به گزارش «شیعه نیوز»، یکی از سوالات مطرح در خصوص عید فطر این است که چرا فقها در تعیین عید فطر اختلاف پیدا می کنند؟
برخی از فقهای اهل سنت هنگامی که از تولد ماه نو اطلاع حاصل می کنند، پایان ماه رمضان و فرارسیدن عید فطر را اعلام می کنند، در حالی که اکثریت قریب به اتفاق فقهای شیعه زمان رؤیت ماه نو را هنگام فرارسیدن عید فطر می دانند(صُومُوا لِلرُّؤْيَةِ وَ أَفْطِرُوا لِلرُّؤْيَةِ) (1). بنابراین ملاک در تعیین روز عید فطر رؤیت هلال ماه است نه تولد ماه نو.
از طرفی جهت رؤیت در نیمی از كره زمین خلاف جهت رؤیت در نیمه دیگر است. بنابراین موضوع رؤیت واحد برای افرادی كه افقهای مختلف دارند، مفهومی ندارد، و نمیتوان تنها خروج ماه از محاق را مستند برای رؤیت هلال نسبت به تمامی افراد روی کره زمین قرار داد. بر همین اساس با ابزارهایی از قبیل ماهواره كه در فضایی خارج از افق زمین هستند، نمی توان برای تمام مناطق زمین حتی افراد واقع در یک نیمكره، حكم به رؤیت هلال داد.
مباحث اختلافی در مسأله رؤیت هلال متفاوت است که مسأله عدد، مسأله حکم حاکم، رؤیت هلال هنگام غروب آفتاب، پیش از زوال و پس از زوال، اتحاد آفاق، رؤیت با ابزار و محاسبات اهل نجوم و اهل فکر از این دسته اند که در هر عصری یکی از محورهای فوق، محل بحث بوده و رسالههای مختلفی درباره آن نوشته شده است.
در زمان شیخ مفید و سیدمرتضی بیشتر مسأله عدد مطرح بود که این بزرگان نظریه عدد را رد کردهاند. در بحث نظریه عدد، عدهای معتقد بودند که ماه رمضان همواره سی روزه است و اصلاً ناقص نیست. یعنی ماه رمضان براساس تقویم قمری آغاز میشد و کاری به رؤیت ماه نداشتند.
مساله دیگری که امروزه باعث اختلاف می شود رؤیت هلال با ابزاری مانند تلسکوپ و دوربین است. سؤالی که مطرح می شود این است که آیا رؤیت هلال با ابزار می تواند مانند رؤیت هلال با چشم عادی معتبر باشد یا خیر؟
مشهور فقها نظرشان این است که هلال ماه باید رؤیت شود نه با تلسکوپ و دوربین، اما عدهای از فقها قائلند که رؤیت با ابزار مانند رؤیت با چشم عادی است.
مسأله دیگری که از قدیم مطرح بوده و اکنون بیشتر درباره آن پژوهش شده، میزان اعتبار محاسبات اهل نجوم و اهل فکر در مسأله رؤیت هلال است به این معنا که اگر منجمان، بگویند که در فلان روز ماه قابل رؤیت نیست، این گفته را بپذیریم یا نپذیریم.
برای روشن تر شدن بحث ذکر یک مقدمه فقهی لازم است. هر مسئله فقهي متشكل از دو بخش موضوع و حكم ميباشد.(2) مثلاً در گزاره «نماز واجب است»، نماز موضوع و وجوب، حكم مسأله است. و نيز در اين جمله كه نوشيدن مشروبات الكلي حرام است، نوشيدن مشروب، موضوع و حرمت، حكم مسئله را تشكيل مي دهند.
در اين ميان، وظيفه فقها، كشف حكم و بيان آن مي باشد، هر چند تعريف برخي موضوعات فقهي نيز در حوزه وظايف فقهاء قرار دارد. توضيح آنكه موضوعات احکام دو دسته اند:
برخي از موضوعات، به گونه اي هستند كه شارع مقدس آنها را جعل كرده است مثل نماز، روزه، حج، خمس، زكات و... اگر دين اسلام نبود، نماز و روزه و ... به اين صورت اصلاً وجود خارجي پيدا نمي كردند، اين موضوعات در آيات و روايات و افعال معصومين تعريف و تبيين شده اند.
ولي برخي ديگر از موضوعات فقهي، همان اشياء خارجي و يا افعال رايج در زندگي انسانها هستند كه حتي اگر دين هم نباشد آن موضوعات هستند و شارع فقط وظيفه ما در برخورد با آنها را مشخص مي كند. مثلاً شراب، سگ، خوك، ازدواج، موسيقي و... همه موضوعاتي هستند كه در عالم خلقت و در جريان زندگي وجود دارند و دين اسلام آنها را پديد نياورده و فقط به بيان وظيفه ما پرداخته است. شارع اين گونه موضوعات را تعريف نمي كند. و آن را به فهم عرف ارجاع مي دهد. فقهاء نيز در تعريف موضوعاتي مثل قمار، ربا، ازدواج، غناء... كه موضوعاتي عرفي هستند، به عرف مراجعه مي كنند چنان كه مثلاً در بحث غناء، تعريف آن را از كتب لغت نقل مي كنند نه احاديث،(3) و يا حضرت امام (ره) درباره شطرنج آلت قمار بودن يا نبودن آن را به عرف ارجاع دادند.
