اما در این جا مسائلی مبنی بر این که برخی از آنان مجبور به این کار می شدند، وجود دارد. مانند آن چه برای ساجده الریشاوی اتفاق افتاد. وی در سال 2005به همراه همسر خود علی الشمری برای منفجر کردن هتلی در عمان فرستاده شده بود. شمری خود را منفجر کرد، اما کمربند منفجره ساجده منفجر نشد.
بهتر است پدیده زنان تروریست انتحاری که اخیرا درغرب آفریقا به وجود آمده است، نیز به همین دلیل افزایش روند این نوع ترور در عراق (یعنی محاصره گروه بوکوحرام در آفریقا) نسبت داده شود.
این مساله در چچن متفاوت است. زیرا زن تروریست در بسیاری از موارد عملیات انتحاری انجام می دهد و در این زمینه برای مردان نقش تکمیلی دارد. اگر اطلاعات گزارش "طرح امنیت و ترور شیکاگو" در سال 2010 درست باشد، زنان در دهه گذشته 40درصد از عملیات انتحاری روسیه را انجام داده اند.
اما پدیده زنان تروریست انتحاری در سایه نسل جدید سازمان های خشونتی که داعش نماد آن است، کاهش یافته است. زن تروریست نقش های متعددی گرفته است. زیرا داعش بیشتر زنان خود را در کارهای سازمان یافته خارج از خانه در زمینه گرفتن سرباز زن و تبلیغ برای خود به کار گرفته است. همچنین به آنان در زمینه تدریس، پزشکی و پرستاری و سایر زمینه هایی که در آن فقط با زنان در ارتباط باشند، آموزش می دهند.
اما مهم ترین نقش جدیدی که زن داعشی به آن می پردازد، اجرای مناصب اجتماعی مانند پلیس زن "گردان الخنساء" یا آموزش دادن به زمان مناطق تحت سلطه این سازمان در زمینه تغییرات مورد نظر در روش های زندگی و رفتار است. برخی از آنان نیز در انتقال اموال و آموزش ها از منطقه ای به منطقه ای دیگر و در مرزها به کارهای لوجستیکی می پردازند. مانند همان کاری که سجی الدیلمی (همسر سابق رهبر این سازمان) و علا العقیلی انجام دادند. آنان در حالی که اموالی را برای عناصر داعش می بردند، در لبنان دستگیر شدند. دیلمی حلقه اتصال اصلی میان فرماندهی داعش و سربازان آنان در مرزهای سوریه و لبنان بود. به همین دلیل نقش زنان داعشی برخلاف آن چه در القاعده بوده و هست، دیگر یک نقش حاشیه ای نیست. زیرا به آنان به عنوان شرکای بنیان گذار جامعه جدید می نگرند.
با این وجود هنوز زنان داعش با عملیات انتحاری مرتبط هستند. این امر از وجود پنج زن آموزش نظامی دیده در گروهک وابسته به این سازمان در تونس پیداست. آنان در گشودن آتش بر نیروهای امنیتی که به آنان حمله کردند، مشارکت داشتند. با وجود این که گسترش این سازمان
در گستره بزرگ تری بیش از سرزمین های سوریه و عراق نقش زنان را مهم تر کرده است، اما هنوز از آنان در هر لحظه ای در عملیات انتحاری استفاده می کنند و احتمال این اتفاق در مناطق مختلف خارج از منطقه تمرکز این سازمان در عراق و سوریه رو به افزایش است. کافی است که در سخن یکی از آنان(خدیجه دایر) در کشتن روزنامه نگار آمریکایی جیمز فولی در 19 آگوست 2014 تامل کنیم. وی تمایل داشت اولین زنی باشد که چنین کاری را انجام دهد.
انتهای خبر/ 509