در مسئله عيد فطر نيز هر چند عنوان عيد فطر و افطار عنواني است كه از دين اسلام ناشي شده است، ولي در اصل عيد فطر چيزي نيست به جز حلول ماه شوال، و پيدا شدن هلال جديد.
همانطور که ذکر شد در روايات به ما دستور داده شده است كه با رؤيت هلال رمضان روزه بگيريد و با رؤيت هلال شوال افطار كنيد و ديگر توضيح داده نشده كه هلال كي طلوع مي كند. چرا كه اين مسئله امري است طبيعي و تابع قوانين فلكي و نجومي مي باشد. در اين مسئله روزه، روز اول ماه شوال، موضوع است و حرمت روزه گرفتن حكم آن است و چون ماه شوال و روزهاي آن موضوع معين عيني خارجي هستند، ملاك شناخت آن عرف مردم است. بنابراين اگر كسي هلال ماه شوال را به درستي ببيند بايد فردايش را افطار كند، حتي اگر مراجع تقليد و يا رهبري نظام اسلامي آن روز را عيد ندانند. و اگر چنين فردي كه خود ماه را ديده است باز هم به خاطر عدم اعلام عيد، روزه بگيرد مرتكب فعل حرام شده است.(4)
راههاي ثابت شدن اول ماه
طبق نظر اکثر فقهاي شيعه حلول ماه شوال از دو راه اثبات مي شود:
الف - علم و يقين به حلول ماه شوال كه عبارت است از:
ـ خود انسان ماه را ببيند.
ـ شياع؛ يعني عده قابل توجهي از مردم ادعا كنند ماه را ديده اند و اين عده آنقدر زياد باشند كه علم به راست گويي آنها پيدا شود.
ـ گذشت سي روز از آخر شعبان؛ چون ماه بيشتر از سي روز نيست.
ب- راه هاي شرعي كه در حكم علم هستند، که عبارت است از:
ـ شهادت دو عادل.
ـ حكم حاكم شرع.
راههاي ثابت شدن حلول اول ماه نيز راههايي عقلايي و عرفي هستند. مثل اين كه كسي خود ماه را ببيند يا از گفته جمعي يقين حاصل كند....(5) با اين توضيحات مشخص مي شود كه علما اختلاف در اصل مسئله (ملاک بودن رؤيت هلال) ندارند. بلكه بحث اين است كه آيا ماه ديده شده يا نه؟ و علمايي كه عيد اعلام می کنند با در نظر گرفتن مباحث علمي بحث، گاهي بر اساس گزارش اطرافيان عادل خود اطمينان حاصل كرده اند كه ماه رؤيت شده است. ولي علمايي كه برايشان اثبات نشده، (با در نظر گرفتن اینکه فقها در راههای اثبات اول ماه نیز اختلاف نظر دارند) در واقع خود يا اطرافيان و افراد مورد اطمينان ايشان ماه را نديده اند. و لذا در اين مسئله هر كسي به وظيفه خود عمل می کند.
مردم نيز وظيفه دارند تحقيق كافي بنمايند و تا وقتي يقين نكرده اند نمي توانند افطار كنند، حتي اگر عالمي بفرمايد براي ما ثابت شده است كه عيد است. اصولاً اين مسئله تقليدي نيست.
سخن فقهاء در مسئله عيد در دو صورت ميتواند براي مقلد عيد را ثابت كند. يكي آن كه از سخن ايشان يقين حاصل كند كه اين اختصاص به فقهاء ندارد و از سخن افراد ديگر هم اگر يقين حاصل شود بايد افطار كند. ديگر اين كه حاکم شرع، به حلول ماه شوال حکم كند كه در اين صورت از نظر مشهور فقهاء بر همه مردم و حتي ساير فقهاء لازم است كه افطار كنند.
اصل مراجعه به فتواي مرجع تقليد در طرق ثبوت اول ماه به عنوان مراجعه مقلد به مرجع تقليد است نه به عنوان كارشناس اما خود ثبوت اول ماه ، تقلیدی نیست. ولی امروزه براي اينكه مراجع معظم تقليد و به خصوص رهبر معظم انقلاب در مسأله ثبوت اول ماه كارشناس هستند و بحث رؤيت هلال و كيفيت رؤيت را به خوبي ميدانند، مقلد ميتواند به عنوان نظريه كارشناس و خبره كه اعلام ميكند فردا اول ماه است، گرچه حكم نكند، از اين نظر تبعيت كند.
در پایان ذکر این نکته لازم است که مردم نبايد در زمينه حلول ماه دچار التهاب و استرس شوند، ما مکلف به واقع نيستيم بلکه مکلف به عمل به آن چيزي هستيم که براي ما اثبات شده و يقين آور است. اگر خداي نکرده به هر دليلي به واقع دست نيافتيم گناهي نکرده ايم چون ما ملزم به رعايت ظاهر هستيم.
پی نوشت ها:
1. وسائل الشيعة، ج10، ص: 253
2. ر. ك: ولايي عيسي، فرهنگ تشريحي اصطلاحات اصول، تهران، نشر ني، 1380، ج 2، ص 76 و 79 و نيز ص 199 و 201.
3. به عنوان مثال ر. ك: انصاري، مرتضي، كتاب المكاسب، قم، انتشارات دهاقاني، 1372، ج 1، ص 108، 109.
4. ر. ك: رساله هاي توضيح المسائل مراجع عظام تقليد، احكام روزه، راه ثابت شدن اول ماه.
5. همان.
انتهای پیام/654